اورژانس کانون

**رها Y** · 1400 ارديبهشت 14، 23:43

بهاران جانم به چهل روز خوبت فکر کن عزیزم

**Roza_r** · 1400 ارديبهشت 14، 23:43

(1400 ارديبهشت 14، 23:40)بهاران نوشته است:
(1400 ارديبهشت 14، 23:39)Roza_r نوشته است: بهااااار قشنگم کجا رفتی پس؟ فردا تولد منه ولی به اندازه ی سال های عمرم کار درست و حسابی نکردم بهار جان خیییلی حیفه هیچ وقت دوباره تو این سن و سال نخواهی بود

پیشاپیش مبارک باشه تولدت زیبا
هیچ وقت دیر نیست...

نمیدونم چ کنم...
تخیلات اذیتم میکنه...

قبول دارم هیچ وقت دیر نیس ولی از طرفی معلوم نیس آدم دوباره توفیق برگشت بهش دست بده

حدود 4، 5 سال طول کشید تا دوباره حس کنم محکم میخوام شروع کنم

**بهاران** · 1400 ارديبهشت 14، 23:44

(1400 ارديبهشت 14، 23:43)رها Y نوشته است: بهاران جانم به چهل روز خوبت فکر کن عزیزم

پیییر شدم سرش حقیقتا

چسم رها جانم تمام تلاشمو میکنم
ممنون ازتون

**بهاران** · 1400 ارديبهشت 14، 23:45

(1400 ارديبهشت 14، 23:43)Roza_r نوشته است:
(1400 ارديبهشت 14، 23:40)بهاران نوشته است:
(1400 ارديبهشت 14، 23:39)Roza_r نوشته است: بهااااار قشنگم کجا رفتی پس؟ فردا تولد منه ولی به اندازه ی سال های عمرم کار درست و حسابی نکردم بهار جان خیییلی حیفه هیچ وقت دوباره تو این سن و سال نخواهی بود

پیشاپیش مبارک باشه تولدت زیبا
هیچ وقت دیر نیست...

نمیدونم چ کنم...
تخیلات اذیتم میکنه...

قبول دارم هیچ وقت دیر نیس ولی از طرفی معلوم نیس آدم دوباره توفیق برگشت بهش دست بده

حدود 4، 5 سال طول کشید تا دوباره حس کنم محکم میخوام شروع کنم

دقیقا توفیق خیلی مهمه...
واقعا این چند روز حسش کردم
ایشالا ک خدا روشو برنگردونه ازم...
ولی من امشب دست ورزی داشتم...
حتی اگ نشکنم ب خاطر این صفرش میکنم
همین حالا هم حال روحیم داغونه...
هی ب خودم میگم تو شکستی دیگ

**رها Y** · 1400 ارديبهشت 14، 23:46

(1400 ارديبهشت 14، 23:44)بهاران نوشته است: پیییر شدم سرش حقیقتا
چسم رها جانم تمام تلاشمو میکنم
ممنون ازتون

میدونم که خیلییی سخت بوده
اگه کسی از اعضای خانواده پیشته برو پیش اون بخواب

**Roza_r** · 1400 ارديبهشت 14، 23:46

(1400 ارديبهشت 14، 23:42)بهاران نوشته است:
(1400 ارديبهشت 14، 23:41)Roza_r نوشته است: فک میکنی خستگیت رفع میشه بعد انجامش؟ اگه رفع بشه چند دیقه دووم داره فراموشی و حس خوبت؟ چند روز بعدشو باید بد بگذرونی؟

رزا جانم...
من امشبو هرجور شده میگذرونم
ولی ترسم برا تخیلات عاشقانه پوچمه
خیلی وقت بود نداشتم
باز اونده سراغم
میدونم تهش چیز خوبی نمیشه...

اگه امشبو میتونی بگذرونی بقیشم میتونی
تخیلات پوچ آفت جون خیلیامونه
اومدن فکر به ذهن دست ما نیست ولی ادامه دادنش دست ماست هرطور هست محکم همون اول کار قطعش کن یه ذکر یا جمله یا حتی شمارش اعداد رو مرتب و پشت سرهم تو ذهنت تکرار کن اینجور مواقع طوری که کاملا ذهنت باهاش پر بشه چون تو اون لحظه خاص این فکر به سرت میاد دلیل نمیشه همه ی ساعات روز بخواد همراهت باشه

**رها Y** · 1400 ارديبهشت 14، 23:48

(1400 ارديبهشت 14، 23:45)بهاران نوشته است: دقیقا توفیق خیلی مهمه...
واقعا این چند روز حسش کردم
ایشالا ک خدا روشو برنگردونه ازم...
ولی من امشب دست ورزی داشتم...
حتی اگ نشکنم ب خاطر این صفرش میکنم
همین حالا هم حال روحیم داغونه...
هی ب خودم میگم تو شکستی دیگ

**Roza_r** · 1400 ارديبهشت 14، 23:49

(1400 ارديبهشت 14، 23:45)بهاران نوشته است:
(1400 ارديبهشت 14، 23:43)Roza_r نوشته است:
(1400 ارديبهشت 14، 23:40)بهاران نوشته است:
(1400 ارديبهشت 14، 23:39)Roza_r نوشته است: بهااااار قشنگم کجا رفتی پس؟ فردا تولد منه ولی به اندازه ی سال های عمرم کار درست و حسابی نکردم بهار جان خیییلی حیفه هیچ وقت دوباره تو این سن و سال نخواهی بود

پیشاپیش مبارک باشه تولدت زیبا
هیچ وقت دیر نیست...

نمیدونم چ کنم...
تخیلات اذیتم میکنه...

قبول دارم هیچ وقت دیر نیس ولی از طرفی معلوم نیس آدم دوباره توفیق برگشت بهش دست بده

حدود 4، 5 سال طول کشید تا دوباره حس کنم محکم میخوام شروع کنم

دقیقا توفیق خیلی مهمه...
واقعا این چند روز حسش کردم
ایشالا ک خدا روشو برنگردونه ازم...
ولی من امشب دست ورزی داشتم...
حتی اگ نشکنم ب خاطر این صفرش میکنم
همین حالا هم حال روحیم داغونه...
هی ب خودم میگم تو شکستی دیگ

من به صفر کردن روزات مخالفم
حتی اگه صفرش میکنی لطفا ادامه نده
این ترفند همیشگی نفس ماست میگه تا اینجا اومدی کلی بهت عذاب وجدان میده که بقیشم بری ارزش زحمت 40 روزتو اینطوری یکجا زیر سوال نبر
خیلی خب حالا یه اشتباهی کردی دلیلی نیست حال خودتو بدتر کنی

**رها Y** · 1400 ارديبهشت 14، 23:49

اشکالی نداره عزیزم
دوباره شروع میکنی
ولی امشب تنها نمون برو پیشه کسی بخواب

**Roza_r** · 1400 ارديبهشت 14، 23:51

بهار حتی اگه روزاتو صفر کنی ولی پاکیتو حفظ کنی شاید در لحظه اصلا حس خوبی نداشته باشی ولی چند روز که ازش بگذره برمیگردی نگاه میکنی و به خودت افتخار میکنی که تو شرایطی که حالت بد بود و میتونستی ادامه بدی تا تهش به خودت ثابت کردی خیلی خوش اراده ای

**Roza_r** · 1400 ارديبهشت 14، 23:53

بهااار من والا از نوشتن خودم خندم گرفت Gigglesmile

جملاتم درهمن خیلی. رزا وقتی هول میکنه این شکلی میشه.

***شهریار‌*** · 1400 ارديبهشت 15، 0:48

تشکر میکنم از دوستان عزیز

خدا رو شکر فعلا ک نشکستم

ان شاء الله بقیش هم ختم بخیر میشه

**hamed1400** · 1400 ارديبهشت 15، 6:32

(1400 ارديبهشت 15، 0:48)*شهریار‌* نوشته است: تشکر میکنم از دوستان عزیز

خدا رو شکر فعلا ک نشکستم

ان شاء الله بقیش هم ختم بخیر میشه

سلام
داداش بزرگوارم خداروشکر که تا اینجا تونستی شیطان شکست بدی ولی خیلی مراقبت کن حتما اهرم لذت،رنج خودت که یادداشت کردی یکبار دیگ بخون اگر وقت کردی قدم به قدم کانون یکبار دیگ مطالعه کن
همه ماها شکست زیاد داشتیم دستاورده های بعدشم عذاب وجدان،احساس گناه،...خلاصه بگم یک روز از عمرم خراب کردیم
انشالله این زمان حساس واقعا مراقب باشی
در پناه مولایی علی

**ناحلهـ** · 1400 ارديبهشت 15، 12:30

کسی هس ؟

**poorang** · 1400 ارديبهشت 15، 12:33

سلام. من هستم. خوبین؟