یارو میره از این ماشینا میخره که فرمونش سمت راسته. بهش میگن حالا ازش راضی هستی؟ میگه: راضی که هستم، فقط هر وقت تف میکنم میخوره تو صورت زنم!
یارو داشته یکی رو بدجور میزده و هی داد میزده کمک کمک! بهش میگن بابا تو که داری اینو می زنی، تو چرا کمک میخوای؟ میگه آخه این گفته اگه بلند شم لهت میکنم!
یارو میره عیادت یکی از دوستاش، وقتی میخواد بره به اقوام دوستش که اونجا بودن میگه: این دفعه مثل دفعه قبل نکنید، که مریضتون مُرد و منو خبر نکردیدها!
یارو رادیولوژیست بوده، به مریض میگه: تو عکستون یک شکستگی بزرگ در دنده راستتون دیدم، اما اصلاً نگران نباشید خودم با فتوشاب درستش کردم!
حرفهایی که دوست ندارید در اتاق عمل بشنوید:
• اووووووووووه !!! پس اشتباه بریدم!
• کسی ساعت مچی منو ندیده؟!
• دیشب تا دیر وقت مهمونی بودم. یادم نمی آد هیچوقت تو عمرم آن قدر …….. !
• وای! صفحه ی ۴۷ دستورالعمل جراحیم پاره شده!
• منظورت چیه که باید پای چپشو می بریدیم؟!
• فوراً یه عکس از این زاویه بگیر. این یکی از عجایب خلقته!
• بهتره این تیکه رو نگه داریم. ممکنه برای تشریح به درد بخوره!
• ولی کتاب من اینجوری نمی گه! کتاب تو چاپ چندمه؟!
• فوراً اون تیکه گوشت رو برگردون!
• صبر کن ببینم! اگه این طحالشه، پس اون چی بود؟!
• پرستار لطفاً اون گوشت رو به من بده. اون گوشته … همون چه می دونم… اون عضوی که نمی دونم چی بود دیگه!
• اوه! زود دوباره همه ی بخیه ها رو باز کنین. یکی از پنس ها کمه!
• اگه فقط یادم می اومد که این کارو چه جوری هفته ی پیش توی کلاس بازآموزی انجام دادند خوب بود!
• لعنتی! بازم چراغ ها خراب شد!
گریه نوزاد
• می دونی؟ پول خیلی هنگفتی میشه توی تجارت کلیه به جیب زد. اوه! اینجا رو! این آقا یه کلیه اضافه داره!
• همه برن عقب وایسن! لنز چشمم افتاد بیرون!
• میشه قلبش رو یه مدت از تپیدن بندازی؟ تمرکزم رو به هم می زنه!
• خیلی خب بچه ها… این برای همه مون می تونه یه تجربه ی جدید باشه!
• می دونستی این مریض خودشو یک میلیون دلار بیمه ی عمر کرده؟ الان زنش تلفن زد و گفت !!
• اشکالی نداره. همون قیچی رو بده. کف زمین رو که تمیز کردن. نه؟!
• یادته بخش تشریح می گفت حاضره ۱۰۰۰ دلار برای یه جسد تر و تمیز بده؟!
• چی؟! منظورت چیه که اینو واسه عمل نیاورده بودن؟!
• کاش عینکم رو توی خونه جا نمی ذاشتم!
• این مریض بیچاره اگه اشتباه نکنم زن و بچه داره. نه؟!
باز مى گردم بسوى تو در چنين حال، بازگشتن كسى كه از كرده پيشين خود پشيمان است
و از آنچه بر او گرد آمده نگران است و از ورطه اى كه در آن افتاده از روى خلوص شرمسار است
و مى داند كه عفو از معصيت عظيم در نظر تو بزرگ نمى نمايد
و در گذشتن از گناه بزرگ بر تو دشوار نيست
و تحمل جرم هاى بيرون از حد بر تو گران نمى آيد
و محبوبترين بندگانت نزد تو كسى است كه سركشى بر تو را فرو گذارد
و از اصرار بر گناه، اجتناب كند، و طلب آمرزش را ادامه دهد
و من نزد تو بيزارى مى جويم از آنكه سركشى كنم
و به تو پناه مى برم از آنكه در گناه اصرار ورزم
و براى آنچه در آن كوتاهى كرده ام
از تو آمرزش مى طلبم
و براى هر عملى كه از انجامش فرو مانده ام از تو يارى مى جويم
صحیفه سجادیه