شاید آن نور که از پنجره می آید خداست. شاید آن قهقهه ی کودک و آن عطر خوش یاس خداست شاید آن چشمان تو وقتی نگاهم میکنی معجزه، آن لحظه های نابِ عشق، اینها خداست او سر آغاز من است، جان من است در تمام لحظاتم، حامی و حاضر خداست دارم از عمق وجودم میفشانم عشق او آرزویم بَرِ پردیس، درآن عرشِ خداست زندگی را زندگی خواهم نمود هرچه من دار و ندارم، همه از لطف خداست
آقا کلی تبریییک به قهرمانامون. Sanctity عزیز و خاله شادنِ گل خیلی مبارک باشه این همه روز خوب
داداش دریفت من که واقعا بهت افتخارمیکنم و خوشحالم که اینهمه روز پاک داری. ایشالا پاکیتون ابدی باشه بچه ها
شاید آن نور که از پنجره می آید خداست. شاید آن قهقهه ی کودک و آن عطر خوش یاس خداست شاید آن چشمان تو وقتی نگاهم میکنی معجزه، آن لحظه های نابِ عشق، اینها خداست او سر آغاز من است، جان من است در تمام لحظاتم، حامی و حاضر خداست دارم از عمق وجودم میفشانم عشق او آرزویم بَرِ پردیس، درآن عرشِ خداست زندگی را زندگی خواهم نمود هرچه من دار و ندارم، همه از لطف خداست
سلااام
خیلی ممنونم از همه عزیزانم در مسیر بهبودی
امیدوارم همه مون با استقامت و پایداری و امید بتونیم از این بیماری رها شیم
برای من این سی روز خیییییییییییلی ارزشمنده خییییییییلی زیاد چون برای حفظش واقعا جنگیدم
ممنونم از همه شما