جملات و دیالوگ های به یاد ماندنی

**Ma Sa**

اگر آدم بگذارد اهلیش کنند،

بفهمی نفهمی خودش را به این خطر انداخته
که کارش به گریه کردن برسد!

شازده کوچولو
آنتوان دوسنت اگزوپری

[تصویر: e663a72b27bd.jpg]

**سنــا** · 1392 مهر 7، 23:22

کسی که بهشت را بر زمین نیافته است آن را در آسمان نیز نخواهد یافت.

خانه ی خدا نزدیک ماست و تنها اثاث آن عشق است.

افسون

**هما بانو** · 1392 مهر 8، 19:44

دیالوگ ماندگار فیلم بوی پیراهن یوسف
دایی غفور(علی نصیریان)من این حرفا رو چرا باید اینجا بگم یوسف...منی كه می دونم اینجا نیستی...خودتو به من نشون بده،تو كجایی،تو شكم كوسه؟من با این دل چه كنم؟دیگه وقتش شده كه بزنم تو گوشت!
ساخته ابراهیم حاتمی کیا

**alOne but Happy** · 1392 مهر 12، 12:26

الینا : چرا نمیزاری آدما چهره خوب تورو هم ببینن؟
دیمن : چون وقتی آدما خوبی ببینن انتظار خوبی رو دارن . من نمیخوام زندگیم رو بر اساس ِ انتظارات ِ دیگران بنا کنم!!!
vampire diaries

**alOne but Happy** · 1392 مهر 12، 21:36

آقای قاضی ...! مرغ خدا تومن,نون به نرخ خون,شیر قیمت گاو
نمودار تورم همچون سرو...پول اب و گازم جداااا..آقای قاضی من عوضیم؟ نه عوضی بودن...!!من دفاعی ندارم!

مرد هزار چهره-1387

مهران مدیری

**alOne but Happy** · 1392 مهر 12، 22:11

جمشید مشایخی : تواین سالها خیلی کارها شده تا تاریخِ 3000 ساله‌ی ما نادیده گرفته بشه !
رضا کیانیان : تو اگه شناسنامتو پاره کنی که اسم بابات عوض نمیشه !

یه بوس کوچولو - بهمن فرمان آرا

**سنــا**

راههای رسیدن به خدا

خداکه متعلق به آدمهای خوب نیست.
خداخدای آدمهای خلافکارهم هست؛
فقط خداست که بین بندگانش فرقی نمیگذارد...
فی الواقع؛
خداوند:
اندلطافت
اندبخشش
اندبیخیال شدن
اندچشم پوشی
واندرفاقت است!
‏(فیلم مارمولک)
[تصویر: th?id=H.4888983907992263&pid=15.1&H=121&W=160]

[تصویر: th?id=H.4888983907992263&pid=15.1&H=121&W=160]

**citYzen**

"مورگان فریمن" روبه "تیم رابینز" در زندان:بذار يه چيزي رو برات روشن کنم رفيق،اميد چيز خيلي خطرناکيه،اميد مي تونه يه مرد رو ديوونه کنه،اينجا به دردت نمي خوره،بهتره به اين چيزي که گفتم عادت کني.

نامه تیم رابینز به مورگان پس از رهایی(فرار)از زندان:... اميد چيز خوبيه ...،شايد بشه گفت بهترينِ چيزها ...،و چيزاي خوب هيچ وقت نمي ميرن.
The Shawshank Redemption

**تنها ترین سردار** · 1392 مهر 16، 20:42

.

احترامت واجبه خان دایی، اما حرف از مردونگی نزن که هیچ خوشم نمیاد.
کی واسه من قد یه نخود مردونگی رو کرد تا من واسش یه خروار رو کنم؟
این دنیا همیشه واسه من کلک بوده و نامردی
به هرکی گفتم نوکرتم خنجر کوبید تو این جیگرم
دیدم فرمون که می تونست یه محلی رو جابجا کنه
وقتی زجرش می دادن می رفت عرق می خورد و عربده می کشید دیوارا تکون می خوردن و هر چی نامرده عینهو موش تو سراخ راه آب ها قایم می شدن، چی شد؟
رفت زیارت و گذاشت کنار
مثل یه مرد شروع کرد به کاسبی کردن و پول حلال خوردن
اما مگه گذاشتن؟
این نظام روزگاره ...
یعنی این روزگاره خان دایی ...
نزنی می زننت ...
حالا داش فرمون کجاست؟ ...

قیصر _ بهروز وثوق

**zara** · 1392 مهر 17، 22:45

ژاکوب گفت: « بچه دار شدن یعنی همرنگ جماعت شدن. اگر من بچه ای داشته باشم مثل این است که می گویم: من به دنیا آمدم، مزه زندگی را چشیدم و این قدر خوب است که ارزش تکثیر دارد.»...

والس خداحافظی
میلان کوندرا

**alOne but Happy**

پدرم هميشه می گفت،
دوستانتو به خودت نزديک كن و دشمنانتو نزديک تر

آل پاچینو - پدرخوانده

با یک دست پرچم نشون میدین ، و با دست دیگه جیب مردم رو خالی میکنین ؛ میهن پرستی شما اینطوریه !!!

Notorious - 1946
Alfred Hitchcock

**alOne but Happy** · 1392 مهر 18، 11:24

زنا زود پیر می‌شن، می‌دونی چرا؟
چون عروسک بازی شونم جدیه، رو عمرشون حساب می‌شه. از دو سالگی مادرن. بعد مادر برادرشون میشن. بعد مادر شوهرشون میشن. باباشون که پا به سن می‌ذاره ازشون پرستاری یه مادرو می‌خواد.
گاهی وقتا حتی مادر مادرشونم میشن. من شوهر نکردم. ولی مادر مادرم بودم، مادر پدرم بودم، مادر برادرم بودم، تازه به همه اینا بچه‌های به دنیا نیاورده رو هم اضافه کن، مادر اونا هم بودم.

★ باغ‌های کندلوس - ایرج کریمی

**alOne but Happy** · 1392 مهر 19، 14:40

سمیر: دوس داری ببرمت فردا ببینیش؟
فواد: نه
سمیر: چرا؟
فواد: می ترسم ازش!
سمیر: از مامان!
فواد: اون مُرده!
سمیر: چرا اینو میگی فواد؟ اگه مُرده بود تو بیمارستان نگهش نمی داشتن، دستگاه هارو ازش باز می کردن!
فواد: اگه دستگاه هارو باز کنن میمیره؟... خب چرا باز نمیکنن؟
سمیر: چون اونا نمیدونن اون دلش میخواد بمیره یا با این دستگاه ها زنده بمونه!
فواد: دوس داره بمیره!
سمیر: از کجا میدونی؟
فواد: وقتی خودکُشی کرده یعنی دوست داشته بمیره!

گذشته؛ اصغر فرهادی

**alOne but Happy** · 1392 مهر 20، 20:11

آوا (باران کوثری): اصلاً ناهید عاشق چیِ نادر شد؟ نه واقعاً...
سعید (حبیب رضایی): سیبیلاش!
آوا: تو عاشق چیِ سیمین شدی؟
سعید: سیبیلاش! عشق کدومه... توام!

من مادر هستم - 1389
فريدون جيراني

**alOne but Happy** · 1392 مهر 21، 20:15

مادر:قبل از فوت کردن(شمع) یه آرزو کن
دیوید: (آرزوم) قبلا بر آورده شده.

هوش مصنوعی
2001 اسپیلبرگ