امتیاز موضوع:
  • 6 رأی - میانگین امتیازات: 4.33
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

جملات و دیالوگ های به یاد ماندنی

اگر جایی که ایستاده‌اید را دوست ندارید، عوضش کنید ؛ شما درخت نیستید!

53 53 53 53
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
ما اندوه هایمان را
پر دادیم
رفتند
و
با جفت هایشان
بر گشتند ...


رویا شاه حسین زاده
53 53 53 53
[تصویر:  05_blue.png]
فیلم مادر:
"شب رو باید بی چراغ روشن کرد"

سوته دلان:
"همه عمر دیر رسیدم"


دلشدگان:
"خاموشی آئین چراغ نیست"


علی حاتمی

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
[تصویر:  arjh_00.jpg]

آره خلاصه...
بعد اون جریان،دیگه آدم سابق نشدم..
53
 سپاس شده توسط
-یه لیوان از تو اون کابینته بردار.
+خب.
-پرتش کن زمین.
+خب.
-شکست؟
+آره.
-حالا ازش عذر خواهی کن.
+ببخشید لیوان منظوری نداشتم.
-دوباره درست شد؟
+نه
-متوجه میشی؟
 سوپر استار
 سپاس شده توسط
"تاریخچه اختراع زن مدرن ایرانی٬بی شباهت به تاریخچه اختراع اتومبیل نیست.با این تفاوت که اتومبیل کالسکه ای بود که اول محتوایش عوض شده بود(یعنی اسبهایش را برداشته و به جای آن موتور گذاشته بودند) و بعد کم کم شکلش متناسب این محتوا شده بود.ولی زن مدرن ایرانی اول شکلش عوض شده بود٬وبعد که به دنبال محتوای مناسبی افتاده بود کار بیخ پیدا کرده بود.(اختراع زن سنتی هم که بعدها به همین شیوه صورت گرفت٬کارش بیخ کمتری پیدا نکرد).این طور بود که هر کس به تناسب امکانات و ذائقه شخصی٬از ذهنیت زن سنتی و مطالبات زن مدرن٬ترکیبی ساخته بود که دامنه تغییراتش٬گاه از چادر بود تا مینی ژوپ.می خواست در همه تصمیمها شریک باشد اما همه مسئو لیتها را از مردش می خواست٬ میخواست شخصیتش در نظر دیگران جلوه کند نه جنسیتش٬اما با جاذبه های زنانه اش به میدان می امد٬مینی ژوپ می پوشید تا پاهایش را به نمایش بگذارد اما اگر کسی چیزی به او می گفت از بی چشم و رویی مردم شکایت می کرد٬طالب شرکت پایاپای مرد در امور خانه بود اما در همین حال مردی را که به این اشتراک تن می داد ضعیف و بی شخصیت قلمداد می کرد٬خواستار اظهار نظر در مباحث جدی بود اما برای داشتن یک نقطه نظر جدی کوشش نمی کرد٬از زندگی زناشویی اش ناراضی بود٬اما نه شهامت جدا شدن داشت نه خیانت.به برابری جنسی و ارضای متقابل اعتقاد داشت٬اما وقتی کار به جدایی می کشید٬به جوانی اش که بی خود و بی جهت پای دیگری حرام شده بود تاسف می خورد...
بخشی از کتاب همنوایی شبانه ارکستر چوبها اثر رضا قاسمی
امده ام امدم ای شاه پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده
ای حرمت ملجا درماندگان 
دور مران از در و راهم بده
[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]
 سپاس شده توسط
برای درک حقیقت من به خیالِ خودم بیشتر اعتماد می‌کنم تا به آنچه که در واقع رخ می‌دهد. شما بهتر می‌دانید که رفتار و گفتارِ آدم‌ها چیزی نیست جز پوششی برای پنهان کردنِ آنچه که در خیالشان می‌گذرد
بخشی از کتاب همنوایی شبانه ارکستر چوبها اثر رضا قاسمی
امده ام امدم ای شاه پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده
ای حرمت ملجا درماندگان 
دور مران از در و راهم بده
[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]
 سپاس شده توسط
تصادف هم كه ميكني
مقصر باشي يا نباشي
بايد افسر بياد
كروكي بكشه
صحنه ي تصادف رو تحليل كنه
شرايطِ جسميه راننده هارو ارزيابي كنه
خسارت بدي
خسارت بگيري
شهر هـرت نيست كه
حالا تو حساب كن كه دل بشكوني
به همين راحتي...؟بزني و بري...؟بي خسارت...؟بي دغدغه...؟


53 53 53 53
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
ببینید حرف زدن
چه چیز وحشتناکی است
که بزرگترین احترام به هر کس،
این است که یک دقیقه
برایش سکوت کنند...!

53 53 53 53
[تصویر:  05_blue.png]
دوست گرامی آیا میدانستید گفتن کلمه "سرده" یک میلیون بار در روز هیچ کمکی به گرم شدن شما نمیکند؟
[تصویر:  sms-rooz-pedar.jpg]
 سپاس شده توسط
بابابزرگم میگفت...

يك عمر منو سلامتى دنبال پول بوديم
اكنون من و پول،دنبال سلامتى...!!!

53 53 53 53
[تصویر:  05_blue.png]
تایلر دردن (برد پیت) :
ما کارهایی رو میکنیم که ازشون متنفریم چون میخوایم با پولش چیزایی رو بخریم که بهشون احتیاجی نداریم...
ما بچه های نسل وسط تاریخیم…

نه هدفی، نه جایی..

ما هیچ جنگ بزرگی نداشتیم ,ما هیچ رکود اقتصادی نداشتیم.

جـنگ بزرگ ما یه جـنگ روحیه .

رکود بزرگ ما زندگی ماست.

همه ما بزرگ شده تلویزیونیم ومیخوایم باور کنیم که یه روز میلیونر ,ستاره سینما یا ستاره موسیقی راک میشیم.

ولی هیچ وقت نمی‌شیم

اروم اروم داریم متوجه این حقیقت میشیم

و خیلی خیلی عصبانی هستیم.

fight club-1999
 سپاس شده توسط
بخند ,دنیا با تو خواهد خندید 
گریه گن ,تنها خواهی گریست...



oldboy 2003
 سپاس شده توسط
الوی سینگر (وودی الن):
یاد اون جک قدیمی افتادم که "یارو میره پیش روانپزشک ومیگه برادر من دیوانه است وفکر میکنه مرغه. دکتر میگه چرا نمیفرستیش بیمارستان؟ واون یارو میگه چون تخم مرغاشو لازم دارم"
گمونم این خیلی شبیه طرز تفکر من درباره روابط زن ومرده. این کاملا غیر منطقی ودیوانه واره . ولی همگی به این روابط ادامه میدیدم چون به تخم مرغاش احتیاج داریم !!

annie hall 1977
مارتی : به یه سیاه پوست که هواپیما میرونه چی میگن ؟!

بابی : نمیدونم 


مارتی : بهش میگن خلبان ,نژادپرستِ عوضی !!


true detective


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان