جواب قبلی رو بده از بعدی بپرس

**soheil70**

مقاومت مصالح بیر جانسون......

قبلی.......

آخرین کتابی که خیلی بهتون چسبید و کیف کردید از خوندنش چی بود؟

**ashkin** · 1391 ارديبهشت 13، 19:40

کتاب آنچه مردان باید بدانند از آندریا ارینگ 53258zu2qvp1d9v

بعدی:قبلی

**عمو سعید**

کتاب صد سال تنهایی از گابریل گارسیا مارکز

بعدی : احوال شیطون چوطوره؟ 4fvfcja

**soheil70** · 1391 ارديبهشت 14، 10:22

سلام دارن خدمتتون.......... 4fvfcja

......البته از دور.......صداش نمیاد...... haha

سوال: خدا رو تو بچگی چی تصور میکردی؟؟؟؟
من میگم ولی نخندین........... 4fvfcja

................من یه آخوند تصور میکردم که قدش از زمین تا آسمون بلنده آخه میگفتن خدا خیلی بزرگه......... 4fvfcja

**پریا** · 1391 ارديبهشت 14، 12:31

قبل از دبستان یه آقای خیلی بزرگ کم مو که به یه پشتی تکیه داده و هر از گاهی از تو کاسه های جلوش یه چیزایی برمیداره و میریزه رو سر کره ی زمین: بارون، برف، ...

تو دوران دبستان مثل یه مه تصورش میکردم. اینجوری بهتر میتونستم توجیه شم که همه جا هست!

سوال: بچه بودی خدا رو چه جوری تصور میکردی؟

**عمو سعید** · 1391 ارديبهشت 14، 13:40

یه حاله ای بود که فقط یه صورت توش معلوم بود ... ریش سفید ... باقی ویژگی هاشو یادم نمیاد ... 4fvfcja

بعدی : قبلی

**آقای فراسی** · 1391 ارديبهشت 14، 13:41

ابر و خورشید 4fvfcja

سوال: بچه بودی خدا رو چه جوری تصور میکردی؟

**گلی خانم** · 1391 ارديبهشت 14، 13:48

سلام...
مثل ابر 53258zu2qvp1d9v

**Amirhossein18** · 1391 ارديبهشت 14، 17:53

مثل یه ابر خانوم قرمز خوشرنگ خیلی بزرگ که تموم آسمونو گرفته 4fvfcja

بعدی : قبلی

**Abextra** · 1391 ارديبهشت 14، 17:56

سلام

من عکسی رو که به امام حسین نسبت میدن رو فرض میکردم که خداست!

بعدی : قبلی

**هما بانو** · 1391 ارديبهشت 14، 17:57

خورشید... آسمون .... انرژی!!!

بعدی : قبلی

**Alireza 68** · 1391 ارديبهشت 14، 18:04

سلام

خب من به شکل یه ابر بزرگ و خاکستری تشبیه میکردم و که دست و پا هم داشت و خیلی بزرگ بود طوری که ی پاش اینجا ی پاش چند شهر اونور تر

تازه موقع رعد و برق هم میرفتم تو ایوان ژست میگرفتم فکر میکردم خدا داره عکس میگیره 4fvfcja

بعدی قبلی

**اشتباه** · 1391 ارديبهشت 14، 18:50

همه می گفتن خدا رحیم و کریمه
منم فک میکردم مرده 4fvfcja

**اهورا** · 1391 ارديبهشت 14، 19:41

سلام من تصور می کردم خدا یک موجودی شبیه انسانه که زیر یک درخت وسط یک دشت سرسبز نشسته همش فکر می کنه!
بعدی:قبلی

**tark** · 1391 ارديبهشت 14، 20:13

سلام

یادش بخیر من چه فکرایی می کردم!! 4fvfcja

بهم نخندین 4fvfcja

ولی همیشه وقتی می خواستم خدا رو نقاشی کنم ، یه شکل مثل گلابی بزرگ می کشیدم بعد مثل یه آدم مهربون واسش چشم و ابرو و بینی و لب می ذاشتم و همیشه هم خندون و مهربون تصورش می کردم!! همیشه فکر می کردم خدا رو ابرا نشسته و داره ما ها رو نگاه می کنه!! 4fvfcja

بعدی قبلی