خب نمی دونم دقیقاً.
«چرا»ها همیشه جوابشون سخته سوالشون آسونه:s:
اصلا مطمئن نیستم دوستم داشته باشه البته واسم کم نذاشته
ولی دلیلی هم ندارم که به خاطر اون دوستم داره!!
البته اگه دوستم نداشت هیچوقت یه بارم کانون نمی اومدم!
ولی چرا باید دوستم داشته باشه؟!:s:
بزار نفر بعدی بگه...
سوال:
قبلی
مسئله این نیست که چقدر میتونی مشت بزنی؛
مسئله اینکه چقدر میتونی مشت بخوری و باز ادامه بدی.
یعنی کسی که این نعمتا رو نداره خدا دوسش نداره؟!!!! یه کم دلیلت جالب نیست
بهترین راه پیش بینی آینده،ساختن آن است
زندگي يک آرزوي دور نيست؛ زندگي يک جست و جوي کور نيست
زيستن در پيله پروانه چيست؟ زندگي کن ؛ زندگي افسانه نيست
گوش کن ! دريا صدايت ميزند؛ هرچه ناپيدا صدايت ميزند
جنگل خاموش ميداند تو را؛ با صدايي سبز ميخواند تو را
زير باران آتشي در جان توست؛
قمري تنها پي دستان توست
پيله پروانه از دنيا جداست؛ زندگي يک مقصد بي انتهاست؛ هيچ جايي انتهاي راه نيست؛
اين تمامش ماجراي زندگيست...
راستش از بی احترامی ها و نا مهربانی ها خسته شدم ... اینجا روزگاری جای مهربونی و محبت بود ... ولی متاسفانه مدتیه که دیگه اون رنگای قشنگ کمرنگ شدن ... امیدوارم شماها که هنوز اینجایین دوباره بهش رنگ بدین وزیباترش کنین (البته از درون و نه فقط در ظاهر) ... براتون دعا می کنم ... فراموشم نکنین ... حلالم کنین ... التماس دعا ... دلم برای تک تکتون تنگ میشه ... خیلی دوستون دارم