حجاب ( قسمت چهارم: بررسی ایات حجاب)

[باران..]

سلاممممممم:22:

صبح همگی بخیر

با در نظر گرفتن بحث میزگرد پست 1776 الی 1816 بایاری خدای مهربان میخوایم به بحث حجاب بپردازیم


قسمت اول :

رابطه ی پوشش و حیا

[باران..]

آشنايي با مظاهر عفت جنسي (هر دفعه به موضوعات مورد نظر می پردازیم)

با بررسي منابع اسلامي در مي‏يابيم كه عفت و حياي جنسي، داراي نمودهاي فراواني است. در اينجا، برخي از اين نمودها و مظاهر را پي مي‏گيريم:

1) عفت در پوشش

نمود ديگر عفّت، رعايت پوشش كامل است. خداي متعال در آيات متعددي ويژگي‏هاي پوشش كامل زنان مسلمان را برمي‏شمارد. اهميت توجه به پوشش براي بانوان از آنجا روشن مي‏شود كه خداي متعال، پس از آنكه ضرورت پوشش را مطرح مي‌سازد، زنان سال خورده‏اي را كه اميد به ازدواج ندارند، به كشف حجاب (البته بدون تبرّج و خود نمايي) مجاز مي‌سازد. ولی با این حال، مي‌فرمايد: «اگر آنها نيز (با پوشش خود) عفت پيشه كنند، براي خودشان بهتر است».(نور:60)

2) عفت در خود نمايي

خويشتن داري از تبرّج و خود نمايي مصداق ديگر عفت و حيا است. قرآن كريم، علاوه بر آن كه در آيه 33 سوره احزاب، عموم زنان را از خود نمايي نهي كرد، در آية 60 سوره نور، زنان سال خورده را مجاز به برداشتن لباس‏هاي رويين همچون چادر و روسري مي‌سازد، ولي اين حكم را به پرهيز از آرايش و تبرج منوط مي‌سازد. از اين آيه، شايد بتوان در تحريك جنس مخالف برای تبرّج تأثير بيشتری نسبت به كشف حجاب استفاده كرد.

3 ) عفت و حيا در راه رفتن

قرآن كريم با ستايش از طرز راه رفتن دختر حضرت شعيب† در معابر عمومي و در برابر نامحرم مي‏فرمايد: «يكي از آن دو دختر به سراغ موسي آمد در حالي كه با نهايت حيا قدم برمي‏داشت».(قصص: 25).

دقت در روايت فوق نشانگر اين نكته است كه پرهيز از اختلاط با نامحرم از ديگر ويژگي‏هاي زنان و مردان با حيا و عفيف محسوب مي‏شود. خداوند متعال در نقل آن فراز از داستان حضرت موسي† كه به دروازه شهر مدين رسيده بود، داستان دو زن را يادآور مي‏شود كه كمي دورتر از مرداني كه براي آب دادن به دام‏هاي خود اطراف چاه حلقه زده بودند و تنها به جمع و جور كردن گوسفندانشان مشغول بودند. وقتي حضرت موسي† داستان آنان را جويا مي‏شود، آنها مي‏گويند: تا زماني كه مردان از دور چاه پراكنده نشوند (و ما نتوانيم بدون اختلاط با مردان گوسفندانمان را سيراب سازيم) به آب كشي نمي‏پردازيم. (قصص: 23) اين آيه مهر تأييدي بر دوري از اختلاط ميان مردان و زنان است.

[باران..]

مفهوم حيا

معادل فارسي حيا، شرم و آزرم است.(1) علامه مجلسي درباره حقيقت حيا مي نويسد: “حيا است که موجب گرفتگي نفس از ارتکاب کار زشت مي شود و باعث خودداري نفس از انجام کاري برخلاف آداب، از ترس سرزنش مي گردد.”(2)

فلسفه حيا شرم کردن از کارهاي زشت و کنترل غريزه جنسي است، غريزه جنسي توفنده ترين غريزه در انسان است که در درجه اول به پاسخگويي صحيح و در درجه دوم نياز قطعي به کنترل دارد.(3)

ضرورت حيا براي بانوان

پيامبر اعظم (ص) مي فرمايد: حيا ده بخش است که نه بخش آن در زنان و يک بخش آن در مردان است.(4)

حياي زن همانند دژي است که زن به خودي خود در روابطش با مردان براي خويش در نظر مي گيرد.

زن اگر به راحتي براي مردان دست يافتني باشد، نه تنها در قلب آنان محترم و با ارزش نيست بلکه ارزش واقعي اش تحت الشعاع قرار مي گيرد و رنگ مي بازد.

ويل دورانت در کتاب تاريخ تمدن خود مي نويسد:

“شرم و عفت براي دختر همچون وسيله دفاعي است که به او اجازه مي دهد از ميان خواستگاران خود شايسته ترين آنها را برگزيند يا خواستگار خود را ناچار سازد که پيش از دست يافتن به وي به تهذيب و اصلاح خود بپردازد.”

يکي از دلايل اصلي وجود حيا در انسان حفظ عفت و کنترل شهوت است. در روايات ما نيز به اين امر تاکيد شده است.

امام علي(ع) مي فرمايند: “علت پاکدامني، حياست.”(5)

آثار و فوايد حيا

1- پاکدامني

حيا مانع افتادن انسان در دام انحراف جنسي و ضامن پاکدامني اوست. حيا يکي از بهترين نيروهاي کنترل کننده دروني است. مسلمانان معتقد در پرتو حيا از تمام اشکال بي عفتي پرهيز مي کند.

2- سلامت روان

حيا ويژگي دروني انسان است و هماهنگي با آن نشانه هماهنگي با طبيعت انساني است، مگر به اين نداي دروني پاسخ داده نشود، تعادل انسان از بين مي رود. پاسخ ندادن به غريزه حيا روابط انسان را مختل مي کند.

3- حفظ شخصيت آدمي

حيا سبب مي شود انسان رفتارهاي خلاف ادب انجام ندهد. حيا ارزش زن را حفظ مي کند ولي بي حيايي کار را به جايي مي کشاند که جامعه از زن به عنوان يک موجود داراي شخصيت و هويت صحبت نمي کند بلکه از اجزاي بدن او صحبت مي کند.

او که با حفظ شرم از موضع قدرت و ناز با جنس مخالف روبرو مي شود، اکنون کارش

به جايي رسيده است که خود را از موضع ضعف و نياز عرضه مي کند. اکنون غرور زنانه او که جزء جداناپذير زنانگي اوست، به کلي شکسته شده است و ديگر از آن عزت نفس و مناعت طبع که او را محبوب و معشوق مي ساخت خبري نيست.

پي نوشتها:

1- دهخدا، ج 18، ص 843

2- مرآت العقول، ج8، ص 187

3- محمد مهدي حر زاده، حيا زيبايي بي پايان، ص 73 و ص 74

4- روح التوانين، ص 440

5- ميزان الحکمه، ج2، ص 564

[گلبرگ]

“شرم و عفت براي دختر همچون وسيله دفاعي است که به او اجازه مي دهد از ميان خواستگاران خود شايسته ترين آنها را برگزيند يا خواستگار خود را ناچار سازد که پيش از دست يافتن به وي به تهذيب و اصلاح خود بپردازد.”

این قسمتش خیلی باحال بود . ولی این قسمتش : حيا سبب مي شود انسان رفتارهاي خلاف ادب انجام ندهد. حيا ارزش زن را حفظ مي کند ولي بي حيايي کار را به جايي مي کشاند که جامعه از زن به عنوان يک موجود داراي شخصيت و هويت صحبت نمي کند بلکه از اجزاي بدن او صحبت مي کند.
جمله بالا رو قبول دارم ولی ما از وقتی کوچیک بودیم با این واژه ی حیا آشنا شدیم ، درسته حیا جزیی از ذات مخصوصا خانوم هاس درسته بی حیایی اون شخصیتی که برازنده ی یک زنه رو ازش می گیره ولی حیا هم باعث حفظش تو این جامعه نشده ، من یه سوال دارم : دختری که به قول ما سنگین رنگین میاد و میره رفتاری خلاف ادب انجام نمی ده حیا داره آیا این باعث شده تو جامعه ی ما مصون بمونه ؟
(ممنونم از باران خانوم)

[می توانم]

من یه سوال دارم : دختری که به قول ما سنگین رنگین میاد و میره رفتاری خلاف ادب انجام نمی ده حیا داره آیا این باعث شده تو جامعه ی ما مصون بمونه ؟

نه

[باران..]

به نظر من

آسیب های اجتماعیش خیلی کمتره تا آدمی که حیا نداره و این یه واقعیت
ببین یه نفر داره چراغ میزنه بیاین به من گیر بدین و ...
اما یه نفر سرعت گیر داره و با احتیاط میرونه و هواسش هست
آدم های مریض تو جامعه هستن و هیچ کسم منکرشون نیست اما تعدادشون به نسبت کل اعضا خیلی کمتره..
پس آسیب ها به مراتب خیلی کمتره





قربون شما گلبرگ جون


میتوانم خانم جون یکم بیشتر توضیح بده

[ترلان]

به بــــــــــــــــــــــــه

سلام به گل دختـــــــــــــــــــــرا

اهم اهم میریم سر اصل مطلب

خب من میخوام یکم راجب این جمله اظهار نظر کنم رابطه ی پوشش با حیا

خب از نظر من پوشش با حیا رابطه ی خییلی مستقیمی نداره ..میدونید فقط یه جورایی شعاره

البته بجز موارد استثنا

همونطور که میدونید و خیلی ملموس هست شاید کسانی باشن که پوشش کاملی داشته باشن اما واقعا اونقد اخلاق و رفتارشون زننده هست که هیچ حیایی رو در چنین افرادی نمیبینید . .ینی گاهی یه کسایی رو میبینم که پوششون طوریه که با کلی هد و ساق و . . .

گاهی با نامحرم چنان صحبت میکنن و خنده هایی میکنن که منو دوستام اینطوری میشیم

ینی فقط میگم خدای من این چه حرکتیه

اما واقن یه کسایی هستن که پوشش نمیگم بدی دارن اما معمولی ولی حتی یک بارم نمیتونی صداشونو بلند بشنوی

پوشش فقط وسیله ای هست که با حیا بودن رو نشون بده . . اما در واقع . . . .........

ولی هدف ما اینه که پوششمون رو کامل کنیم

[گلبرگ]

نمی دونم اینی که میگم ربطی به این موضوع داره یا نه هنوز اینجا جا نیفتادم شک می کنم تو گفتن یا نگفتن بعضی چیزا
هممون می دونیم حیا یه امر همگانیه یعنی چه کافر چه مسلمون اینو فطری دارن و باهاش آفریده شدن ، اینو به خودم می گم و از شما جواب می خوام
چرا منی که با حیا خلق شدم الان دیگه حیا رو خیلی کم می فهمم خیلی کم رعایتش می کنم تو رفتارم تو زندگیم تو برخوردا و روابطم تو پوششم با اینکه می دونم همش به ضرر خودمه به چیش دل بستم که ازش جدا نمی شم ؟ ( شبیه درد دل شد ) ایا اومدن من به اجتماع تاثیری روش داشت؟ ایا رفتار دیگرانو دیدم و اینجوری شدم ، آیا تربیت خونوادم درست نبود ؟و....
یه جمله ای رو استاد قرائتی می گفت خیلی قشنگ بود :
آدم پابرهنه برود راحت تر است بله ، اما تیغ در پایت می رود .کفش یک بار است اما این بار را باید کشید چون هم بار هست هم حفاظت

[marall]

سلام
گلبرگ جان من فکر میکنم این بیشتر به اجتماع ربط داشته باشه.
کمی دفت کنی میبینی که تو جامعه ما آدما به ظاهر طرف مقابل توجه می کنن تا به اخلاق و عقایدش.
درصد کمی از افراد هستن که ظاهر زرق و برقدار رو ملاک احترام و شخصیت نمیدونن.

[گلبرگ]

یک مخالف با نظر ترلان خانوم ( البته با نهایت احترام به نظرشون)
رابطه یک رابطه ی کاملا مستقیمه . مشت نمونه ی خروار نیست
این افراد معنای پوشش و حیا رو شاید به درستی درک نکرده باشند
پوشش یه وسیله نیست
پوشش همراه خودش مسئولیتم میاره
من نوعی اگه پوششم بر فرض چادریو هد و ساقو ....باشه اما
رفتارم نامناسب
این دو باهم در تضادن و
نشان بی مسئولیتی من در برابر خودمو و مردم و جامعم

[ترلان]

گلبرگ جان منم با نظر شما موافقم اما این چیزی که ما الان داریم میبینیم

و چیزی که الان خیلی زیاد هست همون چیزی هست که من گفتم

[marall]

شایدم دلیل اینکه افراد خیلی محجب اون مرزی رو که باید رعایت کنند، نمی کنند این باشه که فکر می کنند حجاب شون این رفتارها رو می پوشونه.

[گل سرخ]

سلام عزیزای دلم

من یه نظر دارم


بر اساس قوانین ریاضی رابطه حیا و حجاب یک رابطه یک طرفه است.

شما دارین اونو دو طرفه ( رفت و برگشتی) فرض میکنید به مشکل میخورید.

حیا یک امر دورنی است که اگر وجود داشته باشه بر تمامی وجهه های بیرونی هم تاثیر میزاره ( پوشش، راه رفتن، گفتار، نگاه...همه رو در بر میگیره...پس حیا 1 جز نداره.)

لذا پوشش خوب نشانه داشتن حیا نیست حتما!! ( رابطه برگشت پذیر نیست.)

پس کسی که خوب لباس می پوشه حتما دلیل بر با حیا بودنش نیست.

اما کسی که حیا دارد حتما پوشش خوب و مناسبی هم خواهد داشت.


(ترلان جان من هم مثل شما کسایی رو دیدم که پوشش خوبی نداشتن اما با حیا هستن...یادت نره حیا یک جز نداره..اون افراد شاید در گفتار و رفتار و سلوک با حیا باشن..اما با نداشتن پوشش مناسب حیاشون کامل نمیشه)


موفق باشین

و من الله توفیق

[باران..]

بچه ها من میگم ما به جامعه امروز و دیروز نباید کاری داشته باشیم

ما میخوایم ز منظر دین نگاه کنیم و ببینیم کجای کارمون اشتباهه

پس فلانی اونجوری بود و اینجوری رو بزارید کنار و به این که اسلام چی گفته و از ما چی می خواد و چرا میخواد و نتیجش چی میشه نگاه کنید و بحث کنید

متشکرم .

حالا از منظر اسلام پوششو حجاب چه ربطی به هم داره و یه طرفس یا دوطرفه رو بحث کنیم

[سها]

سلام
دقيقا همينه ك باران ميگه..
ماها متاسفانه الگو يا ملاك خوب و بدمونو ميكنيم ي نفر.. بر اساسا اون ميگيم فلان كار خوبه. فلان كار بد..
و بعد ديدمون نسبت ب اصل موضوع تغيير ميكنه..

و
ي وقتي هست لباس ميپوشي ك ي چيزي پوشيده باشي..
ي وقتي هست ميپوشي ك بري ي مهموني مهم..
ي وقتي هست واسه سرما ميپوشي..

هر سري پوشش داري.. اما نوعش فرق داره..

حالا تو موقعيت هاي مختلف چيزي ك انتخاب ما رو جهت ميده تعريفي هست ك از حجاب داريم..و چيزي ك دنبالش هستيم..

در پناه خدا..
ياعلي.