درد دل های شما

[bahar2]

خوب که فکر میکنم میفهمم هیچی ناجمردانه تر ازین نیست که ... وقتی آمادگی و شرایط حداقلی برای ازدواج با طرف رو نداری، وارد رابطه احساسی باهاش بشی. خدا هیچکی رو تو همچین مخمصه ای نندازه ..


قلب آدمها خیلی ارزشمتدتر بود قبلنا...

[درخشنده]

نشستم با خودم یکم فکر کردم.دیدم اصلا ناراحتی معنی نداره....... به خاطر همه چیز نگران و ناراحت بودم تا حالا ولی اشتباه میکردم...

اصلا اگه بمیرمم مهم نیست که....

اما از یه طرف تنها چیزی که حال میده حرکته....حرکت کنم چه رو به جلو چه رو به عقب کیف میده...اینکه بشینم سر جام و تکون نخورم

واقعا بدترین حسه...

میتونم درسمو بخونم تا بهترین چیزارو داشته باشم.....میتونم برم سراغ یه چیز بد که یه جماعتی رو میتونه معتاد کنه! اما خودم پولدار بشم!

این میشه حرکت به عقب اما بازم کیف میده!

امروز رو از دست دادم....مهم نیست...دیگه از چاله درومدم!

حرکت میکنیم یا جلویی یا عقبی!

[poonak]

سلام...
چند وقتی هست بخاطر این کار زشت خود ار... با خودم قهرم.
دیگه روم نمیشه با خدا حرف بزنم, چون چندین بار بهش قول دادم اینکارو نکنم ولی بازم زدم زیر قولم 
چقد بنده بدی شدم 
ارادم سست شده, دیگه اون ادم قبلی نیستم 
خاهشا کمکم کنین...

[مریم ..]

وقتی حس می کنی تموم شدی و هیچی ازت نمونده....هیچی :((

[some day soon]

وقتی حس می کنی تموم شدی و هیچی ازت نمونده....هیچی :((

سلام ،
من فکر میکنم که معمولا بچه ها به درد و دل ها پاسخ نمیدن ...راستش من هم قصد پاسخ دادن ندارم ولی وقتی این جمله تون رو خوندم فقط یاد یه چیزی افتادم..اگه گفتین چی؟ 

ققنوس  ... احتمالا بدونین،وقتی میسوزه و خاکستر میشه هیچی ازش نمی مونه ولی از دل خاکستر یه پرنده ی جدید متولد میشه ..
الان اصلا نخواستم نصیحت اینا بکنم فقط خواستم بگم با خوندن جمله تون اولین چیزی که تو ذهنم اومد یک ققنوس از هیچی بود یک تولد از خاکستر بود .

یا علی مددی و دلتون پر از امید 

[مهاجر]

سلام...
چند وقتی هست بخاطر این کار زشت خود ار... با خودم قهرم.
دیگه روم نمیشه با خدا حرف بزنم, چون چندین بار بهش قول دادم اینکارو نکنم ولی بازم زدم زیر قولم 
چقد بنده بدی شدم 
ارادم سست شده, دیگه اون ادم قبلی نیستم 
خاهشا کمکم کنین...

سلام
منم مثل شمام..منم وقتی اشتباه میکنم و اشتباهام بیشتر میشه و بیشتر سست میشم... دیگه روم نمیشه برم پیش خدا...ولی وقتی از بعد از یه مدت از این گذرگاه لعنتی شکستها رد میشم به خودم میگم باید در بدترین شرایطم بازم میرفتم پیش خدا...چون خیلی زودتر دوباره برمیگردشتم به جاده پاکی
شماام در بدترین شرایطتون برین سراقش و بازم باهاش صحبت کنین..توسل کنین باور کنین خیلی زودتر نتیجه میگیرین..ازش جدا نشین که شیطون هدف اصلیش همینه...همیشه اون طنابی که به بالا وصله رو نگه دارید و ولش نکنید...میکشوندتون بالا چون رحمانو رحیمه
یکی که تو یه جاده ی صعب العبوری برای پیروزی تلاش میکنه بلاخره یه جاهایی میخوره زمین تا راه بلد بشه...مهم اینه که تو راه باشی و تا میتونی تلاش کنی....این زمین خوردناس که تورو به پیروزی نهایی نزدیک میکنه...عوضش دفعه بعد میدونی که نباید از اون چاله ها دیگه عبور کنی....از شکستایی که میخوری نشانه های راه درست گیرت میاد
تو بخوای خداهم کمکت میکنه
عزمتو جزم کن برای یه شروع تازه...چاله چوله های راهو ببند که توشون گیر نکنی و یا زمین بخوری
حتی نزدیک چاله چوله ها ام نشو...
خودت میدونی منظورم از چاله چوله چیه؟
فیلتر شکنی اگهه داری یکی از چاله چوله هاس..باید پاک بشه
نمازت اگه قضا میشه یکی از چاله چوله هاس...
دوستانی که با حرفها یا حرکاتشون باعث ایجاد وهمیات و وسوسه میشن یکی از چاله چوله هاس
تنهایی....بی کاری....برنامه نداشتن....حفظ نکردن نگاه و ذهن و... هرکدوم یه چاله چولس که بنا به ویژگی های هر فرد این چاله چوله ها کوچیکو بزرگ دارن
چاله چوله های راه پاکیتو پیدا کن
اول بزرگاشو ببند...و بعد برو سراغ کوچیکاش
یه توصیه دیگه ام این بنده حقیر داره...اونم اینه که در بدترین شرایط که وسوسه میشه کسی، نباید بره سراغ فیلمها یا عکسایی که حال آدمو بدتر کنه
چون این فیلما و عکسا اثراتش تا چند روز میمونه و سخت میشه که زود بخوای خودتو دوباره روبراه کنی
این یکی از بزرگترین چاله هاس که همیشه باید ازش دوری کنی

الآن چیزی حدود یه هفته تا محرم باقی مونده....ماه خیلی خوبیه برا جبران و بازگشت
پس یه بسم الله بگو و دوباره با عزم و اراده بیفت تو مسیر پاکی

این پستو بخونین خیلی عالیه
رو من که اثر کرد ان شاء الله برا شما ام مفید باشه
http://www.ktark.com/Thread-%D8%AA%D8%AC...#pid333275
امیدوارم همیشه موفق باشین
التماس دعا
یا علی

[حسین چار دو دو]

خیلی عوض شدم
خیلی
اونقدی که بعضی وقتا میگم یعنی این منم اینجوری شدم
اصن یه آدم دیگه شدم
خواسته هام...آرزوهام...دلخوشی هام...همه عوض شده
دیگه مث گذشته نیستم
اتفاقایی توو زندگیم افتاده که زندگی مو زیر و رو کرده
ولی اشکال نداره
اشتباه های زیادی توو گذشتم انجام دادم
همه این بدبختی ها تاوان اشتباهات گذشتمه
خدایا غلط کردم
خدایا ببخش منو

[دریایی]

حال بدیم !حتی عذاب وجدان هم ندارم
بی حس بی حس
پوچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچ

[ترلان]

غمگین و خسته ایم
به یاد آوری گذشته اونم اون وقتی که نباید !
ادمو ناراحت میکنه
یه چیزایی رو گوشزد میکنه
مثلا میتونه خوشحالیتو خراب کنه
میتونه یه آن لبخندو رو لبات بخشکونه
خدایا شکرت

[K_1]

افتان و خیزان می روم تا کوی دوست ...

[K_1]

درود بر عابس ابن ابی شبیب، آنگاه که زیر باران سنگ، عاشقانه در خون رقصید.


تو چرا خوب نمیشی؟
چرا؟

کجایی این روزا؟
چقدر پخش و پلایی!
چقدر همه جایی و دوره گرد شدی ...

"تمام این خرابی ها از غفلت است ..." ... چی شد این حرفا؟
کجای دلت پنهانشون کردی، که بروز و ظهوری ندارن؟

"التوحید نور و الشرک نار ..."
چرا به دفع و رفع آنش نمی پردازی؟

---

چقدر قبلا این موضوع مناجات با خدا، فعال بود؛

من حالم خوب نیست،
کانون تو چت شده؟

[K_1]

آن حضرت می فرمایند: ای انسان چه چیز تو را بر گناه جرئت داده و چه چیز تو را در برابر پروردگارت مغرور ساخته و کدامین عامل تو را بر هلاکت خویشتن علاقه مند کرده است؟ مگر این بیماری تو بهبود نمی یابد و یا این خوابت بیداری ندارد؟ چرا همان گونه که به دیگران رحم می کنی، به خود رحم نمی کنی؟

تو که هر گاه کسی را در آفتاب سوزان بیابی، بر او سایه می افکنی و هر گاه بیماری را ببینی که سخت ناتوان گشته، از سر رحم بر او می گریی، پس چه چیز تو را بر این بیماریت شکیبایی بخشیده و بر این مصائبت صبور ساخته و چه چیز تو را از گریه بر خویشتن تسلی داده؟ در حالی که هیچ چیز برای تو عزیزتر از خودت

نیست... این خواب غفلتی که چشمت را فرا گرفته، با بیداری برطرف ساز... .

(از نهج البلاغه؛ خطبه ی آن حضرت هنگامی که آیه ی ما غرک بربک الکریم را تلاوت فرمود.)

[مُحب]

کلا دوست داشتم ی کم بیشتر می تونستم مذهبی باشم یا ی دل شم که این کارها بیهوده هست
چرا اصلا محرم و سفر دلم نمی گیره؟
راهشو نمی دونم
اگر دونستید همین زیر بنویسید...
.....................
دوم اینکه این سءل و امنیه رو چطور میشه با یه الگوریتم ساده(زیاد وقت مطالعه کتب زیر ساختی دینی ندارم) تعیین کرد؟
خیلی خیلی سطح بایین صحبت کنید (فارسی+بی اصطلاح منطق+قرآن + روایت محکم )
...................
این محرم رو شاید شد یک جور دیگر ساخت

[Alireza 68]

سلام

اونقد پر هستم که دلم میخواد چند صفحه پست بزنم و درد دل کنم

اونقد خسته که دلم میخواد چند روز بخوابم 

شاید چون خسته ام دلم میخواد غر بزنم نمیدونم

اما همین هم زیاد بود برای درد دل من.

محب جان منم مثل خودتم دوست دارم مذهبی باشم نه ازین خشک مذهب ها ازین مذهبی باحال ها که ادم سمتش جذب میشه و چیز میز یاد میگیره و کیف میکنه اما خب راه دراز است و تن و جان خسته ( و یک علیرضای سمج)

در مورد سئل باید بگم هدف اصلی زندگی که براش زندگی میکنی  

و امنیه هم زیر مجموعه هایی هستن که ادم رو به سئل میرسونن 

خیلی ها تو زندگیشون سئل ندارن ازشون بپرسی هدفت از زندگی چیه میگه نمیدونم 

یک تیکه سخن رانی رو برات کات میکنم اپ میکنم بهت میدم

[Alireza 68]

محب جان گویا پیام پروفایلت بسته میباشد

اینم کات شده اش

https://www.mediafire.com/?f6keegzogmhzvya

از یک سخن رانی هست که کاملشو قبلا گذاشته بودم

سنا خانوم هم فکر کنم بتونن تو تاپیک برنامه ریزی کمک کنن بهت