1393 آبان 2، 12:21
1393 آبان 2، 16:34
(1393 آبان 1، 20:15)مُحب نوشته است: کلا دوست داشتم ی کم بیشتر می تونستم مذهبی باشم یا ی دل شم که این کارها بیهوده هستسؤل و امنيه رو اينجا توضيح دادم: (يكم طولاني به نظر مياد اما سادست.. )
چرا اصلا محرم و سفر دلم نمی گیره؟
راهشو نمی دونم
اگر دونستید همین زیر بنویسید...
.....................
دوم اینکه این سءل و امنیه رو چطور میشه با یه الگوریتم ساده(زیاد وقت مطالعه کتب زیر ساختی دینی ندارم) تعیین کرد؟
خیلی خیلی سطح بایین صحبت کنید (فارسی+بی اصطلاح منطق+قرآن + روایت محکم )
...................
این محرم رو شاید شد یک جور دیگر ساخت
(1393 شهريور 22، 15:24)اميد فردا نوشته است:نقل قول: اگه خیلی آدم صادق باشین احتمالا آخرش به پول ختم میشه یعنی کلا همه چی رو بخاطر پول میخوایندقيقا همينه..اهل دين ميگن كه ميتونيد همين هدف پول رو هم والاتر كنيد
من ميخوام كه پول بدست بيارم تا با اون به نيازمندا كمك كنم،اسباب تشكيل خانواده و آسايش اهل خونواده باشه..و و و (تو ديني پيش دانشگاهي توحيد عملي معرفي ميشه )
ببينيد ميشه سئل و اُمنيه
فكر كنم سنا خانوم توي اين پست خوب توضيح داده باشن
وقتي ما شروع كنيم به پرسيدن
"ميخواي درس بخوني كه چي؟ -رتبه بيارم
رتبه بياري كه چي؟! -دانشگاه رشته پزشكي قبول شم
پزشكي قبول شي كه چي؟! -به مردم و جامعه كمك كنم،و پول در بيارم
..اونوقت بعضيا اينجا لنگ ميزنن..مثلا چون كلاس داره!! يا ميخوام استاد بشم كه دانشجوها دنبال سرم نمره بخوان!!
بعد پول در بياري كه چي...
جايي كه آخرِ آخر بهش برسيم ميشه سئل ما
يه نفر شايد نهايتا بخواد خانواده تشكيل بده
ايين اصلااا هدف بديي نيست،اما كامل نييست
ببخشيد كسي كه نهايتا بخواد نسلش ادامه پيدا كنه زندگيش چه تفاوتي با حيوان داره؟!
اما اگر سئل ما خدا باشه همه اينا هدفمند ميشه؛بهشت خدا،خلق خدا،امام زمان..همه اينا ميشه زير مجموعش
و امنيه ميشه اون هدفي كه تو اين بازه ي زندگي دارم..من هنوز پولي ندارم،چطوري ميتونم به جامعه كمك كنم يا ازدواج كنم؛هنوز وقت كافي ندارم،چطور ميتونم اينجا به هم سنّاي خودم كمك كنم؟! فعلا امنيه ي من ميشه كسب علم..
من هم منظورم از اين كه خيلي دور ميشه از درس همين بود
اما يه نمودار تشكيل دادم،كه متوجه ميشم الان من فعلا توي اين امنيه قرار دارم كه اين دليل رو داره،و ميخواد در آينده به اينجا برسه
اميدوارم خوب توضيح داده باشم..
(تقريبا هدفهاي خودمو هم گفتم،نه كامل؛اگر ميخوايد اونارم بگم؟ )
و اين هم:
نقل قول: در واقع اون رتبه رو واسه خودش ( یعنی خود رتبه) نمیخواد، بلکه به عنوان وسیله ای واسه رسیدن به فلان دانشگاه میخوادشما بايييد هدفتونو بالا انتخاب كنييد..
مثلا هيچ وقت يه دونده ي المپيك يا يه تيم يا المپيادي نميگه من دارم واسه ي مدال برنز مثلا تلاش ميكنم
همه براي مدال طلا تلاش ميكنن
اما اگر شما ميبينيد واسه قبول شدن پزشكي شيراز ٣٠٠ هم كافيه،بايد دليل تلاش براي رتبه تك رقميتو مثلا بزاري اينكه براي اين كه نتيجه ي اين سال كنكور،بشه يه ملجاء اعتماد به نفس واسه كل زندگي من؛يه جايگاه اجتماعي خوب واسه سال هاي بعد..يا هر چيز ديگه،مثلا نيلو خانوم ميگن تا اين كه اون رقيب،فلاني چشش در آد!!
هموون دلييل محكميي كه محكمم تو اين راه نگهت دارره..
در مورد ماه محرم هم،من چيزي كه شنيدم اينه كه
تنها غم و اشكي كه ناراحتي نمياره،يعني آرامش خاطر به همراهشه نه تشويش..
غم و اشك براي اهل بيته..
همينم هست كه بعد عزاداري ها به قول معروف سبك ميشيم..
راهكار الهي ترك
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٦﴾ فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿٧﴾ وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿٨﴾
چرخه:
پس چون فراغت يافتي،[در طاعت] بكوش(٧) و با اشتياق بسوي پروردگارت روي آور(٨) -->آيا كار را بر تو راحت نكرديم؟(١-٢-٣-٤-٥-٦)
-->چون نفس را مشغول نكني،وي تورا به بازي ميگيرد<--
--->كار را بر نفست سخت گردان<---
(تو دهني به نفس با نه گفتن به تمايلات حتي حلال)
1393 آبان 2، 22:48
شديدا با پست بالايي هم دردي ميكنم
نقل قول: شدیدا دنبال بهانه ای ام برای رهایی از این وضعیت .ميخوام بنويسم كه هميشه يادم بمونه..
امروز ؛ اینجا ؛ میخوام اینو بنویسم که همیشه یادم بمونه ...
من امروز متوجه شدم پاك شدن انگيزه نميخواد..
فكر كردن نميخواد..
درست و غلط كردن نميخواد..
باور ميخواد..
كه..
"انه لكم عدو مبين..و ان اعبدوني..هذا صراط مستقيم"
اميدوارم كه تا الان جزء "الذين جاهدو فينا" بوده باشم..
و هر ثانيه "فمن ابصر فلنفسه"
و ازين به بعد "فاقم وجهك لله حنيفا"
...
راهكار الهي ترك
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٦﴾ فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿٧﴾ وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿٨﴾
چرخه:
پس چون فراغت يافتي،[در طاعت] بكوش(٧) و با اشتياق بسوي پروردگارت روي آور(٨) -->آيا كار را بر تو راحت نكرديم؟(١-٢-٣-٤-٥-٦)
-->چون نفس را مشغول نكني،وي تورا به بازي ميگيرد<--
--->كار را بر نفست سخت گردان<---
(تو دهني به نفس با نه گفتن به تمايلات حتي حلال)
1393 آبان 3، 13:58
یه لب تاب
یه کوله
چند دست لباس
چند تا آدم دور و ورم
زندگی من شده همین
دلم خدا رو میخواد
بد جور
1393 آبان 3، 17:45
(1393 آبان 3، 13:58)حسین چار دو دو نوشته است: یه گوشی موبایلخب حالا که دلت خدارو میخواد برو پیشش
یه لب تاب
یه کوله
چند دست لباس
چند تا آدم دور و ورم
زندگی من شده همین
دلم خدا رو میخواد
بد جور
شایدم اصن پیشته، یکم توجه میخواد
یقین بدون خداام تو رو میخواداصن اون اول تو رو میخواد:
اگر آنهائی که به من پشت کرده اند می دانستند که من چه اندازه انتظار دیدن آنها را می کِشم و چه مقدار مشتاق توبه و بازگشت آنها هستم هر آینه از شدت شور و شوق نسبت به من جان می دادند و تمام بند بند اعضایشان به خاطر عشق به من از هم جدا می شد.
حدیث قدسی، اصرار صلوة صفحه 19
بگو اى بندگانم كه بر نفس خود ستم و اسراف كرديد
از رحمت خدا نوميد مشويد كه خدا تمامى گناهان را مى آمرزد،
زيرا او آمرزنده رحيم است."
زمر- 53
به خودم میگم: چنین خدایی لایق پرستش نیست؟:x
چقد خدا دوسمون داره
کاش بفهمم...کاش ارزشی که خدا برامون تعیین کرده درک کنم
خدایا...شکرت
1393 آبان 3، 19:31
کی میگه میشه حسین (علیه السلام ) رو از دل آدمها گرفت؟!؟
دو س تا پست آخر خیلی خوش بو هستن..الحمدلله..
یادمه پارسال اول محرم حس منم همین بود...اینقدر از خودم بدم میاومد ک حد نداشت..
اشکم کم بود..غافل بوذم..
خدایا پناه دلم باش..نذار ..کمک کن تا اسیر نشم..
ان شاء الله این مُحررم اسباب مَحرم شدنمون باشه..
در پناه خدا..
یاعلی.
1393 آبان 3، 21:46
داشتم میخوندم. گفتم شریک بشین..
آقای محب شما بیشتر بخوانید..
رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میفرمایند: اگر آنگونه که ما دنیا را میشناسیم شما دنیا را میشناختید، هیچ درد و ناراحتی در دنیا نداشتید. یک عده سریع حاشیه میزنند که منظور پیغمبر(ص) یعنی گذرا بودن، پل بودن، دنیا محل فریب است، دنیا سراب است، این سادهترین و راحتترین تفسیر فرمایش پیغمبر(ص) است! یعنی پیغمبر(ص) فرموده دنیایی که ارزش ندارد و ساده و گذرا است، ما شناخته ایم شما هم اگر میشناختید درد و ناراحتی نداشتید!!
در صورتی که پیغمبر(ص) خیلی جدی به ما میگوید: غیر از این تفسیر، تواناییهایی است که در دنیا وجود دارد بابت اینکه ما بتوانیم در دنیا ذهن خودمان را مدیریت کنیم. فرمایش امام صادق(علیهالسّلام) را به آن اضافه میکنیم؛ اگر آن گونه که شما نزد ما هستید، همان گونه ادامه دهید میتوانید بارهای خود را بر پشت شیران سوار کنید!
بار بر پشت شیر یعنی چه؟ یعنی در حقیقت یکی از بارهای دنیا، یکی از مشکلات ما که باعث نگرانی ما میشود را میتوانیم حل کنیم، چگونه می توانیم؟ اگر آنگونه که وقتی نزد ما هستید همانگونه بمانید.
منبع: رهپویان
در پناه خدا..
یاعلی.
1393 آبان 4، 0:55
داستانی که خیلی بیش از حد تصور من واقعیه...
ای کاش از این محرم دست خالی نرم بیرون...
ظلم رو بشناسم... و ظالم بودن رو...
کمی خودشناسی کنم... و کمی حرکت در پی رشد...
یه وقتا ظلم من در حق بقیه است... با حرف های تندم... با نیش و کنایه زدن هام... با صدا بالا بردن هام... با اعمال و رفتارهای ناشایستم...
یه وقتا در حق خودم... با افکار هیچ و پوچم... با حرص و طمع های بیهوده م... با پافشاری روی رفتارهای آسیب زننده به خودم...
و یه وقتا هم در حق خدای خودم... با خیلی چیزهای کوچیک و بزرگم... چیزهایی که او مدام می بخشه... و من مدام به دنبالشون...
ای کاش این ماه، ماه بیداریم باشه...
ماه پاشدن از یه خواب طولانی...
ماه پاشدن از خواب غفلت...
1393 آبان 4، 23:45
به معنی واقعی از دنیا خسته میشم
دلم میخواد برای یه لحظه همه چی اروم شه
یه مرخصی هم کافیه
دلم داره خفه میشه
دعاش کنین
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...
1393 آبان 5، 18:00
(1393 آبان 4، 23:45)chakavak نوشته است: بعضی وقتا به نهایت میرسموای عزیز دلم همه ی ما همه ما همچین روزی رو تجربه کردیم فقط و فقط امید به خدا به آدم انرژی میده امیدوار باش عزیز جان
به معنی واقعی از دنیا خسته میشم
دلم میخواد برای یه لحظه همه چی اروم شه
یه مرخصی هم کافیه
دلم داره خفه میشه
دعاش کنین
مرا عهدی است باجانان....
1393 آبان 5، 18:37
چقدر ناراحتم امروز ...
چقدر خسته شدم دلم میخواد کلی استراحت کنم ...
خسته شدم از فکر کردن
هرچی بیشتر فکر کنی و بفهمی بیشتر هم اذیت میشی
آه از جماعت احمق و نفهم و بیچاره من که به ساز این جماعت احمقانه رقصیدم
...
<align option="center" style="text-align: center;"><size option="medium" style="font-size: medium"><img src="http://www.ktark.com/nasimhayat.png">http://www.ktark.com/nasimhayat.png</img>[/size][/align]<br />
<br />
<br />
[align=center]<color option="#663366" style="color: #663366;">[size=medium]<font option="arial" style="font-family: Arial;"><b>هراس بی تو ماندم ادامه دارد ... </b></font></color></size></align>
<br />
<br />
[align=center]<color option="#663366" style="color: #663366;">[size=medium]<font option="arial" style="font-family: Arial;"><b>هراس بی تو ماندم ادامه دارد ... </b></font></color></size></align>
1393 آبان 5، 19:56
میشه لطفا برام دعا کنین؟؟
نمیدونم چ کار کنم..
خسته ام.. عصبی و ناراضی...
خیلی التماس دعا..
در پناه خدا..
یاعلی.
1393 آبان 5، 21:43
و بلطف خدای مهربونی ها دلای قشنگتون آروم بشه..
خدایا مراقب هممون باش
دلم هوای محرمای کانونو کرده
مریم..
میشه باز بیای و از متنای قشنگت بزاری؟
التماس دعا
ﺗﻮ ﺭﺍ نمی ﺩﺍﻧﻢ
ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺩﻟﻢ ﺭﻭﺷﻦ ﺍﺳﺖ
ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺗﻔﺎﻗﻬﺎی ﺧﻮﺏِ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻣﺎﻧﺪﻩ
ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ روزهای ﺷﻴﺮﻳﻦ ﻧﻴﺎﻣﺪﻩ
ﺑﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪی ﻛﻪ یک ﺭﻭﺯ ﺑﺮ ﺩﻟﻤﺎﻥ می ﻧﺸﻴﻨﺪ
ﺑﻪ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﺷﺪﻥ ﺩﻋﺎﻫﺎﻳﻤﺎﻥ
ﺑﻪ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﺷﺪﻥ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻳﻤﺎﻥ
ﺑﻪ ﻣﺤﻮ ﺷﺪﻥ ﻏﻢ های ﺩﻳﺮﻳﻨﻪ ﻣﺎﻥ
ﻣﻦ ﺩﻟﻢ ﺭﻭﺷﻦ ﺍﺳﺖ
روزی ﺍﺯ ﺭﺍﻩ می ﺭﺳﺪ
ﻭ ﻣﺎ برای یک ﺭﻭﺯ ﻫﻢ ﻛﻪ ﺷﺪﻩ
آنچنان ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ زندگی ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ
ﻣﻦ ﺩﻟﻢ ﺭﻭﺷﻦ است..
قرار عاشقی...
ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺩﻟﻢ ﺭﻭﺷﻦ ﺍﺳﺖ
ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺗﻔﺎﻗﻬﺎی ﺧﻮﺏِ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻣﺎﻧﺪﻩ
ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ روزهای ﺷﻴﺮﻳﻦ ﻧﻴﺎﻣﺪﻩ
ﺑﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪی ﻛﻪ یک ﺭﻭﺯ ﺑﺮ ﺩﻟﻤﺎﻥ می ﻧﺸﻴﻨﺪ
ﺑﻪ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﺷﺪﻥ ﺩﻋﺎﻫﺎﻳﻤﺎﻥ
ﺑﻪ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﺷﺪﻥ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻳﻤﺎﻥ
ﺑﻪ ﻣﺤﻮ ﺷﺪﻥ ﻏﻢ های ﺩﻳﺮﻳﻨﻪ ﻣﺎﻥ
ﻣﻦ ﺩﻟﻢ ﺭﻭﺷﻦ ﺍﺳﺖ
روزی ﺍﺯ ﺭﺍﻩ می ﺭﺳﺪ
ﻭ ﻣﺎ برای یک ﺭﻭﺯ ﻫﻢ ﻛﻪ ﺷﺪﻩ
آنچنان ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ زندگی ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ
ﻣﻦ ﺩﻟﻢ ﺭﻭﺷﻦ است..
قرار عاشقی...
1393 آبان 6، 0:02
دوستی با کسی که مدتها بود مشتاقش بودم.
چقدر نزدیک بود بهم و من خبر نداشتم.
چند شب پیش خوابش رو دیده بودم و تشویق شدم که برم باهاش سر صحبت رو باز کنم.
چقدر احساس خوشبختی میکنم وقتی یه دوست جدید خدایی رو خدا بهم هدیه میده.
امید که قدر بدونم اونطور که خودش دوست داره.
خدایا شکرت.