امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

چقدر سخته کسی رو دوس داشته باشی ولی شرایطتت یاری نکنه
 سپاس شده توسط
سلام
ماه رمضان..  ماه خیر و برکت.. ماه خوبی و عافیت.. ماه رحمت و مغفرت..
ماهِ....
این ماه رمضان هم تمام شد...
ب قول مامانم ماه رمضان سرجاشه.. عمرمونه ک میگذره..
و عمرون گذشت..
روسیاهیش ب تنبلی ها.. ب بدقلقی ها.. ب گناه ها.. ب حسرت ها.. ب اعتراض ها.. ب کاهلی ها.. ب.. ب .. میمونه..
چقدر ترسیدیم از نتونستن ها. چقدر اعتراض کردیم ب سختی ها.. چقدر فرصتها از دستمون رفت..


خدایا..گذشت.. ما هم گذشتیم.. اما تو نگذر از ما.. رد نشو ازمون.. رهامون نکن..
خدایا مال بد مال صاحبشه..
من بد.. کی رو دارم بجز تو؟؟ خودت پناهم باش.. خودت نگهدارم باش..
خدایا.. من فقیر..کی دارا تر از تو؟؟ خودت بهم عطا کن.. خودت بی نیازم کن از غیر..

خدایا.. من حواسم بود ماه مبارکه.. حواسم بود شیطان تو غل و زنجیره.. حواسم بود مهمونتم.. حواسم بود "ان الاسان لفی خسر" اما خب..
گناه کردم.. خطا کردم..فرصت سوزی کردم..خسران کردم..
تو ببخش.. تو عفو کن.. تو جبران کن..

خدایا.. ما رو میشناسن ب توبه کننده.. ما رو میشناسن ب مومن.. ما رو میشناسن ب بندگی تو..
اگه رسوا بشیم.. اگه خطاهامون معلوم بشه.. آبرومون میره.. دشمن ب شادمون نکن..
زبون طعنه زن ها رو برامون باز نکن..


خدایا.. خیلی نقشه ها داشتم.. چنین کنم و چنان. چی بدست بیارم و چی رو زمین بذارم..
نشد..
هیچی نشد..
اما تو میتونی چیزایی ک میخوام رو بدی بهم.. میتونی چیزایی ک نباید داشته باشم رو ازم بگیری..
خدایا نذار گناه کنم.. نذار همنشین گناه باشم.. نذار دور بشم ازت..


خدا قلبم داره میترکه از حسرت..نکنه این ماه رمضان آخرین ماه رمضان عمرم باشه؟!؟
خدا من دوری از تو رو چطوری میتونم جبران کنم؟؟
درهای آسمونت داره بسته میشه... منو پشت در نذار...

خدا توفیق بده بنده خوبت باشم.. نکنه بندگی رو ازم بگیری... خدا توفیق بده جهاد کنم.. هم با نفسم هم تو راهت..
خدایا دشمن هامونو خار و خفیف کن.. عزتمونو زیاد کن.. عاقبتمونو ختم بخیر کن.. خوشبختی و سعادت و آرامشمونو تضمین کن...

خدایا اینجا خیلی ها هستن ک دلشون آشوبه.. رنج و سختی زیاد دارن.. خدایا صبر بده ب هممون.. گره گشای کارامون باش..
نذار دور بشیم..نذار زبونمون باز بشه ب کفر.. نذار گرفتار معصیتت بشیم..

خدایا دوستت دارم...کاری کن دوست داشتنی خودت باشم..
یاعلی.
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

 سپاس شده توسط
کلی حرف تو دلمه بزنم ولی نمدونم شک دارم بیان کنم
ولی فقط میدونم من بازندم
باختم بدجوریم باختم
 سپاس شده توسط
مادرم از بچگی یه کاری میکرد تو سحر عید فطر..
یه کاسه اب میبرد دم در حیاط و با ماه مبارک وداع میکرد میگفت خداحافظ ماه عزیز خدا تو سالهای سال خواهی اومد اما شاید دیگه ما نباشیم و اب میپاشید
دلم خیلی گرفته بچه ها..اگر سال بعد نبودیم شماها مارو یاد کنید 
خدایا ما رو بعد این ماه عزیز رهامون نکن خیلی محتاج تر از گذشته ایم به نگاهت به کرمت و به کمکهای پنهانی و اشکارت
عید رمضان امد و ماه رمضان رفت
صد شکر که این امد و صد حیف که ان رفت..
عید مبارک 302
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
 سپاس شده توسط
آخ نور ماه
حالتو میدونم
چه سخته

امروز سوم یا چهارمین روزیه که داروهام تموم شده و نرفتم بخرم
نمیوونید چه فکرای نابی به ذهنم می رسید
راه چاره برای خلاصی از اذیتای پدرم 
حیف که جراتشو ندارم یه کمی از خدا میترسم
وگرنه ...
شایدم فردا پسفردا پشت بند ایده های ناب
جسارت عملشم اومد

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
بچه ها توروخدا حرف بزنید نذارید تلمبار بشه تو دلتون
اینجا کسی کسی رو نمیشناسه ما خانوما با حرف زدن اروم میشیم راحت میشیم نریزید تو خودتون 
هیچ کمکی هم که ازمون برنمیاد حداقل گوش شنوا برای لحظه های غمبار هم که میتونیم باشیم 
اینقدر نریزید تو خودتون ابجیای خوب و باشخصیتم غمباد میگیرید بخدا  Khansariha (45)
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
 سپاس شده توسط
یه روز از بیرون اومدم

بابام گفت دیدمت هرچی بوق زدم نگاه نکردی حواست کجا بود؟
حال من میدونی چی بود؟ مگه من هرزه م با بوق خبرم کنه؟
گفتم کجا دیدیم؟
میگه داشتی می رفتی تو امام زاده !

حالا میرم سر کار میگه 
چندین بار گفته بریم ببینیم کجا میره! دیدم از سر کوچه گذشت نیومد خونه ! مگه نمیگه کارش نزدیکه چرا شوار تاکسی شد ؟ 

خودش سی دی رقص زنا رو می بینه
بعد پرده های خونه رو هی می کشه که یعنی شما سر باز می گردین تو خونه دیده می شید

بد جوری کافر همه را به کیش خود پندارد

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
اینم درد دل
اما شادن عزیزم
این حرفا تف سر بالاست

گفتنش حتی تو فضای مجازی حیثیت نمی ذاره واسه آدم

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
کی به کیه ابجیم؟ اینقد تو زندگیا مشکل هست به خوده خدا قسم که فکرشو نمیکنی
نفس من از جای گرم در نمیاد منم مشکلات دیگه ای دارم حالا با والدینم ن ولی خب به شکل دیگه ای
دوستی داشتم تو خوابگاه یه روز که خیلی حالش بد بود و پرغصه منه ترم بوقی با دیدن حالش ازش پرسیدم چی شده فلانی ؟ فک کن حال و روزش چطور بود که با منه صفر کیلومتر نشست به رددل 
از اینکه خواب بوده و وقتی نصف شب بیدار شده دیده برادرش ...........
خیلی درد داره یادمه منم باهاش اشک میریختم یا بماند دختری که باباش بهش تجاوز میکرد و جرات نفس کشیدن نداشت دختر بچه نه هااا دختر جوون
هر کسی به نوعی گرفتاره صبوری کن عزیزم در همیشه که رو یه پاشنه نمیچرخه
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
 سپاس شده توسط
ازادی پست شادن خانم

[تصویر:  nasimhayat.png]
چرا بعضیا هستن نه فکر میکنن که اگه بعضیا از ما بدبخت ترن پس بدبختیا ما به حساب نمیاد؟؟؟

عرض شود که فقط خواستم به عنوان یه نمونه بگم که با درد دل هیچ مشکلی حل نمی شه 
ادم حتی سبکم نمی شه چون هم یا گفتنش خکدش کوچیک می شه همه بعدش یکی پیدا میشه بگه از تو بدبخت تر خیلی هست

وگرنه که من توپ توپم
اصلا جای نگرانی نداره
فقط ایده های توپس به ذهنم میرسه که سرفرصت بررسی شون میکنم

مرسی که حرفامو گوش دادی شادن جان

[تصویر:  nasimhayat.png]
چه دل پری دارین از خونواده
تا وقتی پدر و مادر نشین قدرشونو نمیدونین
 سپاس شده توسط
قصد جسارت نداشتم می توانم خانم من کی باشم عزیزمن که بخوام نصیحت بپرونم و این وسط بشم ناصح؟1
خداشاهده نگاهم از بالا به پایین نیست کسی که درد داره باید بدون اینکه بخوای ارومش کنی به حرفاش گوش کنی قصدم فقط و فقط همین بود
ان شاءالله حال دلت بزودی روبراه شه کسی از دل کس دیگه خبر نداره 
شاد باشی  302
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
 سپاس شده توسط
(1395 تير 15، 23:27)می توانم نوشته است: ازادی پست شادن خانم

متوجه نشدم22
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
یادمه منم اینطوری فکر میکردم انقدر مزمت پدر و مادرم میکردم که نگو انگار اونا دشمن خونی ام هستن
ی روز با دوستم رفتیم بیرون تازه بچه دار شده
نشیت نصیحتم کرد
گفت پدر و مادر بهترینشو داری چون خیلی خیلی مواظبتن و دوست دارن خداروشکر که همچین پدر و مادر خوبی بهت عطا کرده
من اب شدم .تا اینکه چن روز بعد مادرم ده روز رفت مسافرت ...
تمام کارای خونه بخش زیادیش پای من افتاد و اون موقع فهمیدم پدرم واقعا چه صبری داره منو تحمل میکنه
من جای اون بودم می انداختم بیرون خودمو
اره میتوانم خانم و نورماه خانوم
نمیخوام پیشقضاوت کنم چون کاملا من این احساسات رو داشتم
اما بهتون تبریک میگم
چه پدر خوبی دارید که در قبالتون احساس مسئولیت دارن اونم تو این زمونه که مشغله های فکری بیداد میکنن
حسن توجهشون به شما خیلی جای شکر داره
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 4 مهمان