1388 آبان 18، 14:08
1388 آبان 18، 14:09
مگه نیومده ، من که دارم میبینم
تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که که هیچ روشی توی ترک گناهان مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار نمیده !
1388 آبان 18، 14:10
1388 آبان 18، 14:18
الان که میبینم و اقعا روحیاتم نسبت به گذشته فرق کرده ،
بخشیش به اقتضای سنم خوب شده
اما بخشیش رو میتونستم داشته باشم و حفظشون کنم ، اما از دست دادم و کم شد . که این خود ارض.. لعنتی واقعا تو از بین رفتنشون موثر یود ، یکی یه کم روی خودش و روحیاتش حالاش دقت کنه میفمه چقدر عوض شده ، من اون زمان ها رو خیلی خوب یادمه ،
بهترین دوران هام بود .
تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که که هیچ روشی توی ترک گناهان مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار نمیده !
1388 آبان 18، 14:27
1388 آبان 18، 15:36
ویرایش شده
كسي از davoodgt و تارک خان و بي نام خانم خبري داره ه ه ه ؟؟؟
نيستن ؟ دلم براشون تنگيده ؟
1388 آبان 18، 19:07
خوبین ؟
چه خبرا ؟
آنفلوانزا که نگرفتین خدای نکرده؟
حسابی مواظب باشین که ویروسش خیلی راحت منتقل میشه،
من که یه بار گرفته بودم دوباره مریض شدم،
ورود دوستای جدید رو هم به کانون تبریک میگم،
راستی دلم براتون تنگ شده بود.
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
1388 آبان 18، 19:24
منم دلم برات تنگ شده بود!!
نه خدا رو شکر هنوز مریض نشدم!
خدا رو شکر مهدی جان زندگی با کمی هاش و کاستی هاش میگذره!
خودت چطوری داداش مهدی؟؟
چه خبرا؟؟
1388 آبان 18، 21:43
به نظرتون تکراری نشده؟:question:
سخت است فهماندن چیزی به کسی که برای نفهمیدنش پول می گیرد
1388 آبان 18، 21:44
حالا خوبه یکم کانون آرومه!
شکستا کم شده!!
1388 آبان 18، 21:53
بی روح شده!
ربطیم به شکستا نداره!
سخت است فهماندن چیزی به کسی که برای نفهمیدنش پول می گیرد
1388 آبان 18، 21:55
1388 آبان 18، 21:57
بیاین اونجا یه کم تنوع حاصل بشه !!!
بهترین راه پیش بینی آینده،ساختن آن است
زندگي يک آرزوي دور نيست؛ زندگي يک جست و جوي کور نيست
زيستن در پيله پروانه چيست؟
زندگي کن ؛ زندگي افسانه نيست
گوش کن ! دريا صدايت ميزند؛ هرچه ناپيدا صدايت ميزند
جنگل خاموش ميداند تو را؛ با صدايي سبز ميخواند تو را
زير باران آتشي در جان توست؛
قمري تنها پي دستان توست
پيله پروانه از دنيا جداست؛
زندگي يک مقصد بي انتهاست؛ هيچ جايي انتهاي راه نيست؛
اين تمامش ماجراي زندگيست...
زندگي يک آرزوي دور نيست؛ زندگي يک جست و جوي کور نيست
زيستن در پيله پروانه چيست؟
زندگي کن ؛ زندگي افسانه نيست
گوش کن ! دريا صدايت ميزند؛ هرچه ناپيدا صدايت ميزند
جنگل خاموش ميداند تو را؛ با صدايي سبز ميخواند تو را
زير باران آتشي در جان توست؛
قمري تنها پي دستان توست
پيله پروانه از دنيا جداست؛
زندگي يک مقصد بي انتهاست؛ هيچ جايي انتهاي راه نيست؛
اين تمامش ماجراي زندگيست...
راستش از بی احترامی ها و نا مهربانی ها خسته شدم ... اینجا روزگاری جای مهربونی و محبت بود ... ولی متاسفانه مدتیه که دیگه اون رنگای قشنگ کمرنگ شدن ... امیدوارم شماها که هنوز اینجایین دوباره بهش رنگ بدین وزیباترش کنین (البته از درون و نه فقط در ظاهر) ... براتون دعا می کنم ... فراموشم نکنین ... حلالم کنین ... التماس دعا ... دلم برای تک تکتون تنگ میشه ... خیلی دوستون دارم
:13: 1388 آبان 18، 22:02
سخت است فهماندن چیزی به کسی که برای نفهمیدنش پول می گیرد