درد دل های شما

**K_1** · 1398 آبان 1، 6:40

اِلـهي اِلَيْكَ اَشْكُو نَفْساً بِالسُّوءِ اَمّارَةً،
وَاِلَى الْخَطيئَةِ مُبادِرَةً،
وَبِمَعاصيكَ مُولَعَةً،
وَلِسَخَطِكَ مُتَعَرِّضَةً،
تَسْلُكُ بي مَسالِكَ الْمَهالِكِ، وَتَجْعَلُني عِنْدَكَ اَهْوَنَ هالِك،
كَثيرَةَ الْعِلَلِ، طَويلَةَ الأمَلِ،
اِنْ مَسَّهَا الشَّرُّ تَجْزَعُ، وَاِنْ مَسَّهَا الْخَيْرُ تَمْنَعُ،
مَيّالَةً اِلَى اللَّعِبِ وَالَلَّهْوِ مَمْلُؤةً بِالْغَفْلَةِ وَالسَّهْوِ،
تُسْرعُ بي اِلَى الْحَوْبَةِ وَتُسَوِّفُني بِالتَّوْبَةِ.

اِلـهي اَشْكُو اِلَيْكَ عَدُوّاً يُضِلُّني، وَشَيْطاناً يُغْويني، قَدْ مَلأ بِالْوَسْواسِ صَدْري، وَاَحاطَتْ هَواجِسُهُ بِقَلْبي،
يُعاضِدُ لِيَ الْهَوى، وَيُزَيِّنُ لي حُبَّ الدُّنْيا وَ يَحُولُ بَيْني وَبَيْنَ الطّاعَةِ وَا لزُّلْفى.

اِلـهي اِلَيْكَ اَشْكُو قَلْباً قاسِياً مَعَ الْوَسْواسِ مُتَقَلِّباً، وَبِالرَّيْنِ وَالطَّبْعِ مُتَلَبِّساً،
وَعَيْناً عَنِ الْبُكاءِ مِنْ خَوْفِكَ جامِدَةً، وِاِلى ما يَسٌرُّها طامِحَةً.

اِلـهي لا حَوْلَ لي وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِقُدْرَتِكَ، وَ لا نَجاةَ لي مِنْ مَكارِهِ الدُّنْيا اِلاّ بِعِصْمَتِكَ،
فَاَسْألُكَ بِبَلاغَةِ حِكْمَتِكَ وَ نَفاذِ مَشِيَّتِكَ،
اَنْ لا تَجْعَلَني لِغَيْرِ جُوْدِكَ مُتَعَرِّضاً، وَلا تُصَيِّرَني لِلْفِتَنِ غَرَضاً،
وَ كُنْ لي عَلَى الأعْداءِ ناصِراً، وَ عَلَى الَْمخازي وَ الْعُيُوبِ ساتِراً، وَمِنَ الْبَلاءِ واقِياً، وَعَنِ الْمَعاصي عاصِماً
بِرَأْفَتِكَ وَ رَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ.

**می توانم** · 1398 آبان 1، 14:34

معنیشم بگید
عربیم ضعیف شده

**رامین.** · 1398 آبان 1، 14:45

(1398 آبان 1، 14:34)می توانم نوشته است: معنیشم بگید
عربیم ضعیف شده

با اون فالی که برای اقای مجاهد در اومده بود فکر کنم خلاصه و چکیده کل این نوشته های عربی این باشه:

النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی

**می توانم** · 1398 آبان 1، 19:28

ااااااا

خدا رو شکر حداقل یه شام افتادیم

**K_1**

خدایا این رامین ما را مزدوج بفرما تا خودش و ما را کچل نفرموده است ..

خانم می توانم تشریف بیارید .. از همدان تا یزد .. راه زیاد نیست؟ 4chsmu1

و مجددا! خانم می توانم حق با شماست و می بایست ترجمه رو هم میذاشتم؛
متن، مناجات شاکین هست، شکایت کنندگان ..
ترجمه اش در نت هست .. اما چون من به عنوان درد دل گذاشتم .. دریافت خودم رو مینویسیم اینجا: (پس نوشت: خدا خیرتون بده که بانی شدید دوباره بخونمش .. امروز صبح که دلم از دست اذیتهای نفس و شیطان در موقع خواب گرفته و شکسته بود، این مناجات درد دلم بود)

الهی! به تو شکایت می کنم از نفسی که به بدی بسیار امر میکنه
و به خطا مبادرت میکنه
و به نافرمانیها از تو ولع داره
و خودش رو در معرض خشم تو قرار میده
من رو به راه و بیراهه هایی که به هلاکن می انجامه، میکشونه .. و من رو نزد تو پست ترین هلاک شونده میکنه
بیماریهاش زیاده .. آمال و آرزوهاش درازه
اگر شر بهش برسه بیتابی میکنه .. و اگر خیر بهش برسه، دست بستگی میکنه
شدیدا مایل به بازی و سرگرمیهای بیخوده .. لبریز از غفلت و حواس پرتیه
من رو به سوی گناه سرعت میده و درباره توبه امروز فردا میکنه باهام

الهی! به تو شکایت میکنم از دشمنی که گمراهم میکنه و شیطانی که به بیراهه میکشوندم .. سینه ام رو، محل صدور اراده هام رو، پرررر کرده از وسواس و لفت دادن و دست دست کردن و زمزمه های خطرناکش فضای قلبم رو احاطه کرده ..
در هوا و هوس باهام همدستی میکنه و محبت دنیا رو برام قشنگ جلوه میده و بین من و بین طاعت و نزدیک شدن حایل میشه ..

الهی! به تو شکایت میکنم از
قلبی که سخت شده و با وسواس زیر و رو میشه .. و به آلودگی گناه و مُهری که بهش خورده پوشیده شده
و چشمی که یخ زده و گریه نمیکنه از ترس تو و به اون چیزی که خوشایندشه خیره است

الهی! دگرگونی و نیرویی برای من جز به قدرت تو نیست و هیچ نجاتی از ناخوشیهای دنیا جز با حفظ و نگهداری تو ندارم،
پس ازت میخوام به حق رسایی حکمتت و نفوذ اراده ات،
که من رو در معرض غیر بخشش و جودت قرار ندی و من رو آماج و هدف فتنه ها نکنی
و بر دشمنان یاورم باش و برایم پرده پوش خواریها و عیوب باش و
از بلاها نگهدارم باش و از گناهان نگهدارنده ام باش
به حق رافت و رحمتت یا ارحم الراحمین

**عاشق فاطمه زهرا** · 1398 آبان 1، 20:54

این سلسله دعاهای امام سجاد عجیب و غریبن

من که همیشه در اوج ناراحتی و افسردگی هام بهش مراجعه کرده و می کنم.
البته بیشتر سه تا دعای اولش

مناجات توبه کنندگان
مناجات امیدواران

مناجات شاکی ها

بقیه اش البته جالب تره

**می توانم** · 1398 آبان 1، 21:27

بارها و بارها و بارها اینو خوندم تو کانونم درباره ش نوشتم اما انقدر دور شدم که کمپلت یادم رفته بود

نمیدونم درسته بگم‌چه حیف یا نه

به خدا من اگه تا یزدم بیام شما ناخونت خشکه بهم بیشتر از بوی شام نمی رسه

**آقای ضربتی** · 1398 آبان 2، 1:33

دوست داشتم هیچوقت با مردی که بهم پیشنهاد کار داد آشنا نمی شدم چون که بعد مدت ها فهمیدم کلاهبردار و مبخواد ازم اختراع دزدی کنه باورم نمیشه که همچین آدمی بود نمیدونم چرا همه انقدر نامرد شدند

**K_1** · 1398 آبان 2، 10:37

به لطف خدا شر به دور باشه و از این بلا و امتحان سربلند بیرون بیاین ..
نگران شدیم ..

**Queen** · 1398 آبان 2، 12:08

خدانکنه عزیزم
انشاءالله بلا دوره
مگه خدا مثل ما ادماست که وقتی بنده اش بریده از همه جا دست به دامنش میشه بخواد انتقام بگیره
یعنی ارحمن الراحمین این قدر بی رحمه؟
امیدت به خدا باشه