امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

TearsTearsTears
من تحت تاثیر حرفای احساسی تنها قرار گرفتم..


*******************
تایرد همش مال خودمهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
کی جرئت داره بیاد جلو؟!؟

من عاشق لواشکمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم

و البته آلوچهههههههههههههه
آلبالو خشگه..
آبی از لب و لوچمان آویزان شد...4fvfcja
خوشا باران و وصف بی مثالش
شکموووووووووووووووهاروووووووووووو
میگیرن4fvfcja
4fvfcja
سلام دوستای گلم
خوبین همگی؟
از اینکه کمتر میام عذرمی خواااام
دیدم دوستای عزیزم ازم ناراحت شده بودن که گفته بودم ممکنه برم
اومدم اولا یه عذرخواهی جانانه بکنم و واقعا شرمندم که ناراحتتون کردم
و دوما اینکه بگم خیلی دوستون دارم
و اگه تا الآنم نرفتم به خاطر همینه که دوستون دارم و برام خیلی با ارزشین53258zu2qvp1d9v
و سوما من هنوز معلوم نیست که میرم یا نهههه پس توروخدا تا چیزی معلوم نشده صحبتای غمناک نزنین اشکم در میادا42
بازم میگم خیلی دوستون دارم
خیلی دوستون دارم
خیلی دوستون دارم
تک تکتونو دعا می کنم
دعام کنین
مواظب خودتون باشین
تا بعد
یا ارحم الراحمین31741Khansariha (48)
بهترین راه پیش بینی آینده،ساختن آن است

زندگي يک آرزوي دور نيست؛ زندگي يک جست و جوي کور نيست
زيستن در پيله پروانه چيست؟

زندگي کن ؛ زندگي افسانه نيست
گوش کن ! دريا صدايت ميزند؛ هرچه ناپيدا صدايت ميزند
جنگل خاموش ميداند تو را؛ با صدايي سبز ميخواند تو را
زير باران آتشي در جان توست؛
قمري تنها پي دستان توست
پيله پروانه از دنيا جداست؛

زندگي يک مقصد بي انتهاست؛ هيچ جايي انتهاي راه نيست؛
اين تمامش ماجراي زندگيست...


راستش از بی احترامی ها و نا مهربانی ها خسته شدم ... اینجا روزگاری جای مهربونی و محبت بود ... ولی متاسفانه مدتیه که دیگه اون رنگای قشنگ کمرنگ شدن ... امیدوارم شماها که هنوز اینجایین دوباره بهش رنگ بدین وزیباترش کنین (البته از درون و نه فقط در ظاهر) ... براتون دعا می کنم ... فراموشم نکنین ... حلالم کنین ... التماس دعا ... دلم برای تک تکتون تنگ میشه ... خیلی دوستون دارم
:13:

(1388 آذر 17، 17:55)خسسسسته نوشته است: بی نام جان این حرفا چیه شما میزنی 4fvfcja !!

تایرد جان من لواشک دوس ندارم اصلا 4fvfcja !! عجیبه نه ؟؟؟؟؟ از اون عجیب تر که چیبس هم دوس ندارم 4fvfcja

پس تو چی دوست داری ؟ بدون چیپس و لواشک نمی شه که زندگی کرد !!، من که یه مدت لواشک نخورم حالم گرفته میشه ،
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
هورا یه وقت ما رو تنها نذاری
===================================

دوستان بیاین اعلام وضعیت کنین دیگههههههه....به این زودی منو تنها گذاشتین؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 13 اعلام وضعیت
آنکه بیدار دل است می ماند آنکه بیمار دل است می میرد
مرده ها همچنان زنده نما
می کشند بر رخ ما خط و خراش
گاه فکریست مرا و اندوه...
آنکه بیمار دل است می ماند انکه بیدار دل است می میرد
امتــــــــحان هاي الهي آسان اســـتـــ ..... بـــايد در تـــمـــامــ جـــاي خـــالـــي ها بـــنــويـســـي :
خــ ــ ـ ـ ـ ـــ ـــ ــ دا
ولی ....
چــــقــــدر در اعتــــمــاد بـــه ((نفســـ)) هايـــمان ...
جاي اعتـــماد بـــه ((خـــدا)) خـاليســـت . . .

خانه دوست کجاست....!!؟؟


خنجر آخر...
چه خیال خام کودکانه ای...

پرنده ی خیالم آشیانه اش را ترک گفت
و امروز و این لحظه///
اولین لحظه ی باور..

خدایا / ..
خوشا باران و وصف بی مثالش
چی شده بی نام خانوم!؟؟؟؟
عارفانه/عاشقانه می نویسی!؟؟؟
واقعا زیبا بود!
(1388 آذر 17، 21:53)مجتبی نوشته است:
(1388 آذر 17، 17:55)خسسسسته نوشته است: تایرد جان من لواشک دوس ندارم اصلا 4fvfcja !! عجیبه نه ؟؟؟؟؟ از اون عجیب تر که چیبس هم دوس ندارم 4fvfcja

پس تو چی دوست داری ؟ بدون چیپس و لواشک نمی شه که زندگی کرد !!، من که یه مدت لواشک نخورم حالم گرفته میشه ،

مجتبی جان عجیبه نه !! از این عجیب تر که نوشابه هم نمی خورم 4fvfcja !! دیگه بقیه چیزا رو نمی گم تا بیشتر از این تعجب نکنی 4fvfcja4fvfcja
هوشیاری غمه بزرگیه
نه از آغاز چنین رسمی بود
و نه فرجام چنان خواهد شد
که کسی جز تو ، تو را دریابد
تو در این راه رسیدن به خودت تنهایی
ظلمتی هست اگر
چشم از کوچه یاری، بردار
و فراموش کن این کهنه خیال
نور فانوس رفیقی، که تو را دریابد!
دست یاری که بکوبد در را
پرده از پنجره ها برگیرد، قفل را بگشاید
کوله بارت بردار
دست تنهایی خود را تو بگیر
و از آیینه بپرس
منزل روشن خورشید کجاست؟

شوق دریا اگر هست، روان باید بود
ورنه، در حسرت همراهی رودی به زمین خواهی شد
مقصد از شوق رسیدن خالیست
راه ، سرشار امید

و بدان ،کین امروز
منتظر فرداییست
که تو دیروز در امید وصالش بودی

بهترین لحظه راهی شدنت، اکنون است
لحظه را دریابیم
باور روز برای گذر از شب کافیست

و از آغاز، چنین رسمی بود
که سرانجام، چنین خواهی شد...

53258zu2qvp1d9v53258zu2qvp1d9v
بهترین راه پیش بینی آینده،ساختن آن است

زندگي يک آرزوي دور نيست؛ زندگي يک جست و جوي کور نيست
زيستن در پيله پروانه چيست؟

زندگي کن ؛ زندگي افسانه نيست
گوش کن ! دريا صدايت ميزند؛ هرچه ناپيدا صدايت ميزند
جنگل خاموش ميداند تو را؛ با صدايي سبز ميخواند تو را
زير باران آتشي در جان توست؛
قمري تنها پي دستان توست
پيله پروانه از دنيا جداست؛

زندگي يک مقصد بي انتهاست؛ هيچ جايي انتهاي راه نيست؛
اين تمامش ماجراي زندگيست...


راستش از بی احترامی ها و نا مهربانی ها خسته شدم ... اینجا روزگاری جای مهربونی و محبت بود ... ولی متاسفانه مدتیه که دیگه اون رنگای قشنگ کمرنگ شدن ... امیدوارم شماها که هنوز اینجایین دوباره بهش رنگ بدین وزیباترش کنین (البته از درون و نه فقط در ظاهر) ... براتون دعا می کنم ... فراموشم نکنین ... حلالم کنین ... التماس دعا ... دلم برای تک تکتون تنگ میشه ... خیلی دوستون دارم
:13:

(1388 آذر 18، 10:26)خسسسسته نوشته است:
(1388 آذر 17، 21:53)مجتبی نوشته است:
(1388 آذر 17، 17:55)خسسسسته نوشته است: تایرد جان من لواشک دوس ندارم اصلا 4fvfcja !! عجیبه نه ؟؟؟؟؟ از اون عجیب تر که چیبس هم دوس ندارم 4fvfcja

پس تو چی دوست داری ؟ بدون چیپس و لواشک نمی شه که زندگی کرد !!، من که یه مدت لواشک نخورم حالم گرفته میشه ،

مجتبی جان عجیبه نه !! از این عجیب تر که نوشابه هم نمی خورم 4fvfcja !! دیگه بقیه چیزا رو نمی گم تا بیشتر از این تعجب نکنی 4fvfcja4fvfcja

خسته جان بهترین کار رو میکنی... منم نوشابه نمیخورم... لواشک هم همینطور... 6 ساله لب به پفک نزدم... البته گاهی چیپس میخورم 42 که البته نباید بخورم...
Smiley-face-cool-2

منم نوشابه نمی خورم چون ضرر داره ،

اما عاشق لواشک هستم ، مخصوصا خونگی
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
سلام به همه دوستان

نزدیک به 11 سال بود که این کار .... را انجام میدادم و هر دفعه هم که سراغش می رفتم بعد از این که ارضا می شدم تازه یادم می آمد که ای وای دوباره هم این کار راکردم و باز تصمیم می گرفتم و به خودم می گفتم که دیگه این دفعه بار آخرمه . ولی دفعه بعد فقط یک لحظه بی توجهی که معمولا هم از دیدن یک سایت یا چیزی شبیه اون شروع می شد کار را خراب می کرد.
یک روز به طور اتفاقی یا نمی دنم فکر کنم لطف خدا بود تو اینتریت برای مقابله با خود ارضایی سرچ می کردم و یک سری مطالب مفید دیدم
یک لحظه به خودم امدم و دیدم که اکثر مطالبی که به عنوان مضررات خود ارضایی می گن را عینا تو خودم قبلا احساس کردم .(تو پرانتز بگم که درد و دل کردن تو این سایت و شرکت در مسابقه مخصوصا برای اون اولا خیلی کمکم کرد)
الان 5 ماه هست که این لعنتی را کنار گذاشتم و باور کنید هر روز از روز قبل رازی تر بودم . شاید این جا جاش نباشه که بگم ولی به جان خودم بعد ها که بهش فکر کردم با تمام وجود احساس کردم که چقد جاها این لعنتی چه ضربه های بدی که به من نزده. البته در طول این چند ماه چند بار هم شرایط بهم سخت شد و به سختی خودم را کنترل کردم ولی این را هم بگم که این چند دفعه هم وجدانا تقصیر خودم بود و با دیدن یک چیز کوچیک که خیلی هم ربطی نداشت فکرم به گذشته می افتاد و چند روز به زحمت می انداختم تا این که به سختی ردش میکردم .آخه حالا دیگه هر موقع به فکرش می افتادم خودم یادی هم از اون همه درد ها و سختی ها و ناراحتی ها می کردم.
الان هم دو سه روزه که خیلی رفتم تو فکرش و بت جوری اذیتم می کنه اما امدم این جا که قسم بخورم به هر چه دارم و ندارم که دیگه به خودم اجازه نمی دم این کار راانجام بدم .نه امکان نداره .به جان خودم با تمام وجود احساس می کنم که ارزشش رانداره .
فردا صبح زود هم قراره بلند شم و انشاا.... بعد از خوندن نماز برم کوه ....
باور کنید ارزشش رانداره .
فقط لازمه یکم چشمامون راباز کنیم .زندگی چیزهای قشنگ خیلی زیادی داره که برای ما وقط نمی زاره دنبال این زشتی ها بریم
من یازده سال این ماجرا راتجربه کردم فکر میکنم تو این 11 سال به اندازه کافی فرصت داشتم که بفهمم این لعنتی در نهایت جز ناراحتی برام هیچی نداره
پس یاعلی ......
خدایا ما را به حال خود مگزار
Wink 
سلام omid-omid جان

خوبي ؟؟؟

تو مي توني يعني بايد بتوني ! خيلي خيلي مراقب باش نمي خوام بترسونمت نه / ولي اگر يه بار شكست خردي ديگه جمع و جور كردنش كار مشكليه / مثل خود من من از 7 مرداد88 تركش كردم كه اواخر آبان ماه بود كه به شدت وسوسه شدم اما شرايط من به كلي فرق مي كرد / من اصلا دسترسي به كانون نداشتم چون كانون با كمبود پهناي باند روبرو شده بود / همه چيز دست به دست هم داد تا من بعد از 3 ماه شكستم / و همين يه بار شكستم باعث شد 4 بار ديگه بخورم زمين و بشكنم Tears ولي در كل تجربه بزرگي بوود. آلانه هم دوباره برگشتم به راه اصلي و دارم ادامه ميدم / آدم هميشه بايد مراقب باشه چه بسا شيطان هميشه در كمينه ! خلاصه خيلي مراقب باش !


نماز يادت نره ه ه ه ه ه ! 317

يا حق


cheshmak
نمیدونم از کجاش شروع کنم ولی واقعا بد دردیه،
فکرش رو بکنید، 6 ماه پاک پاک باشی ولی بعد یهو همچین با سر بخوری زمین که تا 1 ماه نتونی از جات بلند شی.
وقتی یادش میفتم بغض گلوم رو میگیره، دلم میخواد زار بزنم ولی حسرت گذشته رو خوردن چه سودی داره؟
لاکردار اینقدر روم تاثیر منفی گذاشته که فکرم خرابه خرابه، باور کنید با کوچکترین چیزی آنچنان فکرم منحرف میشه که بعد، که بهش فکر میکنم خودم تعجب میکنم. نمیدونم چیکار کنم این فکر و روان فاسد شده رو.
گاهی اوقات درباره کسایی که با جون و دل دوسشون دارم یه فکرایی میاد تو ذهنم که از گفتنشون شرم میکنم. هرچی هم با خودم کلنجار میرم، تهش کم میارم.گوشه گیر بودم که هیچ سر این موضوع خیلی گوشه گیرتر شدم. باور کنید وقتی سر صحبت با یه جنس مونث باز میشه(حالا تو دانشگاه، فامیلا، خلاصه هر جایی) ازاینکه به طرف نگاه کنم میترسم!
یکی یه راهی جلوی پای من بزاره، خواهشا!:13:
خدایا!
اضطراب های بزرگ، غم های ارجمند و حیرت های عظیم را به روحم عطا کن،
لذت ها را به بندگان حقیرت بخش و
درد های عزیز به جانم ریز.

دکتر شریعتی


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان