امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

تا کی
تا کجا 
چقدر در جا 
یه زمانی خودم میدونستم خودم یعنی چی اما الان اصن خودمی وجود نداره .
من؟
من کیم

 سپاس شده توسط
حالم بد نیست ...
حالم افتضاحهههه 
ای کاش تموم شه ... چقدر دلم میخواد داد بزنم 
بخدا خسته ام
 سپاس شده توسط
خدایا؟! خواستم بگم میدونم بنده پرتوقعی ام میدونم دعاهام کمتر از تلاشمه و این باعث شرمندگیمه  Khansariha (2)
خدایا دعای این کمترین رو اجابت کن   49-2 نمیخوام لب به شکایت باز کنم و اما  Hanghead این هدیه از طرف خودتون بوده که بهم رسیده کمکم کنید حفظش کنم من وقتی هدیه رو قبول کردم به سختیاشم فکر کردم اما شیرینی و لذت و خوبیاش صد برابر سختیاش میارزید و با تمام وجود دوسش دارم و دوس ندارم از دستش بدم
نمیدونم برای یه عده دعا کنم که خدا بهشون بصیرت بده یا نمیدونم آرزو کنم اون دنیا بخاطر کاراشون سخت بازخواست بشن   Gigglesmile
یه حرفایی این روزا از یه عده شنیدم که توقعشو نداشتم چقد تلخ بود که نمیشد بگم مخالف باحرفت، دلیلات اصلا قانع کننده و درست نیستن اما نمیشد و باید حرمت نگه میداشتم و به گفتن "باشه" بسنده میکردم.

امام علی علیه السلام فرمودند:
 عنْدَ تَنَاهِي الشِّدَّةِ، تَكُونُ الْفَرْجَةُ؛ وَ عِنْدَ تَضَايُقِ حَلَقِ الْبَلَاءِ، يَكُونُ الرَّخَاءُ.
چون سختى به نهايت رسد، گشايش آيد و چون حلقه هاى بلا تنگ گردد، آسودگى فرا رسد.

|حکمت 351 نهج البلاغه|

خدایا کمکمون کن راه باطل رو انتخاب نکنیم و خدایا چشممون رو به حق بینا کن  53258zu2qvp1d9v
خدایا بهترین و عادل ترین کسی که میشه باهاش معامله کرد : ) پس دعای این بنده پرتوقع رو اجابت کن به حق بزرگی و عظمتت
آقا امیرالمؤمنین علیه السلام:

حکایت دنیا،حکایت سایه‌ی توست؛
اگر بایستی،می‌ایستد
و اگر دنبالش کنی؛
از تو دور میشود... 53258zu2qvp1d9v

غررالحکم_حدیث۹۸۱۸

 سپاس شده توسط
سلام 
خواستم بگم منم و یه زندگی تیکه پاره 
قفسه ی سینه ام درد میکنه 
مسئولیت هام بیش از حده و تحملش رو ندارم 
بله میدونم تقصیر خودمه  Shy
ولی من خواستم بهت اعتماد کتم 
من مشیتم رو میخوام یکسال زجر بهتر از ۴ سال زجره 
مغزم داره منفجر میشه که قراره آینده چی بشه ...
دروغ چرا ازت گله دارم 
دنبال درد میگردم ،  هرجا همدرد میبینم با صدای دردش همنوا میشم 
هنوزم گذشته رو فراموش نکردم 
وقتی اون آدمای قبلی رو میبینم گذشته هم میاد تو خاطراتم 
سعی کردم ببخشمشون 
بازم نسبت بهشون بهترم  53258zu2qvp1d9v
ولی خودمو نتونستم  Shy
آخه چرا ؟ چرا اینجوری شد ؟ 
ولی بازم دمت گرم  53258zu2qvp1d9v
بازم خوب هوامو داشتی  Khansariha (69)
زمانی که پاره های تنم ازم نمیپرسیدن خرت به چن منه ؟ 
بازم تو بودی  53258zu2qvp1d9v
الان هم هستی ...
منم دلم نمیخواست دروغ بگم ببخشید ...
 سپاس شده توسط
ولی یه جاهایی برای همرنگ جماعت نشدن، باید رسوا شد Khansariha (121)
چرخ گردون گر ندارد سازگاری با دلت
دست در جیبت کن و جدی نگیرش، بیخیال [تصویر:  4chsmu1.gif]
 سپاس شده توسط
دیشب دلم شکست
خیلی گریه کردم
بهم گفتن همش میخوری و میخوابی 
میدونی از حرفایی که شنیدم خیلی ناراحت شدم
بعدم گفتم حرف مردم اهمیتی نداره.
ولی اگه خدا هم نظرش همین باشه چی؟

همش یک ماه دیگه مونده
خوشحالم که تنها قسمت مثبت زندگیمو به کمک خدا دارمش هنوز. خدایا ممنونم


دیشب پیش دو تا دکتر رفتم. جفتشون بد حرف زدن.
از دکتر رفتن متنفرم. هیچ اطلاعاتی در مورد زندگی.تو ندارن فقط نتیجه تلاش های تو رو میپرسن و خیلی زود قضاوتت میکنن. هیچی از تلاش تو نمیپرسن. فقط و فقط نتیجه را میبینن 
معمولا آدم های موفقی ان که تلاش کردن و به موفقیت رسیدن
و نمیتونن قبول کنن آدم هایی هستن که تلاش کردن و به موفقیت نرسیدن
نمیدونم شایدم تلاش من کم بوده
بیشتر مواقع که دکتر رفتم دکتر نگاهم کرد و یه تیکه بهم انداخت. واقعا چرا 46 هر بار یه دکتر متفاوت و هر بار یه تیکه و متلک متفاوت. و هر بار دست رو یه نقطه ضعفی متفاوت. 

حالا که دارم مینویسم یادم افتاد
دو بار هم یادمه تو کانون بهم گفتن تنبلی
شایدم من واقعا تنبلم
نمیدونم.
به گمانم تنها چیزی که بتونم به خودم ثابت کنم تنبلم یا نه برنامه ریزیه 
واسه دو ماه گذشته را دارم
باید مرور کنم ببینم چقدر برای پیدا کردن کار تلاش کردم
اصلا چند ساعت در ماه برای یه هدف تلاش کنی بهت نمیگن تنبل؟

دلم خیلی شکست دیشب. هر چی خواستن گفتن. خیلی گریه کردم.
حتی خودزنی. 
از کارای دیشبم خیلی ناراحتم .
بعد کلی گریه ساعت ۳ نصف شب نشستم فکر کردم 
به خودم گفتم این چه کاری بود
حرف آدم ها کی مهم بوده که الان مهم باشه


ولی اگه نظر خدا هم همین باشه چی؟ Tears

ببخشید نمیخواستم بگم ولی خیلی له شدم.
کارای دیشب خیلی طول میکشه تا فراموش بشه
من بخاطر شکست های زندگیم مثل یه آدمی بودم که پر از غمه. ولی چشماشو بسته و مشتشو محکم کرده که من میرم جلو من اینو ردش میکنم من میتونم و میتونم و میتونم
حرفای این دو نفر همه امیدم را ازم گرفت. احساس کردم دیگه وقت تلاش کردن تموم شده و من به چیزی که میخواستم نرسیدم و شکست.خوردم Tears

نمینویسم خسته شدم و دیگه ادامه نمیدم 
مگه میشه چیزی را دوست داشته باشی و بهش هنوز نرسیده باشی و دائم بهش فکر کنی. ولی برای رسیدن بهش تلاش نکنی
دنیا بجنگ تا بجنگیم.
من کنار نمیکشم . 
یعنی بخوامم نمیتونم. اینو یه جا ایرانا گذاشته بود
[تصویر:  2393206_uxpy_bpav.jpg]




دو راه هست. امیدی و ناامیدی . 
ناامیدی همش گریه است. همش غم و سیاهی و بطالت. نتیجه اش هم قطعا شکست
امید تلاش زحمت. نتیجه اش معلوم نیست. هر چیزی میتونه باشه. 


 اینم دوست داشتم. دیشب کمکم کرد.
من دیگه نمیخوامم هدف مادی بذارم.
من قبلا هدف مادی گذاشتم برای خودم بهش رسیدم و طبق حال امروزم خوشحال نیستم.
پس خدایا مرا خرج کاری کن که مرا برایش آفریدی.
دعا میکنم پوچ و تباه نشم.
هدف را میذاریم اینا. خ.ز.ن.ش.پ
بهترین خدای دنیا دعا میکنم بشم بهترین بنده دنیا برات❤️








به دکترها بد گفتم. معذرت. 
میدونم هیچ کدوم از رو قصد چیزی نمیگن. فقط اینجوری میگن که من تلاشمو بیشتر کنم. حتی خیلی وقتا با شوخی و خنده میگن که من ناراحت نشم. ولی حرفشون برای من تلخه. و نتیجه دیشب را داره. شایدم در بلند مدت نتیجه بهتر بده نمیدونم.

یادمه این اواخر اون موقع ها که هر بار تلاش میکردم برای پاکی ولی نمیشد و همش میشد شکست پشت شکست. یه ایمیل زدم به سایت مرجع تقلیدم. از تلاشام گفتم. از سال هایی که تلاش کردم و نشد گفتم و گفتم و گفتم. به امید اینکه شاید ...
ولی یه جمله دریافت کردم. خ.ا حرام و شما باید ترکش کنی.

اونجا هم بدجور ناراحت شدم. تلاش های منو ندیدن و فقط نتیجه مهم بود.

میدونی. کانون با آدم مهربون تر. تلاش های آدم را میبینه. ولی بیرون کانون هیشکی تلاش را نمیبینه. همه نتیجه را میبینن .

و حالا سوالم فقط اینه خدا چی براش مهمه؟
خدا، چی برای شما مهمه؟
خدایا دوستون دارم 
خدایا معذرت

[تصویر:  toshare_20221121013641333_qo68.jpg]
هدف از ترک  / حس خوب ۱۵۷ روز /علت شکست 157 روز/   علت شکست 10 روزه  /  اهرم رنج و لذت / 1401   Khansariha (58)

دلایل وسوسه  / هدف از ترک تاثیر پاکی
خدایا چنان کن سرانجام کار  Confetti تو خشنود باشی و ما رستگار 317 بهترین خدای دنیا Khansariha (63) دعا میکنم بشم بهترین بنده دنیا برات  Khansariha (2)  الحمدلله رب العالمین Thankyou خداوندا مرا پاکیزه بپذیر  fly2  صبر داشته باش  خدا با صابران است  49-2  خداوند توبه کنندگان را دوست دارد Khansariha (84)  

 امام صادق(ع): روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمى کند و از چشم خدا مى افتد.  Hanghead
 سپاس شده توسط
این موقع از سال فقط حال میده رو این صندلیا بشینی

[تصویر:  kwwa8tfkxk0j_jldr.jpeg]

و روبروت یه پنجره بزرگ باشه و بیرونو تماشا کنی 
یه لیوان چایی و کیک یا هرچی که دوس داری هم کنارش باشه یه موسیقی بی کلام هم بزاری   4chsmu1
و رو صندلی تاب بخوری هیچ کسم کاری به کارت نداشته باشه و باهات حرف نزنه  53258zu2qvp1d9v
آقا امیرالمؤمنین علیه السلام:

حکایت دنیا،حکایت سایه‌ی توست؛
اگر بایستی،می‌ایستد
و اگر دنبالش کنی؛
از تو دور میشود... 53258zu2qvp1d9v

غررالحکم_حدیث۹۸۱۸

 سپاس شده توسط
حس میکنم این روزا یه بی حسی خاصی دارم
نسبت به همه چی 
شاید این بد باشه نمیدونم اصلا
همش دور خودم و میچرخم و نمیدونم اصلا چیکار میکنم
گاهی به خودم میگم من آدمی نیستم که بخوام برای یه چیزی تمومم رو بذارم
من قدرتشو ندارم
میترسم 
بیشتر از همه از خودم میترسم 
از کم آوردن میترسم
از شروعی که بخواد زود تموم شه میترسم
از تلاشی که نتیجه نده میترسم
اصلا از راه افتادن میترسم 
نمیدونم
فقط میگذرونم ،،،
 چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
Khansariha (2)
  
 سپاس شده توسط
روزی مردی از کنار زمین های خالی و شوری می‌گذشت ، پیر مردی را دید که در آن زمین های بی حاصل ، دانه گندم میکارد. رفت و گفت : ای پیرمرد از شدت پیری عقلت را از دست دادی ؟ مگر نمیدانی در زمین شور گندمی نمی روید !
پیرمرد در جواب گفت : خود میدانم این موضوع را ، میکارم تا در ایامی که دیگر توان کار کردن ندارم ، با خود نگویم شاید اگر دانه ای میکاشتم ، مرا زندگانی بهتری بود و حسرت نخورم. تو نیز ای جوان بکار حتی اگر دیگران پنداشتند زمینت حاصلی ندارد ، حداقل این کار نداشتن حسرت است.
!Let's Not LOsE Without fIGHting
 سپاس شده توسط
(1400 مهر 13، 8:56)مهرخدا نوشته است:
(1399 آذر 12، 20:47)مهرخدا نوشته است: زندگی رو هیچ وقت نمیشه پیشبینی کرد
درست در لحظه ایی که فکر میکنی با تمام سختیا داری راه رو درست میری و میتونی یه نفس راحت هم بکشی
باهات کاری میکنه که از همه چی زده بشی
بگذری از داشته هات و بین بد و بدتر انتخاب داشته باشی
شرایطی برات بوجود میاره که نمیدونی کی هستی 
کسی که سرشار از خشم، خودمم؟ یا اونی که درمونده است منم؟ 
یا اونی که ملیجک جمع میشه و میگه و میخنده تا حواس اطرافیان رو به خیلی چیزا پرت کنه؟
یا اونی که وقتی همه ی احساساتشو تو خودش میریزه و حرف نمیزن و نمیزنه تا اخرش به حد انفجار برسه
و خدا میدونه که چه تصمیمی اونوقت میگیره
خدا آخر و عاقبت همه امون رو بخیر کنه 
میدونم خدایی هست 
میدونم بزرگه و همه امون پشتمون به خداست
فقط خودش تنها امید منه
اومدم اینجا و حرف دلمو نوشتم بلکه اروم شم
یادم اومد که قبلا هم همون حرفا رو زدم اینجا
با این تفاوت که بهم ثابت شده امیدی که به خدا دارم هیچ وقت ناامید نشده
و همیشه تو لحظه های حساس که سقوطم حتمی بوده یکی از پشت بغلم کرده
ادم خوبی نیستم بنده ی خوبی نیستم
ولی خدا بهترین خداییه که میشناسم و هیچ وقت بنده هاشو تنها نمیذاره
الان میدونم هرچند سخت ولی این روزا میگذره
و منو آماده میکنه برای روزهای سخت تر
 هر روز صبح که چشممو باز میکنم به خودم میگم سخته ولی شدنیه
حتی بارها تو این مسیر میخوری زمین، ولی دوباره بلند شو
حتی برای صدهزارو یکمین بار
چون خدا بهت ثابت کرده از پس سختیا برمیای
از خط قرمزی که دور خودت کشیدی بیرون بیا
دل و بزن به دریا سختی ها رو بپذیر و صبور باش و تلاشتو بکن
بقیه اش با خداست


التماس دعا


هرسال که میگذره ابدیده تر میشم از سختی های روزگار
هر سال نسبت به سال قبل برخلاف اطرافیانم امیدوارتر به زندگی
و درعین حال گذروندنش سخت تر
هر سالی که نمیدونم ایا وجود دارم تو همین حوالی بیام و اینجا دردودل کنم و به یاد بیارم رو کدوم پله بودم و الان رو کدوم پله ام.
فهمیدم خدا خیلی دور از من نیست. در خود منه
بهتره بجای اینهمه جاهای دور دنبالش گشتن تو خودم پیداش کنم و بهش برسم
کار راحتی نیست به همینم که رسیدم و شناخت پیدا کردم جای شکرش باقیه ولی هنوز شروعی در کار نیست و از الان به بعد هست که گشتن ها و نیافتن ها و ناامید شدنها و وسوسه های شیطانی شروع میشه
یادم باید بمونه هرجا که وسوسه اومد و شیطون سرو کله اش پیدا شد یعنی راهو دارم درست میرم و نباید دست از تلاش بردارم

التماس دعا
[تصویر:  Untitled_2.png]
 سپاس شده توسط
گاهی وقتا عمیقا این شعر رو زندگی میکنم  Khansariha (2)

دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم، که هزار آفرین بر غم باد
آقا امیرالمؤمنین علیه السلام:

حکایت دنیا،حکایت سایه‌ی توست؛
اگر بایستی،می‌ایستد
و اگر دنبالش کنی؛
از تو دور میشود... 53258zu2qvp1d9v

غررالحکم_حدیث۹۸۱۸

 سپاس شده توسط
نمیدونم اما بین این همه دوست و آشنا بازم یه حس غریب تنهایی رو درون خودم احساس میکنم   Khansariha (2)
این روزا حس میکنم خیلی حساسم و ناراحت میشم از حرفای دیگران یا شایدم واقعا حرفای دیگران ناراحت کنندس و من حق دارم  1
مرور خاطرات گذشته و آدمایی که دیگه نیستن و دیگه هم دلم نمیخواد باشن اذیتم میکنه اما هراز گاهی میرم سراغ این صندوقچه قدیمی درشو باز میکنم و زخما دوباره تازه میشه  65 کاش بتونم تلاش کنم دیگه هیچ وقت نرم سراغشون  Khansariha (69) دیگه بخاطر آدمایی که برای همیشه تموم شدن ناراحت نشم و وقتیم اونا سعی بر ناراحتیم دارن اهمیتی ندم بهشون  128fs318181 ناراحت میشم آدما دائما ضعف و مشکلاتمو به روم میارن این باعث شده یکم اعتماد به نفسم بیاد پایین  22 کاش آدما یاد بگیرن هرچیزی رو نباید به زبون بیارن  49-2
حنیفا سعی کنه دنبال آرامش و حس خوبی از طرف بقیه نباشه که شاهد نتیجه عکسش باشه و اذیت بشه
حنیفا سعی بر عوض کردن آدما نباید داشته باشه  Khansariha (69)
ولی میتونه ارتباط و تنش رو با اون آدم کمتر کنه و یکم باهاش مدارا کنه.
حنیفا نباید از دیگران توقع حمایت داشته باشه و توقع اینو داشته باشه که تو مشکلات همراهش باشن، میدونم سخته اما حداقلش خودت که میتونی خودتو حمایت کنی و همراه خودت باشی  Khansariha (96)

هرکاری از‌دستم بربیاد انجام میدم اما...خدایا خودت کمکم کن  Khansariha (2) خدایا خودت کمکم کن یا جرئت راه اولو داشته باشم یا بتونم حرفی که تو دلم هستش رو بگم... 

حنیفا روزای سخت با اینکه سختن و اذیت میشی اما به این فکر کن بعدش دیگه اون ادم قبلی نیستی و صبور تر شدی  Khansariha (69) به سختیای قبلی فکر کن، یادته فکر میکردی هیچ وقت تموم نمیشن و این بدترین اتفاق بوده اما گذشت و الان میبینی چقدر به نفعت تموم شد  49-2 اگه اون اتفاقا رخ نمیداد تو معلوم نبود تکلیفت چی میشد و عاقبتت به کجا ختم میشد یادت باشه این خدا بود تورو از اون باتلاق نجات داد  53258zu2qvp1d9v
بازم کمکت میکنه و همه چی حل میشه  Khansariha (69)

پ.ن : تایپک مورد علاقه من این تاپیکه و خیلی حس خوبی نسبت بهش دارم  2uge4p4
آقا امیرالمؤمنین علیه السلام:

حکایت دنیا،حکایت سایه‌ی توست؛
اگر بایستی،می‌ایستد
و اگر دنبالش کنی؛
از تو دور میشود... 53258zu2qvp1d9v

غررالحکم_حدیث۹۸۱۸

 سپاس شده توسط
دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست :‌)‌)...
عاقبت خاک شود حسن جمال من و تو
خوب و بد می گذرد وای به حال من و تو
 سپاس شده توسط
(1401 آذر 6، 20:01)oldman نوشته است:
دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست :‌)‌)...

سلام برادر شبت بخیر
ببین برادر دنیا محل رنج و سختیه و اصلا ویژگی دنیا همینه...من نمیخوام بهت الکی امید بدم ولی ببین..بگذر...همه چیرو همونجوری که هست بپذیر...اتفاق افتاده؟خوب..آیا میشه حلش کرد یا نمیشه؟...اگه میشه بسم الله ولی اگه نمیشه باید اتفاق رو پذیفت...تو کتابی به نام احساس گناه و راههای حل آن نوشته شده:((از راه های رهایی از احساس گناه پذیرش است.))پس باید گذشت و رد شد...میتوانیم با یک لبخند هرچند تلخ از کنار روزهای عمرمان بگذریم یا میتوانیم مرد باشیم و آنها را زندگی کنیم...شما که در شعری نوشتی هرکه در بالای این نردبان است استخوانش بیشتر خواهد شکست من تصحیح میکنم:((هر کسی که بتواند بالاتر رود نه تنها وقتی افتاد استخوانش نمیشکند بلکه بهتر خواهد خواست...چون میداند فردایی هم هست و امیدی که هر روز به او میگوید مرا فکر کن...زندگی هست که میگوید در من گم شو و دنیایی که با همه تلخی اش میتوان در آن زندگی کرد و شاد شد و شاد کرد...بنابراین شما باید بتوانید روحیه پذیرش و امید رو درخودتون تقویت کنید تا بتونید هم دلتنگ چیزهایی که یا نیامده اند یا خیلی وقته رفته اند نشوید و هم با همه کس میل سخنتان انشالله باشد..امیدوارم کمی تلنگر برایتان باشد
دفعه بعدی من درس گرفتم
     

     درس گرفتم که اینبار اون باید از میدون به در بشه


                                                             محمد علی کلی
 سپاس شده توسط
کاش همه چی از نو شروع می‌شد (: 
یا حداقل  اون روزا تموم  نمیشد  :(

من مقصرم ... اگر الانم مسخره بازی رو تموم نکنم و زندگی رو جدی نچسبم ؛ کارم قطعن ، تمومه ...

راند آخره .
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 7 مهمان