1387 اسفند 25، 12:42
دکتر با من حرف میزد و مینوشت..خواستم بگم دکتر دوست داشتی میتونستی پشت صفحم بری ها... چه خبره مگه اومدم دارو خونه بخرم؟؟؟؟
خلاصه آب پاکی و ریخت روی دستم که تا آخر عمر باید مدارا کنی..
به قول دوستم میگه تو هی فقط میگی میخوای بمیری پس چرا نمیمیری؟؟؟
خنده...
فعلا که زندم با یه پلاستیک داروو.//...
تا ببینیم بعد چی میشه..
بچه من مردم بیاین ها کلی خوش میگذره آخه قرار همه رو ببرن شهر بازی آخه دوست ندارم هیچ کس برام گریه کنه
تازه قرار چیپس و ماست هم بدن
بعدشم شام پیتزا-لازانیا-کشک بادمجون - شوید باقالی با ماهیچه و یه منوی مخصوصم میدن
در ضمن اگه گل گلایل بیارین شب میام تو خوابتون ها...:smiley-yell:
خوشا باران و وصف بی مثالش