امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

سلام
وا؟؟؟!! 17
با کی هستی الی؟؟!

یاعلی.
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

حسن یوسف جونم چی شده ؟ ... بچه ها تورو خدا بیاید با هم خوب باشیم..قبلا هم گفته بودم اگه کسی بخاطر رفتار ما از اینجا بره گناهش پای ماست... چون اینجا تنها جاییه که ما همدرد دارییم.بیاید با هم خوب باشیمKhansariha (18) حسن یوسف جونم خودتو ناراحت نکن.303
خدا شونه هامونو نیافریده که تمام غمای دنیارو روش بذاری
م...آفریده که گاهی بالا بندازیمشونو بگیم:بیخیال!Khansariha (18)
سلام

جالب میشه اگر مخاطب حسن یوسف، پوریا نباشه!!! 4fvfcja
وَ احـــفَــظـنِــی بِــرَحـــمَـــتِـــکَ یــا الله
چیــ شــده؟؟17؟ تـا حالا همچینــــ مکالــمه‌‌ایــ تـو کانونــ ندیـده بودمـــ!!! 1744337bve7cd1t811744337bve7cd1t81
هرکجا لغزیدی، از سفر ترسیدی
تو بگو از ته دل
من خدا را دارم
من و سازم چندی ست
که فقط با اوییم ...
سلام4fvfcja

امان از دست شماها4fvfcja

خونسرد باشيد لطفا4fvfcja

الي جونم لطفا امضامو بخوون cheshmak

سوره فرقان روcheshmak

Smiley-talk038

Smiley-talk038


Smiley-talk038

Smiley-talk038



خوب خوبه ديگه
قشنگهcheshmak

آرومش ميكنه317
[تصویر:  final%201.png]
[تصویر:  size_550x415_Kids.png?1320708461]
آسمانیها مهربانند
اگر باور نداری
دستت را به آسمان بسپار
تا دلت بارانی شود
چه جرم كرده ام اي جان و دل به حضرت تو
كه طاعت من بيدل نميشود مقبول
[تصویر:  nasimhayat.png]
[color=#32cd32]
من امشب از خونه فرار کردم4fvfcja
1 ساعت پیش رفتم مسجد بخوابم بسته بود یه ربع یه زیرگذر قایم شدم دلم برا مامانم سوخت برگشتم
کیف داشت...هیجان داشت ولی یه ماشینی صدام کرد ترسیدم
اگه دختر نبودم الان تو خیابون حال میکردم واسه خودم
اومدم خونه کسی نبود رفته بودن دنبالم بگردن...کلیدم نداشتم خداروشکر زود اومددن ولی کاریم نداشتن
اینم یه زهره چشم واسه بابام
...
واقعا اين كارا كردي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/اخه چرا؟
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...

2uge4p4 Khansariha (69) 2uge4p4
واسه اینکه ادب بشه باهام درست حرف بزنه و بدهیاشو صاف کنه تا این همه طلبکار و مامور دم خونه نیاد
...
با اين حال كارت درست نبود خانومي اگه خداي نكرده اتفاقي برات افتاده بود و راه برگشت نداشتي چه كار ميكردي؟
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...

2uge4p4 Khansariha (69) 2uge4p4
دیگه حتما شانس داشتم چیزی نشد
آخه کی منو میدزدهcheshmak
...
ادماي فرصت طلبي هستن كه دنبال اين فرصت ميگردن راهاي بهتري داشتي كه خطرش كمتر بود
ديگه هيچوقت اينكارا نكن
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...

2uge4p4 Khansariha (69) 2uge4p4
آره میدونم ولی شد دیگه تو عصبانیت بود
اینم یه تجربه
...
(1390 ارديبهشت 11، 23:25)((دیگه تمومه)) نوشته است: من امشب از خونه فرار کردم4fvfcja
1 ساعت پیش رفتم مسجد بخوابم بسته بود یه ربع یه زیرگذر قایم شدم دلم برا مامانم سوخت برگشتم
کیف داشت...هیجان داشت ولی یه ماشینی صدام کرد ترسیدم
اگه دختر نبودم الان تو خیابون حال میکردم واسه خودم
اومدم خونه کسی نبود رفته بودن دنبالم بگردن...کلیدم نداشتم خداروشکر زود اومددن ولی کاریم نداشتن
اینم یه زهره چشم واسه بابام

1744337bve7cd1t811744337bve7cd1t811744337bve7cd1t811744337bve7cd1t81
یا ابالفضل!
همین و فقط میشه گفت!13131313

والا ما که پسریم هم جرات نداریم ساعت 1 شب تو خیابون تک و تنها پیاده راه بریم!13
این کارا رو نکنید با مامان باباهاتون.
تا هستن باید قدرشون رو دونست. همین دیروز مجلس ختم مامان یکی از دوستام بودم.Tears چند باری هم خونشون رفته بودم. خانم خیلی خوبی بود. خدا بیامرزدشTears. دیگه وقتی نباشن دیره برای قدر دونستن53258zu2qvp1d9v
هرچند حال و روز زمین و زمان بد است \ یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی فرشته ای که به پابوس آمده \ انگار بین رفتن و ماندن مردّد است
اینجا مدینه نیست، نه اینجا مدینه نیست \ پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟
حتی اگر به آخرخط هم رسیده ای \ اینجا برای عشق شروعی مجدد است
جایی که آسمان به زمین وصل می شود \ جایی که بین عالم و آدم، زبانزد است
هر جا دلی شکست به این جا بیاورید \ اینجا بهشت، شهر خدا، شهر مشهد است
[تصویر:  87267819991958480523.jpg]

حسین ارام جانم، حسین روح و روانم
بیا نگار اشنا، شب غمم سحر نما
مرا به نوکری خود، شها تو مفتخر نما

نقل قول: تا هستن باید قدرشون رو دونست. همین دیروز مجلس ختم مامان یکی از دوستام بودم.Cry چند باری هم خونشون رفته بودم. خانم خیلی خوبی بود. خدا بیامرزدشCry. دیگه وقتی نباشن دیره برای قدر دونستن
خدا بیامرزدش.

متاسفانه چیزی که همه ما یه روزی باهاش مواجه میشیم مرگ عزیزان هست . واقعاً باید قدرشون رو بدونیم .


1744337bve7cd1t811744337bve7cd1t81
"دیگه تمومه " خانوم از تو بعید بود ! به قول چکاوک خیلی راه های بهتری هست ، که بخوای باش پدرت رو صاف کنی !
بنده خدا مامانت رو چرا اذیّت میکنی ، هر چی باشن پدر و مادرن ، باید از این صبر و مصیبت استفاده ببری نه این که با بی صبری بخوای همه چیز رو خراب تر کنی .
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان