امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

این حکایت برا من نکته ای داشت :
ریشه بیشتر بیماریها , روحی است - غم و غصه ای که به مرور زمان در انسان جمع شود , موجب یک بیماری خاص می شود .
حتما تا حالا شنیدین افرادی بودن که تونستن با تلقین و روحیه , سرطان رو هم درمان کنن .
نمونه اش رو چند وقت پیش تو تلویزیون نشون داد .

فقط و فقط و فقط      نماز


[تصویر:  05_blue.png] 
کاش خدا میتونست ......
اوضاعم خرابه....تنها ..
اعصایم خورد ....
غاط زدم............نمیدونم چه کنم
شما اینطور مواقع چه میکنینTearsTearsTears
TearsTearsTears
4fvfcja منم این اوضاع رو داشتم .......

ولی تجربیاتم کلن نشون داده همیشه از بالا منتظر تغییر باشم .ٰ‌یعنی از بالا خودم رو تغییر بدم نه از پایین ٰ‌..جایی از بس سرزنش میکنی یا عملکرد های بد با غیر قابل قبول رو از خودت میبینی ..جاهایی که این ها تکرار میشن یا اینکه خسته شدی از بست میخواستی خوب شی و این شرایط تغییر کنن و نشد ..
گاهی حرکت و زندگی صعود داره گاهی نزول ..نزول فکر ..نزول روحیه ...وقتی که روی امیدت و روحیه ات کار کنی و قتی که از بالا منتظر گشایش باشی ...یه توسلی بکنی یه در دودل حسابی مخصوصا توی شرایطی که مظطر میشی و درمونده اونوقت گاهی میبینی بادی میاد با کلی روحیه و چیز های غیر قابل پیش بینی ..یا به قولی به یه اشاره همه چیزی که توش مونده بودی حل میشه ...
.
اونوقت گاهی آدم این اوقات که خودش رو میبینه به این فکر میکنه که چیکارست ..شاید هر چی و هر وقت بخواد پایین رو ببینه جز ظلم و سرزنشی که از خودش بود نمی دید ...ولی از بالا که منتظر باشه آتیشی توی دلش میفته از میل و کشش به اون از اراده اش و از عظمتش و اینطور میسوزه جلوی خودش وقتی که در این شرایط نگاهی به خودش میکنه می سوزه و این حرارت و کشش برای فرار از خودش و رفتن به بالا بیشتر میشه ...کم کم طرف میشه دلسوخته ........برای همین میگن بد بیاری و سرزنش ؛ سوزی که هست خودش سازه .


پس همیشه اینها هم بد نیست ٰ..بد نیست گاهی ادم خودش رو ببینه ..البته همیشه جلوی خدا و پاکی مطلق اونوقته که احساس تنفر و فرار و لعنت از خوش پیدا میکنه و آتیش میل و عشقش حرارت بیشتری مییره مثل پروانه عاشق نور که از تاریکی متنفره ....برای همین خوبه گاهی کسی حسین وجودش رو میبینه بدی های وجود خودش رو هم لعنت کنه.
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
[تصویر:  images?q=tbn:ANd9GcSjBco5MiX29nu2ryTY3ez...1QjF6U6KTw]
.

خدایا همه جا هستی و تو به خواسته هایم از من آگاه تری و تو از من به من نزدیک تری .

در همه ی امور یاریم ده که تو در یاری نمودن من برای رسیدن به آرزوهای پاکم از من مشتاق تری .

فقط کافیست امور کارهایم را به تو واگذار کنم ای قدرت واقعی و بیکران ، بی شک برآورده می شود .



یکی از بدترین هفته های زندگیم داره میگذره ! آخراشه ... 1276746pa51mbeg8j
سلام
خب همین که میگذره رو چرا نمیبینین؟!!

میگذره.. !53258zu2qvp1d9v

ان شاء الله آسونی که در پی خواهد داشت جبرانش کنه و طولانی باشه...

در پناه خدا..
یاعلی.
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

(1390 مهر 30، 22:40)eshtiagh نوشته است: سلام آقا مسعود
به نظر من کارت درست نبود
تو باید باهاش حرف بزنی‌ و بهش احساساتو بگی‌
منظورم اینه که اون دختر حق اینو داره که تو بهش واقعیت رو بگی‌
بهش بگو که تو اون رو به عنوان یه " دوست " خوب دوست داری ولی‌ به ازدواج هنوز فکر نمیکنی‌
ازش بخوا که تو رو تحت فشار نذاره، بهش بگو دوست می‌مونید و ارتباطتو باهاش قطع نمیکنی‌......
ولی‌ توی صحبتت سعی‌ کن که به طور کلی‌ هیچ جایی‌ برای امید براش باقی‌ نگذاری.
اگه عاقل باشه که میفهمه
اگه هم نفهمید، بهش بگو که چطور ما میتونیم یه زندگی‌ مشترک از روی فشار و تهدید شروع کنیم


واین که هم دیگه رو هنوز برای ازدواج به اندازهٔ کافی‌ نمیشناسید و.....



ایشالا موفق میشی‌
سلام
علی آقا و اشتیاق جان راستش این حرفایی که زدین درست اما تو گوشش نمیرفت روزی 50 بار می گفتم ما به درد هم نمی خورم فقط دوستیم بازم نمی رفت...
حالا 6 روز که ازش دورم خیلی نگرانشم .استرسم خود ارضاییم و حتی گناهای دیگم زیاد شده.یاد خاطراتش میفتم یاد دوست داشتناش یاد اذیت های خودم هی می خام برم تلمو که عوض کردم بردارم برم بزنگم بهش یاد حرف مامانم میفتم که می گفت آخر که چی؟؟؟
واقعا آخرش که چی؟
حالا چی کار کنم ؟HELP ME
1276746pa51mbeg8j

l
رسول الله (ص): «المجاهد من جاهد نفسه فی الله»؛ مجاهد کسی است که برای خدا با نفس خود مبارزه کند.
برید کنار من اومدم...Khansariha (48)
هیچی دیگه نمیتونه جلوی ترکمو بگیره...
خدایا به امید تو...317
من خیلی غصه دارم. اعصابم خورده.:smiley-yell:

نمی دونین چقدر سخته؟؟ زیر چشمام پف کرده!!!!!!

از بس که جلوی اشکام رو گرفتم. دست خودم نیست نمی تونم گریه کنم.احساس می کنم اگه گریه کنم یعنی دیگه تسلیم شدم.

آخه اینم شد زندگی؟ پس چرا من آدم نمی شم؟

خیلی عذاب می کشم.

کجایی آزادی؟؟ کجایی رهایی؟؟

بیا من و با خودت ببر.

ای خدا . . .

دیگه چی کار باید کنم؟
[تصویر:  3603a504c71.png]

نوبهارم کن، نوبهارم
سلام

زی زی جان

همونطور که سها خانوم فرمودن

زندگی زشت و زیبا تلخ و شیرین سخت و اسون میگذره چون میگذرد غمی نیست

باید تموم سعیمون این باشه که به سمت تباهی نره یه روز زندگی سخته منتظر روزهای اسون هم باشه

اگه خوشبین باشیم میتونم بگم تا 60 سالگی زنده باشم

الان چیزی نزدیک به 1/3 عمرمون گذشته

الان اکثرمون توی 20 سال دوم زندگی هستیم

این 40 سال باقی مونده هم اگه روزی 8 ساعت بخوابیم 13 سالش هم اینجوری میگذره پس یکم تلاشامو بیشتر کنیم و صبور باشیمcheshmak

مسعود جان من جای شما نیستم که ببینم تو چه وضعیتی هستین و تا حالا تو این وضعیت قرار نگرفتم

این نظر منه با 4 نفر مشورت کن ترجیحان مذهبی و سن بالا

ایشون وابسته تون شدن

اگه نکته ای به ذهنم رسید حتمان تو پیام خصوصی بهت میگم

سعید جان تسلیم نشو حداقلش اینه که با تسلیم نشدنت تعداد خودار... هات کم میشه و فاصله بینشون زیاد میشه

به تلاشت ادامه بده

دوستان گلم توکلتون به خدا باشه که کلید مشکل گشا دست خداست

امیدتونو از دست ندین

.................
یا علی
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)



امید به خدا.........53


[url=http://mojsms.blogfa.com/post-15.aspx][/url]ای خدایی که هر گاه بنده ای از تو درخواست کند، عطا خواهی کرد و هر گاه امیدی به سوی تو داشته باشد، به امیدش می رسانی و هر گاه بنده ای به تو روی آورد، با نسیم قربت میهمانی اش می کنی و هرگاه معصیت تو کند، بر گناهانش پرده می کشی و آن را می پوشانى. خدایا! هرگاه بنده ای بر تو توکل کند، امورش را کفایت می کنى. خدای من! کیست که به امید عطای تو به درگاهت فرود آمد و تو محرومش ساختى؟»
قطرات اشک، بارانی از نور روی دلم می ریزد و مرا به میهمانی تو می خواند. خدایا! عرشت بر دلم سایه افکنده و نور امید، نومیدی را از آن دور ساخته و نقطة پایانی بر گناهان من نهاده. آمده ام تا جان دیگری از تو بستانم و نفسی دیگر شروع کنم.

خدایا! آیا نیکوست که من از درگاه تو محروم بازگردم، در حالی که تو، به لطف و احسان معروفی و جز تو کسی را به این صفت نمی شناسم؟ چگونه به غیر تو امید بندم، در صورتی که هر چیزی به دست توست؟ چگونه آرزومند جز تو باشم، در حالی که آفرینش هر چیز از آن توست؟ آیا از تو قطع امید کنم، که تو پیش از درخواست من، از فضلت به من احسان می کنى؟

خدایا! دیگر زنجیرها را نمی بینم. دیگر سایة جهنم را روی قلبم احساس نمی کنم. خدایا! دیگر غضب تو بر دلم سنگینی نمی کند. مهربانی تو به روی دلم سایه انداخته و آینة جمال تو در قلبم طلوع کرده و پرتو امید، ظلمت ناامیدی را از دلم برده است.

«خدایا! مرا به گدایی مثل خودم محتاج می کنى؛ در حالی که به رشتة لطف تو چنگ زده ام؟ ای خدایی که به رحمتت ارادتمندان تو سعادت یافتند و آمرزش خواهان از انتقام تو سختی ندیدند! خدایا! چگونه تو را فراموش کنم، در حالی که تو همیشه مرا در نظرداری و چگونه از تو غافل شوم و حال آنکه تو پیوسته مراقبم هستی».
535353Khansariha (8)



[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif]~~...ko0ochak basho0o ASHEgh ke ESHGH midanad ayin b0zo0org kardanat [email=r@A]r@A[/email]**!!!...~~
   
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif] 
[تصویر:  ko4o_96670753446949498754.png]


امروز یکی از همکاران نمیدونم به شوخی یا جدی جلو بقیه همکارا که هم سن و سالیم در مورد خ . ا تیکه انداخت 1744337bve7cd1t81

خیلی بهم برخورد ، نفهمیدم به شوخی بگیرم یا جدی ولی کلی فکر کنم سرخ شدم و بعد چند دقیقه خودم رو جمع کردم wacko2

خدایی دیگه نمیخواهم اون لحظه گناه رو هیچ وقت تجربه کنم Tears
[تصویر:  thumb_HM-2013366757605124351372966757.6976.jpg]
سلام

از دست چند نفر خيلي دلگيرم
از دوستان اينجا

شايد خودشون هم ندونند
ولي خيلي بده كه جواب محبت ادمها با بي توجهي و يا برخورد سرد پاسخ داده بشه

بعضي موقعها ميگم بهتر اصلا پامو تو كانون نذارم

مي دونم اين بي انصافي بخاطر چند نفر اين حرف بزنم
ولي ادم ميكنه ناراحت ميشه سعي ميكنه كه خودش رو از اون شرايط بيرون بكشه

بازم ببخشيد...
نتونستم تو دلم نگه دارم1276746pa51mbeg8j
[تصویر:  final%201.png]
[تصویر:  size_550x415_Kids.png?1320708461]
آسمانیها مهربانند
اگر باور نداری
دستت را به آسمان بسپار
تا دلت بارانی شود
چه جرم كرده ام اي جان و دل به حضرت تو
كه طاعت من بيدل نميشود مقبول
[تصویر:  nasimhayat.png]
[color=#32cd32]
سلام
نقل قول: خدایی دیگه نمیخواهم اون لحظه گناه رو هیچ وقت تجربه کنم [تصویر:  c.gif]
پس تجربه نکن!
به همین سادگی.. به همین راحتی..!!

نقل قول: بازم ببخشيد...
نتونستم تو دلم نگه دارم[تصویر:  l.gif]
خب عزیزم به خودشون بگو تا رفع بشه همه چی..

و
این روزا زیادی محتاج دعام..
بی بهره نذارین..

یاعلی.
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

يكيشون پيام خصوصيشو بسته

از اين توهين بالتر چي ميخواد باشه

فقط حال و احوال پرسيدم و بهش گفتم بيشتر سر بزن
ولي يك جواب خشك داده كه ...1313
و اومدم جوابشو بدم ديدم بستهTearsTearsTears

باهاش قهرم

با اون يكي ديگه هم شايد همينطورTearsTears
[تصویر:  final%201.png]
[تصویر:  size_550x415_Kids.png?1320708461]
آسمانیها مهربانند
اگر باور نداری
دستت را به آسمان بسپار
تا دلت بارانی شود
چه جرم كرده ام اي جان و دل به حضرت تو
كه طاعت من بيدل نميشود مقبول
[تصویر:  nasimhayat.png]
[color=#32cd32]
بچه ها بازم دیروز یکی دیگه اشنایامون بعد مدتی که سرطان داشت و 3 ماه بود که حالش خیلی بد بوددددددد و 20 روزه که دیگه دکترا علنی جوابش کرده بودن و شمی درمانی قطع شده بود فوت کرد....TearsTears
تمام بدنش پر از غده های درشت شده بود خدااااااا بیامرزدش..Tears. قدر سلامتیتون و تن سالمتون رو بدونین..!!!
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif]~~...ko0ochak basho0o ASHEgh ke ESHGH midanad ayin b0zo0org kardanat [email=r@A]r@A[/email]**!!!...~~
   
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif] 
[تصویر:  ko4o_96670753446949498754.png]




کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان