درد دل های شما

[ستاره 5]

سلام دوست عزیزم. امیدوارم خوب باشی.

عزیز دلم دوست خوبم خداوند خیلی بخشنده تر از اونی هست که من و تو فکرشو بکنیم. من همیشه وقتی بخاطر گناهام نا امید میشم و فکر میکنم که خدا دیگه روشو از من برمیگردونه و دیگه بهم نگاه نمیکنه به یادم میارم که اگه خدا منو دوست نداشت اگه منو نمیبخشید پس باید ابروی منو پیش همه میبرد. حتما تا الان هزار نفر منو بخاطر گناهام طرد میکردن و از خودشون میروندن اما خدا همیشه از سر لطف به بنده هاش نگاه میکنه. همیشه مشتاقه که ما برگردیم به سمتش و این ماییم که همیشه به خدا پشت میکنیم. اگه خداوند میخواست مارو بخاطر تمامی گنهانمون مواخذه کنه پس ما الان باید خیلی بدبخت بودیم و دیگه هیچی نداشتیم اما تو باید خدارو شکر کنی که هنوزم زندگی خوبی داری خدارو شکر کنی که ازدواج کردی و همسر خوبی داری خدا هم تا به حال ابروتو نریخته و بهت لطف داشته پس دوستم خدا منتظر توست که برگردی. مبادا رحمت خدا باعث بشه که به خودمون مغرور بشیم.با خودت فکر کن و همه خوبی هایی که خدا تو زندگیت بهت کرده و همه نعمت هایی رو که بهت داده یاد اوری کن. بعد به شکرانه این همه نعمت به خاطر وجود همسرت گناهتو ترک کن. تو قدم اولو بردار یه قدم برو به سمتش و خدا حتما دستتو میگیره. همین احساس پشیمونی که الان تو وجودت احساس میکنی خود خدا به دلت میندازه پس با اراده تصمیم بگیر و عمل کن. خدا با توست...




..... خدای من .....
براستى گذشت تو از گناه،
و پرده پوشیت بر کار زشتم،
و بردباریت در برابر جرم بسیارم،
که گاهی به خـطا و گاهی از روى تعمـد کردم،

مرا به طمـع انداخت تا از تو درخواست کنم
چیزهایى را که مستحق آن نیستم ..

........
و سبب شد که تو را از روى اطمینـان بخوانم،
و با تو انس بگیرم بدون هر ترس و واهمه ای،
و حاجتم را از تو بخواهم،
در حالیکه در طلبش هم با ناز و عشوه به درگاهت می آیم !

و اگر حاجتم دیـر بر آید،
بواسطه نادانیم بر تو اعتراض میکنم
در حالیکه شاید دیر شدن آن برایم بهتر باشد،
زیرا تنها تو دانـا به سرانجام کارها هستى

و از این رو من ندیدم
مولایِ بزرگوارى، شکیبــاتر از تو بر بنده پست خود ..

........
خدای من،
تو مرا مى خوانى درحالیکه من از تو روی میگردانم.
تو به من دوستى میکنى در حالیکه من با تو دشمنى میکنم.
تو به من محبت میکنى و من نمی پذیرم،
گـویا مـن منتى بر تــو دارم !
و بـــاز ...
این احوال تو را از مهر و احسانت بر من باز نمیدارد .

........
پس خدای مهـربان من،
بر این بنده نـادانت رحـم کن و احسان زیادت را بر او ببخش،
که براستى تو بـخـشـنـده و بــزرگــوارى ...

[عمو سعید]

از مارماهی بودن بدم میاد .........

خدایا کمک کن تا تکلیفمونو با خودمون مشخص کنیم !

[Saeidg]

وقتی که میشکنم
جدا از اینکه افسرده میشم
تا چند روز احساس خستگی و بی حوصله گی میکنم
و .... .
نمیدونم چرا اصلن احساس گناه نمی کنم ؟
فقط به این فکر میکنم که ترک کنم تا بتونم حداقل یک روز بتونم با یک آرامش خاص از زندگی لذت ببرم .
دور از خستگی ، شرمندگی ، نا امیدی ، هزارتا چیز دیگه
خـدایـا کـمکـم کــــن

[Saeidg]

سلام

نمیدونستم کجا باید بگم ؛ به هر حال

به نظر شما اگه در مورد مشکلمون با یکی ( مثل یکی از فامیل ) از نزدیک با او دردودل کنیم و مشکلمونو با او در میون بزاریم

آیا میتونه یک کمک باشه ؟

بعدش پشیمون نمیشیم ! ؟

[alOne but Happy]

سلام

نمیدونستم کجا باید بگم ؛ به هر حال

به نظر شما اگه در مورد مشکلمون با یکی ( مثل یکی از فامیل ) از نزدیک با او دردودل کنیم و مشکلمونو با او در میون بزاریم

آیا میتونه یک کمک باشه ؟

بعدش پشیمون نمیشیم ! ؟

ســــــــــــــــــلام قهرمان در صورتی میتونین مشکلتون رو به فامیلتون بگین که یقین داشته باشین راز داره خوبیه و درکتون میکنهههههههه اماااااااااااااا به نظر من به ترک کمک نمیکنه من مشکلمو یکی از فامیلام میدونست اما کمکییییییی بهم نشد البته اونم خودش....... شما باید باااااااااااااااا کسیییی این موضوع رو درمیون بزارین که ترک کرده یا داره مبارزه میکنه که بتونین از تجارب استفاده کنین..
این نظر من بوددددددد..موفق باشین..

[اشتباه]

به نظر شما اگه در مورد مشکلمون با یکی ( مثل یکی از فامیل ) از نزدیک با او دردودل کنیم و مشکلمونو با او در میون بزاریم

آیا میتونه یک کمک باشه ؟
بعدش پشیمون نمیشیم ! ؟
____________________________________________________________________
به نظر من بهتره به کسی نگی(اصلا نگو)
ممکن است روزی دشمنت گردد

[righteous_40]

نه! اصلا این کار رو نکن!
چون روزی که ترک کنی و تموم بشه.
معلوم نیست اون دیدش به تو عوض بشه.
تازه این کار عزت نفس ات رو میاره پایین.
دلیل نداره کس دیگه بدونه غیر از خدا!
توی فضای مجازی بچه های کانون خیلی خوب میتونن کمکت بکنن.
ولی اگه باز هم فایده نداشت. بهترین گزینه برای صحبت حضوری...
روانشناس ها یا مشاوران دینی هستن.

[homaraha]

سلام

نمیدونستم کجا باید بگم ؛ به هر حال

به نظر شما اگه در مورد مشکلمون با یکی ( مثل یکی از فامیل ) از نزدیک با او دردودل کنیم و مشکلمونو با او در میون بزاریم

آیا میتونه یک کمک باشه ؟

بعدش پشیمون نمیشیم ! ؟

سلآآآآآآآآآآآآم به نظر من گفتن اینجور مسائل به دیگـــــــــــران اصلا و ابدا نمی تونه کمک کننده باشه

آبرومون میره
شخصیتمون خـــــــــــــراب میشه

و اینکه

حتی خوده خدا هم دوست نداره که بنده هاش گناهاشونو واسه همدیگه فاش کنن!!

تمام سعیتونو بکنین تو همین محیط و با همین شرایط این گناهو ترک کنین

مشکل از شرایط نیستآآآآآآآآآآآآآآآآ
دقت کنین که
آدمای زیادی با کمک گرفتن از کانون و محیط مجــــــــآآآآآآآزی موفق به ترک شدن

پس شمام می تونید

بگردید دنبال دلیل گناهتون

عامل شروع کننده این کار چیه؟
عامل محرک چیه؟

اونو نابود کنین

توکلتون به خدا بآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآشه
رازتون و حرف دلتون رو فقط و فقط به اون یگانه بگید

[گل سرخ]

ببخشید دوستان فکر کنم یه ذره متن نوشته ام ابهام داره. اینکه گفتم شوهرم باشه مشکلم کمه منظورم روحیه. چون مشکل خودارضایی من به نظر خودم بیشتر از افسردگیم ناشی میشه. افسردگی و اضطراب.

من هم دقیقا مشکل شما رو دارم پری عزیز
موقع هایی که استرس دارم یا خیلی ناراحتم این کار رو میکنم
مثلا موقع موقع امتحانا...بعدشم انجام این کار باعث میشه حالم بدتر بشه...

اما به این نتیجه رسیدم که واقعا استرس بیخود و افکار منفی آدم رو نابود میکنه...داغون میکنه...سعی کنید با کاری که دوست دارید خودتونو سرگرم کنید تا افکار منفی نیاد سراغتون
من یادگیری زبان رو خیلی دوست دارم و میشینم زبان میخونم
در ثانی من ایمان دارم به این جمله " از هرچی بترسی سرت میاد"
سعی کنید به چیزای خوبی فکر کنید

[پرواز جغد]

خدایا رگ گردنو بی خیال
اگه میتونی بیا وسط میدون ببین ما چه مرگمونه ؟؟
میگن تو قوی هستی
تهش هستی
نمیدونم
قبول
تو برزیل
تو مسی
تو بارسلونا
تو تهشی
تو استیو جابز
پس کجایی؟؟

---

مــــا را رهـــــا كنيد در اين رنج بى‏حساب .................... بــــــــــا قلب پاره پاره و با سينه‏اى كباب

[..gita]

آقای پرواز جغد.. کنار کنارته.. خیلی جاها دستتو گرفته..
حتما خودتم دیدیش.. همین روزا هم باز دستتو گرفتو آوردت اینجا..
مثل همه بچه های کانون..همون آخرین باری که وسوسه اومده بود سراغت ولی مقاومت کردی و جلوشو گرفتی.. اومدو کمکت کردو نزاشت گول شیطونو بخوری..
میدونم خودتم میبینش.. یادمون نره حضورشو سبز سبز کنارمونه.
کیمیا جون اگهواقعا میخوای ترک کنی اگه واسه ترکت انگیزه داشته باشی میتونی کنترلش کنی. البته استرس تاثیر داره .
ولی خب نمیشه کاری کرد که هیچ موقعیت استرس زایی تو زندگی پیش نیاد.
اگه بتونی افکار بدو از ذهنت دور کنی حتی تو اون شرایط هم میتونی کنترل کنی.
واسه دور شدن افکار منتفی هم نباید از خودت انتظار داشته باشی.. فضاش اماده باشه ولی فکرت منحرف نشه..
تو شرایط عادی زندگیت که استرسی روت نیست سعی کن از چیزایی که فکرتو منحرف میکنه دوری کنی. از فیلم عکس سایتای ناجور و هر چیز دیگه ای که مطمئنا خودت بهتر میدونی..
بجاش خودتو با کارای مثبت سرگرم کنی.. برنامتو پر کنی. این جوری ذهنت واسه اون فکرای منفی یه جورایی جیگزین پیدا میکنهو عادت میکنه (اگه موقعیت انحراف براش ایجاد نکنی) منحرف نشه..
اینجوری حتی وقتی که استرس داری فکرت شاید آشفته بشه و لی تو این قضیه منرف نمیشه..
ولی اول اول انگیزتو از تکر کردنش مشخص کن.
حتما حتما موفقی. یادت باشه اگه این کار نشدنی بود این همههههههههههههههههههههههه از بچه ها به ترک کامل نمیرسیدن

[پرواز جغد]

بابا ول کنید جان من
به قول اون بنده خدا
درد و از هر طرف که بخونی میشه درد

[homaraha]

خب درد رو از هر طرفی بخونی درد بشه!؟!؟

چه مشکلی هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خب بذار درد ، درد باشه

مهم اینه که دنبال راه درمانش باشی

مهم اینه که تسلیم نشی

مهم اینه که خودت درد نشی

[Alireza 68]

پرواز جغد عزیز نگفتی چرا دلخوری ؟

جاست فور یو

خداوندی خدا

روزها گذشت و گنجشك با خدا هیچ نگفت


فرشتگان سراغش را از خدا گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت :


می آید ، من تنها گوشی هستم كه غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی ام كه دردهایش را در خود نگه می دارد و سر انجام گنجشك روی شاخه ای از درخت دنیانشست .

فرشتگان چشم به لبهایش دوختند ، گنجشك هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود" با من بگو از آنچه سنگینی سینه توست .

" گنجشك گفت " لانه كوچكی داشتم،آرامگاه خستگی هایم بود و سرپناه بی كسی ام . تو همان را هم از من گرفتی .


این طوفان بی موقع چه بود ؟ چه می خواستی از لانه محقرم ؟ كجای دنیا راگرفته بود ؟ و سنگینی بغضی راه بر كلامش بست. سكوتی در عرش طنین انداز شد .


فرشتگان همه سر به زیر انداختند.


خدا گفت " ماری در راه لانه ات بود . خواب بودی . باد را گفتم تا لانه ات را واژگون كند.

آنگاه تو از كمین مار پر گشودی . گنجشك خیره در خدایی خدا مانده بود.


خدا گفت " و چه بسیار بلاها كه به واسطه محبتم از تو دور كردم و تو ندانسته به دشمنی ام بر خاستی.


اشك در دیدگان گنجشك نشسته بود . ناگاه چیزی در درونش فرو ریخت. های های


گریه هایش ملكوت خدا را پر كرد....


و خداوند اینگونه بندگانش را مراقبت میکند

[mahtab_r]

زندگی بدون پستی و بلندی بی معنیه ...
اگه زمین خوردنی نباشه ، پیروزی بی معنی می شه ، و اگه گریه ای نباشه ، لبخند لذتی نداره ...
بعد هر روز، شبه و بعد هر شب دوباره روشنایی ...
واین حکمته خداست ...
و بی دلیل نیست .. شاید باید بیشتر دقت و توجه کنیم ... به همه چیز ..
به ساختارها ... و به نحوه ی زندگی ها ....
شاید لازم باشه که موقعیتمون توی دنیا رو پیدا کینم و ببینیم که کجاش هستیم ...
هر کسی جایگاهی داره .. مهم نیست که از نظر فیزیکی چقدر از دیگران بالاتریم ... مهم اینه که روحمون تا کجا قدرت پرواز داره ..و تا عرش کبریا ، چقدر فاصله داریم ...

بیایم ، جایگاهمون رو پیدا کینم ، شاید اون وقت راحت تر بشه ، از سختی ها گذشت .

موفق باشید .