امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

از زندگی خسته شدم ... Tears

همین
هیچی ...
(1391 ارديبهشت 19، 21:07)nazi.mohammade نوشته است: منم دلم از خودم گرفته....................................................چرا؟چرا یباید بتونم ترک کنم؟؟؟؟؟؟؟

چون كه بايد ترك كني
تاكي بايد تو بند شب اثير باشيم خواهرم
تاكي بايد به خودمون ظلم كنيم
اصلا چرا نبايد ترك كنيم ؟!!!!!!
خدا بزرگه ، توكلي كن ، راه جديدي براي زندگيت باز كن
به قول انسان بزرگي
بايد جهان را تازه ديد رفت و به فرداها رسيد
براي يك آغاز نو نبايد انتظار كشيد


(1391 ارديبهشت 19، 22:30)عمو سعید نوشته است: از زندگی خسته شدم ... Tears

همین


عمو سعيد
پلاس کهنه ی اندیشه را دور باید انداخت
زمان بر مغز و پوست کهنگی میتازد امروز
چه کم داریم من و تو از درخت و سنگ بی مغز و زمین ای دوست
بنگر بنگر زمین هم پوست میاندازد امروز


بيا دنيارا بسازيم نه آنكه با دنيا بسازيم 53
درد و بلات تو سر ما عمو جان
شعار گروه پرواز:
براي موفق شدن بايد اول باور کنيم که مي توانيم.
[تصویر:  parvaz_02.jpg]
هركه با شيطان احد و پيماني بست
غل و زنجير و خود به دور خودش بست
عليرضا
Smiley-face-cool-2
از روزهای رفته نگو

روزهای مانده را تعریف کن


با چند ماه خداحافظی کنم

به چند خورشید سلام


تا بیایی .... ؟!


از : فریبا عرب نیا


TearsTearsTears دل ام برا خواهرم تنگه.....خیلی تنگ.....اسم اش رو هم میارم بغض امون ام نمیدهTears
دور از این هیاهو

دلم
کویر می خواهد و

تنهایی و سکوت و

آغوش ِ سرد ِ شبی
که آتشم را فرو نشاند.

نه
دیوار،

نه
در،

نه
دستی که بیرونم کشد از دنیایم،

نه
پایی که در نوردد مرزهایم،

نه قلبی که بشکند
سکوتم،

نه
ذهنی که سنگینم کند از حرف،

نه
روحی که آویزانم شود.

من
باشم و

تنهایی ِ ژرفی که نور ستارگان روشنش می کند

و آرامشی که قبل از هیچ
طوفانی نیست !


از : فریبا عرب نیا

[تصویر:  nasimhayat.png]
(1391 ارديبهشت 20، 0:21)مریم تنها نوشته است: از روزهای رفته نگو

روزهای مانده را تعریف کن


با چند ماه خداحافظی کنم

به چند خورشید سلام


تا بیایی .... ؟!


از : فریبا عرب نیا


TearsTearsTears دل ام برا خواهرم تنگه.....خیلی تنگ.....اسم اش رو هم میارم بغض امون ام نمیدهTears
دور از این هیاهو

دلم
کویر می خواهد و

تنهایی و سکوت و

آغوش ِ سرد ِ شبی
که آتشم را فرو نشاند.

نه
دیوار،

نه
در،

نه
دستی که بیرونم کشد از دنیایم،

نه
پایی که در نوردد مرزهایم،

نه قلبی که بشکند
سکوتم،

نه
ذهنی که سنگینم کند از حرف،

نه
روحی که آویزانم شود.

من
باشم و

تنهایی ِ ژرفی که نور ستارگان روشنش می کند

و آرامشی که قبل از هیچ
طوفانی نیست !


از : فریبا عرب نیا



عاشقم كن تا بي افتم عشق كشف اتفاقه
وحشت از دوري ندارم فاصله يعني علاقه Khansariha (8)
شعار گروه پرواز:
براي موفق شدن بايد اول باور کنيم که مي توانيم.
[تصویر:  parvaz_02.jpg]
هركه با شيطان احد و پيماني بست
غل و زنجير و خود به دور خودش بست
عليرضا
Smiley-face-cool-2
ازاون روزنحس1سال و8ماه میگذره ازاون حموم رفتن کذایی..........که ای کاش پام میشکست واون روزحموم نمیرفتم...........ای کاش شامپوهمش خالی میشدتوحموم وباهاش اون کارونمیکردم.....ای کاش دستم میشکست ونمیرفت سمت.........خستم دیگه.......به خداخستم.........صدبارتوبه کردم و200بارتوبه شکستم........خدا دیگه منو دوست نداره......خدا ازمن متنفره.......مطمئنم اولین کسی که توجهنم پرت میشه منم......بدبختم یه بدبخت احمق......چشمام ضعیف شده........کمردردگرفتم.........میترسم عقیم شده باشم.......میترسم خدای نکرده دیگه نتونم بابابشمTearsاگه اینجورشده باشه چه خاکی توسرم بایدبریزم؟؟؟؟؟تاحالاتوی این1سال و8ماه کذایی تنهامدتی که تونستم سرتوبه م بمونم همش18روزبوده!!!!!تف به خودم واراده م.......خداروشکرکه یه لطف بزرگ بهم کردوکانون روپیداکردم.......دیشب عضوشدم وحالا به لطف کانون(البته دراصل لطف خدا)1روزمه.....خداکنه بتونم سرتوبه م بمونم این بار......
دیگه تا رهایی چیزی نمونده!استقامت میکنم تا از شر بلایی که 2سال و نیمه دامنگیرم شده نجات پیداکنم!
[تصویر:  jangjooyan.png]
(1391 ارديبهشت 20، 0:43)بدبخت نوشته است: ازاون روزنحس1سال و8ماه میگذره ازاون حموم رفتن کذایی..........که ای کاش پام میشکست واون روزحموم نمیرفتم...........ای کاش شامپوهمش خالی میشدتوحموم وباهاش اون کارونمیکردم.....ای کاش دستم میشکست ونمیرفت سمت.........خستم دیگه.......به خداخستم.........صدبارتوبه کردم و200بارتوبه شکستم........خدا دیگه منو دوست نداره......خدا ازمن متنفره.......مطمئنم اولین کسی که توجهنم پرت میشه منم......بدبختم یه بدبخت احمق......چشمام ضعیف شده........کمردردگرفتم.........میترسم عقیم شده باشم.......میترسم خدای نکرده دیگه نتونم بابابشمTearsاگه اینجورشده باشه چه خاکی توسرم بایدبریزم؟؟؟؟؟تاحالاتوی این1سال و8ماه کذایی تنهامدتی که تونستم سرتوبه م بمونم همش18روزبوده!!!!!تف به خودم واراده م.......خداروشکرکه یه لطف بزرگ بهم کردوکانون روپیداکردم.......دیشب عضوشدم وحالا به لطف کانون(البته دراصل لطف خدا)1روزمه.....خداکنه بتونم سرتوبه م بمونم این بار......
سلام بدبخت جان
داداشم اول اینکه این چه اسمیه؟!! چرای اینقدر منفی!!
بعدشم یک سال و هشت ماه گرفتاری که زیاد نیست. البته منطورم نسبت به خیلی های دیگست. اصلا فکرشم نکن. اینجا همه بارها و بارها توبه شکستیم 1276746pa51mbeg8j ان شالله میشه. یعنی ایمان داشته باش که میشه.
عقیم شدن هم ربطی به خودارضایی نداره. 1276746pa51mbeg8j خود... مضرات خودش رو داره ولی عقیم شدن جزوشون نیست.

منفی باف نباش، ان شالله به زودی پاک میشی Khansariha (8)Khansariha (8)Khansariha (8)Khansariha (8)
هرچند حال و روز زمین و زمان بد است \ یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی فرشته ای که به پابوس آمده \ انگار بین رفتن و ماندن مردّد است
اینجا مدینه نیست، نه اینجا مدینه نیست \ پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟
حتی اگر به آخرخط هم رسیده ای \ اینجا برای عشق شروعی مجدد است
جایی که آسمان به زمین وصل می شود \ جایی که بین عالم و آدم، زبانزد است
هر جا دلی شکست به این جا بیاورید \ اینجا بهشت، شهر خدا، شهر مشهد است
[تصویر:  87267819991958480523.jpg]

حسین ارام جانم، حسین روح و روانم
بیا نگار اشنا، شب غمم سحر نما
مرا به نوکری خود، شها تو مفتخر نما

(1391 ارديبهشت 20، 0:43)بدبخت نوشته است: ازاون روزنحس1سال و8ماه میگذره ازاون حموم رفتن کذایی..........که ای کاش پام میشکست واون روزحموم نمیرفتم...........ای کاش شامپوهمش خالی میشدتوحموم وباهاش اون کارونمیکردم.....ای کاش دستم میشکست ونمیرفت سمت.........خستم دیگه.......به خداخستم.........صدبارتوبه کردم و200بارتوبه شکستم........خدا دیگه منو دوست نداره......خدا ازمن متنفره.......مطمئنم اولین کسی که توجهنم پرت میشه منم......بدبختم یه بدبخت احمق......چشمام ضعیف شده........کمردردگرفتم.........میترسم عقیم شده باشم.......میترسم خدای نکرده دیگه نتونم بابابشمTearsاگه اینجورشده باشه چه خاکی توسرم بایدبریزم؟؟؟؟؟تاحالاتوی این1سال و8ماه کذایی تنهامدتی که تونستم سرتوبه م بمونم همش18روزبوده!!!!!تف به خودم واراده م.......خداروشکرکه یه لطف بزرگ بهم کردوکانون روپیداکردم.......دیشب عضوشدم وحالا به لطف کانون(البته دراصل لطف خدا)1روزمه.....خداکنه بتونم سرتوبه م بمونم این بار......
نگران نباش دوست عزیز.
نگران سلامتی ات نباش.
الکی به خودت استرس وارد نکن.
بعد از یه مدت خوبه خوب میشی.
یکسال و 8 ماه!!!! به راحتی قابل جبرانه.
سلامتی ات بر میگرده. کمر و چشم و همه چی خوب میشه!!!Khansariha (18)
عقیم شدن هم به این راحتی ها و سادگی پیش نمیاد.
خدا توبه رو گذاشته برای همین وقتا.
توبه رو گذاشته چون ممکنه هرکس گناه کنه.
خودش دوست داره ببخشه.Tears

صر بار اگر توبه شکستی، باز آ...


من تازه عضو شدم و وارد نیستم یکی کمکم کنه لطفآ

سلام.من دیونه فکر میکردم که چیزه مهمی نیست و حالا چند سالی هست که این عمل کثیف را انجام میدم و چه بلایی سرم امده نمیدونم و فقط تاری دید و کمر درد دارم و یه سری حالات افسردگی .کاملآ ناامیدم به بهبودم و شدید خسته از خودم و زندگی نمیدونم آقبتم چی میشه؟یا شاید کار از کارم گذشته و نابود و تباه شدم.مدت زیادی هست آلودم .نه جسم دارم نه روح نه آبرو پیش خدا .بعضی وقتا به خودم میگم که :دیگه اینکارا نمیکنم ولی بازم مثل احمق ها میکنم .دلم میخواد بمیرم.دائم بی انگیزه و پوچم.ای خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

واسه منم جای امیدی هست؟من ته ختم.تباه تباه.آلوده ی آلوده.
بچه ها ناراحت نباشین[تصویر:  sad-023.gif].......همه چی درست میشه.....تازه واردای عزیز....از الان خودتونو پاک شده تصور کنین[تصویر:  3d-angel-3.gif].....خدا حواسش به دلهای پر درد ما هست [تصویر:  rose.gif]
چه خوب یادم هست


عبارتی که به ییلاق ذهن وارد شد:


وسیع باش،و تنها و سربه زیر و سخت.

53
مشاعره که میکنین، ثابت کنین میتونین بنویسین،لطفاً حکایات سعدی رو بخونید،بعضی جمله ها زندگیه آدمو دگرگون میکنه،حوصلتون سر رفت داستانم بخونید،با ادبا و شعرا حال کنید و فالتون و بخونید،متنهای عشقولی بخونیدوبنویسین،با خدای خودتون عاشقانه حرف بزنید!

جملات و متونی که از دکتر شریعتی میذارین صرفا با ذکر منبع لطفا!


[تصویر:  akmmowr4h0rrml1nl43w.png]
(1391 ارديبهشت 20، 1:27)h.gol نوشته است: من تازه عضو شدم و وارد نیستم یکی کمکم کنه لطفآ

عضویت تون مبارک
53

اما اول برید اینجا و
اونجا
یا عباس
(1391 ارديبهشت 20، 1:27)h.gol نوشته است: من تازه عضو شدم و وارد نیستم یکی کمکم کنه لطفآ

سلام.من دیونه فکر میکردم که چیزه مهمی نیست و حالا چند سالی هست که این عمل کثیف را انجام میدم و چه بلایی سرم امده نمیدونم و فقط تاری دید و کمر درد دارم و یه سری حالات افسردگی .کاملآ ناامیدم به بهبودم و شدید خسته از خودم و زندگی نمیدونم آقبتم چی میشه؟یا شاید کار از کارم گذشته و نابود و تباه شدم.مدت زیادی هست آلودم .نه جسم دارم نه روح نه آبرو پیش خدا .بعضی وقتا به خودم میگم که :دیگه اینکارا نمیکنم ولی بازم مثل احمق ها میکنم .دلم میخواد بمیرم.دائم بی انگیزه و پوچم.ای خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

واسه منم جای امیدی هست؟من ته ختم.تباه تباه.آلوده ی آلوده.


حالا چرا انقدر نا امید؟؟؟
خیالت راحت همه مثل همیم...فقط نباید خودت رو ببازی...افسوس اشتباهای گذشته رو نخور
فقط ازشون درس بگیر!!فهمیدی؟!!!
در این دنیا هیچ بن بستی نیست...
یاراهی خواهم یافت...
یا راهی خواهم ساخت.
میدونم آخرشم آدم نمیشم
چن بار باید یه اشتباهو تکرار کنم آخه131313
آنروز...
تازه فهمیدم....
در چه بلندایی آشیانه داشتم..
وقتی از چشمهایت افتادم...
هنوز دست و پای دلم درد می کند...
چقدر شکستن سخت است
وقتی تو داری نگاه می کنی...
امروز خبر فوت یه نفر رو شنیدم. 17 سالش بود.
مرگ به ما خیلی نزدیکه.
ولی باز هم من گناه میکنم. گناه گناه گناه.
همه چیز رو به بازی گرفتم.
نمیدونم چه کار کنم.
شاید بگین خب گناه نکن.
ولی میدونین که به این سادگی نیست.
شاید هم برای من انقدر سخته...............
TearsTearsTears
سلام

Tears

دوستتون دارم بچه ها

فقط همین TearsTearsTears


کاش روزی رسد که همه پااااااااک باشیم...


این کانون به مقصد همیشگی خودش برسه


کاش روزی بیاد که کشتیمون به مقصد برسه...

از پس تمام این طوفان ها


تا به قول ادیبی که اسمش رو یادم نیست...

دو استکان چای داغ را با خدای خویش چشم در چشم هم نوش کنییییم...


1276746pa51mbeg8j
تا لحظه شکست به خدا ایمان داشته باش 

خواهی دید که آن لحظه هرگز فرا نخواهد رسید...

53

[تصویر:  bwgc4a4v29tlqllozxqq.jpg]
[تصویر:  nasimhayat.png]


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان