درد دل های شما

[dr30na]

وای چقدر دلم واسه کانون و بچه ها تنگ شده بوددددددددددد
چقدر آدما جدید شدن

[می توانم]

سلام در سینا
بایدم دلتون تنگ شه
این همه مدته نیومدید
ای ول تحمل
خوش برگشتید

میون بحثتون یه مطلبه بیربط ببخشید
دیدم اسم یکی از اعضای کانون دلتنگ زندگیه
خیلی غمگین شدم ک یادم افتاد
حدودا 10 12 سال میشه ک زندگی نکردم
آه زندگی زندگی زندگی.....

پرواز جغد براتون ارزو می کنم
یه روزی به شادی هایی دست پیدا کنید
که شیرینیش
خاطره ی همه ی غم های عالم رو فراموشتون کنه
شاید مثل اولین باری که دختر کوچولوی نازتون بهتون بگه بابا

[rahayi]

خدایا این دلم خراب شده تو که مارو ساختی حتما گارانتی مادام العمر هم دادی دیگه خدا جون ندادی؟

کجا بیارم واسه گارانتی ؟

در خونه قرآنت ؟

در خونه بنده خوبات ؟

اومدم ولی اونقده رو سیاه بودم روم نشد بر گشتم

خدا میشه تو خودت بیای ؟

من عرضه ندارم بیام تو بیا دستمو بگیر ببین این دلم چشه

می دونم که می آی پس

بیا . . .

بیا . . .

بیا . . .

خیلی دوستت دارم خدا

[omid-2]

آقا جان :من خیلی کوچکتر از آنم که بخواهم چیزی بگویم ولی می خواهم حرف دلم را بشنویدمنی که غرق در گناهم ولی با این حال دلی دارم پر ز شور و شوق وصال ؛و رسیدن به آزادی.
آقا جان؛هوای شهرمان را دود و دم گناه گرفته بوی غربت در کوچه های شهرمان پیچیده؛ دلهای مردم شهر سیاه شده دیگر اثری از دلهای پاک نیست دیگر کسی به فکر دیگری نیست گذشت آن زمان که همسایه به فکر همسایه اش بود و از تمام احوال او خبر داشت ولی دریغ که اکنون همسایه، همسایه اش را نمی شناسد چه رسد که از احوال او جویا شود .
آقا جان؛ در این شهر همه با هم غریبه اند، هر کس سرش به کار خود است و در پی اندوختن متاع دنیا، همه در تلاش هستند ، صبح تا شب به دنبال یک چیز می دوند چیزی که در شهرمان حرف اول را می زند،پول.آری پول است که دیگر حرفی برای کسی باقی نگذاشته است و مردم برای بدست آوردنش از هیچ کاری دریغ نمی کنند آنها حاضرند برای بدست آوردن پول دل ها را بشکنند، قلب ها را به درد بیاورند، زندگی ها را نابود کنند !
آقا جان؛ شرم می کنم از گفتنش ولی آنها حاضرند به خاطر بدست آوردن دنیا هر چیزی را از دست بدهند حتی حاضرند قلب شما را به درد بیاورند و دل شما را از دست بدهند و کسی نیست تا به آنها بگوید: ای جاهلان لباس آخرت جیب ندارد اینها را برای چه اندوخته اید؟
آقا جان؛ نمی دانم چه بگویم ولی همین مردم با این همه ظلم و ستمی که در حق خود و دیگران روا می دارند در محافلی که نام شما برده می شود می آیند تا خودی نشان دهند ناله سر می دهند و گریه می کنند تا خود را منتظر تر از بقیه نشان دهند ولی آقا جان اینان
تا کی می توانند شخصیت کاذب خود را حفظ کنند؟
آقا جان؛ما همه به امید روزی هستیم که شما بیایید و تمام پرده ها کنار رود و چهره ی واقعی دروغ گویان بر مردم آشکار شود.
اللهم عجل لولیک الفرج
آمین

[مریم ..]

رسما دارم از این وضعیت موجود روانی میشمممممممممممم

این حس گند رو به عقب رفتن داره مخمو داغون میکنه

دقیقا یه قدم مونده تا تموم شه این دوران حال به هم زن....اما نمیتونم بر دارم این قدمو....دلم میخواد شب بخوابم و صبح که پا شدم تموم شده باشه این داستان کوفتی لیسانس گرفتن من

[K_1]

آخه چی باید گفت؟

شکستی که حدیث مفصل و مطول و مکرر این سالها شده

چه گفتنی داره؟

و

بدتر میشه

وقتی

که مثل بارهای قبل

قبل مواقع حساس میاد

قبل امتحان

و مواقعی که آدم شرم داره بگه

و توی کارنامه ات که نگاه میکنی

چند تا نمره ی بد می بینی

که مدرک شکستته

و این آخریش امروزه

که باید تو کارنامه ات w رو ببینی

اینم وضعه که درست کردم

لعنت

لعنت

لعنت

اما به کی؟


یادم رفته که خودم مسئول کارهای خودمم

یا به شیطون و خواب و ... لعنت میکنم

یا میخوام از حکمتهای خدا ایراد بگیرم


ایراد از خودته بچه جون

[می توانم]

mardemojahed


عملیات 60 روزه ی رمضان ... خدایا! مرا پاکیزه بپذیر.


این شمایید مرد مجاهد ...
تو شکست که بحثی نیست
اما درباره ی جهاد می دونم تمومی نداره
اگر امروز شکست خوردید
دلیل ترک جهاد نمی شه
تدارک کنید برای پیروزی

[K_1]

من امروز خیلی بد و سریع شکستم

و آمادگیم رو برای امتحان تربیت بدنی از دست دادم

قبلش هم که یه درس 4 واحدی رو از دست دادم

خسته شدم از این گند های مسخره

اون پسره که داره گریه میکنه تو مسجد النبی هستش

منم اونجا بودم پارسال

نیمه شعبان چقدر زار زدم توی مکه

دوباره برگشتم و بعد 47 روز شکستم


این بار دیگه تمومش میکنم این نکبت رو

به هر ضرب و زوری شده

تو این 22 سال به چیم افتخار کنم

به گناه رو با گناه شستن؟

یا به نعمت های زیادی که خدا بهم داده و من فقط مثل احمق های عوضی پر رو خجالت نمیکشم و اون همه نعمت رو نمیبینم

فقط به خدا کنایه میزنم که چرا اون یکی نعمت رو ندادی؟

چرا به اون دادی به من ندادی؟

فقط دوست دارم بگیرم

نمیخوام هیچی بدم

نمیخوام به این فکر کنم که چرا این همه نعمتی رو که دارم از خدا نپرسیدم چرا به من دادی به دیگران ندادی

و چرا نمیخوام بفهمم که ازم میپرسن که چه کردی با امکاناتت ؟ با تن سالمت ؟ و با این همه نعمتی که بهت دادیم>

[Roksana]

خدایا به من عشقی بده برای خودم

[mehran9776]

خداااااا مردم
چرا من خوب نميشم
هستييي؟؟
الووووووووووووووووووووووووو

[righteous_40]

سلام....

برو بچز...

راستش میخواستم بگم که من به این نتیجه رسیدم که تمام مشکلاتم

از خ.ا است. و خدا رو شکر دارم سعی میکنم از شرش خلاص بشم.

نگران درس و شغل و روابط دوستانه و خانوادگی تون نباشین که با حل شدن مشکل خ.ا.

خیلی از اونا حل میشه و اون مقداری که میمونه رو بعد میتونین درستش کنین.

خ.ا مثل یه سوراخ میمونه که ته کیسه زندگی است.

هرچی جمع کنیم و تلاش کنیم، کیسه مون پر نمیشه.

اول باید مشکلش رو حل کنیم.

و یه نکته اینکه من خیلی بی ارادم. ولی فعلا شده 15 روز فکر کنم.

میخواستم بگم بی اراده تر از من توی کانون پیدا نمیکنین. جدی میگم!!!

ولی وقتی من برم تا 15 روز. شما دیگه مطمئن باشین کار سختی نیست و میشه.

التماس دعا.

++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

[K_1]

سلام خدمت آشیخ رایتوس گل گلاب

یه چند تا نکته در مورد حرفت بگم:

اولا، یه جورایی باهات موافقم. من این ترم اوضام خراب بود. اما همش میخواستم بندازم تقصیر چیزای دیگه، چیزهایی مثل مشغولیت های فکری در مورد یه مساله ی خاص یا اینکه حکمت تراشی کنم. اما امروز دیدم که نه، واقعا دردم درد خ ا بوده. این بوده که این ترم منو بدبخت کرده و ضعیفم کرده.

ثانیا، اما یه جورایی باهات مخالفم. چرا که واقعا تمام مشکلات ما به خاطر خ ا نیست. مثلا من ترم قبل اوضاع ترکم خوب بود و ترکهای پشت سر هم طولانی داشتم .خوب هم درس میخوندم. اما نتیجه ی دلخواه رو نگرفتم. بعضی وقتا خ ا راهی میشه برای اینکه ما همه ی مشکلاتمون رو بندازیم تقصیر اون. در حالی که اینطور نیست و ما ایرادهای دیگه هم داریم.

ثالثا، همیشه نباید خ ا رو به چشم " علت " دید. خ ا رو میشه " معلول " هم دید. من چون خ ا می کردم بی نظم نبودم؛ چون بی نظم بودم خ ا می کردم.

یعنی بی نظمی خودش میتونه علت باشه برای بی تقوایی.

می بینی که امام علی (ع) هم وصیت میکند به "تقوی و نظم" . این که این دو تا کنار هم اومده قابل تامله.

رابعا، اگه زیادی ایده آل گرا باشیم و فکر کنیم مثلا 100 روزه که بشیم همه ی مشکلاتمون حل میشه، ممکنه وقتی که حل نشد همه چیز، تو ذوقمون بخوره و دوباره خدایی ناکرده ... .

البته، من اعتراف میکنم که مهمترین عامل عقب موندگیم در زندگی همین خ ا هست. (البته ممکنه مهمترین عامل خ ا هم همون بی نظمی باشه.)

[حمید خان]

چـقـدر خـوبـه . . .
یـکـی بـاشـه
یـکـی بـاشـه کـه بـغـلـت کـنـه
سـرتـو بـزاری روی شونش آرومـت کـنـه
هـُرم نـفـس هـاش تـنـت ُ داغ کـنـه
عـطـر دسـتـاش مـوهـاتـو نـوازش کـنـه
چـقـدر خـوبـه
چـقـدر خـوبـه کـه آروم دم گـوشـت بـگـه
غـصـه نـخـوری هـا

[عمو سعید]

روز هایی به راحتی میگذشت ...

روز هایی که بهش اصلا فکر نمیکردم چه ارزشی دارن برام ...

و الان میفهمم که چه روز هایی رو از دست دادم ...

افسوس باید گفت اما نا امیدی نباید راهی پیدا کنه به درون ...

نا امیدی اگه به درون نفوذ کنه مثل خوره وجود آدم رو ذره ذره میخوره ... ذره ذره یعنی هر روز بدتر از دیروز ...

پس ای همراه خوب من بیا و بگو که امید داری به آینده ... به روز های خوب ... به روز هایی که وجود خدا تو لحظه لحظه زندگی موج میزنه

میدونم شرایط بعضی وقتا سخت میشه ... ولی کاری نمیشه کرد دنیا همینه .... مگه نشنیدی میگن دنیا دار مکافاته

درد دلم این بود ... ترس از نا امیدی

[حامد23]

سلام
نمیدونم چرا من بخدا بعضی وقتا تو کارایی خدا می مونم انگار باز امام حسین داره می طلبه برم کربلا
من که چیزی ندارم امام حسین قبولم کنه
نمیدونم چرا من روم نمیشه من که این همه گناه کردم
نمیدونم