1391 اسفند 17، 20:49
من پشیمونم خدا.غلط کردم.راهی جلو پام بزار.
اسارت نفس،اراده را قوی می کند
فهمیدم هنگامی که فقط نصف نون می خورم ارادم قوی تره تا موقعی که هر چی دلم بخواد می خورم
برای نا امید شدن دلیلی وجود ندارد
(1391 اسفند 17، 17:31)لئا نوشته است:
نتونستم حقمو بگیرم
چقد مظلومیت سخته
(1391 اسفند 17، 21:25)Mojтaba ρiloт نوشته است:(1391 اسفند 17، 17:31)لئا نوشته است:
نتونستم حقمو بگیرم
چقد مظلومیت سخته
حق دادني نيست ، بايد بگيريش ..
مظلوم نباش ..! ..فقط بار اولش سخته ..!
بار اول ممكنه صدات بلرزه ..! قلبت تندتند بزنه ..! صدات در نياد ..! اما بار اوله و بايد اين تابو رو بشكني ...!
سكوت ضعيفت ميكنه ..!
امتحانش كن ..! وقتي سخت باشي ديگران كوتاه ميان ..!
سخت باش ..!
(1391 اسفند 18، 16:11)hesam313 نوشته است: خداشکرتامام صادق (ع) : برای بنده مومن در آخرت مقامی نزد خدای عزوجل مهیا گشته است که به آن نمی رسد جز به وسیله یکی از این دو امر یا رفتن مالش یا رسیدن بلایی به تنش. اصول کافی جلد 3 صفحه 356
دیشب
ینی سحر داشتم میرفتم دعا کمیل تو راه ماشین نمیدونم چش شد خاموش شد
تقریبا یه کیلومتر با مسجد جمعه فاصله داشتم
چند باری استارت زدم روشن نشد
کاپونشو زدم بالا ببینم مشکلش چیه
چیز غیر عادی ندیدم
نشستم تو ماشین تا وسطا دعا کمیلو با موبایلم گذاشتم گوش دادم
دیگه اذونو گفتن
منم ماشینو قفل کردمو رفتم یه مسجد اون نزدیکیا نماز صبحمو خوندم
باز اومدم تو ماشین تا 6:10 منتظر موندم
گفتم برم از یکی کمک بگیرم
باورتون نمیشه 78 دیقه از ماشین دور بودم
تازه آخر خیابونم که رسیدم نیگاش کردم
شاید حداکثر برا 5دیقه رفتم تو یه خیابون دیگه و نگام بهش نبود
ولی وقتی برگشتم
از تعجب شاخ در آوردم
ماشینم نبود
سریع دویدم به یه کیوسک سر چهارراه گفتم موضوعو
بعد 15دیقه پی گیریها و انتظار
یکی از مامورا پلیس بهم زنگزد گفت ماشین پیدا شده
اومد یه سرباز دنبالم
وقتی رفتم دیدم تو همون خیابون
ولی 200 متر جلوتره
وقتی رفتم دیدم پنجره ماشین پایین بود
ضبط و بیمه ها ماشین و باندا عقب و باتری و کارت سوختو برده بودن
موندم چجوری این کارو توی 5 دیقه انجام داده
اونم ماشینی که روشن نمیشده
خداروشکر که ماشینو نبرد و یکی از بنده های خیلی خوبش اومد کمکم
امام باقر عليه السلام :هيچ گرفتارى يى به بنده نمى رسد مگر به سبب گناه .
نمیدونم چه گناهی ازم سر زده که این..