1391 اسفند 19، 3:37
ویرایش شده
فقط آنان که هم آیین یاسند
حسین و کربلا را می شناسند . . .
حسین و کربلا را می شناسند . . .
1391 اسفند 19، 8:04
تو بنده ای و گله از پادشه مکن ای دل** که شزط عشق نباشد از کم و بیش
الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه
1391 اسفند 19، 12:03
داداش پوریا و خوشحال جان
میدونم خسته اید حستون برام قابل درکه و میفهممش
اما کم نیارید خم نشید
میتونم همینو بگم فقط
یک راند دیگر مبارزه کن، وقتی پاهایت چنان خسته‌اند که یارای ایستادن نداری.
یک راند دیگر مبارزه کن، وقتی بازوانت چنان خسته‌اند که قدرت گارد گرفتن نداری.
یک راند دیگر مبارزه کن، وقتی که خون از دماغت جاریست و چشمانت سیاهی می‌رود.
یک راند دیگر مبارزه کن، وقتی چنان خسته‌ای که آرزو میکنی حریف مشتی به چانه‌ات بزند و کار را تمام کند.
یک راند دیگر مبارزه کن و به یاد داشته باش، کسی که همواره یک راند دیگر مبارزه می کند، هرگز شکست نمی‌خورد.
تسلیم نشید
شما میتونید مطمئنم
.gif "Khansariha (121)")
آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. 
سپاس شده توسط
1391 اسفند 19، 14:49
(1391 اسفند 19، 3:15)Mojтaba ρiloт نوشته است: نصف شبي داشتم پستاي قديممو ميخوندم ... دلم عجيب براي حسين 422 (همون 633 خودم ) و مبين تنگ شد ، يادشون بخير تو گروه چقدر سر به سر هم ميذاشتيم ... مبين هميشه دغدغه ي اصليش فقرا بودن ... كسايي كه شبا گرسنه سر به بالين ميزارن ... و با غصه اونا غصه ميخورد ...
دله ديگه .. ميگيره يه مواقعي ...
دلاشون شاد باشه هميشه ...
یعنی من نمیدونم یه نفر تا چه حد میتونه "نگران" فقرا باشه و اینقدر از " بخشش " حرف بزنه.
داداش مبین، .....شبیه شو ندیدم واقعا
از اینکه هر از گاهی میان سر میزنن خوشحالم. هر جا هستن شاد باشین
========================
آقا حسین 422 هم که حال و احولشون خوبه خدا رو شکر و سرحال هستن...
ولی هنوزم این قضیه " چار دو دو " رو لو نمیدن!!!
هر کی تونست رازشو کشف کنه یه جایزه تپل بهش میدم خدایی
یا عباس
1391 اسفند 19، 23:52
كاش ميشد حرم بمونم
دلم دوباره هواي اقارو كرد
![[تصویر: 98886820611051912952.jpg]](http://upload7.ir/imgs/2014-05/98886820611051912952.jpg)
وقتي ميام كانون .. اول يك نگا به امضام ميكنم تا يك وقت كسي اون شخصيه چاخاله وسط امضامو نخورده باشه 
خلاصه ديگه
چاخال و پاك باشيد
1391 اسفند 20، 0:29
عدد نحسیه واسه من
تلقین نمیکنم ولی...
من اصولا اتفاقایی ک واسم میوفته رو با تاریخش تو دفتر خاطراتم مینویسم
هر چن وقت یه بارم میرم یه سر بهش میزنم ک دوباره اون اشتباهارو فراموش نکنم
جالب اینجاست ک متوجه شدم تاریخ بیشترشون 17 هرماهه
.gif "Khansariha (134)")
ماه پیش حواسم بود به این تاریخ و خداروشکر هیچ اتفاقی نیفتاد ولی این ماه حواسم نبود و اتفاق بدی افتاد .....
خداجون کمکم کن دارم به هر دری میزنم اون گاهو ک خودت میدونی رو انجام ندم........
راستی بچه ها اگه واسه حفظ آبرومون مجبور به دست گذاشتن روی قرآن بشیم حکمش چیه؟؟
میدونم راستشم گناه چه برسه به دروغش...
ولی مجبورم.......
![[تصویر: 75564740_83301426cfcbb.jpg]](http://mag.eshomer.com/wp-content/uploads/2016/12/75564740_83301426cfcbb.jpg)
صعود ممکن است دشوار باشد
ولی
منظره بالا بسیا ارزشمند است
1391 اسفند 20، 0:38
به خاطر خدا این کارو انجام نده
اگه میشه جواب طرف نده و اگر نه راستشو بگو ، مطمین باش خدا هواتو داره
ولی اگه قسم دروغ خوردی دیگه روت نمیشه ازش کمک بخایا
من از خدا خواستم که پلیدی های مرا بزداید
خدا گفت : نه
آنها برای این در تو نیستند که من آنها را بزدایم .بلکه آنها برای این در تو هستند که تو در برابرشان پایداری کنی
![[تصویر: final%201.png]](http://ktark.com/final%201.png)
![[تصویر: ec51f6eb240f.png]](http://netco.net63.net/img/ec51f6eb240f.png)
1391 اسفند 20، 0:49
امسالم گذشتو باز مثه هر سال حروم شد
امسالم گذشت و باز نیومدی تو پیشم
کم کم دارم از دوریت دیگه افسرده میشم
.
.
خسته شدم از اینکه تنهایی بشینم
تو کنج اتاقم هی عکساتو ببینم
خسته شدم و میخوام یادم بره هستم
من از همه ی دنیا دلگیرم خستم
.
.
این عیدو نمیخوام
من عیدی ندارم
این عید واسه من روزه عذابه...
عیدم مثه هر روز
هر روز مثه دیروز
من حال دلم خیلی خرابه......
فقط آنان که هم آیین یاسند
حسین و کربلا را می شناسند . . .
حسین و کربلا را می شناسند . . .
1391 اسفند 20، 21:54
دیگه حوصله فکر کردن بهشو ندارم
زندگی کن بره ...
خواستی میتونی اسم این زندگی رو هر چی بذاری
فرقی نمیکنه ...
الان دیگه فقط باید بگذره
فقط دلم میسوزه که چقدر زود به این مرحله رسیدم ...
ههه بیخیال
هیچی ...
1391 اسفند 20، 22:38
ویرایش شده
(1391 اسفند 19، 23:52)happpygirl نوشته است: سلامآخ گفتید حرم...اومدم اینجا یادم به این افتاد.. انگار هرروز دلم واسه مسجدالحرام و مسجدالنبی تنگ میشه.. حیف که دیگه مجال دلتنگی بقیعو نمیده..
كاش ميشد حرم بمونم
دلم دوباره هواي اقارو كرد
خیلی مظلومانه بود..این همه میریم حرم امام رضا(ع)،میگیم غریب الغربا.. اونوقت اون چهارتا قبر محقر که به زور یک ساعت فقط میشد از دور یه نگاهی انداخت.. روز آخر هم با این آه از مدینه میرفتم که قبر مادر فاطمرو ندیدم..بدجوری این بغض اذیتم میکرد..
راهكار الهي ترك
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٦﴾ فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿٧﴾ وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿٨﴾
چرخه:
پس چون فراغت يافتي،[در طاعت] بكوش(٧) و با اشتياق بسوي پروردگارت روي آور(٨) -->آيا كار را بر تو راحت نكرديم؟(١-٢-٣-٤-٥-٦)
-->چون نفس را مشغول نكني،وي تورا به بازي ميگيرد<--
--->كار را بر نفست سخت گردان<---
(تو دهني به نفس با نه گفتن به تمايلات حتي حلال)
![[تصویر: 05_blue.png]](http://www.ktark.com/05_blue.png)
1391 اسفند 20، 23:41
ویرایش شده
(1391 اسفند 20، 0:49)خوشحال نوشته است: امسالم مثه هر سال بدون تو تموم شدمن یه چیزی بگم؟
امسالم گذشتو باز مثه هر سال حروم شد
امسالم گذشت و باز نیومدی تو پیشم
کم کم دارم از دوریت دیگه افسرده میشم
.
.
خسته شدم از اینکه تنهایی بشینم
تو کنج اتاقم هی عکساتو ببینم
خسته شدم و میخوام یادم بره هستم
من از همه ی دنیا دلگیرم خستم
.
.
این عیدو نمیخوام
من عیدی ندارم
این عید واسه من روزه عذابه...
عیدم مثه هر روز
هر روز مثه دیروز
من حال دلم خیلی خرابه......
تا حالا هیچ کس از نبود عشق نمرده (مرگ طبیعی)
تاحالا هیچ کس نبوده زندگی بدون غمو غصه نداشته باشه
تاحالا هیچ کس نبوده درهمه حال زندگی بر وفق مرادش باشه
پس چرا...؟؟
پس چرا الکی حسرت بخوریم؟؟
حسرت چیزایی ک بدست آوردنشون محاله
پس چرا غصه گذشته رو بخوریم؟؟؟
گذشته ها گذشته برادر من ...
به فکر زمان حالت باش
آدمای موفق آدمایی اند ک حسرت گذشته رو نخورن و نگران آینده هم نباشن
همه این راه هایی رو ک شما دارین میرینو من خاکیشو رفتم باور کنید خط کشیاش کار خودم بوده....
تجربه آسون بدست نمیاد ک آسون دراختیار کسی بزاری
تجربه بیشتر مواقع یه چیزایی رو ازت میگیره
تجربمو آسون بدست نیاوردم ولی میخوام آسون دراختیارتون بزارم
اگه زرنگ باشی از تجربه من درس میگیری ولی اگه نه خودت تجربش میکنی و خیلیا چیزارو از دست میدی
شاید الان بگی من بعد از عشقم چیزی واسه از دست دادن ندارم
ولی اینطوری نیست
داداش من
عشق در کنار هم بودن نیست ،به یاد هم بودنه
(1391 اسفند 20، 0:38)mahsa20 نوشته است: سلام ابجی جونسلام
به خاطر خدا این کارو انجام نده
اگه میشه جواب طرف نده و اگر نه راستشو بگو ، مطمین باش خدا هواتو داره
ولی اگه قسم دروغ خوردی دیگه روت نمیشه ازش کمک بخوایا
آبجی باور کن منم دوس ندارم قسم بخورم ولی مجبورم
پای آبروم وسطه ...
مجبورم
اگه قسم نخورم جلوی 1-2نفر ک آبروم نمیره جلوی یه ملت آبروم میره....
صعود ممکن است دشوار باشد
ولی
منظره بالا بسیا ارزشمند است
1391 اسفند 21، 1:05
مگه قران خدا بازیچه است برا قسم خوردن
سعی ات را بکن
ببخشید ولی خیلی معلوم که پشیمون میشی
من از خدا خواستم که پلیدی های مرا بزداید
خدا گفت : نه
آنها برای این در تو نیستند که من آنها را بزدایم .بلکه آنها برای این در تو هستند که تو در برابرشان پایداری کنی
1391 اسفند 21، 15:49
ویرایش شده
بیخیال درد و دل
کانونم دیگه غیر قابل تحمل شده
دیگه کم کم دارم میشم کاربر اضافی
دیگه وقتشه که برم تاپیک آخر
همون " ترک کانون ترک "
فقط آنان که هم آیین یاسند
حسین و کربلا را می شناسند . . .
حسین و کربلا را می شناسند . . .
1391 اسفند 21، 17:32
ویرایش شده
دلی که گرفته
بد گرفته
ناراحته
بغضی تو گلومه که داره خفم میکنه
دله من دیگه اینقد نمیگه ایشالا من پیر نشم، چون میترسه بیشتر از همه پیر شه
خدا از این دنیا خستم...
به خدا خستم...
بیشتر از همه، از همه اتفاقایی که در انتظارمه
میــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــترسم ...
یک بار برای همیشه ترک خواهم کرد