1391 تير 2، 2:03
ویرایش شده
(1391 تير 2، 1:47)be yade hagh نوشته است: سلام
بازم شکستم
هر روز می شکنم
خدا دیگه داره منو یادش میره!
فراموش دارم میشم
من یه ننگم اینجت...به خصوص به عنوان یه مدیر
شاید بهتره شما هم همتون فراموش کنین منو
شاید مثل خدا!
بیچاره خدا! چی کار کنه باهام!
یک عالمه هم امتحان دارم
تمرکز ندارم!
خیلی نمک نشناسم!!!!!!!
این همه خدا بهم نعمت داده
من همش کفران
یه زمانی وجودم اینجا روحیه می داد
یه زمانی بعضی ها منو یکی از موثر ترین آدما تو ترکشون می دونستن
الان حضورم برای بچه ها مضر شده
فقط نا امیدتون می کنم با این همه ستاره!!!!!!
برام دعا کنین لطفا
که بدجوری درموندم...
بدجوری غرق گناهم!
نکنه عادی بشه برام...
می ترسم!
هميشه بعد هر طوفان ميشه آرامش و حس كرد
جسارتي نباشه خدمتتون
همين كه خودتون مورد انتقاد قرار ميدين نشانه رحمت خداونده
پس يقيقن داشته باش كه هيچ وقت فراموشتون نمي كنه
به قول يه انسان شريفي تا خودمون ، خودمون رو نبخشيم خداوند هم
مارو نميبخشه كه اين خود يك جور گناه
پس برگرد به برگشتن . . .
اي معجزه خاموش يه حادثه روشن شو
يك لحظه فقط يه آه ، همجنس شكفتن شو ...
(1391 تير 1، 8:25)omid 21 نوشته است: ای بابا دلم گرفت داداش علیرضا همه جا گفتی دلم گرفته حالم زیاد خوب نیست
چی شده داداش حالمون رو گرفتیا
جان امید ،امید بمیره خوشحال باش برادر من
ان شالله همونطور که خودت گفتی دنیا تو بسازی همونجور که تو این مدت به من کمک کردی خودت هم سر حال و شاد بشی
منم برات دعا میکنم
خدا نكنه برادر من ، اين چه حرفيه
چيزي نيست ، دل ديگه ، بعضي وقتا ساز مخالف ميزنه
هركه با شيطان احد و پيماني بست
غل و زنجير و خود به دور خودش بست
عليرضا
غل و زنجير و خود به دور خودش بست
عليرضا