امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

جناب هماي رحمت...شما قبل از اومدن اينجا چند بار تصميم گرفتيد كه تر ك كنيدو شكستيد!!!!ولي باز بلند شديد..زمانيكه انقد حاميو پشتيبانو دلسوز نداشتيد...
ولي الان داريد...يه سري آدمايي كه مثل شمان..همدرد شمان...شايد تو همين كانون بارها و بارها شكستن ....ولي به عشق همين بچه ها باز پا شدن جنگيدن و خيليام پيروز شدن و شيطونو به خاك سياه نشووندن...تعدادشونم كم نيست..
با يه بارو 2 بار شكست نبايد كنار بكشيد...شما الان فقط در قبلل خودتون مسئول نيستيد....در قبال كانونياو اميدشونم مسئوليد..اگه هر كي يه بار بشكنه بگه ميرم كه همه مون بايد وسايلمونو كولمون كنيم جمع كنيم بريم ديگه....
از اسمتون اميد بگيريد...از رحمت خدا ...از وعده ي بخشش اون...نا اميدي قوي ترين سلاح شيطونه
درست فكراتونو كنيد و تصميم درست و معقولي بگيريد..و بدونيد كه موندن تو كانون تومسيري كه داريد بهتر كمكتون مي كنه...
به قول بچه ها ....بمونيد..بجنگيد....ما همه با هم شيطونو نا اميد مي كنيم نه اينكه خودمون نا اميد شيم
ياعلي53
[تصویر:  final%201.png]


 
[تصویر:  gv2wijl9ycr1oop6w.jpg]
پاکی یعنی تولد دوبــــــــــاره
ومـــــــــا
تو کانــــــــــون
دوباره متولد شدیـــــــــم...


همای رحمت من دیشب اولین بار بود که برات پ خ میزدم
و تازه باهات آشنا شدم Khansariha (18)
الان که گفتی می خوای بری بغض توی گلوم جمع شد چشمام می خواد بارونی بشه.Tears
رفیق به حرمت این روز های ماه شعبان قسم بهترین جا برای پاک بودن این سایته فقط و فقط همین جا
من مشاوره حضوری رفتم . مشاوره سازمان بهزیستی رفتم . خودم تصمیم گرفتم . صبح تا شب ورزش کردم کوهنوردی هر کاری فکرشا بکنی
ولی هیچ کدوم مثل این سایت به نتیجه نرسید.
تو رو خدا اگه می خوای پاک بشی اگه میخوای آروم بشی اگه می خوای شاد بشی اگه میخوای به خدا برسی نرو.Tears
آقا اهورا

شکست توی مراحل ترک طبیعیه

احساس نا امیدی طبیعیه

احساس اینکه آدم از خودش زده بشه طبیعیه

اما نباید بزارید اینا باعث بشه شما دیگه بلند نشید...نزارید هدفتون رو تحت تاثیر قرار بده

همه ما شکستیم ، چندین و چند بار شکستیم و دوباره از نو شروع کردیم

خواهشا منطقی تر تصمیم بگیرید...نه با احساس های منفی تون
یا عباس
نه نشد ...

یک روز تمام دنبال کاراش بودم و بهش کمک کردم

ولی

نه

این دست واقعا نمک نداره ...

باید با دست بی نمکم یه جوری بسازم
هیچی ...
هماي رحمت ميخواي ميدون رو خالي كني ؟؟؟؟ يعني ميخواي در برابر شيطون تسليم بشي ؟؟؟ آره ؟؟؟ ميدونم اينا عوارض بعد از شكسته طبيعيه كه نااميد بشي ولي ما براي چي كانونيم ؟‌درد همه مون مشتركه همه مون اومديم ترك كنيم اومديم اين مرضو ترك كنيم نه كانونو .... من فقط ميگم هركاري ميكني فقط كانون رو ترك نكن لطفا
[تصویر:  75564740_83301426cfcbb.jpg]






صعود ممکن است دشوار باشد 

ولی



منظره بالا بسیا ارزشمند است  

حدود دو هفته است که تقریبا هرروز میشکنم.
سلام

همای رحمت عزیز اگه امکانش هست لطفا بمون خود کانون انگیزه ترک بزرگیه

رایتوس خان

وجدانن چقدر داری تلاش میکنی؟


اگه نمیتونی ی دفعه ایی ترکش کنی

حداقل پله به پله بالا برو

یکم پیشرفت کن

خودت میدونی چقدر دوست دارم پسر

اگه هرروز میشکنی یه روز نشکن دفعه بعدی دو روز

سری بعدی 3 روز نشکن

یواش یواش اعتماد به نفست زیاد میشه

و از ی سوراخ دو بار گزیده نشو

ی تکونی به خودت بده

دنیای مشکلاتم که ر.و سرت باشه با خ ا حل نمیشه به جون خودم فقط و فقط بدتر میشه

اممار جان مرد که گریه نمیکنه پاشو پسر

مرد نشان و نماد استقامته مثل کوه باش
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


(1391 تير 19، 2:13)righteous_40 نوشته است: حدود دو هفته است که تقریبا هرروز میشکنم.

وقتی راه حلت به جواب نمیرسه پاکش کن. از اول شروع کن به حل کردن، یه مدل دیگه یه راه دیگه.

بعضی وقتا آدما هر چقد از چیزی که میخوان دورتر میشن ایده آل گرا تر میشن. باید مشکلات رو شکست. همه رو با هم یه مشکل نبین. بشکنش به مشکلات کوچیکتر. بعد از اونی که احتمال بیشتری داره حل بشه شروع کن.

وقتی چیزی یا کسی یا موقعیتی رو دوست نداری و بودنش اذیتت میکنه تا جایی که میتونی ازش فاصله بگیر انگار که بخوای ازش فرار کنی. خودتو با کارهای دیگه مشغول کن. کارهایی که دوست داری. اصلن میری سراغ کار مورد علاقت؟ به جای این که پناه ببری به خ.ا پناه ببر به اون کار. مثلن من خودمو میبندم به کتابایی که دوست دارم. شما چطور؟
.
(1391 تير 18، 14:13)سـُـها نوشته است: [quote='نمیدانم' pid='168878' dateline='1341699895']
بیدارم هنوز،

و ای کاش خواب بودم.

دوباره همه چیز از نو...

فردا دارم می رم خونه بعد 37 روز کار توی پروژه،
توی یه جای خیلی گرم،حدود 50 درجه
ساعت 3 شب شده و اصلن هم حوصله ندارم ساکم رو ببندم.
سلام

چی از نو شروع شد؟!؟!؟
حدسم درسته؟!؟1276746pa51mbeg8j

اگه آره..
از نو نیست!! باید ادامه بدین مسیر رو.. اشتباهتونو میفهمین و مانع تکرارش میشین...
نباید بذارین از همون زاویه و از همون دریچه ضربه بخورین..
کم کم تمام ایرادات پیدا میشن و پازل ترک کامل!Smiley-face-thumb

میتونین!!cheshmak

و
اگه هم نه..
ان شاء الله ک خیر باشه...53258zu2qvp1d9v


و
خدا قوت...303
ان شاء اله ک رزق حلالتون وسیله سعادتتون باشه..53258zu2qvp1d9v

در پناه خدا..
یاعلی.53
سُها خانوم،
درست حدس زدید.
ممنون واسه هم دردی...

چاره ای نیست جز شروع دوباره،
تا خدا چه بخواهد!
[تصویر:  tree.jpg]

خُنُک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش  ***  بِنَماند هیچ ش الا، هوس قمار دیگر


" مولوی "

53   53   53

این بار، بی تاریخ؛
خسته ام،
آن همه روزها که قرار بود شروع ی باشند ...

53 5353
[تصویر:  05_blue.png]
با خودم میگم کاش سال 87 عضو کانون شده بودم

چرا؟

چون پست های اونموقع رو میخونم میبینم چقدر بچه هاشون با اراده و جدی بودن توی ترک

زیاد احساس های نا امیدی و افسردگی تو پست هاشون دیده نمیشه

کیمیت پایین اما کیفیت بالا
یا عباس
منم باهاتون موافقم

خیلی وقت ها منم حصرت میخورم که چرا زودتر با کانون آشنا نشدم

تا اعضایی مثل یک بار برا همیشه نیما تنها باران سلام ادمین میلاد لیلی ناشناس سرباز کانون بیبی و.... آشنا نشدم



انگار هدف براشون اهمیت زیادی داشت

(خداروشکر از قدیمیا ها پرواز و مارال برگشتن)

ولی ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه هستش

و مطمئن باشید همین الا اعضایی هستن که شاید نسل بعد از ما همین حرف ها رو درموردشون بزنن
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


سلام
دوستان ببخشید که ناراحتتون کردم و نراحت کردن دوستان گناهی بزرگ است. اما شرایط شکست من فرق می کرد!!!
تصور کنید به شما فرصتی بدند که پاک پاک باشید بعد شما تو اولین روزی که مثل یک بچه معصوم هستید بشکنید!!!
ولی خب فعلا بیشتر فکر می کنم اما تصمیمم به رفتنه.
حالا شرایط من را درک کردید.
ولی ببخشید.
برکت باشد
الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه
سلام
کیمیا منو همون پستها نگه داشت!!
هنوزم داشته!!

من یکبار برا همیشه رو ندیم.. اما هنوز حیا میکنم ازش ک بخوام بشکنم!!
من گیوتین داوود رو تو لحظه هام با خودم همراه کردم..


الان کلی متد جدید و مسابقه و رنگ و لعاب اما..........

هر کی نخونده بره بخونه پستهای قدیم رو......

هر چند، الان بچه ها زحمت خوندن پستهای روزقبل رو ک خطاب ب ی نفر دیگه بود ب خودشون نمیدن.....


دقیق ک نگاه کنی کانون پره حرفه..... پره انگیزه...اما نتیجه!؟

( درد دل بود! خواهش میکنم همه ب خودشون بگیرن...! اما تو فکر و دلشون!! شخص خاصی مد نظرم نیست..)

در پناه خدا..
یاعلی.53
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

نقل قول: سُها خانوم،
درست حدس زدید.
ممنون واسه هم دردی...

چاره ای نیست جز شروع دوباره،
تا خدا چه بخواهد!

آقای نمی دانم..46

همدردی نکردم...جدی گفتم!!

راه ترک گاهی پازل میشه!! گاهی خوندن نقشه لازمه.. رد شدن از دره و بالا رفتن از صخره.. گاهی باید پیاده بری.. گاهی چند قدم عقب!

شما ادامه بدین.. ببینین چی شد.. ایراد رو پیدا کنین..

ان شاء الله ک خدا خیر خواسته .. شما اجرا میکنین..53258zu2qvp1d9v

در پناه خدا باشین..
یاعلی.53
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

بابا تو رو خدا چرا اینقدر موقعیت شوخی به آدم میدید،نمیگید ما مریضیم یه چیز میپرونیم باعث بر هم زدن جو قشنگ و رمانتیک تاپیک میشه


سها خانوم و آقا علیرضا
همیشه همین طوریه
کسایی رو پیش خودمون داریم هیچ وقت بهشون توجه نداریم
خیلی چیزا درست بغل گوشمون هست ولی قدرشون رو نمیدونیم
وقتی متوجه اهمیتشون میشیم که اونا رو از دست میدیم
دو سه هفته پیش کتابای ترمای اولم رو اتفاقی دیدم
ورق که میزدم نوشته هایی که لای صفحه های کتابا حدودا سه سال پیش نوشته بودم یا برام نوشته بودن رو دیدم
واقعا بغضم گرفته بود
خیلی از کسایی که ترم اول با هم بودیم هر کدوم رفتن شهر خودشون
یادگاریهاشون رو که دیدم اشکم جاری شد
شوخی هایی که تو کتابای همدیگه نوشته بودیم،درد دلایی که نوشته بودم،فحشایی که به همدیگه داده بودیم (4fvfcja)،سوتی های بچه ها رو که نوشته بودم و و و هزار تا چیز دیگه
الان که دارم فکر میکنم میبینم اون موقع قدرشون رو خوب ندونسته بودم
دلم برا تک تکشون تنگ شده
کاش یه بار دیگه ببینمشونTears
اینم درد دل ماست دیگه

هی
بگذریم

الان هم خیلی از بچه های کانون هستند که مطمئنم قدرشون رو خوب نمیدونیم
یه روز که کانون رو ترک میکنن
اونوقته که متوجه میشیم چقدر برا کانون تاثیر گذار و مهم بودن و تازه اونوقت جای خالیشون تو کانون احساس میشه
میخواهید اسم چند تا از اون کسایی که قدرشون رو نمیدونیم ببرم؟
خیلی ها هستن
خیلی زیادن
اصلا یکیشون خود من 4fvfcja
.
.
.
.
خدایی این جمله آخری رو فقطو فقط محض مزاح گفتم وگرنه من خاک کف پای بچه های کانون هم نیستم

  [تصویر:  final%204.png]
 
[تصویر:  05_blue.png]


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان