امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

شکست بچه ها خیلی ناراحتم کرده... :(


اى خداى من و سید من از تو درخواست مى‏كنم به مقام قدر (و آن قدرت ازلى) كه مقدرات عالم بدان كردى

و به مقام قضاى مبرم كه بر هر كه فرستادى غالب و قاهر شدى

كه مرا ببخشى و در گذرى در همین شب و همین ساعت هر جرمى و هر گناهى كه كرده‏ام

و هر كار زشتى پنهان داشته‏ام و هر عملى (مستور و عیان) آشكار یا پنهان به جهالت مرتكب شده‏ام
خوشا باران و وصف بی مثالش
من نشکستم......فقط دیگه از زندگی بریدم.

دیگه زندگی برام هیچ مفهمومی نداره.

برام تموم شده اس.

[تصویر:  px5agx13rxfq4051c2r.png]

خیلی وقت ها می خوام به خودم و بقیه نشون بدم که رابطه با جنس مخالف در حد معمولی و متعارف درسته و اشکالی نداره!

اما وقتی به خودم میام میبینم هر برخوردم، هر شوخی و خنده نا به جا با نامحرم، احساس گناه بهم میده. به خاطر همین می خوام نباشه این برخوردا...این شوخیا....این خنده ها.






[تصویر:  nasimhayat.png]
وقتي در آغوش زمين قرار گرفتي ، هدفي جز پرواز نخواهي داشت ، دير يا زود همه ي مان پرواز خواهيم كرد ، پروازي به ابديت ، پروازي به عمق عشق و پروازي به كرانه هاي حقيقت.

يا علي
شگفتا هر چه ترا به يادم بياورد، زيباست .

بوی نمور کوچه و کلمات ..
نگاه مورب کسی که از انتهای بن‌بست باز آمده است ..
و دستها، دامنه‌ها، روزنامه‌های عصر، پتوی کهنه‌ای بر هره‌ی ديوار ...
هرچه ترا به يادم بياورد، زيباست.


[تصویر:  0607.jpg]
(1391 آذر 2، 21:15)mojtaba pilot نوشته است: وقتي در آغوش زمين قرار گرفتي ، هدفي جز پرواز نخواهي داشت ، دير يا زود همه ي مان پرواز خواهيم كرد ، پروازي به ابديت ، پروازي به عمق عشق و پروازي به كرانه هاي حقيقت.

يا علي
یادش به خیر این شعار گروهمون بودTears
براي موفق شدن بايد اول باور کنيم که مي توانيم. :13:
[تصویر:  ko03_20557079926619101845.jpg]
چه دل شکستنی؟؟؟
بچه ها ما هدفمون چیه؟
ترک
ترک این عادتcheshmak
حالا شاید از اول اصلا عضو یه گروه دیگه میشدیم
میگه فرقی می کنه؟
مهم اینه که دست هم گروهی
دست رفیقمون رو بگیریمKhansariha (18)
و به هم کمک کنیم
نبینیم کسی غصه بخورهKhansariha (48)Khansariha (48)Khansariha (48)
.
"!Be The Crazy Happy One"
.
[تصویر:  openpage_smile01_j_1448249f.png]
آقا شاهین

آقا مجتبی

آقا محسن

میدونم ناراحت هستین

همگی ما پرواز رو دوست داشتیم و بهش هم عادت داشتیم

اما میدونید چیه؟

ما فکرمون به پاکی باشه..تمرکزمون رو پاکی باشه خیلی بهتره

و اینکه همه تغییرات تو همه مراحل زندگی ادم..حتی تو دنیای واقعی مون همراه با سختی خواهد بود

هیچ تغیییری اسون صورت نمیگیره

دلبستگی هایی بود..میدونم

خود منم مثل شما

اما به این فکر کنین که پاک بودن نباید شرطی باشه... باید تو هر شرایطی فقط برای ترک تلاش کنیم و خودمونو نجات بدیم

گروه وسیله بود

الانشم وسیله است...


بهتر نیست به زندگی واقعیی مون فکر کنیم؟؟ اینکه برای بهتر شدنش باید پاک بشیم...باید بخوایم که پاک بشیم.

باور کنین مدیریت هم جز پاک شدن ما جوونای درگیر...دنبال چیز دیگه ای نیست..

دیوار کشی نداریم..همش واسه اینه که راه ترک کردن ما از جاده خاکی به جاده آسفالته تبدیل بشه

باور کنین
یا عباس
سلااااااااااااااااااام
دلتنگیتون
ناراحتیتون
غمتون
همممشا میفهمم
اما وقتی هدف باور تواناییهاست
وقتی پاکیه
همه چیز وسیله میشه که به هدف برسیم
و خیلی وقتها وسیله ها عوض میشه
اما هدف که عوض نمیشه
باور کنید همه چیز خوب میشه
قراره بهم کمک کنیم
ارامشمونا حفظ کنیم
مقاومتمونا ببریم بالا
اماده رزم با پلیدیها باشیم
پس یا علی را بررای شروع دوباره بگید
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...

2uge4p4 Khansariha (69) 2uge4p4
پریشب خونه بودم، امشب دور از خونه.
مادرم برا شام آش درست کرده بود؛ توش برنج خورده و حبوبات بود با سبزی فراوان و پیاز داغ و ...
خیلی خوشمزه بود، جاتون خالی، کلی خوردم.
همون خاطره ی شیرین شب های سرد و غذای گرم بود اصلن.

همه ش دلم خواست بگویم: چه قدر خوشمزه شده، دستت درد نکنه!
ولی باز هم همان داستان همیشگی... حرف هایی که ناگفته ماند و در صدا نیامد...

می دانم،
روزی... روزی که خانه را ترک خواهم کرد،
همه ی این حرف های نگفته ام،
اشک خواهند شد، روان از چشمانم...
53

اینو گفتم تا به مصداق "-ادب از که آموختی؟ -از بی ادبان." چون من نباشید.
"دوست داشتن" هایتان را فریاد بزنید، بلند و رسا.
[تصویر:  tree.jpg]

خُنُک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش  ***  بِنَماند هیچ ش الا، هوس قمار دیگر


" مولوی "

53   53   53

این بار، بی تاریخ؛
خسته ام،
آن همه روزها که قرار بود شروع ی باشند ...

53 5353
[تصویر:  05_blue.png]
سلام

ای مرغان آرزوهایم شما را کشتند تا به من برسند.بدیها همواره شما را نشانه میروند تا تیر کینه شان به خون بر دلم بنشیند و اینک آن تیر ها به آهنگ کشتن من روانه گشته اند،چرا که شما در نزد من محبوب ترین اید،حتی همه ی آرزوهایم.از این روی هنوز که گل ناشده اید به پژمردگی ام ودر جوانیتان به نابودی ام فرمان داده اند.تیر ها در حالی به سویتان نشانه رفته اند که نرمتر از حریر و ظریفتر از خنده ای هستید که نگاهی سنگدل آن را تباه کرد.
دشمنانم باید که به گفته هایم گوش بسپرند:
کشتن کمترین جنایت شما در حق من است.شما چیزی را از من ستاندید که توان باز پس گرفتنش را ندارم.حتی اندکی از آن را.
من روزگاری آرزومند همای نیکبختی بودم. اما شما جغدی هراسناک و بد یمن رابر راهم روانه کردید ،که از شومی آن آرزوهایم مایه ی شکنج دل و جانم شده اند.
روزگاری سوگند خوردم که از دلواپسی روی بگردانم،اما شما همه چیز را به دملهای چرکین بدل کردید.دریغا،آن سوگند پاک و راستینم به کجا گریخته است؟
1276746pa51mbeg8j

فکر کنم این حرف دل منم باشه
موفق باشید
53
[تصویر:  05_blue.png]
سلام
اصلا دوس ندارم انرژی منفی بدم
اما حس بدی دارم این چند روزه
ث
آدمی که داره جون میده اما نمیمیره
کاشکی حداقل بیهوش میشدم
خدایا تو را عاشق دیدم و غریبانه عاشقت شدم...

تو را بخشنده پنداشتم و گناهکار شدم...

تو را وفادار دیدم و هر جا که رفتم بازگشتم...

تو را گرم دیدم و در سردترین لحظات به سراغت آمدم...

تو مرا چه دیدی که وفادار ماندی؟؟؟...
------------------------------
پیامبر اکرم( ص)فرمودند:
مَن رَدَّ عَن عِرضِ اَخیهِ المُسلِمِ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ اَلبَتَّةَ
هرکس آبروی مؤمنی را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب شود
دلم تنگ است ...

پرواز میخواهم

تا كجایش را نمیدانم؟

از زمین و آدمهایش دلگیرم ...Tears
[تصویر:  montada.rasoulallah.net-1315334274-U2520.gif]

«وَ اصْبِرْوا انَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ»

و صبر كنيد كه خدا با صابران است. (سوره انفاق، آيه 46).


[تصویر:  nasimhayat.png]
(1391 آذر 3، 23:35)یک مشت خاک نوشته است: سلام
اصلا دوس ندارم انرژی منفی بدم
اما حس بدی دارم این چند روزه
ث
آدمی که داره جون میده اما نمیمیره
کاشکی حداقل بیهوش میشدم

سلام عزیزم خیر باشه

چی شده؟ اگه دوست داری بگو؟

اگرم خواستی، بیام مسنجر با هم حرف بزنیم؟!
(1391 آذر 3، 23:44)رضای 2 نوشته است: شاید به تفریح و خنده نیازی داری؟
به اون که بله
اما هر جابرم همینم حالم عوض نمیشه
(1391 آذر 3، 23:45)سنا نوشته است:
(1391 آذر 3، 23:35)یک مشت خاک نوشته است: سلام
اصلا دوس ندارم انرژی منفی بدم
اما حس بدی دارم این چند روزه
ث
آدمی که داره جون میده اما نمیمیره
کاشکی حداقل بیهوش میشدم

سلام عزیزم خیر باشه

چی شده؟ اگه دوست داری بگو؟

اگرم خواستی، بیام مسنجر با هم حرف بزنیم؟!
چیزی نشده واقعا نمیتونم بگم چیزی شده همینه حالم که گفتم
خدایا تو را عاشق دیدم و غریبانه عاشقت شدم...

تو را بخشنده پنداشتم و گناهکار شدم...

تو را وفادار دیدم و هر جا که رفتم بازگشتم...

تو را گرم دیدم و در سردترین لحظات به سراغت آمدم...

تو مرا چه دیدی که وفادار ماندی؟؟؟...
------------------------------
پیامبر اکرم( ص)فرمودند:
مَن رَدَّ عَن عِرضِ اَخیهِ المُسلِمِ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ اَلبَتَّةَ
هرکس آبروی مؤمنی را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب شود
(1391 آذر 4، 2:39)رضای 2 نوشته است: اگه حالت عوض نمیشه شاید از درونت نمی خوای حالت عوض بشه؟ شاید برای اینکه بتونی بخندی باید اون لحظه به غمت فکر نکنی ، لحظه ایی که داری می خندی چیزی جز شادی اون لحظه توی درونت نیستش..

حق باشماست
من کلا تو درونم گم شدم
احساس میکنم وجود خارجی ندارم
مشکل همین جاست نمیونم از خودم بیانم بیرون
خدایا تو را عاشق دیدم و غریبانه عاشقت شدم...

تو را بخشنده پنداشتم و گناهکار شدم...

تو را وفادار دیدم و هر جا که رفتم بازگشتم...

تو را گرم دیدم و در سردترین لحظات به سراغت آمدم...

تو مرا چه دیدی که وفادار ماندی؟؟؟...
------------------------------
پیامبر اکرم( ص)فرمودند:
مَن رَدَّ عَن عِرضِ اَخیهِ المُسلِمِ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ اَلبَتَّةَ
هرکس آبروی مؤمنی را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب شود
(1391 آذر 4، 3:12)رضای 2 نوشته است: خودتو به یه فعالیت اجتماعی که خوشت میاد سرگرم کن .. حرف زدن درمورد موضوعات جالب که طرف مقابلت باهات حرف بزنه چون از توی هر موضوعی میشه یه چیز خنده دار ساخت.. تو رو به خودت میاره .. چون داری غم رو موشکافی میکنی..
فعالیت...!
نمیدونم اصلا مشکل من همین اجتماعه نمیخوام بگم که ادم هستم که ارزا جتمتع میترسه نه اتفاقا خیلی زود خودمو وفق میدم
داداش الکس شاید اینجا بهتر بتونم توضیح بدم براتون
احسای میکنم علرغم همه استعدادا ها یی که تو خودم احساس میکنم و توانایی هام
هیچ وقت نتونستم جالب باشم کلا میگم تو مه کارا؟!
واسه همین خوشم نمیاید الکی خودمو جایی بذور نگه دارم
یکی از فعالیت هایی هم که دوس دارم همین بودن تو جمعو صحبت کردنه
ولی وقتی میبینم باید خودمو بکشم تا بقیه یه پوز خند بزنن ترجیح میدم تو اون جمع نباشم
خدایا تو را عاشق دیدم و غریبانه عاشقت شدم...

تو را بخشنده پنداشتم و گناهکار شدم...

تو را وفادار دیدم و هر جا که رفتم بازگشتم...

تو را گرم دیدم و در سردترین لحظات به سراغت آمدم...

تو مرا چه دیدی که وفادار ماندی؟؟؟...
------------------------------
پیامبر اکرم( ص)فرمودند:
مَن رَدَّ عَن عِرضِ اَخیهِ المُسلِمِ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ اَلبَتَّةَ
هرکس آبروی مؤمنی را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب شود


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 5 مهمان