درد دل های شما

[محب الزهرا]

به خدا همش از استرس همین امتحانایه لعنتیه
واسه من حداقل اینجوریه
اگه بخوام بخونم امکان داره خ.... کنم
اگه بخوام برم یه جا شلوغ نمیتونم بخونم
خلاصه از همه طرف فشار رومه
تو این امتحانا خیلی تعداد شکستام زیاد شده نمیدونم چیکار کنم.

[یک مشت خاک]

سلام داداش خوشحال فشار؟ اگه بهت بگم امتحان میان ترم ندادم و الان تنها شرط قبولیم اینه که در حد18بگیرم چی میگی
داداشی من وقتی میرم کتابخونه خیلی خوب میتونم بخونم همین امروز که نرفتم هم شکستم هم تا الان درس نخوندم

[محب الزهرا]

من مجبورم بخونم امسال کنکور دارم
خیر سرمون میریم آزاد
ولی با این وضع پیام نورم قبول نمیشم چه برسه به آزاد.

[یک مشت خاک]

خوشحال جان مگه چقد درس میخونی که بت فشار میاد؟خو در حد توانت بخون داداشی!

---

من برم درس بخونم!فعلا!

[soheil70]

اومده بودم اینجا از درد دل هام بگم.

خواستم بنویسم دیدم دلی برام باقی نموده.

یه جنازه نه می دونه درد چیه، نه دل.

ولی ای کاش جنازه بودم. چون جنازه هم یه چیزایی می فهمه ولی من. . .

نبینم غمتو برادر.....

چته؟!....

میگذره بابا....مثل همیشه....

[گل سرخ]

زهرا جون بنا بر حکم غیر قابل تغییر دو قول بودن ما خواستم بگم مشکل تو برای منم پیش اومده بود..البته من قصدم حوزه نبود....کل تابستون درگیر این تصمیم بودم...

ولی خب...نظرمو بهت نگفتم...خودت باید کنار بیای با خودت. فقط خودت و خودت

[نمیدانم]

هست تو این فیسبوک، خودش کسایی رو که احتمال می ده بشناسی عکس شون رو می ذاره که اگه بخوای براشون درخواست دوستی بفرستی ...

یکی بود از بچه های دانشکده، می شناختم ش ولی نه در حد دوستی، پسر خوبی بود، شاید چند بار سلام ...
وارد پروفایلش شدم، خبر جدیدی نیست، پس show earlier posts

اسکرول ماوس رو می چرخونم و توی صفحه ش پایین می روم،
توالی ارسال ها به قرار زیر است:

رضا، همیشه در یادی؛ باورم نیست؛ روحت شاد و از این دست ...
کسی عکسی از یه اعلامیه ترحیم گذاشته،
رضا دیگر نیست.

کمی پایین تر، یعنی چند روز پیش تر،
عکس های یه دختر کوچولوی چند ماهه هست، دخترش بیتا

در ادامه،
عکس هایی، حرف هایی، خاطرات ش

بیشتر پایین تر، چند ماه پیش تر،
رضا جان تولدت مبارکـــــــــ ...

این است زندگیــــ

[Alireza 68]

ادامه پست قبلم

لطفا این پستو تا آخر بخونید و لینکهاشو دنبال کنید

درمورد حملات 4 جانبه شیطان بود

شیطان وقتی که از درگاه خدا رانده شد از خدا مهلت خواست تا روز قیامت که خدا گفت تو از مهلت یافتگانی تا روز معلوم (ظهور امام زمان(عجل) )

به عزت خدا قسم خورد که همه رو اغوا میکنم الا بندگان مخصوص تورو که من نمیتونم

گفت از 4 جهت بندگانتو مورد حمله قرار میدم از جلو و عقب سمت راست و سمت چپ

سمت جلو ایجاد غفلت از آخرت هست

امام باقر (ع)حمله ی شیطان را از سه جبهه ترسیم می کند. امام می فرماید :جبهه ی اول این است که شیطان نسبت به بهشت ،جهنم و حساب و کتاب ایجاد تردید می کند. در جبهه ی دوم،شیطان ایجاد طمع بیجا نسبت به عفو و رحمت الهی می کند. ما باید بدانیم که عفو و بخشش الهی روی حساب و کتاب است و نیاز به بازگشت و توبه دارد. در جبهه ی سوم شیطان، ایجاد فریفتگی نسبت به گناه می کند.

http://ch3.ir/samtekhoda/index.php?optio...Itemid=300

سمت پشت ایجاد غفلت در دنیا و ایجاد دلبستگی به دنیا و مال و ثروت

حمله از سمت راست ایجاد شبهه و شعبه در دین حقیقی و اعتقاداتمون و ایمانمون

و حمله از سمت راست که قویترین صلاح شیطانه ایجاد شهوت نامشروع و انسان رو به سمت شهوت گرایی سوق میده

فرشته ها ناراحت شدند و دلشون سوخت که خدا گفت من براشون دو راه باز گذاشتم از بالا و پایین راه نفوذ شیطان بسته هست

بالا راه نزول خیرات و مغفرت الهی و پایین خضوع در برابر خدا که که راه شیطان ازین دوتا بسته هست

دیروز داشتند حمله از سمت چپ رو بررسی میکردند یعنی شهوت

میگفت شیطان از خدا دربرابر 6000 هزار سال عبادتش ی سری امکاناتی از خدا درخواست کرد (در صورتی که با ی توبه و درخواست بخشش خدا میبخشیدتش بماند که چندین بار خدا راه توبه رو برای شیطان باز گذاشت اما مغرور بود و نپذیرفت شرایطشو)

هرچه خدا میگفت , شیطان میگفت بیشتر بده بیشتر بده تا اینکه رسیده به امکان و دسترسی ایجاد شهوت و کشش بین دو جنس مخالف که شیطان گفت حسبی حسبی یعنی بسه بسه

ببین که چقدر این سلاحش قوی هست

که حتی پیامبران هم گفتن این راه ممکن ترین راه برای گمراهی ما هست چه برسه به ماها

در مورد داستانیه در مورد ی شخص عبادت یهودی گفتند که داستانش تو لینک زیر هست

http://www.eteghadat.com/forum/topic-t3019.html

که شیطان از مخلوطی از دو راه عبادت و شهوت میخواست اونو فریب بده که اون خانوم فاسد که ی ذره انصاف داشت این بنده خدارو

منع کرد و گفت دسیسه شیطان بوده ترک گناه از توبه ان آسان تر است (علیرضا68 و سعید77 جان مراقب خودتون باشید)

که اون زن فاسد که ی عمر گناه کرد اما ی عمل خالصانه برای خدا فرستاد و بنده خوبشو از گناه نجات داد و بهشتی شد (در مورد این که یک عمل خالصانه بهشتی میکنه روایت ها هست و جای حرف بسیار)

و درمورد داستان زکریای نبی که سلام خدا بر او باد ( چقدر شهادت ایشان شبیه سالار شهیدان بود )و پادشاه زمان این پیامبر گرامی که عاشق برادر زاده خودش شده بود و بر اثر شهوت حرام خدا رو حلال کردن و گفتن ازدواج برادر زاده و عمو حلاله که زکریای نبی به مخالفت پرداخت و در آخر برادرزاده پادشاه سر این پیامبر رو به عنوان شرط ازدواج گذاشت

و اما بعدش اشاره کرد به حمله متقابل ما دربرابر حملات شیطان

که راهکار این حمله از سمت چپ و یا همون شهوت رو دوست خوبمون خوشحال عزیز بهش اشاره دقیق کرد

سوره نور آیه 30 تا 33

http://www.parsquran.com/data/show.php?s...far&tran=2

حتما لینک بالا رو بخونید ی خواهشه جواب سوالای خیلی از ماها هست و قابل توجه کسایی که گفتند تو قران به حجاب اشاره نشده حجاب کامل رو هم تو 31 توضیح داده

و در آخر اشاره کرد که باید راه های ورود و خرج رو کنترل کنیم برای مقابله با حمله از سمت چپ

سوره نحل و مثالی زد در مورد سیستم زنبور

وگفت زنبوری هست به نام زنبور نگهبان که دم در کندو هست و مانع از نفوذ و ورود زنبور های هست که شهد بدی اوردن و یا روی گل های نامرغوب نشستن و شهد گرفتن و اگه قصد اومدن بکنند زنبور های نگهبان با بیرحمی تمام با یک نیش اونارو میکشن

گفت ما هم باید اینجوری باشیم در مقابل ورودی ها و خروجی هامون ورودی چیزی که میبینیم میشنویمو میخوریم و افکاری که به ذهنمون میان و خروجی چیزی که به زبان میاوریم

باید بشدت مراقبه کنیم

یا علی

[Alireza 68]

خدایا
بنده هات می گن تلاش کن می شه

اره؟

سلام نوه خانوم

فرق هست بین کسی که از رو غفلت گناهی رو انجام میده با کسی که از رو عداوت و دشمنی و کینه کاری رو انجام میده

مثل این مبارزه و جنگ با نفسمون مثل جهاد هست تو میدان جنگ

که البته این جهاد جهاد اکبره

کسی که تو میدان جنگ با دشمن برنده میشه مانند کسی هست که تو وسوسه ها مقاومه و ترک میکنه

اما کسی که تو میدان جنگ با دشمن کشته میشه بهش میگن شهید و مانند همین هست که ما هستیم

لغزش داریم اما تسلیم نمیشیم و دوباره تلاش میکنیم

از رحمت خدا ناامید نباشید

امام صادق (ع) فرمودن که اگه کسی یک کار خیر خالصانه بفرسته برای خدا و مورد قبول درگاه قرار بگیره کارش مانعی برای ورودش به بهشت نیست

میگن هنگام معراج حضرت محمد (ص) وقتی به بهشت رفتن دیدن یک خانوم بدکاره ای اونجا هست دلیلشو پرسیدن

گفتن که ی روز توی بیابونی داشت راه میرفت و دید که سگی کنار چاهی دراز کش شده و از شدت گرما رو به مرگه هرچی این ور اونور گشت تا سطلی چیزی پیدا کنه پیدا نکرد

لباسهای خودشو پاره کرد و به هم بست و انداخت داخل چاه و در اورد و اونارو فشرد و اب رو به دهن اون سگ رسوند و از مرگ نجاتش داد همون یک کارش مورد قبول خدا شد

یا تو پست قبل گفتم مثال مشابهی رو

شما تلاشتونو بکنید و به رحمت خدا امیدوار باشید نابرده رنج گنج میسر نمیشود

زنبوری هست به نام زنبور نگهبان که دم در کندو هست و مانع از نفوذ و ورود زنبور های هست که شهد بدی اوردن و یا روی گل های نامرغوب نشستن و شهد گرفتن و اگه قصد اومدن بکنند زنبور های نگهبان با بیرحمی تمام با یک نیش اونارو میکشن

گفت ما هم باید اینجوری باشیم در مقابل ورودی ها و خروجی هامون ورودی چیزی که میبینیم میشنویمو میخوریم و افکاری که به ذهنمون میان و خروجی چیزی که به زبان میاوریم

باید بشدت مراقبه کنیم

خود خدا هم میگه میشه به تواناییهاتون باور داشته باشید خودتونو کم نشمرید میشه

هرکس عفت پیشه کنه خدا از لطف خودش راهی جلو پاش میذاره که خدا صابرین رو دوست داره


یا علی

---

میلاد جان

حرف سعید حرف زدن عادی با جنس مخالف نبود اگه پست هاشو یک بار دیگه بخونید

ایشون گفتن ارضای عاطفی و منظورشون دوست دختر بازی و ازین حرفاس

و رفیق خوبم خودت هم ازین احادیث استفاده کن و بهشون عمل کن این احادیث برای بقیه نیستن برای من و تو هم هستن

و حد خودارضایی من جایی ندیدم که مرگ باشه دوست خوبم

روایته تو دوران حضرت علی (ع) شخصی بود بسیار خود ارضایی میکرد

ایشون اون شخص رو گرفتن اونقدر به روی دستشون زدن که سرخ شد و بعد از روی بیت المال براشون همسر گرفتن حضرت علی معنیه عدالته پس اگه حدش مرگ بود اون جوون روباید میکشتن

خودارضایی گناه کبیره اس درست میگی ما مسلمونسم چرا داریم انجام میدیم

میگن خدا گناه از رو غفلت رو شاید ببخشه اما گناه از رو عداوت و دشمنی رو سخت میبخشه

و همین که من الان دارم با خانوم میتوانم پست میزنم و سخن میگم میشه مثل همون مراده و سخن که حضرت فاطمه با ایشان داشتند و بماند که اون دو نفر که اسم بردی از اصحاب پیامبر بودن و مقربین

و اگه بازم بخونید نوشتم شهوت نامشروع

[آسمون آبی]

هر كس از مسلمانان براى ميّتى عمل صالح و نيكويى انجام دهد پاداش او دو چندان شود و خداوند متعال آن مرده را از آن عمل خير و ثوابش بهره‏ مند گرداند.(امام صادق)

شب جمعست و اموات چشم به راه، با قرائت قرآنی
یا صلواتی روحشون رو شاد کنیم

[nazi1991]

دلم گرفته..
خیلی...
نمیدونم چرا..
هرچی فک میکنم...که چرا به جایی نمیرسم
هرچی به خودم امید میدم نمیشه...
دلم یه هوای تازه واسه نفس کشیدن میخواد...
یه هوای بارونی رو یه کوه...
داد بزنم بگم خدایاااا دلم گرفته...خسته م...خیلی...خودت هوامو داشته باش...

[آسمون آبی]

برای درمان وسوسه یه تسبیح بود دور مچم میپیچیدم و هر وقت فکر داغونی میخواست بیاد

33 تا صلوات میفرستادم، سریع آروم بودم تا 3روز پیش گم شد.

ینی زندگیم زیر و رو شد، هم اتاقیم میگفت چته؟ 15 بند انگشت داشتم

اما فایده نداشت، امشب گفت میرم واست یه تسبیح میگیرم

رفت و اومد گفت اینم تسبیح گفتم چند؟

گفت هیچ جا پیدا نمی شد رفتم توی یه بازاری

دیدم یه پیرمردی نشسته بهش گفتم آقا اینجا ها تسبیح فروشی

کجا هستش؟

گفت واسه چی میخوای؟ گفته بود واسه ذکر و دعا، گفته بود راستش بگو، گفته بود

بخدا راست گفتم.. گفت بیا این تسبیح من، فقط جوون واسه منم دعا کن دلت پاک

هم از خودم خجالت کشیدم هم خوشحال بودم هنوز

خوبی گوشه کنار شهر پابرجاست..

یاعلی

[gol72]

حرف دلم رو زدی نازی جان.

---

و چه زود دیر میشود...............

[آسمون آبی]

اومدم بنویسم اما دیدم نفسی برای ننوشتن نیست

این پنج شنبه و جمعه هم تا میاد تموم شه نفس من بند میاد

هر هفته همین وضع، نبود دوستان و آشنایی که یه روزی بهشون میگفتیم

زنده و الان شدن اموات، خیلی سعی کردم این هفته خودم کنترل کنم

چیزی نگم اما غم نبود کسایی که محبتشون مثه

حون شریان داره توی رگ رگ بدنم هر آخر هفته خونم به جوش میاره

خونه نیستم اما ناراحتم که الان شاید بالای بام خونمون باشن و اومدن من رو ببینن و من نیستم

ناراحتم که به تکه نانی که میندازیم جلو سگ هامون شاید محتاج باشن.. یاالله

" اللهم اغفر اللمومنین و المومنات، المسلمین والمسلمات، الاحیا منهم و الموات"

دانلود کنید

[یک مشت خاک]

من ی کوچولو بگم اقا حسین ؟


این بحثا تالار داره
برن اونجا بهتره اینجا درد دله

چقد به حرفت گوش کردن می توانم جان