درد دل های شما

meysam

سلام
خوب من محمد هستم و میخوام دردودل کنم

شایید زیاد جالب نباشه ولی من میخوام بگم.که از اولین باری که شروع کردم و تا الان چه بالهای که سرم نیومد.خوب مثل همتون منم یادم نمیاد که کی این کارو کردم ولی خوب یادم میاد که هنوز مدرسه نرفته بودم شروع شد6یا7سالگی البته اون موقع نمیدونستم این کارا یعنی چی فقط بهم حس خوبی میداد منم هی باخودم ور میرفتم.چند سال که گذشت پیش خودم فکر میکردم این کار چی که من همیشه میکنم.واقعا دیونه شده بودم و فکر میکردم که با بقیه فرق دارم حدودا9سالم بود.که فکرایی خیلی عجیبی تو ذهنم میومد که من یه بچه خاصم من با بقیه فرق دارم. من یه کاری میکنم که قضیه اش رو کسی نمیدونه خالاصه دیونه شده بودم وپیش خودم فکر میکردم.من دیگه کیم

این مال سالهای8سالگیم یا9 سالگیم شروع شده بود که من چی کار میکنم خلاصه سرتون درد نیارم.و خوب یادم میاد که اون موقع دستگاهیcdوdvd نبود دی وی دی که اصلا نبود سی دی شاید بود ولی خیلی آدمهای کمی داشتن واون موقه دسنگاهای ویدیو بود خلاصه سرتون درد نیارم

خوب یادم میاد که برادر از خودم بزرگتر که اون روز چند ات فیلم آورده بود که ترسناک بود ولی یکیش یه چیز دیگه بود که اونو نگاه نکرد و برد فیلمهارو که بالایی یخچال توی سطل میزاشت من هم اونروز خیلی کنجکاو شده بودم که این چه فیلمیه بزن بزنه یا ترسناک من اون موقع 9 سالم بود خوره فیلم بودم وخیلی خوشم میومد خلاصه وقتی که دادشم خونه نبود وسرکار بود خونه کسی نبود واهالی خونه نبودن رفت سراغ فیلما و اون فیلمی که ندیده بودم رو ورداشتم نگاه کنم.و ببینم چه فیلم بزن بزنیه ... خلاصه فیلم گذاشتیم چشتون روز بد نبیینه اولش یه دو تا زن بودن که که داشتن میرفتن طرف یه اسب گفتم این دیگه چیه مسند حیواناته بعد دیدم که اونیکی زنه رفت یه اسب اورد بعد دیدم این سب میپره رواون اسب و خلاصه بقیع اش رو هم که خودتون میدونید بعد زنا باهم رو میرفتن که اون موقع یادمه که تمام اعضلات بدنم بی حرکت مونده بودن و چشام از تلوزیون تکون نمیخورد و مثل دیونه ها وندید یدیدا داشتم تلوزیونو میخوردم حالا بیین خودمون باشه که اولین .... که تو عمرش دیدیده حیوانی بوده اون در 9 سالگی بعد از اونم .... از مرد بود که اون موقع فهمیدم که این من .... مثل یه میخ بود و تکون نمیخورد.تازه دو هزاریم اقتاد که من تنها نیستم حالا .... از اینا ندارن.من تنها کسی نیستم که این کارو میکنم.از اون موقع بود که اون فیلمی رو که دیده بودم برای ماها تو ذهن خودم مجسم میکردم و با خودم ورمیرفتم و بدبختی ما شروع شده بود.که در سن 10 سالگی به بالا دیگه جنس مخالف میدیم یا برنامه کودک که مجریشم زن بودو نگاه میکردم مثل دونه ها میشدم و با خودم ور میرفتم.البته اون موقع آب یا منی از من خارج نمیشد فکر کنم اولین بار توی بالا پشتبون بود که با خودم ور میرفتم که دیدم که شلوارم خیس شده تعجب کردم که من که خراب کاری نکرده ام پس از کجا اومده و بله بعد از ون قضایا دیگه خود ارضایی ما شروع شده بود که قضایایی خیلی درازی داره که حتی خودمم فکر میکنم خنده ام میگره که کی در یک روز میتونه7بار اینکارو کنه که رکورد من بود 53258zu2qvp1d9v

که واقعا جایی شرمندگی داره که روزی به4 بار بیشتر یا 1 بار در روز میشد که میبینم که چه کارایی کردم که در دوره ای راهنمایی کمر من قوز کرده بود یا کمرم کج بود یا کج راه میرفتم و مثل یه اسکلت بودم کههر دختری رو که میدیدم که .... یادم میموند و این کارو میکردم و متاسفانه کسی نبود که به من بگه این کار اشتباه است وباعث ضرر زیاد بهت میشه که من 15سالم بود به ورزش بوکس و بدنسازی علاقه داشتم و به این ورزشها میرفتم و در حین این ورزشهای سنگین که البته فوتبال رو هم جا نذاریم که روزی سه ساعت بازی میکردیم اونم تو گرما و سرما صبحونه که نمیخوردم ناهارم به زور شامم هیچی با اون انرزی هم که به بدنم میرسید و خد ارضایی که روزانه باور کنید 4بار میشد یا شایدم بیشتر که صبح بلندشدنی این کارو میکردم.و با اون حال روزم که خیلی وخیم بود کمر خم شده و وزن پایینم به خودم میگم بابا تو دیگه کی هستی یادمه یه بار پشت سرهم یه این کارو سه بار انجام دادم که دفعه چهارم دیگه بجایی اینکه قطره منی بیاد بیرون دیدم که لکه های خونی رنگی آغشته به منی میاد بیرون که خلاصه سرتون درد آوردم که الان که من 18 سالمه واین کارو از سال دوم دبیرستان پایین اوردم.وزنم به75 کیلو وهجم عضلانی بدنم رسده که حالا فکر میکنم اگه اون موقع کسی بود که به من میگفت که این کار چفدر ضرر داره. خوب من توی این چند ماهه خیلی تحریک شده و به این کار دستت زدم. که نمیدنم چرا برای همین توی نت چرخ میزدم که با این سایت روبرو شدم که گفتم یه پستی رو هم من بزارم البته این خاطرات همیشگی من نبود قضیه من نسبت به دخترای همسایه و دختر خاله خودم که منو بشدت تحریک میکردن که قضیه های من با بالش با با هر چی که فکر کنید که اگه بگم آبروم میره ولی تا اینجا هم بسه دوستان نمیدنم که این چند ماهه بازم وضعیتم وخیم شده من 18 سالمه آیا این مال موج جوانی که منو باز تحریک به این کار میکنه؟واز حالت خنی در آورده و منو به جنس مخالف تحریک شدید میکنه از دوستان اگه کسی راهکاری رو داره منو بی نسیب نذاره تازه هیکلم رو فرم اومده ولی این چند ماهه منو از ورزش و از خیلی چیزا آرامش ناک اوتم کرده

--------------------------------------------
خوش آمدی دوست عزیز
لطفا از کلمات مناسب تری استفاده کنید
با تشکر ﭘوریا

**باران..** · 1388 بهمن 6، 8:48

سلام به همههههههههههههههههههههههههههههههههههه
خبوبین؟
اینجان پترس کبیر(اعطای از طرف بچه های کانون)ورود شما دوستان عزیز و جدید رو خیر مقدم میگم

و یه یچزی رو توضیح بدم که این تاپیک مثل سمساری میمونه و هر چی بخوای توش پیدا میشه

بحث های اصلی در تاپیک های دیگه هست

خدمت آن جنگجوی جدید و البته کمی شاکی بگویم که..
بسیار خشنود میشیم اگه شما گذشته رو فراموش کنید و به حال بچسبید...

ببین برادر من درسته اگه گذشته کسی بود که به شما میگفت خیلی بهتر بود ولی بهتره در حل زندگی کنی
الآن ما هستیم و داریم میگیم که چقدر معایب داره
الآن دیگه آگاهی
پس باید تلاش کنی
شهوت و میشه با نزدیک شدن به خدا کنترل کرد و ازش در جای خودش استفاده کرد
شما باید به آینده امیدوار باشی
و به این که خدای هست که هواتو داره اونم به شدت cheshmak

برادر مهدی_69:خوشحال میشیم اگه امضاتون کمی با مسما(درست نوشتم) تر بشه؟!
یکی این غلط دیکته ایای من و بگیره 4fvfcja

خوب...
قدیمیا خوبنن؟؟؟؟؟؟؟؟ننننننننن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من الان مهمون دارم ..خونه عین پیست اسب دوانیه و من هم دل از کانون نمیکنم

بزارین یه شعر بگم در وصف خودم

راستی قبلش
من میدونم ایده با کی قهر کرده
ایدهههههههههههههههههه گوش بده یه راه حل دارم اساسی
کمی منت کشی و ناز کشی به شدت جوابگوی شماست خواستی بگو تو پیام خصوصی بیشتر توضیح بدم راه کارم تضمین شدس برادر varzesh

راستی ممنون بابت تمام آف های لاولیانه ی همه ی شما عزیزان..بابا شرمنده میکنید Khansariha (48)

هیچکی تو دنیا به اندازه ی من دوستای خوب و بامرام و لوتی نداره
مرامتون و عشقه//

دنیا دیگه مثل باران نداره
نداره نمیتونه بیاره
دلا همه بی قراره عشقن
اما عشقه که واسه باران بی قراره

1388 بهمن 6، 10:06

چه باحال!
کلی خندیدم!
یه رکورد جدید زدم تو کانون دلتون بسوزه! [تصویر: 19.gif]

ممنون از این همه ابراز لطف و علاقه! [تصویر: 4.gif]

فقط یه چیزی!
تنها خانوم گفت این نام کاربری حمید بلا رو با مهدی69 ادغام میکنم نکنه ادغام کنه اعتبار مهدی69 بپره! [تصویر: 24.gif]

باران خانوم...برف خانوم...تگرگ خانوم...بی نام خانوم..دیگه [تصویر: 39.gif]

چیزی یادم نمیاد بگم [تصویر: 4.gif]

چشم امضامو عوض میکنم [تصویر: 104.gif]

**TIRED** · 1388 بهمن 6، 11:12

با عرض سلام و خیر مقدم خدمت پتروس کبیر!
مدتیه از دهقان فداکار خبری ندارم!
خدمت 2 تا تازه وارد عزیز هم خیر مقدم عرض میکنم و تبریک میگم ورودشونو به کانون!
بیاین دور هم ترک میکنیم دیگه! 4fvfcja

حالا منم به پتروس حسودیم شد یکم قربون صدقه ی خودم برم! 53258zu2qvp1d9v

پر پر یه دونه ای!پر پر نمونه ای! پر پر دردونه ای!

**jiju12** · 1388 بهمن 6، 15:08

سلام وای اینجا چه تغییراتی رخ داده من نبودم

**شاهد** · 1388 بهمن 6، 16:36

ورود مهدی 69 رو با اکانت خودش تبریک می گم!!!!!!!!!!

~~رز زرد~~

سلام بچه ها

مي گم من نام كاربريه مهدي_69 رو درست كردم و بهش پيام خصوصي زدم / انشاالله هر چه زودتر مي ياد و
مي بينه و با نام كاربريه خودش مي ياد / خوشحال ميشه 317

anti_j عزيز اون من بودم داشتم نام كاربريه مهدي_69 رو تست مي كردم !! 4fvfcja

بچه ها ديگه كسي نام كاربريش مشكل داره ؟؟؟؟؟ با پيام خصوصي يا همين جا بگه تا براش درستش كنم ! Smiley-face-cool-2

من هميشه در خدمت شما و كانونم !! Khansariha (8)

**Plan**

مرسی داداش رز که اینقدر برایه کانون زحمت میکشی Khansariha (48)

از بقیه بچه ها هم به شدت ممنون

**TIRED** · 1388 بهمن 6، 18:51

نقل قول: من هميشه در خدمت شما و كانونم !!

به تو چه لقبی اعطا کنم؟ 4fvfcja

پسر شجاع!

**احسان**

تازه واردای عزیز خیلی خوش اومدین،
تا اونجا که یادمه اعتبارها زیاد میشد نه اینکه کم بشه،
آقا مهدی راستشو بگو چیکار میکنی اعتبارت کم میشه؟ هان؟
--------------------------------------
وقتی چشمم افتاد بهش کلی خندیدم