درد دل های شما

[darling]

ممنونم از همه اونایی که راهنماییم کردن
جیسون تنها خ.ا چیزی نیست که بخاطرش زندگیتو تلخ کنی....خ.ا چیزی نیست که عامل مشکلاتت بکنی ....
درسته با خ.ا خیلی از مشکلات بوجود میاد ولی وقتی میتونی ترکش کنیم پس چرا حسرت بخوریم؟!؟
داداش من نمیخوام ناامیدت کنما ولی کسایی مثه ما ک نصفه عمرمونو خ.ا کردیم حالا فکر کردی با این اعمال داغونمون بمیریم چی میشه ؟!؟
بیخیال مرگ....
شما اینجایی واسه اینکه ترک کنی نه اینکه ناامید باشی
این یه فرصت دوبارست خدا به هرکسی فرصت نمیده ها از دستش ندید
--------------------
پوری خان شماهم همینطور. 2باره توبه کنید و پاک بمونید
خدا انقد بخشندست ک میبخشدتون(اگه واقعا پاکیو بخواین)
واسه پاک بودن فقط کافیه به اندازه این گناه و اندازه پاداش ترکش فکر کنی
--------------------
وقتی یسری چیزا رو میبینم میگم پس چرا امام زمان ظهور نمیکنه ؟!؟ الان دیگه وقتشه
همه اون اتفاقایی ک گفتن آخرزمان میفته و امام زمان هم ظهور میکنه و دارم میبینم ولی....
هرکسی تو زندگیش داره با یه گناه دستوپنجه نرم میکنه
بخاطر اون گناه توبه کردم ولی دیروز 2باره رفتم سراغش بخدا خیلی اتفاقی شد...
بخاطر اینکه ارادمو تو این راه قوی کنم تصمیم گرفتم این گناهو کمتر انجام بدم
بخودم گفتم ماهی یه بار ....
یعنی 11فروردین
امیدوارم 11فروردین خدا کمک کنه نتونم انجامش بدم
عقب بندازمش
خداجون بابت همه چی شکرت

[سها]

سلام

و اما سخنی چند با دوستان کانونی:
.
.
.
دوستدار شما


abolfazl.tgh

سلام
اگه بگم هيچ كس ب اندازه من از اين تصميم خوش حال نشد اغراق نكردم..

آقاي ابوالفضل،
خدا رو شكر ك توجه شما ب چيزي ك دارين و كم كم داشت از دست ميرفت جلب شد ..
خدا رو شكر ك ميخواين قدر دان باشين..


فقط يادتون نره ك دوستاتون دلشون براتون تنگ ميشه و دعاگو هستن...
و
حواستون باشه ك خداي نكرده يهو چيز ديگه جايگزين اين كانون نشه...
و
اعمال عباديتون رو مستمر و منظم و دقيق و با جديت پيگير باشين ك هيچ وقت بي نياز نميشين ازشون..
(يهو فكر نكنين تمام شده و غافل بشين و كوتاه بياين و عهد شكني عادت بشه! )

در پناه خدا..
ياعلي.

[darling]

یه بنده خدایی میگفت سلامتی مثه یه تاجی میمونه رو سر که فقط اونایی که مریض میبیننش
راست میگفت دارم این تاجو میبینم
بچه ها واسم دعا کنید
خدا صبر بده به بیمارای سرطانی
اوایل تب و لرز و دل درد داشتم الانم حس خفگی ولم نمیکنه
بخدا از دیشب هیچی میلم نرفته
مامان بابام میگن تو با چی زنده ای ؟!
التماس دعا

[یک مشت خاک]

و اما سخنی چند با دوستان کانونی:




abolfazl.tgh

ميفهمم!حق با توست!داداش ابوالفضل!روش عالي داري واسه كانون اومدن!دعا ميكنم هميشه موفق باشي!

---

دلمممممممممممم خل شده ها هي را به را ميگيره!كاشكي حايي بود كه برم !

[گل سرخ]

سلام. من تازه واردم و این هم اولین پستمه

رو سیاه اومدم
کمکم کنید رو سفید برم
امروز جمعه 13 اسفند 89 اولین روز ترک

2 سال گذشت...2 سال!!!

چقدر اتفاقات تو این 2 سال افتاد... اسفند 89 با همه اسفندهای دیگه خیلی فرق داشت ..خیلی

اینم شعر فریدون مشیری ، تقدیم به خودم :

بي تو مهتاب شبي باز از آن كوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خيره به دنبال تو گشتم
شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم،
شدم آن عاشق ديوانه كه بودم


در نهانخانه ي جانم گل ياد تو درخشيد
باغ صد خاطره خنديد
عطر صد خاطره پيچيد


يادم آمد كه شبي با هم از آن كوچه گذشتيم
پرگشوديم و در آن خلوت دلخواسته گشتيم
ساعتي بر لب آن جوي نشستيم
تو همه راز جهان ريخته در چشم سياهت
من همه محو تماشاي نگاهت


آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ريخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ


يادم آيد : تو به من گفتي :
از اين عشق حذر كن!
لحظه اي چند بر اين آب نظر كن
آب ، آئينه عشق گذران است
تو كه امروز نگاهت به نگاهي نگران است
باش فردا ،‌ كه دلت با دگران است!
تا فراموش كني، چندي از اين شهر سفر كن!


با تو گفتم :‌
"حذر از عشق؟
ندانم!
سفر از پيش تو؟‌
هرگز نتوانم!
روز اول كه دل من به تمناي تو پر زد
چون كبوتر لب بام تو نشستم،
تو به من سنگ زدي من نه رميدم، نه گسستم"
باز گفتم كه: " تو صيادي و من آهوي دشتم
تا به دام تو درافتم، همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پيش تو هرگز نتوانم، نتوانم...!



اشكي ازشاخه فرو ريخت
مرغ شب ناله ي تلخي زد و بگريخت!
اشك در چشم تو لرزيد
ماه بر عشق تو خنديد،
يادم آيد كه از تو جوابي نشنيدم
پاي در دامن اندوه كشيدم
نگسستم ، نرميدم


رفت در ظلمت غم، آن شب و شب هاي دگر هم
نه گرفتي دگر از عاشق آزرده  خبر هم
نه كني ديگر از آن كوچه گذر هم!
بي تو اما به چه حالي من از آن كوچه گذشتم!

[یک مشت خاک]

سلام خدایا طبقم معمول من تو خرابکاریای خودم گیر کردم تو نجاتم بده بگو راه درست چیه!

[ساحل]

سلام

وقتی به وبلاگم سر میزنم
بازدیدکنندگان رو می بینم

یکی با
خدایا دلم گرفته
خدایا با من حرف بزن

غربت تنهایی

تنهایی
....

وارد وبلاگم شدند

دوست دارم بدونم کیه اند
تو دلشون چی میگذره
تو چه حالی هستند

دوست دارم منم باهاشون همراه بشم
باهاشون حرف بزنم

اما نمیشه
از شادی دیگران به وجد میام
و
از دل گرفته شون دلم به تنگ میاد

هی....

اما ای کاش
اونقدر ک دلم همراه میشه و دل نگران یا خوشحال دیگران
می تونست یکبار راحت ب یک نفر بزنه و راحت بشه

به اوس کریم مهربون میگم
غیر اون کسی رو ندارم

ولی بعضی موقعها برای شنیدن جوابش نیلز به صبر داره ک انگار من ندارم

هی خدا...
ای دل و احساس چیه به ما آدما دادی
چقدر سخت ب تعامل اوردنش با عقل

ای خدا
چقدر سخته همراه کردنش با ایمان

بازم خودت
فقط تو
تو میتونی فقط و فقط کمکم کنی

فقط تو
توکلم به توست
کمکم  کن

[سها]

سلام

عشق اگه اصيل باشه اگه عميق باشه.. اگه حقيقي باشه.. اشتباه نميره.. اشتباه نميكنه..

وقتي عاشق كانون شدم هيچ سايت و هيچ فضايي حتي وبلاگم منو درگير خودش نكرد..

ي نتيجه اي گرفتم..عميق و جدي..

نتيجه گرفتم شايد كسايي ك كانون براشون جذبه اش رو از دست ميده عاشق نيستن..
يا دارن بهش خيانت ميكنن..

اساسا شايد خلاف جهت جريان شناور توي كانون ك بري خود ب خود دل زده ميشي و دور..
شايد موندگاري توي كانون.. توي مسيري ك دنبال ميكنه.. توي هدفش ب خاطر هم جهتي اعمال خودمون با كانون باشه..

يعني اگه ديديم داريم كم ميل ميشيم ب كانون بايد مطمئن باشيم ك ي  جايي خلاف جهتش رفتيم..!

حالا
اينم هست.. اگه خيلي هم توي كانون باشيم و حاشيه ها برامون جاي اصل رو بگيرن.. از هدف دور ميشيم..

مثه ماهي ك آبو نميبينه!


بحث فلسفيه ...كاملا حدي!
ببخشين اگه گنگه!

ياعلي.

[sanam]

گاهی وقتا نمی فهمم کار درست چیه

مث الانم

خدایا توبه می کنم
بازگشتم
به سوی تو

[mohsen22]

گاهی وقتا نمی فهمم کار درست چیه

مث الانم

خدایا توبه می کنم
بازگشتم
به سوی تو

صنم خانم خیلی به کانون خوش اومدین
اینکه برمیگردی به سوی دوست نکته داره که داداش محسنت میگه الان واست

اولا :در ره منزل لیلی که خطر هاست در آن شرط اول قدم آن است که مجنون باشی

آبجی گلم دوما:همین که برگشتی  و میخوای با گناه مبارزه کنی اینم کلی نکته داره که یکیشو میگم > خدای بزرگ خیلی کریمه و صبور که بنده هاشو میبخشه و به سوی خودش فرا میخونه این وسط کانون و بچه ها یه وسیله هستن پس تو هم لبیک گفتی و داری میری به سوی خودش

سوما: آبجی جان هشدار میدم که چشم و ذهنتو پاک نگه دار چون سرچشمه ی همه ی بدبختیا این دوتاست اگه ازشون بد استفاده کنی
ینی میتونی با قران و ذکر مداوم چشم و ذهنتو از بدی ها دور کنی

چهارما:آبجی ها که هستن و ما داداشا هم در خدمتیم اگه نیاز به امید بیشتر داشتین همه ی بچه های کانون با شما هستن

[jeyson tanha]

نمیدونم چرا وقتی که دارم تو خیابون راه میرم فکر میکنم مردم دارن بد نگام میکنن یا بعضی ها مسخرم میکنن نمیدونم  واقعا اینطوریه یا فقط تصوره ولی خیلی ازارم میده خیلی وقته واسه گردش بیرون نرفتم

[mohsen22]

داداش جیسون قبل از اینکه مردم تو رو قبول داشته باشن باید خودت خودتو قبول داشته باشی

اعتماد به نفس وقتی که با نماز و اینا  تقویت میشه واسه همینه اونوقت اگه واقعا کسی هم

منظوری داشته باشه تو خودت میفهمی  چشه و چرا یا ازش میپرسی

ما هم بعضی وقتا اینجوری بودیم ولی  با بیشتر قرار گرفتن تو جمع درست میشه همچنین با نماز و ذکر و...

[سنــا]

نمیدونم چرا وقتی که دارم تو خیابون راه میرم فکر میکنم مردم دارن بد نگام میکنن یا بعضی ها مسخرم میکنن نمیدونم  واقعا اینطوریه یا فقط تصوره ولی خیلی ازارم میده خیلی وقته واسه گردش بیرون نرفتم

سلام

اینا همش توهمه!
وقتی میرین بیرون سرتون رو بگیرین بالا ، همچین با اقتدار و اعتماد به نفس راه برین.
یه لبخند ملیح هم همچین

اصلا هم به این فک نکنین مردم چی فک میکنن درباره ی شما. چون همه ی این افکار توهمه ! منم تجربش کردم

موفق باشین

[Alireza 68]

نمیدونم چرا وقتی که دارم تو خیابون راه میرم فکر میکنم مردم دارن بد نگام میکنن یا بعضی ها مسخرم میکنن نمیدونم  واقعا اینطوریه یا فقط تصوره ولی خیلی ازارم میده خیلی وقته واسه گردش بیرون نرفتم

اینا همش ی تلقینه

سعی کنید با این افکار مبارزه کنید


بذار با ی داستان برات توضیحش بدم

ی روز ی مردی تبرشو گم میکنه و به همسایه اش مشکوک میشه

میگه کار اینه امروز رفتارش خیلی مرموزانه شده

بعد از گشتن تبرشو تو خونه خودش پیدا میکنه و دوباره که همسایه رو میبینه به این نتیجه میرسه که همسایه کاراش عادی بود

این در نتیجه سوء ظنی بود که به اون همسایه داشت

شما هم این افکار رو از خودت دور کن که باعث کاهش اعتماد به نفست میشه

و روحیه تو پایین میاره

برای ترک به یک روحیه خوب هم نیاز داری علاوه به فاکتور های معرفی شده تو کانون

[jeyson tanha]

ممنون از همتون بچه ها که زود جواب میدین...فداتون