درد دل های شما

**reza1** · 1388 بهمن 16، 11:59

من وقتی دوم راهنمایی بودم از یکی از بچه ها یه فیلم گرفتم و شروع شد.
اوایل خیلی زیاد این کار رو انجام میدادم اما بعد از یک مدت که از نظر بدنی خسته شدم ترک کردم اما دوباره شروع شد.
امیدوارم به یه راه معقول و منطقی برای این کار برسم

**mahmoud2010** · 1388 بهمن 16، 12:17

رضا جان اراده کن میتونی.
تو می تونی
تو می تونی
تو می تونی
تو می تونی
تو می تونی
تو می تونی
تو می تونی
تو می تونی
تو می تونی
تو می تونی
تو می تونی
تو می تونی

**آقای ایده** · 1388 بهمن 16، 12:23

سلام

:cool:این صدای نفس خبیث آقای ایده است که می شنوید:

گروه جنگجویان ترک پر شده 1744337bve7cd1t81

شدیدا دنبال یک عضو این گروه می گردیم که یک هفته بدون اعلام وضعیت باشه (به گروهش سر نزده باشه) تا از گروه بیرونش کنیم

شما کسی رو سراغ ندارید؟؟؟

**هدف مقدس** · 1388 بهمن 16، 12:28

امیدوارم اون دوستمون به زودی سلامتیش رو به دست بیاره...

(1388 بهمن 16، 9:12)mahmoud2010 نوشته است:
دعوا نکنید حالا مگه چی شده؟

ما دعوا نمیکنیم که شوخی میکنیم 4fvfcja

آقا چوریا اون اسمایلی خشن چیه فرت و فرت ازش استفاده میکنی؟ نگاه من چه اسمایلی های قشنگی دارم 4fvfcja

منظورم تو نبودی به در گفتیم دیوار بشنوه یعنی کلی گفتم آخه تازگی مد شده هرکی هرچی میگه هی بهش گیر میدن انگار باید 24 ساعته به خودا... فکر کرد!!! خوب آدم حالش بهم میخوره دیگه درحالیکه بهترین روش به نظر من فکر نکردن بهشه!!
دیگه نبینم اون اسمایلی رو گذاشتی ها cheshmak

1388 بهمن 16، 13:00

داداش رضا تو میتونی!
فقط اراده می خواد! 317

1388 بهمن 16، 13:11

پوریا چرا من دارم برعکس افتخار میکنم
مدل جدید افتخار کردنه؟ haha

**omid2** · 1388 بهمن 16، 13:50

منم خيلي ناراحتم و از اين مشكل دچار افسردي شدم وزدگي برام سخت شده[size=large]

1388 بهمن 16، 13:56

ببین چه خوشگل بودم! 4fvfcja

باز مثل تو به قول خودت کل گر نبودم! haha

آرمان67

امید جان خوش آمدی پوریا دیگه توضیحات کامل رو داد!

ببین چشمام چه خوشگله عسلیه!
موهامم از همون بچگی فشن بوده!

امشب منتظر عکس بچگی تنها خانوم باشید! haha

عکس بچگی تک تکتون رو میزارم میخواد بدتون بیاد میخواد خوشتون بیاد! 53258zu2qvp1d9v

**خسسسسته** · 1388 بهمن 16، 18:37

مرسی پوریا و مهدی عزیز !! من بی معرفت نیستم این دنیاست که بی معرفته cheshmak

! خیلی دلم واسه کانون و دوستان خون گرمش تنگ شده بود این بود که یهو خونم به جوش اومد و اومدم یه حالی ازتون بپرسم cheshmak

(1388 بهمن 15، 22:50)mahmoud2010 نوشته است:
هر کی داستانمو می خونه بی زحمت نظرشا برا یا پی ام بده یا ادامه ش بنویسه.
ممنون می شم دوستان خودم.

به نظر من جالب نیست !! من خودم از یه زمانی به بعد ( حدودا 1 سال پیش ) به این نتیجه رسیدم که گفتن کارهایی که انجام دادم واسه ی دوستانم باعث میشه اونا رو واسه ی تجربه اون لحضه ها ترغیب کنم (هر چند اخرش بگم که اصلا خوب نبود یا وقت تلف کنی بود یا .....) ! قبلا اصلا این رو قبول نداشتم اما طی تجربه و دیدن چندیدن و چند مورد به یقین رسیدم !

نظر من یکی از بقیه نظراتیه که دوستان گفتن و مسلما رای با اکثریته

**mahmoud2010** · 1388 بهمن 16، 20:18

اگه دعوام نمی کنید و اگه بچه ها مایلند تا قسمت سوم داستانما براتون تعریف کنم.

تعریف کنم؟

**n444**

دوستان شدیدا به کمک نیاز دارم مواقعی که تنهام میام پای اینترنت وسوسه میشم میرم سایتهای ....
بعضی وقتها هم که تنها هم نیستم و خیلی وسوسه میشم با موبایلم میرم سایتهای ....این اتفاق بیشتر شبها موقع خواب رخ میده بعضی وقتها هم مواقعی که پیش بقیه نشستم و بقیه مشغول تماشای تلویزیون هستن من با موبایلم میرم سایتهای ... و بعدشم منجر به خود ... میشه
دیگه از این وضعیت خسته شدم لطفا کمکم کنین