1392 شهريور 26، 14:12
۷ساله نرفتم پابوسش
ديگه عقده اى شدم
امسال هم که نشد برم
خدايا تا کى کنج زندان نفس اسيرى بکشم
عاقبت این عشق هلاکم کند
درگذر کوی تو خاکم کند......
درگذر کوی تو خاکم کند......
(1392 شهريور 26، 14:12)Milad milano نوشته است: دلم خيلى هواى مشهدالرضا رو کرده
۷ساله نرفتم پابوسش
ديگه عقده اى شدم
امسال هم که نشد برم
خدايا تا کى کنج زندان نفس اسيرى بکشم
(1392 تير 14، 11:16)مجتبی نوشته است: همسايگانى هستند که با يکديگر انس نمىگيرند، دوستانى اند که به ديدار يکديگر نمىروند، پيوندهاى شناسايى در ميانشان پوسيده، و اسباب برادرى قطع گرديده است،
با اينکه در يک جا گرد آمده اند تنهايند، رفيقان يکديگرند و از هم دورند، نه براى شب صبحگاهى مىشناسند، و نه براى روز شامگاهى، شب، يا روزى که به سفر مرگ رفتهاند براى آنها جاويدان است.
نقل قول: سمت خدا بودن يعني هر كاري ميكني توجهت ب خدا باشه...
ببين.. ارزش هر كسي ب چيزيه ك داره بهش توجه ميكنه.. حديثه صحيح از اميرالمومنين عليه السلامه..!
نيگا كن تو خودت.. ب دلت.. ب فكرت..
توجهت ب چيه؟
اندازه هموني ها....