1392 آبان 4، 22:30
به قول روحانی مسجد محل قدیمیمون که میگفت: جوان اومده میگه کار ندارم. بهش میگم: چی بلدی؟ میگه هیچی. میگم درس خوندی : میگه لیسانس دارم.میگم کدوم دانشگاه: میگه واحد ...... .
میگفت: شما درستون رو قشنگ بخونین. برای نمره درس نخونین. برای این درس بخونین که یاد بگیرین. برای این بخونین که اگه ترم 8 هستی اگه یک ترم یکی ازت یه سوال پرسید نگی: یادم نیست.
اونموقع است که همین فارغ التحصیل شدی میری سرکار. اونم کار خوب.
من نمیخوام از خودم تعریف کنم. اما تا حالا خدا خیلی هوامو داشته.در سن 16 سالگی مقاله ای بین المللی برای دانشمندان جوان شرکت گوگل فرستادم. در سن 17 سالگی و 18 سالگی هم همینطور.
مقاله ای علمی و در زمینه تکنولوژی با تمام آزمایش هایی که انجام داده بودم و تمام فرضیه ها و تمام مراحل کار. در سن 18 سالگی( در اواخر اسفند 1391) به ایالت کالیفرنیا- سان فرانسیسکو- منلو پارک رفتم .
تا همین الان هم که سنم کم هست(19 سال) دو تا پیشنهاد کار خیلی خوب دارم که خودم هم مرددم و شک دارم که به کدومشون بگم قبوله. یکی کار در سیستم امنیتی شرکت گوگل و دیگری کار در بخش طراحی شرکت اپل.
آری شاید باورش برایتان سخت باشد. شاید بگویید اومده پز بده و هر چیز دیگه ای. اما واقعا به حرف روحانی مسجد محله قدیممون پی بردم. همون که گفت تو درست رو با عشق و علاقه بخون.
موفق میشی. خدا هیچ تلاشی رو بی نتیجه نمیذاره. شماها که ماشالله تجربتون از من بیشتره. پس شک نکنین که میتونین موفق بشین.شک نکنین. وقتی گفته از تو حرکت و از من برکت که الکی
نگفته. خدا خلف وعده نمی کنه. من وقتی طرحم رو در سال دوم دبیرستان به معلم زبانمون گفتم بیا کمکم کن که ترجمه اش کنم بهم گفت : خرج داره. باید خیلی هزینه کنی. این برای جای بزرگیه.
همون موقع تو دلم گفتم : من که پول ندارم اما یکی رو میشناسم که هیچوقت دوست نداره جز اون پیش کسی برم. با کمک خدا ترجمه اش کردم. دیگه به معلمه هیچی نگفتم.
خواستم اینو بهتون بگم که من حقیر تونستم موفقیت هایی کسب کنم که اینها جزئی از موفقیت هام بود. پس شما هم میتونین. ناامید نشین. طرف اومده میگه با معدل 18.5 بیکارم.
میگم رشته ات چیه؟ اومده میگه ...... که تا حالا خداییش به گوشم نخورده بود همچین رشته ای.
خب عزیز من وقتی میخواستی انتخاب رشته کنی چرا بر اساس علاقه انتخاب نکردی که فردا بتونی یه خلاقیتی چیزی بخرج بدی و پول دربیاری؟اومده میگه : خواستم پشت کنکور نمونم .
خواستم از سربازی فرار کنم. عزیز من به قول معلم زبان سال پیش دانشگاهیمون: اگه بری سربازی بهتره اینه که بری یه رشته بیخود که نه دوستش داری و نه میدونی چیه.
خلاصه کلامم: خواستن توانستن است. میتوان فردی بود با درآمد ماهیانه یک میلیارد تومان( همچین آدمی رو سراغ دارم-خیلی هستن) یا با درآمد 100 هزار تومان. همه چیز بستگی به خودمان دارد.
وقتی به من حقیر سراپاتقصیر پیشنهاد کار 80 هزار دلاری میدن به شما عزیزانی که این همه تلاش کردین و علم آموختین باید بیشتر بدن. البته باید علم آموخت نه فقط درس ها را پاس(pass) کرد!!!
به نام یگانه خدای هستی
ارادتمند شما
diamond111
diamond111