درد دل های شما

[ساحل]

سلام

اینقدر عصبانیم که نمیدونم چی بگم:smiley-yell:
چطور میتونند اینجوری حرف بزنند:smiley-yell:
مطمن باش دارلینگ جان خدا حقشون رو به زودی کف دستشون میذاره:smiley-yell:
چطور پدرتون میتونه آروم بشینه:smiley-yell:

اگه هم نری خونشون لابد یک حرف دیگه در میارند:smiley-yell:
چطور میتونند اینقدر نادون و احمق بشند
اصلا اسمشون رو میشه گذاشت مسلمان!


آقا روزبه همیشه حرف تو دل ریختن نشانه مرد بودن نیست!
برادر بگو از چی رنج میبری!
حداقل آروم میشی


هر چند رطب خورده منع رطب نکند

[be yade hagh]

دارلینگ جان گفتنی ها رو دوستان گفتن...منم قبولشون دارم

ولی یه کاریم بکن در کنارشون... البته مطمئنم تا الان این کارو کردی... اما خب این بار جدی تر...

قبلش یه چیزی رو بگم... میگن کسی که با خدا باشه و به دستوراتش عمل کنه توی مثلا شرایطی که حتی آدم می ترسه که با عمل به اون امر واجب دیگه دوستش نداشته باشن و آبروش بره و... خدا خودش اون آدم رو با قدرت خودش در بین مردم عزیز و بزرگ می کنه...   اگه اشتباه نکنم توی همین مضمون هم حدیثی هست... 

فکر می کنم راحت ترین راه... که شاید باعث بشه از مشغله ذهنی خودت هم کم بشه... اینه که از خدا بخوای
انقدر تو رو بزرگ کنه در مقابلشون که اصلا خودشون دیگه روشون نشه که چنین چیزایی رو بخوان در مورد تو بگن

تو به راهت ادامه بده... به راه خودت... به پاکی ای که یک سال و نیمه که بهش رسیدی از این لحاظ هم (که به قول خودت این اشتباه رو هم نمی کنی چه برسه به چیزای دیگه ) مطمئن باش دیر یا زود این پشتوانه و عزتی که از طرف خداست رو در مقابل همممه دیگران حس می کنی...

بقیه چیزا رو دوستان گفتن... ولی خب خواستم این رو هم بگم و اینکه تاکیدم کنم روی این موضوع که فعلا رفت و آمد حداقل خودت رو فامیلاییت که این طوری میگن تا جایی که میشه کم کن که هم اونا فرصت این حرفا رو پیدا نکنن و هم اینکه خودت اذیت نشی

---

سلام چکاوک جان

چی شده عزیزم...؟ :(

دل ما هم واقعا برات تنگ شده بود که نمیومدی...


چرا این طوری فکر می کنی خب؟ :(

مطمئن باش تو از زندگی دور نیستی... تو همین الان زندگی رو بغل کردی...

دعا می کنم حتما منم...

[عبد الله]

یک فرهنگی در بین ما ایرانیا هست که اگه بخواند کسی رو از یه کاری منع کنند تهمت هرزگی بهش میزنند مثلا اگر طرف حجابش خوب نباشه

یا با نا محرم گرم بگیره بهش هرزه بگن تهمت بزنند یا غیبت کنند

فکر میکنند که با این کارشون طرف هدایت میشه و پوشش یا روابطشو(گرم گرفتن با نامحرم) بهتر میکنه من خودم از این تهمت ها زیاد شنیدم

راهی که خودم در پیش گرفتم انجام ندادن اون کارها و قهر کردن بوده

[گل سرخ]

[هما بانو]

سلام آقا امیر حسین 

من فکر کنم بهتره  خیلی اینجا اعلام شکست نداشته باشید  یعنی فقط در مورد پاکی ها بگین

خود من همین کارو میکنم  چون فکر میکنم اعتراف به گناه و حرف زدن در موردش پیش کسی جز خدا  درست نیست 

( مگه اینکه هدف مهم تری داشته باشیم )


در مورد ارتباط با نامحرمم فکر کنم زیادی دارید سخت میگیرید  بهتره که به اون خانوم دلیل این کارتون رو بگید که توجیه باشن ... 

ولی خب سخته دیگه  بیخود که اسمش جهاد اکبر نشده ... 

[مجتبی]

....مخصوصا افراد بد ..... گاه يک بدي را چند برابر پاسخ گويند , هنگامي که بينند که طرف مقابل نه تنها بدي را به بدي پاسخ نمي دهد ,بلکه با خوبي و نيکي به مقابله بر مي خيزد , اينجاست که طوفاني در وجودشان بر پا مي شود ؛ وجدانشان تحت فشار شديدي قرار مي گيرد و بيدار مي گردد , انقلابي در درون جانشان صورت مي گيرد , شرمنده مي شوند , احساس حقارت مي کنند و براي طرف مقابل , عظمت قائل مي شوند . اينجاست که کينه ها و عداوتها , با طوفاني از درون جان , برخاسته و جاي آنرا محبت و صميميت مي گيرد . (1)
شهيد بزرگوار مرتضي مطهري (ره) در اين خصوص , کلام معروف شيخ انصاري (ره) را بيان مي کنند که : خوبي را با خوبي پاسخ دادن , خرکاري است ؛ بدي را با بدي پاسخ دادن , سگ ساري است ؛ بدي را با خوبي پاسخ دادن , کار خواجه عبدالله انصاري است .

بستگی به جنبه و ظرفیت شخص مقابل داره ، و همینطور شان ما ،هر دوتاش مهمه 

گاهی ممکنه با یه آدم مغرور مواجه شیم ، اینجا  شکستن غرورش شاید خیلی بیشتر برای اون و من نفع داشته باشه ، ریختن  ساختمان نفس و غرورش ، 

و گاهی هم یه چشم پوشی و بزرگواری ، باعث تواضع و خاکساری درونی اون فرد میشه . 

......................

خود ما هم مهمیم ، یعنی شان و شرایط خودمون رو در نظرر بگیریم :
گاهی یه عصبانیت و شدت توی برخورد از خودمون رو که مطالعه میکنیم ، میبینیم تجلی نفسمون بوده ، تجلی نفس یعنی تجلی غرور و خودبینی ، اگه منشاء اش این باشه باید عکس این رفتار رو داشته باشیم یعنی کوتاه بیایم 

و گاهی  بر عکس این نفسه که میخواد کوتاه بیاد ، غرور به همیشه کوتاه اومدن ، من باید آدم نرمی باشم و ... بخدا همین ها هم از نفسانیاته ! 
گاهی آدم بخاطر پایین اومدن شان و خودیتش ، عصبانی میشه ، که این درست نیست و گاهی آدم  بخاطر خدا و یه مصلحتی و  حتی در هم شکستن غرور یه نفر اینکار رو میکنه ، اینکارش درمان اون فرد هست ، بدون این که خودش هم آسیب ببینه ، 

بنابر این اول آدم باید شرایط خودش رو در نظر بگیره : و بعد شرایط فرد مقابل رو 

اگه رفتارش ناشی از نفسانیات و غرور های خودش هست ، اون رفتار رو نکنه ، 
ولی اگه میبینه ، کوتاه اومدن یا نیومدن ، تاثیری روی خودش نداره ، بلکه علاوه بر این به نفع شخص مقابل هم هست این کار رو انجام بده .

---

برای خیلی ها تو دهنی و برخورد محکم بهترین درمانه 

و برای خیلی ها بزرگواری و کوتاه اومدن ، 

نه این که خیلی های اول آدم های خوبتری از خیلی های دوم هستن ، بلکه شاید بهترین و مومن ترین دوست شما گاهی نیاز به یه برخورد مفید داشته باشه ! و گاهی بدترین آدم ها در جاهایی تواضع و بزرگواری شما درشون اثر کنه 


کسی هدفش عبور از نفسانیات و رفتار و برخورد برای خدا باشه و دلش رو هم پاک کرده باشه و صادق باشه ، اینکه در این مواقع  چکار کنه رو خدا توی دلش میندازه . حتی گاهی رفتاری میکنه دست خودش نیست و بعد میبینه بهترین حالت بوده ، البته بشرط پاکی و صداقت و اخلاص . 

و این حرف هایی هم که زدم با احادیث امام ها منافات نداره .

[soheil70]

نمیدونم چرا این چند ماهه خبر مرگ زیاد شنیدم...یکی که شیش ماه پیش کنارت بود دیگه نیست 
یا این اواخر یه جوون 21 ساله...تازه پارسال ازدواج کرده بود...ورزشکارم بود...
راسته میگن عجل برگشته میمیره نه بیمار سخت!
با خودت فک میکنی که نمی ارزه جون کندن واسه دنیا وقتی با یه بشکن از این دنیا میری..خیلی راحت...
البته تا بوده همین بوده....نه که دنیا ارزش زندگی کردن نداشته باشه ولی خب اینکه غصه بخورم فلانی به من چی گفت و فلانی چرا با من بد حرف زدو نمیدونم غر بزنم چرا اینقده مشکل دارمو و فلان و بیسار....خنده دار میشه وقتی متوجه میشی به تار موئی بندی..

گرمم این حرفا رو میزنم.....فردا دوباره روز از نو روزی از نو...دوباره غر زدنا و ناشکری کردنا.....

[K_1]

خانه‌های آن كسانی می‌خورد در، بیشتر
كه به سائل می‌دهند از هرچه بهتر، بیشتر

عرض حاجت می‌كنم آن‌جا كه صاحب‌خانه‌اش
پاسخ ِ یك می‌دهد با ده برابر، بیشتر

گاه‌گاهی كه به درگاه كریمی می‌روم
راه می‌پویم نه با پا، بلكه با سر، بیشتر

زیر دِین چارده معصومم اما گردنم
زیر دِین حضرت موسَی‌ بن‌جعفر بیشتر

گردنم در زیر دیِن ِ آن امامی هست كه
داده در ایران ما طوبای او بر، بیشتر

آن امامی كه «فداكِ» گفتنش رو به قم است
با سلامش می‌كند قم را معطر، بیشتر

قم همان شهری كه هم یك ماه دارد بر زمین
همچنین از آسمان دارد چل اختر بیشتر

قصد این بار قصیده از برادر گفتن است
ورنه می‌گفتم از این معصومه‌ خواهر، بیشتر

من برایش مصرعی می‌گویم و رد می‌شوم
"لطف باباهاست معمولاً به دختر بیشتر..."

عازم مشهد شدم تا با تو درد دل كنم
بودنم را می‌كنم این‌ گونه باور بیشتر

گنبدت ضرب‌ المثل‌های مرا تغییر داد
هركه بامش بیش، برفش... نه! كبوتر، بیشتر

چار فصل مشهد از عطر گلاب آكنده است
این چنین یعنی سه فصل از شهر قمصر بیشتر

پیش تو شاه و گدا یكسان ‌ترند از هر كجا
این حرم دیگر ندارد حرف كمتر، بیشتر

ای كه راه انداختی امروز و فردای مرا!
چشم‌ بر راه تو هستم روز آخر بیشتر

از غلامان شما هم می‌شود دنیا گرفت
من نیازت دارم آقا روز محشر... بیشتر!!!

بر تمام اهل بیت خویش حسّاسی ولی
جان زهرا(س) چون شنیدم كه به مادر بیشتر...

 ـ بیشترهایی که گفتم،از تو خیلی کم ترند.......

---

"حسین رستمی"

[اميد فردا]

گرمم این حرفا رو میزنم.....فردا دوباره روز از نو روزی از نو...دوباره غر زدنا و ناشکری کردنا.....

دارره سرررد ميشهه..كااش گررمم بموونمم..
يه چيز هم بود كه ميخواستم بگم:
" مشو غره به امروزت که از فردا نه ای آگه"

[سنــا]

سلام

خطاب به دارلینگ

إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحَصَنَاتِ الْغَافِلاَتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِى الدُّنْيَا وَالْأخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ. 23 نور


كسانى كه به زنان پاكدامن و بى‏خبر از كارهاى زشت، نسبتهاى ناروا مى‏دهند، در اين سرا و سراى آخرت از رحمت خدا بدور و مورد لعنت و نفرين او قرار مى‏گيرند و برايشان عذابى سهمگين خواهد بود.

[mahdi]

خسته شدم از اين تنهايي.

[باران..]

شما برو دکتر
حتما
اگه نگرانی از اینکه مجبور به توضیحی جایی برو که از خونتون فاصله داشته باشه
اگه تهرانی هستی که دیگه خیلی راحت میتونی بری

ممکنه چیزی نباشه و تلقین باشه
و ممکن هم هست مسئله ی مهمی باشه
پس قضیه رو جدی بگیرید  پیگیری کنید

[Mosafer kocholo]

امیرحسین خان سلام
ببین تا لحظه ای که نشستی و میگی دلت گرفته
خو اون بدبختم باورش میشه که گرفته
اما برو تو هوای بیرون یه 4 تا نفس درست و حسابی بکش..
به اسمون نگاه کن یه لبخند به خدا بزن و بعد بگو من عالیم..
من خوب خوبم
ببین حالو هوات حتما عوض میشه
بدتر از من نبوده حالت که..
بابا دنیا ارزششو نداره
همین الان این کارو بکن
به قول باران دو طرف لبتو به سمت بالا حرکت بده حتی به زور اونوقت میبینی چقد تو حالت تاثیر داره
لبخند یادتون نره

[Ezio Auditore]

سلام
دوستان حالم بده...
نمی دونم چرا همه چی خراب می شه...
یه نفر هست که خیلی دوستش دارم... همش از خدا خواستم که اونم به من همین احساسو داشته باشه... 
یه فرصتی هم بود که چند روز با اون و دوستای دیگم بریم سفر که اونم از دست رفت... تقصیر منم نبود، یعنی وقتی من فهمیدم که دیگه دیر شده بود و نمی تونستم باشون برم... چند روز دیگه هم اونا می رن و من... چی می شد اگه خدا یه جوری کاری می کرد که منم برم؟
وقتی پاکی آخریم رو شروع می کردم از خدا خواستم که اگه تا موقع ولنتاین پاک موندم، اونم یه جوری منو به اون نزدیک کنه... هنوزم پاکم ولی هیچی نشد....
چند روز قبل از هم که خبر اون سفر رو شنیدم داغون شدم ولی هر جور بود تحمل کردم به امید دیروز...
این قدر سر اون ماجرا عصبانی بودم که می خواستم بزنم همه چی رو بشکنم... وقتی هم خاطره سفرا قبلیم باش می یاد تو ذهنم فقط دوس دارم جیغ بزنم...
آخه چرا؟ مگه خدا مهربون نیست؟ مگه نگفته که صدای بنده هاشو می شنوه؟ یادمه یه جا خوندم که خدا صدای بنده ای که از ته دلش با ناراحتی و گریه چیزی رو می خواد می شنوه چون غیر خدا کسی رو نداره ولی کو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
همش می ترسم دوباره برم سراغ اون کار چون دیگه امیدی ندارم...
بدتر از همه اینه که ممکنه اون کسی که می گم رو تا چند ماه دیگه، خیلی کم ببینم یا حتی دیگه نبینم... 
نه می تونم به درسم برسم، نه به هیچی... رسما خدا داره مجازاتم می کنه... نمی کشه راحتم کنه...
دارم دیوونه میشم دیگه به خدا...
ببخشید سرتون رو درد اوردم...
به خدا غیر از شما هیچ کس دیگه رو ندارم...
خواهشا دعام کنین...

[گل سرخ]

سلام

داداش از خدا ، معامله گر بهتری پیدا نمیکنید

 مطمئن باشین هم صداتون رو شنیده و هم خواستتون رو میدونه چیه

اما شاید این یه امتحانه، که خدا ببینه چقدر حاضرین بخاطر " خدا " نه بخاطر کسی دیگه پاک باشین

و ببینه چند مرده حلاجید توی قول و قرار

زود در جا زدن و نا امید شدن ، همه چی رو خراب میکنه


 یه جا هم خوندم که خدا دعای بنده هایی که دوستشون داره رو یکمی دیر مستجاب میکنه

چون دوست داره اون بنده اش بیشتر و بیشتر به درگاهش دعا کنه...از شنیدن دعا کردن و راز و نیازش لذت میبره

و در عوض هم : 1- در بهترین وقت مناسب 2- در بهترین شرایط مناسب، خواسته بندشو مستجاب میکنه