امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

به نظر من فقط امیده
امید به رهایی

آدمی زاد از گل لطیف تره
از سنگ سخت تر

[تصویر:  nasimhayat.png]
(1393 دي 29، 13:20)asheq نوشته است: شاید یه بهترشو خدا برات برداشته باشه با شرایطی که به وضع کنونیت بخوره ویا هر اتفاق خوب دیگه که تسکینت بده...شاید بگی شعاره ولی توکلت به اونی که بالاس باشه.تنهات نمیزاره consoling2
واقعا نمی دونم ، سخته برام آخه..... ولی چاره ای نیست :(
نمی دونم چرا یکی دو روزه احساس پوچی میکنم...
کم پیش اومده اینجوری بشم:11:
خدایا هوامونو داشته باش...خیلی زیاد :(
پروردگارا، اگر فراموش كرديم يا به خطا رفتيم بر ما مگير

پروردگارا، هيچ بار گرانى بر دوش‏ ما مگذار؛ همچنان كه بر دوش‏ كسانى كه پيش از ما بودند نهادى

پروردگارا، و آنچه را که توان و طاقت آن را نداريم بر ما تحميل مكن‏؛ و از ما درگذر

و از ما درگذر؛ و ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور؛ سرور ما تويى‏؛ پس ما را بر گروه كافران پيروز كن‏.


ترجمه آیه 286 سوره بقره

[تصویر:  profile800_lgvv.jpg]
(1393 دي 30، 1:17)خانوم لبخند نوشته است: نمی دونم چرا یکی دو روزه احساس پوچی میکنم...
کم پیش اومده اینجوری بشم:11:
خدایا هوامونو داشته باش...خیلی زیاد :(
خانوم لبخند عزیز
شما که سرشار از انرژی هستی
چرا پوچی؟به داشته هات فکر کن به کارایی که تو زندگیت کردی,لازم نیست حتما کار بزرگی تو زندگیمون کرده باشیم همینکه یه بار لبخند آوردیم رو چهره یه نفر خیلی می ارزه...
ببینید که چقدر برای دیگران مفید بودید
اینها همه حس رضایت تو زندگی میاره.
برای زندگیتون یه هدف بزرگ بذارید و هدفای کوچیک در هر روز,اینها خیلی مفیدن تا ببینید چقدر نعمت دارید و چقدر میتونید مفید باشید.Shy:blush:
2uge4p42uge4p42uge4p42uge4p4
امیر مؤمنان حضرت علی(ع) می فرمایند: پیامبر اسلام فرمود:
عمر جهان به پایان نمی رسد مگر آنکه مردی از نسل حسین امور امت مرا در دست می گیرد و دنیا را پر از عدل می کند همچنانکه پر از ظلم شده است.

[تصویر:  nasimhayat.png]
(1393 دي 30، 1:17)خانوم لبخند نوشته است: نمی دونم چرا یکی دو روزه احساس پوچی میکنم...
کم پیش اومده اینجوری بشم:11:
خدایا هوامونو داشته باش...خیلی زیاد :(
سلام
دشمن ترین دشمنت وقتی میبینه که اعمالت رو درست انجام میدی و دیگه به حرفش گوش نمیدی و دیگه اون گناه لعنتی رو انجام نمیدی، میاد روی ذهنت کار کردن تا ثبات ذهنیت رو بهم بریزه. خیلی  تو کارش اوستاست و خیلی نامرده.اگه بتونه
ثیات ذهنیت رو بهم بریزه دیگه راحتتر به حرفش گوش میدی و احتمالا گناه رو انجام میدی.در واقع شمارو میبره توی زمینش بازی کنی که در اینصورت در هر صورت بازنده ای ولی اگه یکمی بیشتر صبر کنی دقیقا نمیدونم چقدر ولی صبر کنی حتما حتما حتما خدا کمکت میکنه
اولین راه پیروزی بر دشمن، شناخت دشمن و راههاییه که بکار میگیره
برای حل این مشکلم به نظر من راه ندادن به ورود به ذهنه
برای من هروقت اتفاق میفته صلوات میفرستم درست میشه.فقط باید مراقب بود وقتی اومد با اسلحه ای که برا من صلواته اون رو دورش کنی.صلوات رو امتحان کن انشالله جواب میگیری
راستی دشمنت به این راحتیاهم خسته نمیشه.پس تو هم هیچوقت خسته نشو 
ببخشید اگه طولانی شد
یاعلی
من عاشق محمدم
یا ایها الرسول فدای روی ماه تو.......گشتم خجل ز تهمت اغیار تو
تو بر کافران حریصٌ ما عنتّمی..........ما کانونیا جملگی فدای تو
السلام علیک یا رحمت للعالمین یاابانا استغفرلنا
بدون او زندگي حتي كمتر از پوچيه باور كنيد..
يه كاري كنيم برگرده..

تنها عدم پوچي همينه كه به سمت او و اون بالايي حركت كنيم و برنامه داشته باشيم..
نقل قول: برای زندگیتون یه هدف بزرگ بذارید
نذاريم بدبختيم53258zu2qvp1d9v
راهكار الهي ترك

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
 إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٦﴾ فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿٧﴾ وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿٨﴾


چرخه:
پس چون فراغت يافتي،[در طاعت] بكوش(٧) و با اشتياق بسوي پروردگارت روي آور(٨) -->آيا كار را بر تو راحت نكرديم؟(١-٢-٣-٤-٥-٦)

-->چون نفس را مشغول نكني،وي تورا به بازي ميگيرد<--
--->كار را بر نفست سخت گردان<---
(تو دهني به نفس با نه گفتن به تمايلات حتي حلال)
[تصویر:  05_blue.png]
استاد صمدی از شاگردان علامه حسن زاده آملی در شرح کتاب معرفت نفس علامه حسن زاده گفتند:

هیچ وقت نگید خدایا ببخشید این آخرین بار بود. فقط همین یه بار اشتباه کردم. فقط همین یه بار زمین خوردم. ایندفعه رو ببخش دیگه اشتباه نمیکنم! اینطوری روزی خودتون رو محدود نکنید!
خدا خودش گفته هر چقدر افتادی و زمین خوردی بازم بلند شو و بیا! پس هر بار زمین خوردی، باز بلند شو و بگو خدایا باز اومدم!
ده هزار بار هم زمین خوردی بلند شو و بگو خدایا بازم من اومدم. چون خدا منتظر که برگردی پیشش!
پس هیچ وقت نگو خدایا فقط همین یه بار بود. بگو خدایا هزاربارم زمین بخورم بازم بلند میشم و میام به درگاهت.
شرمنده میشم چون میدونم بخشندگی هم حدی داره! دیگه ازت خجالت میکشم اما چیکار کنم که تحمل آتش جهنمت رو ندارم. پناهی جز تو ندارم! 

امیدوار باشیم به بخشندگی و مهربونی خدا 53258zu2qvp1d9v وقتی خدای به این مهربونی داریم ناامیدی معنی نداره 53258zu2qvp1d9v

الهی گفتی کریمم، امید بدان تمام است             تا کرم تو در میان است، ناامیدی حرام است  (خواجه عبدالله انصاری )

با امید فردا موافقم. ریشه همه پوچی ها اینه که برای نزدیک شدن به خدا برنامه نداشته باشیم. وقتی بدونیم هدف زندگی چیزی جز بندگی و عشق بازی با خدا نیست و راهشم مشخصه، همه پوچی ها از بین میره.
اگه تو مسیر همین هدف حرکت کنیم حتی اگه بهش نرسیم پوچی دیگه برامون معنایی ندارهKhansariha (8)Khansariha (8)Khansariha (8)
[img=0x0]http://www.ehda.ir/StaticPages/Pictures/468X60-1.gif[/img]

تنها با شهرت نیست که میتوان جاودانه شد ... این است راز جاودانگی...

اينک خسته تر از پروانه ، سالهاست گرد روياهاي سرخ باغچه خويش پر مي زنم و هنوز غربت تلخ هميشه را مزه مزه مي کنم . من خسته ام و حاجتي به تائيد هيچ پروانه اي نيست ...
خسته ام و به انتظار فردایی که شاید هرگز نباشد و نیاید نشسته ام .
غمگین و تنها ...
از غم نفس هایی که به شماره افتاده است و چهرهء مادری که خسته است ... و کودک اش را می بیند که هر چند دیگر کوچک نیست اما ناتوان تر از دیروز های دور در گوشه ای افتاده است و نفس های آخر را می کشد.
و  آیا به راستی تو با خود می اندیشی کسی پیدا می شود که مرهم دردهای من باشد؟
که خدا را بداند و درد را بشناسد؟
که رفتنی ست و خواهان ماندن است؟

53بیا ما هم جاودانه شویم . ما می توانیم 53

به اینجا سر بزن : اهدای زندگیKhansariha (8)
سلام بچه ها میشه این ذو ببنید و اگه راهی به نطرتون میرسه بگید
اخرین ارسال صفحه 5
رسال: #62


در بدترین روزها امیدوار باش، که همیشه زیباترین باران از سیاه ترین ابر می بارد .
سلام بچه های پاک

امروز از خواب میخاستم بلند شم نمیتونستم میدونید چرا؟
دیشب خونه یکی از فامیلامون دعوت بودیم. بعد از شام فامیلمون رفت و آلبوم عکساشو آوورد.
عکسای گذشته خودمو که دیدم آه از نهادم بلند شد و یاد اون روزا افتادم که چه کارایی میتونستم بکنم و چه فرصتهایی داشتم و همشون رفت. حالم گرفته شده بود.
الان که اومدم تو کانون و یه چرخیزدم و با خودم گفتم که اون روزایی که از دست دادم باید برام بشن عبرت و بهتر که امروزمو بچسبم تا فردا حسرت از دست دادن امروزمو نخورم , الان که دارم مینویسم روحیم برگشت به نوک قله و شکر خدا حالم عالیه عالیه عالیه پس هورا هورا هورا

کجایید سختیها که من مثل یک جنگجوی متوکل دارم میام سراغتون
ما با هم پیروزیم ما میتونیم
Khansariha (18)317
من از خود می پرسم، شما چطور؟

آیا اعتیاد یک نوع بیماری است؟؟

اعتیاد جنسی چیست؟؟

آیا من یک معتاد جنسی هستم؟؟

چگونه می توانم بفهمم که یک معتاد جنسی هستم؟؟

سلام
امروز برای بار چندم نتونستم از مانعی که سر راهمه رد بشم.همش احساس میکنم خدا باهام نیس,دستمو نمیگیره
پس کی این گره باید باز بشه؟؟خدا خودش شاهده من کم کاری نکردم و تمام تلاشمو براش کردم ولی بازم نشد...صبح کلی بهش التماس کردم که کمکم کنه,پس چی شد ؟؟؟
خدا تو سکوته باهام
نه کمک میکنه نه رهام میکنه....خسته شدم خدا
پ ن:حرفام جدی نیس من چاکر خدا هم هستم فقط ازین وضعیت به تنگ اومدم,دارم روحیمو ازدست میدم,حس میکنم ایمانم داره ضعیف میشه
2uge4p42uge4p42uge4p42uge4p4
امیر مؤمنان حضرت علی(ع) می فرمایند: پیامبر اسلام فرمود:
عمر جهان به پایان نمی رسد مگر آنکه مردی از نسل حسین امور امت مرا در دست می گیرد و دنیا را پر از عدل می کند همچنانکه پر از ظلم شده است.

[تصویر:  nasimhayat.png]
(1393 دي 30، 14:08)هیچکس هستم نوشته است: سلام
امروز برای بار چندم نتونستم از مانعی که سر راهمه رد بشم.همش احساس میکنم خدا باهام نیس,دستمو نمیگیره
پس کی این گره باید باز بشه؟؟خدا خودش شاهده من کم کاری نکردم و تمام تلاشمو براش کردم ولی بازم نشد...صبح کلی بهش التماس کردم که کمکم کنه,پس چی شد ؟؟؟
خدا تو سکوته باهام
نه کمک میکنه نه رهام میکنه....خسته شدم خدا
پ ن:حرفام جدی نیس من چاکر خدا هم هستم فقط ازین وضعیت به تنگ اومدم,دارم روحیمو ازدست میدم,حس میکنم ایمانم داره ضعیف میشه

سلام هیچکس

من اینو میدونم که خدا کاراشو به شیوه خودش انجام میده نه اونطوری که ما دلمون میخاد

صبوری کن صبوری کن صبوری. او با ماست
من از خود می پرسم، شما چطور؟

آیا اعتیاد یک نوع بیماری است؟؟

اعتیاد جنسی چیست؟؟

آیا من یک معتاد جنسی هستم؟؟

چگونه می توانم بفهمم که یک معتاد جنسی هستم؟؟

کاش گوشام انقد تیز نبود ک وقتی پدر و مادرم درموردم صحبت میکنن و بشنوم
وقتی میشنوم دارن درمورد مشکلی ک از بچگی دارم باهاش دست و چنجه نرم میکنم حرف میزنن آتیش میگیرم
وقتی میفهمم مشکل من یکی از دغدغه های خانوادمه
وقتی میفهمم اونا چقدر ناراحتن آتیش میگیرم
وقتی میفهمم بابام دنباله دکتره واسه خوب شدنم داغون میشم
وقتی میفهمم بابام بدونه اینکه بهم بگه واسش برنامه ریزی کرده .....
من چقدر بدم و چقدر پدر و مادرم مهربونن
من تن به این جراحی نمیدم
من مشکلی ندارم
من خوبم و میتونم همینطوری زندگی کنم مگه نه؟؟؟؟
[تصویر:  75564740_83301426cfcbb.jpg]






صعود ممکن است دشوار باشد 

ولی



منظره بالا بسیا ارزشمند است  

(1393 دي 30، 22:14)darling نوشته است: کاش گوشام انقد تیز نبود ک وقتی پدر و مادرم درموردم صحبت میکنن و بشنوم
وقتی میشنوم دارن درمورد مشکلی ک از بچگی دارم باهاش دست و چنجه نرم میکنم حرف میزنن آتیش میگیرم
وقتی میفهمم مشکل من یکی از دغدغه های خانوادمه
وقتی میفهمم اونا چقدر ناراحتن آتیش میگیرم
وقتی میفهمم بابام دنباله دکتره واسه خوب شدنم داغون میشم
وقتی میفهمم بابام بدونه اینکه بهم بگه واسش برنامه ریزی کرده .....
من چقدر بدم و چقدر پدر و مادرم مهربونن
من تن به این جراحی نمیدم
من مشکلی ندارم
من خوبم و میتونم همینطوری زندگی کنم مگه نه؟؟؟؟
حس پدر و مادر فقط پدر و مادرا درک می کنن ....
اگر جراحی به بهبود شما کمک می کنه که حتما همینطوره بر شما واجبِ ، شما باید با خودتون صادق باشید .
جهت درمان از هیچ چیز دریغ نکنید .
امیدوارم همیشه سالم باشید + بچه های عزیز کانون
داشتم روی کاغذ با خودم حرف میزدم که وسطاش یاد این اوفتادم که چه خوبه تو این سایت بذارمش.

             <<به نام خدا>>

بازم مثله فیلم روی کاغذ با خودم حرف میزنم.ولی دنیا فیلم نیستش.واقعیه
تو چه جور ادمی هستی؟من همش فکر میکنم باید مثله قبل باشم.هی فکر میکنم راز موفقیت من تو گذشته است
ولی اینطور نیست اگه بخوام از دوران کودکی و دبستانم حرف بزنم والگو برداری کنم که خنده داره.چون تو اون سن چیزی حالیم نبود.
دوران راهنماییمم که یه تفاوتی توش هست.من تو سال اول راهنمایی با زندگی جنسی اشنا شدم.اوایل هی دوستام میگفتن ولی من درکش نمیکردم.هی میدیدم ولی بازم درکش نمیکردم.تا اینکه یه روز پای فیلم نشسته بودم که...
حس عجیبی بود.یه حس خوب و زود گذر.
تو اول راهنمایی خوب میخوندم ولی کم کم ضعیف شدم.نمیخوام همشو بخاطر خ.ا بذارم ولی تاثیر زیادی داشت.من اینکاررو تا دبیرستان هم ادامه دادم.همچنین اول .دوم و سوم دبیرستان.البته دورانی هم بود که بخطر ماه مبارک رمضان ترک کرده بودم که اون هم با یک بار خ.ا ....
تو دبیرستان یک توفیق اجباری داشتم.اکثر دوستام(90%)اهل خ.ا بودن و همشون هم اصلا موفق نبودن.ولی دوستانی هم بودن که پاک بودن و اتفاقا در درس هم موفق.بنا به دلایلی اون 10% هم از من جدا شدن و من موندمو این رفیقای نا باب.اصلا انگار نه انگار که مملکته اسلامی داریم.منم اینه بقیه.خیلی دوست داشتم تو درس موفق باشم.ولی خیلی چیزا نمیزاشت.دوست بد. خ.ا محل تحصیله بد و....
نمیدونم.ولی خونوادم شاید تاثیر داشتن.نه 100 %داشتن و بی تقصیر نبودن.هر چند که خونواده ی مذهبی و خوبی بودن.
حالا من موندمو این خ.ا و یه بازه زمانیه مهم. که ایندم به این چند ماه بستگی داره.وقت هم ندارم که رویش ترکز تمرکز کنم و ترک
(میبینید دارم اینه تو فیلما حرف میزنم ولی این واقعیته)
ولی راه دیگه ندارم.این چیزی نیست که میخوام.
برای یکبار هم که شده باید متفاوت از قبل باشم.و به فرهنگ و مذهبم نگاه کنم.
و باید واقع بین باشم
(1393 دي 30، 23:21)spiffy decision نوشته است: داشتم روی کاغذ با خودم حرف میزدم که وسطاش یاد این اوفتادم که چه خوبه تو این سایت بذارمش.

...

سلام داداش جون
این آیه رو ببین:


الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَآئِثَ وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَـئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ.




همانان كه از اين فرستاده، پيامبر درس نخوانده- كه [نام‏] او را نزد خود، در تورات و انجيل نوشته مى‏يابند- پيروى مى‏كنند [همان پيامبرى كه‏] آنان را به كار پسنديده فرمان مى‏دهد، و از كار ناپسند باز مى‏دارد، و براى آنان چيزهاى پاكيزه را حلال و چيزهاى ناپاك را بر ايشان حرام مى‏گرداند، و از [دوش‏] آنان قيد و بندهايى را كه بر ايشان بوده است برمى‏دارد. پس كسانى كه به او ايمان آوردند و بزرگش داشتند و ياريش كردند و نورى را كه با او نازل شده است پيروى كردند، آنان همان رستگارانند.








درسته،
تا حالا این گناه زشت و پست تو رو در حرکت به سمت اهداف متعالیت کند کرده؛
حالا که تصمیم گرفتی با نگاه بهتر به فرهنگ و مذهب یه زندگی بهتر رو بسازی،
حالا که عزمت رو جزم کردی برای ترک این گناه و رفتار ناهنجار،
اینو یادت باشه که همین تصمیم به ترک،
قراره باری رو از رو دوشت برداره،
نه اینکه بار سنگینی بشه رو دوشت.
همین توبه، همین فرار به سمت خدا،
آدم رو سبک میکنه.
پس با آرامش و اعتماد به خدا، شروع به تلاش کن و کار خوبت رو انجام بده.
نتیجه اش رو هم بسپار به خدا.
کم و کاستی هاش رو هم از خدا بخواه برات ببخشه و جبران کنه.




موفق باشی
یا علی 


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان