1393 بهمن 1، 1:08
ویرایش شده
و كلافه ام از همين ..كه نه ميتونم رو مذهب و افزايش معرفتم تمركز كنم نه رو درس..
ولي با يه تفاوت كه قبلا به خاطر فكر وسوسه و گناه بود كه تمركز رو ازم ميگرفت..الان شور و شوق و شيدايي..(و اين كجا و آن كجا!)
من هم موندم كه چطوره كه اونه كه واقعا ميخوام اما نبايد(از نظر والدين و اونايي كه انتظار دارن و اونايي كه كنكور رو غايت و نهايت ميدونن) بهش فكر كنم و الان فقط درس..!!
پ.ن:اين درد دل ،درد دليه كه به شدت پشتش حرفاي نگفته داره..
و احساس ميكنم هيچ كس در حال حاضر دركم نميكنه..و نميتونم به هيچ كس بگم..
از خودش و وسيله وصلش كمك ميخوام..
پ.ن٢:عهه ندييدمم،داداش مجاهد هم پست گذاشته..داداش كجاييي؟!شما هم كه الان جزء درد دل هاي ما شدي و الان بايد يه پست اصلا بذاريم همگي كه چرا داداش مجاهد نوشته نميام و ما دلمون تنگ شده..
خير باشه..
پ.ن٣: اين بار گناه كه ميگيد واقعا خيلي خيلي آدم رو سبك ميكنه وقتي ازش دور ميشيم..
اما بار انتظار.. (هيي..نميخواستم مستقيم بگم..و ناراحتتون كنم)..اينو چه ميشه كرد..كه به شدت سنگيني ميكنه..
نميدونستم خدا تو سومين آيه اش بعد از سوره ي توحيد،به منتظران اشاره مستقيم و آشكار كرده..فقط يه مدت مونده بودم و گير كرده بودم و دلم شكسته بود..و هست.. اول اول قرآن بعد از توحيد..ميدونيد يعنيي چي؟؟(ميدونم يعني چي؟؟!)..
راهكار الهي ترك
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٦﴾ فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿٧﴾ وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿٨﴾
چرخه:
پس چون فراغت يافتي،[در طاعت] بكوش(٧) و با اشتياق بسوي پروردگارت روي آور(٨) -->آيا كار را بر تو راحت نكرديم؟(١-٢-٣-٤-٥-٦)
-->چون نفس را مشغول نكني،وي تورا به بازي ميگيرد<--
--->كار را بر نفست سخت گردان<---
(تو دهني به نفس با نه گفتن به تمايلات حتي حلال)