درد دل های شما

[SuNb0y]

فک کنم بدترین مورده خودر ارضایی تو دنیا مَن باشَم :/
من اینکارو دراز کِش و بدونه حرکت انجام میدم حتی کسیَم پیشم باشه نمی فهمه 
ینی هر وقت دراز می کشم انجام می دم 
فقطم موقه خواب اینکارو می کنم
وقتیَم تحریک می شم دیگه هیچی جلودارَم نیست اصن نمی تونم فک کنم
چیکار کنم :(( روزی 1 ساعَت گریه می کُنَم وَلی بازَم شَب.. :((

[منشور]

سلام باد صبا خانم

ماها یه سری مشکلات روانی فکری داریم که باعث اعتیادمون شده. پس باید با صبر و حوصله این اختلالهای روانی فکری رو درست کنیم. ماها  مثل یه درخت میمونیم که یه خورده کج رشد کردیم و برای مستقیم و صاف شدن باید وقت بذاریم  و صبور باشیم.

سوره علق: 

انسان وقتی که خود را بی‌نیاز دید، طغیان می‌کند.  كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَى (6)  أَن رَّآهُ اسْتَغْنَى(7)

[ستاره سهیل]

نمیدونم چمه
از همه چی و همه کس ناراضیم
اصلا عصبانی ام
ححتی کانونم بهم آرامش نداد,بدتر عصبی شدم
ای خدا,این شیطونو ازم دور کن
اعوذبالله من الشیطان الرجیم

قلبت را آرام کن..
یک وقتهایی بنشین و خلوت کن با تمام سکوت هایت…
نگاه کن به اطرافت…
به خوشبختى هایت…
به کسانی که میدانی دوستت دارند…
به وجود آدم هایی که برایت اهمیت دارند…
و به خدایی که تنهایت نخواهد گذاشت…
گاهی یک جای دنج انتخاب کن…
گاهی یک جای شلوغ…
آرامش را در هر دو پیدا کن…
هم درکنار شلوغی آدم ها…
هم درکنار پنجره ای چوبی و تنها…
دل مشغولی ها را گاهی ساده تر حس کن…
باران را بی چتر بشناس…
خوشحالی را فریاد بزن…
و بدان که تو" بهترینى

[K_1]

جاده ماندست و من و این سرِ باقیمانده
رمقی نیست در این پیکرِ باقیمانده
نخل ها بی سر و شط از گِل و باران خالی است
هیچ کس نیست در این سنگرِ بافی مانده
گرچه دست و دل و چشمم همه آواره شده
باز شرمنده ام از این سرِ باقی مانده
روز و شب گرمِ عزاداریِ شب بوهایم
من و این باغچه ی پرپرِ باقی مانده
پیش کش باد به یکرنگی ات ای مرد ترین
آخرین بیت در این دفترِ باقی مانده
تا ابد مرد ترین باش و علمدار بمان
با توام ای یلِ نام آورِ باقی مانده


(سعید بیابانکی)

[azadam]

خوب خدایی، چند وقت پیش نوشتم حال خانوادم خوب بشه، مرسی که اون برهه از زمان گذشت و حالشون بهتر شد

فقط خدا جونم یه سوال،
مشکل از منه که هیچ دوستی برام نمیمونه؟؟
مشکل از منه که همه دوستام بعد از یه مدتی ترکم میکنن؟؟
مشکل از منه که خیلیا ازم بدشون میاد؟؟



خوب اگه اینقدر من بدم، منو ببر پیش خودت، تورو خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا، بخدا من اصراری برای اینجا موندن ندارم

خدایی بخدا دیگه توان گریه کردن هم ندارم، چشمام داره از کاسه درمیاد، دارم کور میشم، گلومو نگا از بغض داره میترکه



فقط با مرگه که میتونم به آرامش برسم، اگه میتونی کاری بکن یا خودم بدست بکار میشم

[می توانم]

منم حس ازادمو دارم
کاش تموم شه

[آسمان ابری]

آزادم جان درکت میکنم!منم تقریبا اکثر دوستام باهام صمیمی نیستن
بهترین دوست همه آدما در درجه اول خداست بعدشم اعضای خونواده.

واسه این موضوع آرزوی مرگ نکنزندگی و سلامتی بزرگترین نعمت خداست

[خانوم لبخند]

این روزها روزه سکوت گرفته ام،نه که خودم را بی نیاز نشان دهم!نه

راستش را بخواهی دست از خواستن کشیدم!

می دانی! دلم می خواهد خودم را از آن بالا نگاه کنم...کمی خودم را برانداز کنم..شاید دیگر بهانه گیر نشوم!

این که دیگر چیزی نمی گویم لب به حرف و خواستن باز نمی کنم دلیلش نگاه توست..

خوب میفهمم که حواست به این دخترک بهانه گیر و لجباز و سرسختِ بدقلق هست..

به او فهماندی که مواظب نگاهت باشد...

دخترک...خودت که بهتر میدانی!همه وجود و دلش پر از آشوب و دلهره آینده دور و نزدیک است..

[باد صبا]

.
در مـقابـلِ تقــدیــرِ خـداونـد. . . .
مثـلِ کـودکـی یـک ساله بـاشـــ

که وقتـی او را به هـوا مـی‌انـدازی ، 
مـی‌خنـدد ،

چــون ایمـان دارد ،
تـو او را خـواهـی گـرفـــت. . . .

آیـا به همـان اندازه به خـدای خــودت ایمـــان نـداری؟ . .

[K_1]

ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما

آب روی خوبی از چاه زنخدان شم

عزم دیدار تو دارد جان بر لب آمده

بازگردد یا برآید چیست فرمان شما

کس به دور نرگست طرفی نبست از عافیت

به که نفروشند مستوری به مستان شما

بخت خواب آلود ما بیدار خواهد شد مگر

زان که زد بر دیده آبی روی رخشان شما

با صبا همراه بفرست از رخت گلدسته‌ای

بو که بویی بشنویم از خاک بستان شما

دل خرابی می‌کند دلدار را آگه کنید

زینهار ای دوستان جان من و جان شما

کی دهد دست این غرض یا رب که همدستان شوند

خاطر مجموع ما زلف پریشان شما

دور دار از خاک و خون دامن چو بر ما بگذری

کاندر این ره کشته بسیارند قربان شما

[Mojтaba ρiloт]

وقتی همه بودن ما جز هوسی نیست ...
غم انگیزه برام

[Deril]

نمیدونم چرا هرچند وقت یکبار دلم گریه میخاد.بابام میگه یه نفر تو محل کارشون هست که داره برجی 200 هزار تومن میگیره. این بنده خدا ناهار نمیخوره یعنی میگن نداره که بخوره و میگه امروز به خاطر ناهار نخوردن از حال رفته . به خدا وقتی شنیدم میخاستم بزنم زیر گریه الانم اشک تو چشام جمع شده. اخه چرا ؟

[Alone WarrioR]

درد دلو باید به خدا گفت ولی با کارایی که کردم و شاید کردیم
بعضی وقتا میگم خدایا کاش تو ام میشد یه چیزایی رو نمیدونستی مثلا .... نمیدیدشون ...
چی بگم والا ...

[عبد الله]

فقط خدا

[azadam]

خداجونم
مرسی که همیشه صدامو میشنوی

مرسی که همیشه تو بدترین شرایطا راه درست رو بالاخره جلو پام میزاری

مرسی که همه چیز داره درست میشه

مرسی که ارزش واقعیمو بهم نشون دادی

 مرسی که نشونم دادی همیشه خوب باشم، اگه کسی بدی میکنه، درواقع بیشتر داره به خودش بدی میکنه، کمکم کن همیشه بتونم آروم باشم، آرامشم همیشه مثل امشب باشه

مرسی که یدفعه امروز یکی قافلگیرم کرد

خدایی شاید من یه دفعه احساسی بشم و چیزی ازت بخوام که به صلاحم نباشه، من اون چیزیو میخوام که تو برام میخوای، ینی اون چیزی که هم من میخوام هم تو، اگه اون همون چیزه یا همون چیز نیست کاری به احساس من نداشته باش، میسپرم بخودت


من به تو ایمان دارم