درد دل های شما

[K_1]

خدایا!
یعنی میشه منم پاک بشم؟
دور افتادم ازت، خدا.
بیارم تو مسیر.

[درخشنده]

نمیدونم از کجا شروع کنم...مامان بزرگم همیشه مریض میشه همه ی خونه باید برن پیشش تا یه کیفی بکنه! به حرف منم گوش نمیده !


دکتر بهش میگه اینقدر غذا نخور.ماشالاه با قند و چربی خونش رکورد میزنه!!!


به بقیه میگم این مشکل روانیه...دختر و پسراش نمیرن سراغش ولی وقتی مریض میشه همه میرن پیشش!!! اونم ناخوداگاه به حرف 


دکتر گوش نمیده ترجیح میده مریض باشه! عادت کرده دیگه.... ولی کسی نمیفهمه...


زندگیه خیلی سختی داشته وقتی بهش فکر میکنم اشکم در میاد ولی باز بقیه نگاش نمیکنن...


منم خیلی دلم میخواد پزشکی قبول بشم هواشو داشته باشم....


خیلیا قدر مامان باباشونو نمیدونن..حتما نباید یه چیز گرون یا خیلی مهم داشته باشی تا خداروشکر کنی! 


الان تنهام توی خونه به ذهنم میزد که قبلا خونه خالی میشد یه حال اساسی به خودم میدادم!(خیلی خیلی ازتون معذرت میخوام)


ولی گفتم بیام یه نماز واقعی بخونم....


این مساله اییه که به خاطرش قبلا بچه های کانون بهم گیر میدادن منم ناراحت میشدم...به خاطر اعتقادات خونوادم من نمیتونم اینجا نماز بخونم!


اصلا دین ما اسلام نیست!


شاید برای من باشه ولی برای بقیه نیست....


مجبورم حالا وقتی خونه خالی میشه بخونم یا وقتی تنها نیستم توی دلم رو به قبله بخونمش....


امروز به جای خ.ا نمازم رو واقعی خوندم دیدم اگه همیشه بتونم به این صورت بخونم اصلا نمیرم سراغ گناه....اصلا روت میشه گناه کنی؟!


توی مدرسه هم سه سال پیش میرفتیم میخوندیم یه ادم دیگه بودیم!


من نماز رو توی پیش دانشگاهی یاد گرفتم(شرمندم)


کاری نداریم....فقط میخوام بگم قدر مامان باباتون و خونه ی قشنگی که میتونید توش نماز بخونید رو بدونید.........خیلیا اینم ندارن.


اگه امکاناتت رو ببینی و حسشون کنی زندگیت عوض میشه....


یه دست بکش روی صفحه ی مانیتورت! میتونی وقتی نگاهش میکنی بگی این دیگه چیه کیفیت نداره فلانه...یا میتونی بگی خداروشکر.


خیلیا همینو ندارن... خودمم یاد نگرفتم قدر همه چیزمو بدونم....چون اونطوری که باید تلاش کنم نمیکنم...


دعامون کنید....

[می توانم]

خدایا
نمیدونم چه نفرینی گریبان گیرمون کردی
چرا سهمی از ارامش برای ما قرار ندادی
چرا دعاهای ما رو ایگنور میکنی
اما بدون خسته شدیم
در ضمن کسی هم نداریم
نمی دونم بگم به جز تو
یا نگم

[K_1]

ای مهربان تر از برگ در بوسه های باران
بیـــداری ستـــاره در چشـــم جویبـــاران

آینــه نــگاهــت پیـــوند صـبـح و سـاحل
لبـخنــد گاه گاهــت صبـح ستــاره بـاران

بـاز آ کـه در هــوایت خامـوشـی جنونم
فریادها برانگیـخت از سنگ کوهساران

ای جویبـار جاری، زین سایه برگ مگریز
کاین گونه فرصت از کف دادند بیشماران

گفتی به روزگاری مهری نشسته گفتم
بیـرون نمی توان کرد حتـی به روزگـاران

بیـگـانـگی ز حـد رفـت، ای آشنا مپرهیز
زین عاشق پشیمان سرخیل شرمساران

پیش از من و تو بسیار بودند و نقش بستند
دیــوار زنــدگــی را زیــن گـــونــه یــادگــاران

ایــن نــغـمــه محـبـت، بعد از من و تو ماند
تا در زمــانــه باقیــســت آواز بــاد و بـاران

[عبد الله]

[
إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لآیَاتٍ لِّأُوْلِی الألْبَابِ ﴿190﴾الَّذِینَ یَذْكُرُونَ اللّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَكَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا

عَذَابَ النَّارِ ﴿191﴾رَبَّنَا إِنَّكَ مَن تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَیْتَهُ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنصَارٍ ﴿192﴾رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیًا یُنَادِی لِلإِیمَانِ أَنْ آمِنُواْ بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَیِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الأبْرَارِ ﴿193

﴾رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَى رُسُلِكَ وَلاَ تُخْزِنَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّكَ لاَ تُخْلِفُ الْمِیعَادَ ﴿194﴾ سوره 3: آل عمران]
]



هر که این آیات را مداومت نماید دل او پاک گردد واز غل وغش وبر ایمان خود ثابت بماند  واز رسوائی دنیا وآخرت ایمن گردد]

[منشور]

خدایا تا مسلمان نشدم مرا از این دنیا نبر

.

[تـــواب]

سلام بچه ها ، من یه کار بدی کردم ، در واقع گول خوردم در عین آگاهی که دارم گول می خورم ، ولی خداروشکر به عهدم آسیبی نرسید

دعا کنید خدا منو ببخشه ، اشتباه افتضاحی بود .

تو رو خدا سر نمازاتون از من یاد کنید 

[مهاجر]

سلام

یه اتفاق خیلی خیلی خوب برام افتاده

هیچی مثل این نمیتونست منو خوشحال کنه

واقعا نمیدونم چجوری ازش تشکر کنم

کلی انرژی بهم داده
تو پوست خودم نمیگنجم



وای خدایاااااااااااااااااااااااا شکرت:x

میدونم لیاقتشو نداشتم ولی ممنون از لطفت:x

[باد صبا]

آقا حسام ان شاالله همیشه انقدر شاد و خوشحال باشین
دلمونو آب کردین از بس ذوق کردین
الان کسایی که مثل من دارن از کنجکاوی میترکن باید چیکار کنن خب؟؟؟؟

[می توانم]

وای
باد صبا
بیا حدس بزنیم
به نظر تو چی شده؟

[همساده]

یک روز می رسد که به آغوش گیرمت...

[img]images/smilies/g.gif[/img][img]images/smilies/g.gif[/img]به به

[عبد الله]

سلام
اگه ما واقعا به خدا و جهنمش اعتقاد داشته باشیم ترک خودارضایی خیلی راحتتر میشه فقط باید اعتقاداتمونو قوی کنیم تازمانی که شک داریم نمیتونیم ترکش کنیم

بیاین همه دعا کنیم واز خدا بخوایم که کمکمون کنه بیاین دعای توسل بخونیمو بعدش از خدا همین حاجتمونو بخوایم

[منشور]

سلام 

دارم یواش یواش جوش میارم میدونید به خاطر چی به خاطر اینکه نه گفتن رو بلد نیستم و قاطعیتم داره افت میکنه. فامیلمون زنگ میزنه میگه بیا خونمون دور هم باشیم حالا منم کار دارم نمیدونم چطوری بهش بگم آخه خیلی بهم نزذیکیم و هوای همدیگه رو داریم. الان یه کی دیگه اومده میگه شام باید بیاید خونمون نمیدونم چه طوری بهش بگم که من کار دارم و نمیتونم بیام. میترسم بهش بربخوره و ناراحت شه و رابطمون بریزه بهم. هی یه چیزی از درونم میگه برو مگه چی میشه کاراتو بزار برای یه موقع دیگه. 

یه دل میگه برم یه دلم میگه نرم... دارم کلافه میشم

[Alone WarrioR]

اخ

خدایا
:(

راستش فواصل خ.ا زیاد تر شده الان یه بیست روزی بود فک کنم اینکارو نکرده بودم اما امروز مرتکب شدم متاسفانه

خیلی تلخه

هم شرمندده خدا شدم

هم شرمنده بچه های گروه

خدایا ببخشید
دریا دلان ببخشید ...

:(

[باد صبا]

میدونم تقصیر کم کاریه خودمه
ولی خب دوست نداشتم این برخورد رو ....
فکر نمیکردم اینجوری بشه:(
ای خداااااا,چقدر ناراحتم