1395 فروردين 16، 5:15
(1395 فروردين 15، 22:22)رامین. نوشته است: چقدر دلم گرفته
بی دلیل ...
امروز تو مسیر دانشگاه انقدر دلم گرفته بود تو مترو گریه م گرفت !
سرمو انداخته بودم پایین کسی نبینه
اومدم خونه کسی نبود مثل بچه های دوساله داشتم گریه میکردم
کاش الان کسی خونه نبود ، خیلی دلم گریه میخواد
کاش خدا من رو هم دوست داشت .
دلم گرفته نه بخاطر شکست ، نه چند وقتی هست از پاکیم میگذره ، تنها دلتنگیم از اینکه خدا منو نمیخواد
بهم نظر نمیکنه و براش مهم نیستم
فقط میخوام دوستم داشته باشه ! میدونم درخواست خیلی زیادیه ولی میخوام دوستم داشته باشه
خیلی باهاش حرف میزنم ولی براش مهم نیستم ، هیچی ندارم که خریدارش باشم ، 24 سال گناه ...
خدا منو نمیخواد . دور و اطرافم خیلی شلوغه همیشه ولی بی نهایت احساس تنهایی میکنم
خدایا ... خیلی دلم برات تنگ شده . چرا منو نمیخوایی؟
جز تو هیچکس رو ندارم ، یا رفیق من لا رفیق له
باور نميكنم خدا به كسي بگويد:
" نه...! "
خدا فقط سه پاسخ دارد:
1- چشم....
2- یه کم صبر کن....
3- پيشنهاد بهتري برايت دارم...