1396 ارديبهشت 14، 22:14
حالا که یکم پاک و تمیزم
منُ ببر ...
خواهش می کنم
(1396 ارديبهشت 15، 1:00)دکتر آرش! نوشته است: همه ی آدما وقتی درد و دل میکنن دردشون میگیره، فقط حواسشون نیست که درد و دل یه پله میبرتشون توی دردی که داشتن!...هر بار که به درد فکر کنیم کل وجودمون درد میشه!
(1396 ارديبهشت 15، 21:39)همساده نوشته است: رفتم حرم بحث راجع به ازدواج بود یه حاج آقا کارشناس هم بود تو رواق امام خمینی صحبت میکرد بحث راجع به ازدواج آسان بود.
کارشناس محترم میگفت ازدواج رو آسان کنید زود برید ازدواج کنید. اگه دیدید به بلوغ فکری رسیدید برید دنبال ازدواج.
بعد شروع کرد تعریف بلوغ فکری رو: مسئولیت پذیر بودن مستقل بودن پرتلاش بودن با ایمان بودن و .... البته من دارم تیتروار میگما. یه ده دقیقه ای طول کشید تا آدمی که به بلوغ فکری رسیده بود به نظر ایشون رو بشه شناخت.
خلاصه پیغمبری میباید بود تا استارت کار رو زد
اگه این بحثها و کتابها و مشاوره ها و سخنرانی ها و مباحث واسه ملت آب نداشته واسه کارشناسا و شبکه ها و نویسنده ها که نون داره.
خلاصه اینکه یه قضیه جدی جدیدا واسم پیش اومده هر چقدر صحبت بزرگترها یا مشاورها رو گوش میدم بیشتر سردرگم میشم و دو دل.
(1396 ارديبهشت 16، 22:12)engineer نوشته است: امتحان دارم فردا هنوز هیچی نخوندم
یعنی سه روز وقت داشتم هیچی نخوندم. راضی ام از خودم
حالا امشب رو اصن نمیدونم بشینم بخونم یا ن
کاشکی یکی میومد بهم میگفت باو یه شب سختی رو تحمل کن بشین بخون نمره بالا بیاری
(1396 ارديبهشت 17، 16:57)meep نوشته است: امروز و دیروز فاجعه بار گذشت فکر میکنم بلاخره این همه خ ا لعنتی کار دستم داده و دچار یک مشکل جنسی شدم تو این جوونی ای لعنت به من اینم نتیجش بکش
(1396 ارديبهشت 16، 22:31)طاهر نوشته است:(1396 ارديبهشت 16، 22:12)engineer نوشته است: امتحان دارم فردا هنوز هیچی نخوندم
یعنی سه روز وقت داشتم هیچی نخوندم. راضی ام از خودم
حالا امشب رو اصن نمیدونم بشینم بخونم یا ن
کاشکی یکی میومد بهم میگفت باو یه شب سختی رو تحمل کن بشین بخون نمره بالا بیاری
"باو یه شب سختی رو تحمل کن بشین بخون نمره بالا بیاری"
من گفتم. میخونی؟