درد دل های شما

[می توانم]

چه پیشنهاد جالبی دادی آتریسا

از لج غما شاد باشیم

[BlueBoy]

دلم گرفته ای دوست
هوای گریه با من ...

[دکتر آرش!]

گاهی اوقات پیام بعضیارو میبینم که ظاهرا همه ی بچه های اینجارو میشناسن

بعد پروفایلشو نگاه میکنم میبینم که پروفایلش فابریکه.تازه از کارخونه در اومده.

اونجاست که با خودم میگم؛ این از اون قدیمیاست که سال هاست به این درو اون در زده واسه ترک ..اما بازم بهتر از کانون پیدا نکرده .

[engineer]

گاهی آنلاینم...
بی هیج دلیلی....
نه کسی هست که حرف بزنی..
نه چیزی هست که بنویسی..
گاهی تو دنیای حقیقی که کم میاری میای تو دنیای مجازی..
که حضورت حس بشه...
شاید... یکی بفهمه که هستی...
گاهی تنها جایی که میتونی باشی همین دنیای مجازیه...
همیشه آنلاین بودن به این معنی نیست که سرت شلوغه و داری حرف میزنی...
گاهی آنلاین ترین ها.... تنهاترینن....

[BlueBoy]

گاهی آنلاینم...
بی هیج دلیلی....
نه کسی هست که حرف بزنی..
نه چیزی هست که بنویسی..
گاهی تو دنیای حقیقی که کم میاری میای تو دنیای مجازی..
که حضورت حس بشه...
شاید... یکی بفهمه که هستی...
گاهی تنها جایی که میتونی باشی همین دنیای مجازیه...
همیشه آنلاین بودن به این معنی نیست که سرت شلوغه و داری حرف میزنی...
گاهی آنلاین ترین ها.... تنهاترینن....

آره دقیقا
بیشتر کسایی که آنلاینن از روی تنهایی اونجان نه اینکه کلی حرف و دوست داشته باشن
البته به نظر من کلا فضای مجازی نباید ربط داده بشه به تنهایی با عدم تنهایی. خیلی افراد رو میشناسم که تو هیچکدوم از پیام رسان ها یا شبکه های اجتماعی حضور ندارن ولی خیلی هم دوست و رفیق دارن و اصلا احساس تنهایی ندارن. برعکسشم هست که همین چیزیه که شما میگی
فضای مجازی بیشتر باعث کم شدن ارتباطات میشه تا بیشتر شدنشون. من که خودم هنوز دوستی با بچه های محل تو زمین فوتبال رو با دوستی با همونا ولی توی گروه تلگرام ترجیح میدم

[BlueBoy]

شب که می شود ، انگار آدم وارد عالمی دیگر می شود ،
وگرنه این تیک تیک ساعت به تنهایی که این همه بغض نمی آورد ؟

[همساده]

دیروز ظهر رفتم رستوران  تلویزیون روشن بود امیر حسین مدرس داشت دکلمه کاروان امام حسین علیه السلام رو میخوند...در صف ایستاده بودم و مسئول صندوق همین که کار میکرد میگفت من امام حسین رو دوست دارم امام رضا رو دوست دارم ولی این چیزا رو قبول ندارم( به تلویزیون اشاره میکرد). تا الان هیچ چیزی از امام رضا نخواستم از امام حسین نخواستم اونا هم بشر بودن مثه ما. هر جمله ای که میگفت سعی داشت از طرف مقابلش که یه جوان بود تایید بگیره و اون آقا هم تابلو معلوم بود که مخالف نظریات ایشونه تایید نمیکرد فقط لبخند میزد. داشت نظریاتشو ارائه میداد راجع به عزاداری و حرم امام رضا و اینها باز برای اینکه تایید بگیره گفت اینجوری نیست؟این دفعه من گفتم نه اینجوری که شما میگی نیست.من مخالف نظریات شمام

آیه اولی الامر ایه تطهیر کاملا ربط داشت به حرفهایی که میزد منم از شانس خوبم واسه استخدامی که خونده بودم عربیشم حفظ بودم  واسش خوندم و یه خرده توضیحاتم دادم. خواستم بحث رو ببرم سمت فلسفه عزاداری که طرف فکر کرد من خیلی دیگه واردم کنار کشید از بحث.من معمولا در بحث های دینی شرکت نمیکنم چون سوادم کمه اگه آخرش اسم عزاداری رو نمیبرد شاید بازم شرکت نمیکردم توی بحث چون معتقدم سکوت بهتر از دفاع نصفه نیمه و ناشیانه س اما قضیه امام حسین علیه السلام برای من فرق میکنه...اگه دفاع نمیکردم غمباد میگرفتم حالم تا چند روز خراب میشد. دست و پا شکسته دفاع میکنم تقلایی میکنم زور خودمو میزنم نمیتونم آروم بشینم

معمولا محرم ها از نظر پاکی واسم خوبه خدایا کمکم کن این محرم رو شرمندش نشم

[دکتر آرش!]

از همین جا نطفه ی" ترس ارتباط با جنس مخالف" درونم نهادینه شد!...

چون ؛چند روز پیش، طوری بهم اخطار دادن که با یکی از دخترای سایت پیام رد و بدل نکن، ، که الان هر چقدر بیشتر فکر میکنم، میبینم که باید تا آخر دانشگاه از همین دستور پیروی کنم! ( دست خودم نیست ، خیلی ترسیدم! )






( لطفا هیچ شخصی ناراحت نشه ، چون فقط جنبه شوخی داره!....(

.وقتی واسم یه تاپیک درست نمیکنین ،این چیزارم داره،،،،، باید اینارو اینجا بنویسم دیگه!.... )

( من بچه بده ی سایتم! ....شما لطفا لبخند فراموشت نشه ! )

[mohsen73]

1- تسویه حساب با گذشته، گذشته هر چی که بوده الان فکر کردن بهش و خودخوری کردن هیچ فایده ای برای تو نداره، درسته که  خیلی فرصت هارو سوزوندی و خیلی در حق خودت ظلم کردی ولی با ساختن اینده از الان میتونی جبرانش کنی پس هر جا فکر وخیال اشتباهات گذشته به ذهنت خطور کرد بهش بال و پر نمیدی و درجا خفش می کنی. 
2-ایمان داشته باش با ترک گناه و نماز اول وقت و جایگزین کردن عادات درست تغییرات محسوسی تو زندگیت اتفاق میافته و تو دیگه اون ادم سابق نخواهی بود به لطف خدا. 
3-این راهی که میخای شرو کنی رو با توکل به خدا جلو میری و مهم تلاش کردن  و لذت بردن  از مسیر پیش رو هست بقیش رو میسپری به اون بالا سری و اگر نتیجه اون چیزی نشد که تو میخای مسلما به صلاحت نبوده و هم چنان زندگی در جریانه و مسیر های دیگه ای که میتونی تجربه کنی پیش روته. 
4- یادت باشه که هیچ وقت خودتو با بقیه مقایسه نکنی، کاری که تو باید بکنی اینه که نسبت به دیروز خودت بهتر و بهتر بشی و خدا رو شکر کنی بخاطر برتری هایی که نسبت به بقیه داری و لطف هایی که خدا در حقت کرده. 
یادم باشه این چن موردو هر روز صبح به خودم یاد اوری کنم. 

[دکتر آرش!]

توی جبهه ی جنگ وقتی یه سرباز میمیره ، همه کمبودشو حس میکنن.

اما نمیدونم چرا توی کانون بچه ها عین خیالشون نیست از همراهانشون کم بشه.

یکی نمیره توو سنگرشون بگه: دستتو بده به من ، نرو!....

[nobody31]

nobody undersatand me...

  Yes

 

 Nobody understand you 

 , I understand you

  ? How are you 

 ? What's the matter

[مهرخدا]

خدایا خودت نذار کم بیارم

[دکتر آرش!]

خوشا به سعادت "نو بادی" که خیلی راحت میتونه احوال دوستاشو بپرسه!

من که روو دستمو نقره داغ کردن، گفتن کاری به کار، دوستایی که " نوبادی " احوالشونو میپرسه ، نداشته باش!

( چقدر غیر مستقیم گفتم!.. )







( این فقط شوخیه ولاغیر لطفا واکنش نشون ندید!).....( من سعی میکنم با رفتار آدما عادی برخورد کنم و برای خودم تبدیل به یه خاطری به یاد موندنی کنم ....همین)

[oldman]

توی جبهه ی جنگ وقتی یه سرباز میمیره ، همه کمبودشو حس میکنن.

اما نمیدونم چرا توی کانون بچه ها عین خیالشون نیست از همراهانشون کم بشه.

یکی نمیره توو سنگرشون بگه: دستتو بده به من ، نرو!....

ما رسم رفاقت و برادری رو خوب ادا کردیم

[chika]

دلم ارامش میخواد