امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

(1396 آبان 30، 21:13)می توانم نوشته است: آقای دریفت اینجا رو اشتباه اومدید
مساله من مشکل داشتن نیست مساله من آرزو نداشتنه
نه آرزویی دارم نه هدفی دارم نه چیزی شادم می کنه


البته ممنونم که پاسخ دادید
ولی صرفا یه درد دل کهنه و قدیمی بود

درود  ,
این درد دل شما درد دل بیشتر جوون هاست ,
راستش بنظر من اینطور نیست که برای آدم اصلا چیزی نباشه که از اون احساس شادی و خوشحالی نکنه ,چون خودم تقریبا وقتی دست چپ و راستمو شناختم هیچ وقت سرحال نبودم و همش افسرده و نا امید بودم منهای تفریبا یکسال اخیر که یکم اوضاع بهتر شد بخاطر اینکه چیزی رو تو خودم کشف کردم و علاقه و استعدادی رو کشف کردم الان حس میکنم یک تکونی بهم داده , اون باب آشنایی با اون خانم (هرچند رابطه صمیمی بشه یا نشه,رابطه دوستی معمولی بمونه یا نمونه , اصلا دوستی برقرار بمونه یا نمونه)چون تجربه جدیدی بود هم یک تکونی بهم داد (من خودم زن و شوهرها رو میدیدم ازدواج میکنن خندم میگرفت که مگه ازدواج چی داره , بطور جدی منصرف شده بود که حتی بهش فکر نمیکردم که شرایط عوض شد)که نظرم در مورد زدن قید ازدواج عوض شد و درنتیجه  در مورد کار کردن یکم هدفمند تر کار کنم , مثلا بگم من باید تا سال دیگه اینقدر پول جمع کنم تا بتونم به فکر زندگی تشکیل دادن باشم.

نظر من اینه که یکم تو زندگی سرچ کن , یه جایی هست که باهاش احساس خوشحالی کنی و شاد باشی,مثلا این استعداد خودمو وقتی بهش فکر کردم دیدم من 15-16 سال پیش بهش علاقه داشتم ولی دنبال نکردم و ولش کرده بودم که وقتی پی اش رفتم نتیجه باورکردنی نبود , که حتی به ترک اون گناه مشخص منجر شد .

شاید قدم اول این باشه که منفی بافی نکنیم , و دیدمون رو عوض کنیم, بالاخره باید از یه جایی شروع کرد/
 سپاس شده توسط
به هیچی فکر نکن 
فکر بدبختیای خودت باش
فکر خراب کاری ای که کردی 
باورم نمی شه انقدر کثیف و آلوده ام
 سپاس شده توسط
ــــــــــــــــــــــــــ
 سپاس شده توسط
بعضی مواقع نفس ما یه کارایی میکنه خودمون شاخ در میاریم منم دقیقا مثل آتریسا بانو چند وقته نماز میخونم منی که قبلاً اصلا نماز نمیخوندم چه برسه نماز صبح الان قبل از نماز صبح بدون هیچ زنگ یا صدایی از خواب بیدار میشم 
و اما در مورد پدربزرگتونن آتریسا بانو عمر دست خداست
 سپاس شده توسط
سلام 
دوستان به لطف دعاهاتون و خدای مهربونم 
حالم یکم بهتره ...
التماس دعا
 سپاس شده توسط
(1396 آذر 1، 12:47).Mohamadreza. نوشته است: سلام 
دوستان به لطف دعاهاتون و خدای مهربونم 
حالم یکم بهتره ...
التماس دعا

ایشالله بهتر ازینم میشه عزیز دل ، فقط باید صبر داشته باشیم   49-2
...
 سپاس شده توسط
یک روز دیگه هم با استرس و اضطراب و حال بد داره میگذره عمر لعنتی تموم شو دیگه
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
(1396 آذر 1، 17:04)meep نوشته است: یک روز دیگه هم با استرس و اضطراب و حال بد داره میگذره عمر لعنتی تموم شو دیگه
حال من هم زیاد خوب نیست ولی سعی می کنم زیاد به حال الانم توجه نکنم مطمئنم اگه این راهو ادامه بدم حالم بهتر می شه فقط امیدوارم موفق بشم بیایید برای موفقیت همدیگه دعا کنیم .
 ( 0+) - (0 -) Khab
 (0+)  - (0-)        23 
 (0+) - (0-)       65
        
  THANKS GOD : [ACII[II]AE]
  
 سپاس شده توسط
(1396 آذر 1، 17:04)meep نوشته است: یک روز دیگه هم با استرس و اضطراب و حال بد داره میگذره عمر لعنتی تموم شو دیگه


سلام داداش من الان نمیتونم حالتو درک کنم ولی اینو میدونم تا خودت نخای حالت عوض نمیشه هر چی هم به زمین و زمان بد و بیراه بگی ،به نظرم داری سخت میگیری و خیلی خودتو اذیت میکنی اگه حالت بهتر میشه بیا اینجا صحبت کن با بچه ها و از حالت بگو شاید کسی تونست کمک کنه .
 سپاس شده توسط
Tongue 
(1396 آذر 1، 17:04)meep نوشته است: یک روز دیگه هم با استرس و اضطراب و حال بد داره میگذره عمر لعنتی تموم شو دیگه

سلام عزیزم. 53 
خودت را سرکوب نکن . استرس ها دلیل دارن. 
دلیلشون این هست که مغز اعتیاد پیدا کرده به ایجاد ترس و نگرانی
و تو میخوای باهاش بجنگی و با اینکار هی بدتر و بدتر میشه.
سعی کن بپذیریش. اگاهیتو بالا ببری. 
کافیه بدونی این اظطراب ها کار ذهن توئه که داره سرکشی میکنه. کافیه همین رو بدونی...
و بدونی این ذهن که این اظطراب ها رو ایجاد میکنه با تو بیگانست
 ولی نباید باهاش بجنگی..
خواهی دید اروم اروم همه چیز خوب میشه
دعا میکنم واست 53
ره آسمان درون است...  53
 سپاس شده توسط
سلام دوستان خیلی مهربون و پاکم 
منِ سست عنصر و بی پایه دوباره شکستم ... خیلی خیلی سخت و غیر قابل تحمل بود برام 
من دیگه تا موقعی که این نفس سرکش و آلوده رو تربیت نکنم وارد فضای مجازی به هیچ شکلی نمیشم ، همه ی عوامل رو میخوام از بین ببرم .. 
من چیکار دارم میکنم با خودم ، با تیشه دارم قطع میکنم درخت وجودیم رو ... نفرت انگیزه 
به هر حال تا مدتی نیستم و یه خواهش دارم ازتون : 
به عنوان برادر کوچک تر خودتون منِ کم تحمل رو توی همه ی لحظات پاک و خوبتون دعا کنید 
واقعا نیاز شدیدی به دعاتون دارم .. التماس دعای ویژه برای من حقیر
شرمنده اگر اذیت کردم شخصی رو ...
لبخند حیدر نصیبتون ...
در پناه حق .. یاعلی
 سپاس شده توسط
بی آب رو شدم 
دلم طاقت این همه درد نداره
 سپاس شده توسط
(1396 آذر 1، 21:36).Mohamadreza. نوشته است: سلام دوستان خیلی مهربون و پاکم 
منِ سست عنصر و بی پایه دوباره شکستم ... خیلی خیلی سخت و غیر قابل تحمل بود برام 
من دیگه تا موقعی که این نفس سرکش و آلوده رو تربیت نکنم وارد فضای مجازی به هیچ شکلی نمیشم ، همه ی عوامل رو میخوام از بین ببرم .. 
من چیکار دارم میکنم با خودم ، با تیشه دارم قطع میکنم درخت وجودیم رو ... نفرت انگیزه 
به هر حال تا مدتی نیستم و یه خواهش دارم ازتون : 
به عنوان برادر کوچک تر خودتون منِ کم تحمل رو توی همه ی لحظات پاک و خوبتون دعا کنید 
واقعا نیاز شدیدی به دعاتون دارم .. التماس دعای ویژه برای من حقیر
شرمنده اگر اذیت کردم شخصی رو ...
لبخند حیدر نصیبتون ...
در پناه حق .. یاعلی
سلام داداش از شکست هات درس بگیر نه این که بد تر خودتا سرکوب کنی از این سرکوب کردنا چیزی مصیبت نمیشه جز فشار روحی بد
بلند شو مرد بلند شو
صد بار اگر توبه شکستی باز آی 
من و همه ی هم کانونیا کنارتیم کمک خواستی خبرم کن
 سپاس شده توسط
(1396 آذر 2، 7:58)aliunknown نوشته است: دارم تو درسام پشت سر هم گند میزنم  4chsmu1
فقط از این میترسم که به یه نقطه ای برسم و به خودم بگم این همه تو سرت زدی برای پاکی چی شد
این همه فشار تحمل کردی که بدترم بشه
نمیدونم چی بگم ....
دلم پره از غصه ست
علی یعنی چی نگو این حرفا را داداش مگه نمی‌خوای به خدا نزدیک بشی 
خوب پس حالا که میخای اینکارا بکنی باید تمام تلاشتا بکنی که پاک بمونی درساتم خوب بشین بخون سعی کن ازش یه ابزار بسازی برای ترک این کوفتی ماشاالله ببینم چه میکنی
 سپاس شده توسط
(1396 آذر 2، 7:58)aliunknown نوشته است: دارم تو درسام پشت سر هم گند میزنم  4chsmu1
فقط از این میترسم که به یه نقطه ای برسم و به خودم بگم این همه تو سرت زدی برای پاکی چی شد
این همه فشار تحمل کردی که بدترم بشه
نمیدونم چی بگم ....
دلم پره از غصه ست


علی جون از ویژگیای این روزای اول اینه که فشار بالاخره زیاده.. تو زیاد بهش فک نکن و روی درس متمرکز شو. اگر نمیشه، مطمئن باش با گذشت زمان و بیشتر شدن پاکیت، این فشارا کم میشه و فکرتم جمع میشه. منتها برنامه خوابِت رو منظم کن و زود بخاب. برنامه ریزی هم داشته باش تا زمان مرده ت در طول روز مینیمم شه.موفق باشی مرد
شاید آن نور که از پنجره می آید خداست.
                                                   شاید آن قهقهه ی کودک و آن عطر خوش یاس خداست
شاید آن چشمان تو وقتی نگاهم میکنی
                                                   معجزه، آن لحظه های نابِ عشق، اینها خداست
او سر آغاز من است، جان من است
                                                   در تمام لحظاتم، حامی و حاضر  خداست
دارم از عمق وجودم میفشانم عشق او
                                                   آرزویم بَرِ پردیس، درآن عرشِ خداست
زندگی را زندگی خواهم نمود
                                                   هرچه من دار و ندارم، همه از لطف خداست
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان