درد دل های شما

[یا باب الحوائج]

درد های زیادی هست که نه خودت میفهمیشون نه کسی حالتا میفهمه
بعضی شبا فقط دلت میخواد گریه کنی
دلت پره ولی نمیدونی از چی
نه عشق وفا دارد نه دوست
وقتی غریبه ها میان تو زندگیت و تو میشه غریبه اشناها
شاید اینا حرست نده
ولی وقتی میبینی غریبه ها چقدر راحت دل هارا تسخیر میکنند و
تو فقط داشتی به خاطر علاقت کوتاه میومدی......

[ناحلهـ]

به تو از دور سلام ...
به حسین از طرف وصله ناجور سلام ....

[Silent Voice]

وقتی اولویت کسی نیستید 
چرا اون‌آدم و اولویت خودتون قرار میدید 
وقتی گزینه بیستم یه نفر هستید 
چرا اون آدم گزینه اول شماست 
ببینید رابطه باید متقابل باشه 
وقتی کسی به شما متقابلاً انرژی و حس خوب نمیده 
و براتون‌ ارزش قائل نیست 
چرا شما باید برای این آدم بیش از ظرفیت و ارزشش 
انرژی بگذارید...
چرا باید خودتون و تحقیر بکنید که یه آدمی که شما رو قبول هم نداره خیلی 
و روتون هم حساب نمیکنه 
بخواید بهش سرویس بی مورد بدید 
این کارو خیلی از ما می کنیم...!!!!
حتی خیلی اوقات تو رابطه هستیم طرف ما اولویتش نیستیم 
خب این چه زندگیه که..
با یکی در ارتباطی 
جدیتم نمیگیره برات ارزش هم قائل نیست 
خب این چه ارتباطیه؟؟؟

سپهر خدابنده

[یاقوت]

هیچکس نمیتونه منکر این بشه ، شب ک میشه همه چ فرق میکنه ....
و من منتظر : )

Ay yaniyor ömrum

[یا باب الحوائج]

بعضی شبا انقدر بغض داری که گریت هم نمیگریه شبیایی که معلوم نیست دیگه صبح را میبینی یا نه
شبایی که طرف چپ سینت درد میگیره و اروم نمیشی
میخوای بزنی بیرون امام نمیتونی
هر کاری میکنی تا بخوابی ولی نمیتونی
فقط فکر فکر فکر

[ایرانا]

از کارم پشیمون نیستم

ولی کاش میشد جوری بود، ک دل کسی نشکنه...

نمیدونم چه کنم...

تو ک میدونی بخاطر تو بود...

یه کاری کن منو ببخشن،
تو ک میدونی حسم ، حرفام دروغ نبود

انقد بهشون خوبی بده، ک منم ببخشن...

فک کنم خیلی بی معرفتم...
ببخشید تو روهم بدنام کردم
بزار پای ندونستن(:

جایی نیست ک برم
ردم نکن

[تاج]

یعنی واقعا میشه  

یه حسی ته دلم میگه که شدنیه  
و به اون حس ایمان دارم  

[سفیر بهشت]

هرچی سرم بیاد حقمه

[آرمین]

شب‌ها همش کابوس می‌بینم. بیدار میشم می‌بینم خیس عرقم. ضربان قلبم مثل بمب ساعتی که چیزی به انفجارش نمونده.
درد همه بدنمو گرفته.

چرا این روزهای بد تموم نمیشه...

[یاقوت]

امروز اون برام حرف میزد من دلم شور میزد ، برام میخندید دلم شور میزد ، ازم تعریف میکرد من بازم حال دلم همین بود ....
من نمیتونم فراموش کنم ،فقط میتونم التماس خدا کنم ک دیگه با چنین وحشتی ن تنها مارو بلکه هیچکس و امتحان نکنه ....
وقتی یادم میوفته دلم میخواد بترکه ‌.خدایا فقط میدونم تو شاهد همه چیز هستی ، من دلم نمیخواد چیز بیشتری بدونم ،فقط  منتظر اون دنیات هستم ..همین .

انقدر آشفته م ک اصلا دلم نمیخواد فردا و روزهای بعدش و ببینم ..ولی فردا باید بیدار بشم .همین قدر مزخرف ..

عجب شبیه ک حتی ستاره هم نداره .. 

۲/۲۴

۰۰/۴/۲۸

[K_1]

دعا میکنم امروز بیشتر از همه روزها، بچه‌هایی که دلشون گرفته، خصوصا
آقا آرمین
و خانم یاقوت
حس خوش مشمول دعای امام زمانشون بودن رو حس کنن ..
امام که هر روز دعامون میکنن ..
دعا میکنم امروز بیشتر حسش کنید و حالتون خوب بشه

امروز روز ترویه است .. روزیه که آدم آب گوارا رو امیدوار میشه که بچشه ..
بچشیم ان شاء الله همگی

[یاقوت]

انقدر خستم ک نای ندارم بلند شم :/
یکی از سخت ترین کارها اینه ک بشینی و ب حرف هایی ک درموردت میگن گوش بدی ، من هیچوقت دوست ندارم بهم ترحمی بشه .

راستش این روزها حتی دوست ندارم کسی دوستم داشته باشه یا بهم علاقه ای داشته باشه .
امروز و فردا باید خیلی قوی باشم ، همش بخندم ، شاد باشم ، لبخند بزنم ، تحمل کنم . صبر کنم . 

واقعیتش خیلی ناراحتم ، هیچ انرژی ندارم .. توانی هم ندارم . 

انشالله ک خیره .


پ ن : من از اسمم متنفرم  ...

[Silent Voice]

جدیدا متوجه یه چیز خیلی عجیب تو خودم شدم

حس نا امیدی عجیبی دارم

با اینکه نا امیدم حرکت میکنم به سمت اهدافم

ولی فکر میکنم شاید محقق نشه و 
خلاصه به هیچ جا نرسم

راستش فکر میکنم شاید مثل همیشه همه چیز درست نشه

احساس نا امیدی عمیقی میکنم

[*شهریار‌*]

خسته ام خسته خسته

[silent scream]

خسته ام خسته خسته

 دلتنگ‌ام دلتنگ دلتنگ :‌‌))‌)