درد دل های شما

[هدا]

کاش میمردم
هیچ وقت نسبت به زندگیم اینقدر بی میل نبودم...
کاش تموم میشد کاش...

[هدا]

ولی من عمیقا حس میکنم هیچی قرار نیست عوض شه
هرچی نمیشه
میگن حتما صلاح نبوده
بابااااا
چرا هیچ وقت خواسته های من با صلاح خدا یکی نیست؟؟؟
ها؟!
... نمیشه یه بار من یه چیزی بخوام از خدا به صلاحم باشه؟
ازونطرف میگن با خدا درد و دل کن
ازونطرف میگن ناسپاسی میکنی قدر نشناسی با خدا طلبکارانه حرف میزنی همونیم که داری خدا میگیره
واقعا میترسم از حرف زدن با خدا
من با آدما که حرف میزنم
اصلا برام مهم نیست چه فکری میکنن
اصلا
ولی با خدا که حرف میزنم هزار بار تو دهنم مزه مزه میکنم
میگم خدایا فلان
بعد میگم نه ببخشید حق ندارم غر بزنم
بعد میگم خدایا فلان چیزو میخواستم
بعد میگم باشه ببخشید به صلاح نبود
میام اظهار غم و ناراحتی کنم میترسم همینی که دارمو بگیره
ولی عجیب چیزایی که دارم به چشمم نمیان
اینقدر همه از چهره من تعریف میکنن و هیچ کس نیست بعد چندسال منو ببینه تعریف نکنه
اما اصلا برام مهم نیست
خب که چی؟
یه بارم براش شکرگزاری نکردم
میگن خوش به حالش باباش که وضعش فلانه خودشم که چهره ش فلانه
خب که چی؟
چیکار کنم؟
گیرم پدر من فاضل
از فضل پدر مرا چه حاصل؟!
بعد چهره م چه تاثیری داره تو حس مزخرفی که نسبت به خودمو زندگیم دارم
۳۱۰ روزه پاکم
اما انگار نه انگار
روز به روز همه چی بدتر میشه
خدایا تو شاهدی
ازت میترسم دیگه
هرچی میگم عملی که نمیشه
بعد میگی ناامیدی از رحمت خدا گناهه
همینم ازت میگیرم
نجاتم بده
من دیگه دارم تموم میشم....
...

[بازیکن نفر 13]

کاش میمردم
هیچ وقت نسبت به زندگیم اینقدر بی میل نبودم...
کاش تموم میشد کاش...

سلام  وقت بخیر 
همه انسان ها مدتی  داخل  این حس قرار می گیرند.
پوچی
عده اول نیهلیسم می شوند که پوچی  مطلق و راه حل را خودکشی و مرگ می دانند.

اما عده دیگر در دسته دوم ابزوردیسم قرار می گیرند با پذیرش پوچی
سعی در ساختن  معنا و هدف می شوند. (افسانه سیزیف)
به عنوان مثال کسی که معنا و زیبایی را در موسیقی می بینه موسیزین می شود
کسی که زیبابب و معنا را در علم می بیند ساینتیست می شود
و.....
شما  هم باید معنای زندگی بسازید


عمده دلیل اصلی که ادم به چنین جایی می رسد.
استفاده بسیار  از شبکه های اجتماعی است.
یک مدت دور باشید درست می شود.

[هدا]

اصلا خدایا
یه ایده ای دارم
چرا همش امتحان کردنت باید توی سختی و بدبختی و فلاکت باشه؟
بیا ایندفعه 
یه نعمتی بده
ببین چجوری رفتار میکنم
یه بار حاجتمو بده
ببین دختر خوبی میشم؟
همش بدبختیه
سرتاسر زندگیم سیاهیه
میدونم مقصر خودمم
ولی چطور انتظار داری شکرگزار باشم
من همه آرزوم مرگه
براوردش که نمیکنی
لااقل اوضاعو بهتر کن
باتوعما
یه بار بشنو
یه بار بگو باشه
یه بار بگو میدم
همین الانشم به معنای واقعی پاره شدم دیگه
خب بده دیگه
میدونم مقصر همه چیز خودمم
ولی نجات بده
اوردی منو تو این دنیا بعد ولم کردی به حال خودم؟
خب دستمو بگیر دیگه
اگه اون چیزی که میخوام به صلاحم نیست
یه کاری کن به صلاحم باشه!
یه کاری کن سرنوشتم تغییر کنه و صلاحم تو اونی باشه که میخوام
بدش بهم
باشه؟
بده
قول میدم دختر خوبی شم.....آخ...

[یا باب الحوائج]

خانوم یلدا قطعا ما نمیتونیم خودمون را جای شما بزاریم
ولی خوب لطفا یکم اروم باشید و تحمل کنید ان شاءالله همه چی درست میشه
داستان حضرت ایوب را قطعا شنیدید ازتون تقاضا میکنم صبر داشته باشید
ما هم برایتان دعا میکنیم ان شاءالله مشکلتان حل بشود

[БЯΞΛКłЛg БΛÐ]

یلدا جانم ببین خدا چی گفته؟

وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَىٰ
و پروردگار تو به زودی به تو چندان عطا کند که تو راضی شوی



دقت کن نمیگه به صلاحت باشه ها داره میگه خودتو راضی شی
پس صبوری کن گل دختر

[هدا]

هربار گله کردم
زدی پس کله م
آخه من به تو غر نزنم به کی بزنم
با تو درد و دل نکنم با کی بکنم
از تو نخوام از کی بخوام
ها؟
راهو اشتباهی میام؟؟؟
هربار ازت دور شدم حالم بد تر و بدتر شد و بیشتر تو لجن فرو رفتم
خب یه بار
فقط یه بار
نذار فرو برم تو سیاهی
یه بار به گله هام گوش کن
نجاتم بده
قلبم درد میکنه
۵ ماهه که هرروز میمیرم و زنده میشم
میدونم مقصر خودمما
ولی چیکار کنم دیگه؟؟؟؟
حماقت شاخ و دم نداره
نجاتم بده...
قول میدم عوض شم

[БЯΞΛКłЛg БΛÐ]

میدونی من حدود یه ساله حتی تو بهترین راه هم اذیت شدم
مخصوصا از تیر تا دی ماه انقدر اتفاقاتی افتاد که از خودمم بیزار بودم
اما فهمیدم همش برا این بود که برو تو بغل خدا اروم بگیرم
یلدا جان شاید با خودت بگی من جنبه دارم ولی مزمئن باش خدا بهتر میدونه
من نمیدونم چی میخوای ولی بهترین در انتظارت هست خدا زیر حرفش نمیزنه
اصلا هم ولت نکرده همین که الان صداش میکنی یعنی هستش باور کن

خدا میگه فانی قریب
بهت نزدیکم

مگه میشه بهت نزدیک باشه و نشنونه؟
ماها با ذهن کوچولو موچولوی خودمون داریم حکمت کارای خدا رو تحلیل  میکنیم

یلدای گلم من از سال 96 تا اسفند 99 از خدا به شدت شاکی بودم
بعد یهو یه چیزی شد گفتم عههههه خدا دمت گرم اینهمه اذیت شدم برا امروز که 5 اسفند بود در واقع
تابستونم همین بود
من همیشه شاکی بودم اما الان شاکرم چون حکمت کاراشو یه کم فهمیدم فقط یکم

[هدا]

مرسی از حرفات 
برای همینه به خدا میگم
سرنوشتمو جوری بنویس
که چیزی که میخوام
به صلاحم باشه
یه جوری همراهیم کن که جنبه چیزی که میخوامو داشته باشم

[محسنین]

شُکر     

[بنت الهدا]

موندم  تو راهی  نمیدونم  چمه 
تمام  تفکرات  و ذهنیتم  داره تغیرر  میکنه  حس میکنم  از خانوادم خیلی  دور شدم  جوری که دیگ منو نمیشناسن
اصلا نمیدونم چمه !؟ 
نمیدونم  کیم!! 
خودمو بد گم  کردمم ! 
از خودم  ازادیو گرفتم   از خودم همه چیو گرفتم خودمو تنبیه  کردم  همیشه دوییدم بقیه راضی شن  به خودم  به اون حانیه درون خودم  محل  ندادم  گوش نکردم  چی میخواد  شاید فقط یه خنده براش بست بود  ) 
همیشه بهش گفتم صبر کن  ادامه بده  رقابت کن   خستش  کردم  بدون اینکه نیازشو براورده کنم  

منطق  از من بیزاره  چون  با منطق  همیشه  حالمو  بد کردم  .

هیچ موقع نتونستم  خودمو راضی  کنم 
یه حس کمال طلبی )) 
یه چیزی  که باید  بدوییی 
و ادمایی  که  چیزی از تو نمیفهمنن   و از نظرشون کم  داری

[Reza4030]

موندم  تو راهی  نمیدونم  چمه 
تمام  تفکرات  و ذهنیتم  داره تغیرر  میکنه  حس میکنم  از خانوادم خیلی  دور شدم  جوری که دیگ منو نمیشناسن
اصلا نمیدونم چمه !؟ 
نمیدونم  کیم!! 
خودمو بد گم  کردمم ! 
از خودم  ازادیو گرفتم   از خودم همه چیو گرفتم خودمو تنبیه  کردم  همیشه دوییدم بقیه راضی شن  به خودم  به اون حانیه درون خودم  محل  ندادم  گوش نکردم  چی میخواد  شاید فقط یه خنده براش بست بود  ) 
همیشه بهش گفتم صبر کن  ادامه بده  رقابت کن   خستش  کردم  بدون اینکه نیازشو براورده کنم  

منطق  از من بیزاره  چون  با منطق  همیشه  حالمو  بد کردم  .

هیچ موقع نتونستم  خودمو راضی  کنم 
یه حس کمال طلبی )) 
یه چیزی  که باید  بدوییی 
و ادمایی  که  چیزی از تو نمیفهمنن   و از نظرشون کم  داری

سلام بر خواهر گرامی خانم بنت الهدا. انشالله طاعات و عباداتتون مورد قبول حق تعالی قرار گرفته باشه.
راستش این وضعیت و افکار که الان توی سر شماست دقیقا نزدیک به یک ماه قبل توی سر من بود تا همین یک هفته پیش هم ادامه داشت دچار سردرگمی بودم و به همه چیز مشکوک.
اما باتوکل به خالق خودم دوباره راهو پیدا کردم و وارد مسیر شدم.نمیدونم این حرفا چقدر برای شما خوب باشه اما امیدوارم بتونید این افکار و گُنگی رو از سرتون بیرون کنید.
قبل از هر چیز این رو بدونید در درون و ذات خودتان هیچ چیز و هیچ کس ارزشش بالاتر از خودتان نیست اگر تا الان طوری زندگی کردین که فقط رضایت دیگران رو دیدین و خودتون از زندگیتون یا کارتون رضایت دلی و قلبی نداشتین پس بدونید شما برای خوشنودی دیگران زندگی کردین که این در دراز مدت میتونه هر انسانی رو افسرده و غم بار کنه.اما بازم میتونید همه چیزو تغییر بدید الان بشینید و با خودتون بگید که اون افرادی که مثلا با فلان کاری که من انجام دادم و خوشحال شدن و خودتون می و رغبتی در انجام اون کار نداشتین آیا اون افراد چه عاقبتی رو برای شما میخوان.میخوان که فقط کارهایی که آنها رو خوشحال میکنه انجام بدهید یا نه.خوشنودی شما هم براشون مهمه.
از بحث خانواده هم نباید دور شد چون خیلی مهمه.
سعی کنید با اعضای خانوادتون زیاد صحبت کنید از خواسته هاتون براشون بگید.نگذارید توی دلتون بمونه خانواده در کل تاریخ همیشه یک دلیل خوب برای ادامه زندگی بوده چون وقتی به تک تک اعضای خانواده فکر می‌کنیم خداروشکر میکنیم.که لااقل تنها نیستیم.
سعی کنید ارتباط خودتون رو با خدا و ائمه اطهار بیشتر کنید 
باور کنید یه حس عجیبی وجود داره وقتی باخدا صحبت می‌کنید و حال دلتون عالی میشه.و بدونید این سردرگمی ها شاید وجود شیطان رجیم راهم نشان بده که فکرها و تمایلات بدی در ذهن انسان میندازه اما شما بااراده خودتون و با توکل برخدا و با یاری خانواده میتونید همه این مشکلات رو کنار بزنید و دوباره به خود دورنتون برسید انشالله
امیدوارم براتون مفید بوده باشه.
یاحق

[Amirali.d]

حالم خییلی بدههههه 

[Silent Voice]

چرا اینجوریه...
تا چند وقت پیش با یکی از بهترین دوستام قطع ارتباط کردم

امروز و و از چند وقت پیش با یکی از دوستام اتفاقاتی افتاد  که همش میگم بابا عجب اشتباهی کردم با اون قطع رابطه کردم
صد رحمت به اون 

این یکی از اونم‌ خیلی بدتره
اصلا اون یه سطح دیگه ای از بلوغ بود

این حتی به بلوغم نرسیده

[هدا]

خدایا توروخدا