امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امتیازات: 4.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

درسیجات (سرپرست: محسنین)

برنامه فردا
1) الکترونیک (2 ساعت)
2) مدار (3 ساعت)
3) لغت
سلام

نقل قول: رای فیزیک مدرن قسمت نسبیت استادمون کتاب آشنایی با نسبیت خاص رابرت رزنیک رو معرفی کردن تا اینجایی که من خوندم خوب توضیح داده بود.
برای قسمت دومش کتاب فیزیک کووانتومی آیزبرگ-رزنیک رو گفتن بگیریم.( این یکی آسون گیر نمیاد ولی فکر کنم تو اینترنت هست برا دانلود من نتونستم کتابشو پیدا کنم.ترم پیش هم این درس رو داشتم حذف کردم)

------------------------------------------------------
کتاب جهان در پوست گردو استیون هاوکینگ رو هم استادمون معرفی کردن البته این برای امتحان دانشگاه نبود گفتن برای مطالعه ی خودمون بگیریم بخونیم خوبه

------------------------------------------------------
تو اینترنت سرچ کردم کتاب سلز و وايدنر هم پیشنهاد شده بود البته خودم اینو نخوندم نمیدونم چجوریه
ممنون از معرفی جامعتون ... انشاالله بتونم یه برنامه ای داشته باشم سواد فیزیکیمو بیشتر کنم.

یه توصیه رو مجددا تاکید کنم:
برای درسایی مثل مدار و الکترونیک، وزن زیادی رو به تمرین بدید.
من ترمهای اول درست کار نمی کردم و مثلا برا الکترونیک بی دلیل زیاد درس رو میخوندم
باید تمرین و تمرین کرد. تا دست گرم شه.

کلا برای نمره آوردن باید بازاری درس خوند (لزوما منافاتی با با علاقه درس خوندن نداره. تاکتیکیه که نزدیک میان ترم و پایان ترم به کار میاد.)
برای الکمغ هم احتمالا بدونید: کتاب رهیافت حل مساله (محمود دیانی) مسایل خوبی داره

و اما بعد،

من تا فردا 10 شب، باید جزوه نویسی + شبیه سازی محول شده رو انجام بدم.

کار اول حالت پروژه ای داره و تخمینی از زمانش ندارم.
اما زمانهام رو ثبت میکنم تا حواسم باشه آخرش چه کردم.

شبی 45 دقیقه زبان هم که سر جاشه.


 

موفق باشیم
سلام
ممنون از راهنمایی هاتون.
درسته باید بیشتر تمرین کنم ولی هرچی میخونم حس میکنم هیچی نفهمیدم دوباره میخونم باز فکر میکنم چیزی متوجه نشدم دوباره میخونم و این روند ادامه داره22. باید سعی کنم بیشتر تمرین کنم.
--------------------------------------------
امروز خوب بود خدا رو شکر
فردا :
1) الکترونیک
2) لغت
(1392 اسفند 16، 20:30)تبسم92 نوشته است: سلام
ممنون از راهنمایی هاتون.
درسته باید بیشتر تمرین کنم ولی هرچی میخونم حس میکنم هیچی نفهمیدم دوباره میخونم باز فکر میکنم چیزی متوجه نشدم دوباره میخونم و این روند ادامه داره22. باید سعی کنم بیشتر تمرین کنم.
--------------------------------------------
امروز خوب بود خدا رو شکر
فردا :
1) الکترونیک
2) لغت

فرناز خانوم منم ی همچین درسی داشتم
هر چی می خوندم حس می کردم هیچی نمی فهمیدم
اخرش 17 و خورده ای شدم! 20 هم داشت درسه اما نمره های خیلی پایین و یه تعداد زیادی هم افتاده داشت
ازمایشگاهشم 20 شدم ! چون واقعا یادش گرفته بودم
این زیاد خوندنه اثر می ذاره ولی خوب حس یاد نگرفتن نمی ره معمولا :d

فقط مراقب باش همه ش همین درس رو نخونی
برای بقیه درس ها هم وقت بذار

[تصویر:  nasimhayat.png]
(1392 اسفند 16، 21:07)می توانم نوشته است: فرناز خانوم منم ی همچین درسی داشتم
هر چی می خوندم حس می کردم هیچی نمی فهمیدم
اخرش 17 و خورده ای شدم! 20 هم داشت درسه اما نمره های خیلی پایین و یه تعداد زیادی هم افتاده داشت
ازمایشگاهشم 20 شدم ! چون واقعا یادش گرفته بودم
این زیاد خوندنه اثر می ذاره ولی خوب حس یاد نگرفتن نمی ره معمولا :d

فقط مراقب باش همه ش همین درس رو نخونی
برای بقیه درس ها هم وقت بذار

سلام

بله، تجربه ی خانم می توانم هم ملموسه ... بعضی وقتا آدم حس میکنه یاد نگرفته اما سر جلسه که میره طوفان به پا میکنه

اما

واقعا الکترونیک همین طوره
آدم هی میخونه
میگه خب این که خازنه
اونم که ترانزیستوره
بایاس میکنیم و تحلیل میکنیم
و بعدشم گین حساب میکنیم
تموم میشه میره
پاسخ فرکانسس هم که خوراکه

بعد فردا میایم تا میخوایم یه تمرین حل کنیم دستمون جلو نمیره

واقعا باید بعد از یاد گرفتن درس
رفت سراغ تمرین

من خصوصا این توصیه رو از این بابت میکنم
که در یکی از پستهاتتون نوشته بودید که ترم پیش نتیجه ی مطلوب رو نگرفتید
با این تلاشی که این روزا دارید
بعید میدونم ترم پیش کم کاری زیادی کرده باشید

بعضی وقتا شاید باید روش ها رو عوض کرد

ترم 6 یکی از استادای بسیار محترممون بهم گفت که بازاری درس بخون!

و اینکه گفت ما سر جلسه "توان" شما رو می سنجیم، نه "انرژی" تون رو
لزوما با سواد بودن منجر به نمره ی بالا نمیشه، چون این مربوط به انرژیه
باید توان خروجی خوبی هم داشته باشیم؛
خوبه که با اصطلاحای برقی بعضی حرفا رو راحت تر میشه بیان کردcheshmak
(1392 اسفند 14، 19:00)Alireza 68 نوشته است: مرد مجاهد عزیز خب این برای کسایی جواب میده که از بچگی تو فاز درس بودن

که من نبودم همیشه تلاشم برای قبول شدن بود فقط و کسی هم رو سرمون نبود که بگه چیکار کن چیکار نکن

اما این به قول خودت شوخی بردار نیست

اما خب من از 8 صبح تا 5 غروب سر کار میرم هر روز حتی جمعه ها وقتی هم که میام خونه خسته و کوفته ام و کمتر حوصله درس رو دارم

همین که بیام به کارای کانونیم برسم خودش کلیه

همین 504 رو هم که میخونم تور راه رفتن سرکار یا تو اوقاتی که میشه خوند با گوشی میخونم

و کیمیا خانوم دوست من هم حرف شمارو میزد که توی ارشد معادلات خیلی به درد میخوره برای ریاضیات مهندسی پس راست میگفت

سلام

آقا علیرضا درک میکنم که رفتن سر کار کلی انرژی از آدم میگیره و درس خوندن تو اون شرایط کار سختیه.

گذشته شما دلیلی نیست که بقیه عمرتون هم بخواین همونطور ادامه بدین.

من این حرفو یه جا دیگه هم قبلا به بچه های کنکوری گفتم

الانم دوباره به شما میگم

نمیخوام بگم دارین بهونه میارید. نه بهونه نیست

اما میخوام اینو بگم که دیدتون رو به قضیه عوض کنید.

به کنکور و درس خوندن به چشم " درس خوندن " نگاه نکنید.

همه ما یه شخصیت ایده آل تو ذهنمون داریم.

مثلا معمولا همه مون دوست داریم افرادی باشیم :

سحر خیز - منظم - درس خوون - شیک پوش - دارای خط مش فکری و خط قرمز - فردی آگاه و ....

اینا یه سری شاخص بود که به عنوان مثال گفتم.

شما دوست دارین چجور شخصی باشید؟

یه آقای مهندس واقعی که تو رشته خودش حرفی واسه گفتن داره؟

یا کسی که یه مدرک رو گرفته چون " همه مدرک دارن این روزا "

منظورم از تغییر دید اینه :

یه مقدار به ایده آل هاتون فکر کنید. و ببینید دوست دارین چجور آدمی باشین؟

توی مسیر مطالعه برای کنکور....فشار زیاده ولی بهترین فرصته که آدم خودسازی کنه.

معمولا ما تا زور بالا سرمون نباشه دوست نداریم عادتهامون رو عوض کنیم و به روال سابق خودمون ادامه میدیم.

اما این یه سال کنکور چون زور بالا سر آدمه خب بهتره که نتایج فرعی هم داشته باشین.

هدف فقط و فقط درس نباشه.

فکر کنید میخواید تو این یه سال خودتون رو بسازید.

"ببینید چند مرده حلاجین ".

نه اینکه منظورم این باشه که : ببینم از پس کنکور بر میام یا نه؟

نه منظورم اینه که : چقدر میتونم خودمو به ایده آلم نزدیکتر کنم. شخصیتمو به اون شخصیتی که دوست دارم تبدیل کنم.

به این فکر نکنید که : چون سر کار میرم و خستم . دیگه وقت درس خوندن پیدا نمیکنم و همه از من میزنن جلو.

به این فکر کنید که : چه خوبه شغلم زیر سرم هست و با اینکه خستم ، دارم درس هم میخونم. من از بقیه آدم هایی که تو خونه نشستن و فقط درس میخونن تلاشم بیشتره.
اگه قبول بشم که چه عالی
و اگه نشم یه سال عمرم رو هدر ندادم و سال دیگه مجبور نیستم از 0 شروع کنم.


======================================================

نگران پایه درسی نباشین. میشه جبران کرد. چون سبک خوندن برای کنکور با سبک خوندن برای امتحان تشریحی دانشگاه خیلی فرق داره.

راستشو بگم من خودم بیشتر مطالب رو وقتی یاد گرفتم که واسه کنکور میخوندم.

چرا؟ چون تو دوره دانشگاه بیشتر با " جزوه " سر و کار داشتیم و امتحان " تشریحی ". اونم جزوه ای که استادش وقت نکرده بود " تمامی مطالب" رو بگه.

 مسلما این نوع خوندن با نوع خوندن واسه کنکور زمین تا آسمون فرق میکنه. پس خیلی چیزا رو خودم خوندم. با کمک کتابهای تست

==========================================================

در آخر بگم درس خوندن شروع اولش سخته.

شاید یه ماه اول بهتون سخت بگذره

اما نه فقط من...اکثر کسایی که کنکور دادن مطمئنم این حرفو میزنن : با گذشت زمان خودشون با علاقه بیشتر سراغ درس میرفتن.


303Khansariha (8)
یا عباس
سلام
ممنون از راهنمایی های خوبتون خانم می توانم و آقای مرد مجاهد
دارم سعی میکنم که بعد از اینکه یه درسو خوندم دیگه از جزوه دل بکنم برم سراغ تمرین و هم اینکه روی یه درس زوم نکنم و از بقیه غافل بشم.
( ترم پیش واقعا هیچ کاری نمی کردم1276746pa51mbeg8j. یه مشاور زمان کنکور بهمون گفته بود که افرادی که شب امتحانی هستند سطحی از نبوغ رو تجربه میکنن که افرادی که در طول سال درس میخونن از درک اون عاجزند. من تا ترم پیش  همچین تجربه ای نداشتم ولی ترم قبل باهاش آشنایی پیدا کردم42)
-----------------------------------------------------------------------------
امروز خدا رو شکر خوب بود فقط یه قسمت دیگه مونده که ان شاء الله تا آخر شب تموم میکنم البته اگه از کانون دل بکنم:-w.
برنامه ی فردا:
1) تمرین های الکترو مغناطیس ( 2 ساعت )
2)مطالعه درس جدیدیش ( 1 ساعت )
3) حل تمرین ریاضی مهندسی ( 2 ساعت)
4) لغت ( 30 دقیقه )
ان شاء الله بتونم انجامش بدم.
سلام
دیروز فقط به نصفه برنامه هام رسیدم
امروز بقیشو کامل کردم
فردا
 1) 2 تا 3 ساعت تمرین مدار
2) لغت
میخوام برم دوباره کتابخونه ثبت نام کنم(کتابخونه ای ک تعداد کتاباش خیلی خیلی بیشتره)
هم ب درسام برسم.هم ب کتابای غیر درسی.
ایشالا تو امر درسی فرجی بشه.53
سلام،

این رو یکی از اساتید توصیه کردن به خوندنش؛
من بخشیش رو خوندم و جالب ارزیابیش کردم؛
به خصوص به دوستان تحصیلات تکمیلی توصیه میکنم؛

http://www.cs.cmu.edu/~mblum/research/pdf/grad.html


عرض سلام،
نرم نرمک که دارد می رسد اینک بهار
انشاالله نرم نرمک خوابهای بهاری نیان4fvfcja

خوبه که بنویسیم برای هر درسمون چی  و چقدر بخونیم؛

من انشاالله به زودی می نویسم.
بگو تا چهارشنبه
بسم الله الرحمن الرحیم

الهی! به امید تو!
یا فتّاحُ! یا رزّاق!

نسخه ی اولیه اش رو می ذارم؛ اگه لازم بود، تغییر میدم؛
قصدم اینه که انشاالله هر موردی که به انجام رسید رو با یک رنگ؛ و مواردی رو که میخوام در هر روز انجام بدم رو با رنگ دیگه مشخص کنم.
ضمنا، زمانهایی رو که مشخص می کنم؛ اگه خیلی بیشتر شد، رها میکنم اون کار رو و در دور بعد بهش می رسم.

BS:
1- جزوه: 2 ساعت
2- تکلیف: 3 ساعت و نیم
3- خوندن اسلایدهای ارایه شده: 90 دقیقه
جمع: 7 ساعت

مخاب:
1- خوندن جزوه: 6 ساعت و نیم
2- تکالیف سری 4 و 5: هر کدوم 3 ساعت (حداکثر 3 ساعت و نیم)
3- لکه گیری کتاب: 2 الی حداکثر 3 ساعت
4- نگاه کردن تمرینات کتاب: 3 الی حداکثر 4 ساعت
جمع: 22 ساعت


CS: 
1- خوندن مقاله: 3 الی 4 ساعت
2- خوندن جزوه: 4 ساعت
3- تکلیف: 4 الی 5 ساعت
جمع: 12 ساعت


IT:
استاد گفت، مستمر باشه؛
روزی حداقل یک و حداکثر دو ساعت روش وقت بذارم. (از چهارشنبه)
کارها: مقاله ی استاد - مقاله ای که معرفی کرد - شبیه سازی و ایده زدن - نوشتن گزارش - خوندن فصل 22 - اگه خسته شدم: خوندن لکچرها

سمینار:
پرسیدن از بچه ها (تا جمعه)
خوندن فایلهای داده شده: 90 دقیقه
تصمیم گیری برای طرح اولیه (سه روز آخر تعطیلات) و ساختن طرح اولیه ی اسلایدها: 3 الی 4 ساعت
جمع: 5 ساعت

زبان:
روزی 30 الی 40 دقیقه: listening 

این دو موردی که به عنوان کار هر روز اسم بردم رو باید حتما انجام بدم؛ هر دوش مهم و حیاتی ان و فقط با استمرار میشه به هدف رسید.

جمع کل برنامه های غیر مستمر: 46 ساعت
شروع کار: از چهارشنبه
تعداد روزها: 17
میانگین غیر مستمرها در هر روز: بین 2 ساعت و نیم تا 3
میانگین با احتساب مستمرها: حدود 4 ساعت و نیم
نکته: ممکنه بعضی روزها به دلیل وظایف خانوادگی یا در سفر بودن، نشه درس خوند. پس میطلبه که روزهای مناسب، خوب کار کنم و اینکه احیانا برخی کارهای فوق که اولویتش پایین تر هست رو فاکتور بگیرم.


نتیجه: به طور میانگین اگه انشاالله 4 ساعت و نیم درس بخونم در روز؛ باقیش عشق و صفا!
ضمنا: سه روز در هفته هم ورزش میکنیم انشاالله (2 ساعت)

خدایا! چشمم رو با اراده ای که بهم میدی و کمکی که بهم میکنی و برکتی که به کارم میدی، روشن کن؛ یا ارحم الراحمین.
ُسلام،

من یه کار اولویت داری داشتم که تا اون کار درسی رو انجام نمیدادم
سراغ لیستی که نوشتم نمی رفتم
اون کار با تلاش و وقت زیاد امروز تموم شد؛

و بنابراین من برنامه ام رو به یاری خدا از فردا شروع میکنم؛
روزای اول اگه بهتر کار کنم، دلم قرص تر میشه و بیشتر باقی تعطیلات خوش میگذره انشاالله

کار اولویت دارم، تایپ کردن دو جلسه جزوه بود؛

خدا رو شکر هم جزوه هه تقریبا خوب شد
هم اینکه کلی سواد LaTex ام زیاد شد.

خیلی خوبه آدم کار باهاش رو مسلط باشه.

یا علی
(1392 اسفند 27، 1:18)مرد مجاهد نوشته است: بسم الله الرحمن الرحیم

الهی! به امید تو!
یا فتّاحُ! یا رزّاق!

نسخه ی اولیه اش رو می ذارم؛ اگه لازم بود، تغییر میدم؛
قصدم اینه که انشاالله هر موردی که به انجام رسید رو با یک رنگ و بولد کنم؛ و مواردی رو که میخوام در هر روز انجام بدم رو با رنگ دیگه مشخص کنم.
ضمنا، زمانهایی رو که مشخص می کنم؛ اگه خیلی بیشتر شد، رها میکنم اون کار رو و در دور بعد بهش می رسم.

BS:
1- جزوه: 2 ساعت
2- تکلیف: 3 ساعت و نیم
3- خوندن اسلایدهای ارایه شده: 90 دقیقه
جمع: 7 ساعت

مخاب:
1- خوندن جزوه: 6 ساعت و نیم
2- تکالیف سری 4 و 5: هر کدوم 3 ساعت (حداکثر 3 ساعت و نیم)
3- لکه گیری کتاب: 2 الی حداکثر 3 ساعت
4- نگاه کردن تمرینات کتاب: 3 الی حداکثر 4 ساعت
جمع: 22 ساعت


CS: 
1- خوندن مقاله: 3 الی 4 ساعت؛ 20 دقیقه
2- خوندن جزوه: 4 ساعت
3- تکلیف: 4 الی 5 ساعت
جمع: 12 ساعت


IT:
استاد گفت، مستمر باشه؛
روزی حداقل یک و حداکثر دو ساعت روش وقت بذارم. (از چهارشنبه) ؛ یه ساعت و ده دقیقه
کارها: مقاله ی استاد - مقاله ای که معرفی کرد - شبیه سازی و ایده زدن - نوشتن گزارش - خوندن فصل 22 - اگه خسته شدم: خوندن لکچرها

سمینار:
پرسیدن از بچه ها (تا جمعه)
خوندن فایلهای داده شده: 90 دقیقه
تصمیم گیری برای طرح اولیه (سه روز آخر تعطیلات) و ساختن طرح اولیه ی اسلایدها: 3 الی 4 ساعت
جمع: 5 ساعت

زبان:
روزی 30 الی 40 دقیقه: listening ؛ 40 دقیقه

این دو موردی که به عنوان کار هر روز اسم بردم رو باید حتما انجام بدم؛ هر دوش مهم و حیاتی ان و فقط با استمرار میشه به هدف رسید.

جمع کل برنامه های غیر مستمر: 46 ساعت
شروع کار: از چهارشنبه
تعداد روزها: 17
میانگین غیر مستمرها در هر روز: بین 2 ساعت و نیم تا 3
میانگین با احتساب مستمرها: حدود 4 ساعت و نیم
نکته: ممکنه بعضی روزها به دلیل وظایف خانوادگی یا در سفر بودن، نشه درس خوند. پس میطلبه که روزهای مناسب، خوب کار کنم و اینکه احیانا برخی کارهای فوق که اولویتش پایین تر هست رو فاکتور بگیرم.


نتیجه: به طور میانگین اگه انشاالله 4 ساعت و نیم درس بخونم در روز؛ باقیش عشق و صفا!
ضمنا: سه روز در هفته هم ورزش میکنیم انشاالله (2 ساعت)

خدایا! چشمم رو با اراده ای که بهم میدی و کمکی که بهم میکنی و برکتی که به کارم میدی، روشن کن؛ یا ارحم الراحمین.

کار فردا:

مقاله ی CS : 
لااقل دو ساعت و نیم

ورزش: 45 دقیقه

زبان
IT: پی گیری حرف استاد ... تموم شد: NIT ؛ 90 دقیقه
نقل قول:
BS:
1- جزوه: 2 ساعت
2- تکلیف: 3 ساعت و نیم
3- خوندن اسلایدهای ارایه شده: 90 دقیقه
جمع: 7 ساعت

مخاب:
1- خوندن جزوه: 6 ساعت و نیم
2- تکالیف سری 4 و 5: هر کدوم 3 ساعت (حداکثر 3 ساعت و نیم)
3- لکه گیری کتاب: 2 الی حداکثر 3 ساعت
4- نگاه کردن تمرینات کتاب: 3 الی حداکثر 4 ساعت
جمع: 22 ساعت


CS: 
1- خوندن مقاله: 3 الی 4 ساعت؛ 20 دقیقه + 1 ساعت و 50 دقیقه
2- خوندن جزوه: 4 ساعت
3- تکلیف: 4 الی 5 ساعت
جمع: 12 ساعت


IT:
استاد گفت، مستمر باشه؛
روزی حداقل یک و حداکثر دو ساعت روش وقت بذارم. (از چهارشنبه) ؛
کارها: مقاله ی استاد - مقاله ای که معرفی کرد - شبیه سازی و ایده زدن - نوشتن گزارش - خوندن فصل 22 - اگه خسته شدم: خوندن لکچرها

سمینار:
پرسیدن از بچه ها (تا جمعه)
خوندن فایلهای داده شده: 90 دقیقه
تصمیم گیری برای طرح اولیه (سه روز آخر تعطیلات) و ساختن طرح اولیه ی اسلایدها: 3 الی 4 ساعت
جمع: 5 ساعت

زبان:
روزی 30 الی 40 دقیقه: listening ؛ 40 دقیقه

امروز به دلیل عید دیدنی نشد،
البته بعد از برگشت حدود نیم ساعتی پرتی وقت داشتم؛
نرسیدم کار مستمر it رو انجام بدم؛ فردا امیدوارم بتونم مقداریش رو جبران کنم.

زبان 40 دقیقه
ورزش: 45 دقیقه
IT : نود دقیقه
مقاله: 2 ساعت
اضافه آوردن وقت:
یکی از این دو کار: nit یا جزوه ی cs


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان