امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

عاشقانه های خداوند

[تصویر:  %D9%85%D8%B9%D9%86%DB%8C_%D9%84%D8%A7_%D...%D9%87.jpg]
می‌گویند غم همزاد بشر است، همزاد من به شکلی با من عجین شده که حتی یک دم از من فاصله نمی‌گیرد...
سر بر شانه خدا بگذار تا قصه عشق را چنان زیبا بخواند
که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت
به رقص درآیی
قصه عشق، انسان بودن ماست
اگر کسی احساست را نفهمید مهم نیست
سرت را بالا بگیر و لبخند بزن
”فهمیدن” کار هر آدمی نیست…

“احمد شاملو
بار الها 63
از کوی تو بیرون نشود پای خیالم
نکند فرق به حالم
چه برانی چه بخوانی چه به اوجم برسانی چه به خاکم بکشانی Hanghead
نه من آنم که برنجم نه تو آنی که برانی
نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم
نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی 53258zu2qvp1d9v
در اگر باز نگردد نروم باز به جایی
پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی
باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی 809197ps94ijjhwg
خیلی ساده ای اگه فکر میکنی خدا یه سختیی که بهت میده توانشو بهت نمیده 53258zu2qvp1d9v..


{♡یوقتایی خودتو مرور کن!!
نکنه زوم کنی رو غمای دلتو،
بارون ِ عشق ِ خدا رو به فراموشی بسپری.؟!
مرور کن خودتو...⚘}♡ 53 


یاد همان جمله افتادم که خوانده بودم:

چه دلیلی بالاتر از لبخند مهدی فاطمه(عج) برای ترک گناهی که دلش را میلرزاند 53258zu2qvp1d9v
 

نوع دیگر بین جهان دیگر شود...این زمین و آسمان دیگر شود 49-2

خدای یک تریلیون ستاره اسمم رو میدونه و تقدیری فقط برای من داره که روزی ازش سر در میارم(:
وَ تُفَرِّجُ‌ عَمَّن‌ لاذَبِكَ..
و هر کس ‌به ‌تو پناه‌ آوَرَد
غم ‌و اندوهش‌ را‌ می‌‌بری
بعضی از آیات هست
که وقتی میخوانیم
شرمنده خدا میشویم
مثل این آیه :
الیس الله بکاف عبده
 سوره مبارکه زمر/آیه‌۳۶
آیا خدا برای بندگانش کافی نیست؟
هروقت‌میخواست‌براےجوانان
یادگارےبنویسدمے‌نوشت :
"من‌کان‌للہ‌کان‌الله‌له"
هرکه‌باخداباشد←خدابااوست
رسم‌عاشق‌نیست‌بایک‌دل
دودلبرداشتن ...
خدایا!
ڪارمراآنگونه‌به‌سامان‌برسان‌
ڪھ‌توسزاوارآنی
نه‌آن‌سان‌که‌من‌درخورآنم...
خدا تنها کسي است که وقتي همه رفتند ميماند

وقتي همه پشت کردند آغوش ميگشايد
وقتي همه تنهايت گذاشتند محرمت ميشود
Gol گر سینه شود تنگ خدا با ما هستGol
Golگر پای شود لنگ خدا با ما هستGol
Golدل را به حریم عشق بسپار و بروGol
Golفرسنگ به فرسنگ خدا با ما هستGol
(1391 تير 5، 18:25)بارونی.... نوشته است: فرازی از صحیفه ی سجادیه:(در اظهار ذلت به درگاه الهی)


ای پروردگار من!
گناهان بیشماری بر من چیره شده اند و زبان مرا از عرض معذرت ببستند..
دیگر عذری ندارم که به پیشگاه تو آورم و بهانه ای برایم نمانده که اکنون بازجویم و از کرده ی خود پوزش آورم..
من آن موجود بیچاره ام که اسیر بلیات خود و گروگان گناهان خویشم و همچنان در منجلاب معاصی می غلطم و به خاطر آینده ام نگران و از مقصدم بازمانده ام.و اکنون خویشتن را در مقام بندگان ذلیلی که گناه کرده و شرمسارند گذاشته ام.

این جا که من ایستاده ام جای مردم تیره بخت و شقاوت زده ای است که وعده های تورا ناچیز انگاشته اند و از فرمان تو نابخردانه سرباز زده اند.

ای پروردگار من!!
چه جراتی به کار برده ام که وعده های تو را سبک گرفته ام...
و چگونه از خویشتن فریب خورده ام و خویشتن را فریب داده ام که به فرمان تو سر تسلیم فرود نیاورده ام.


ای پروردگار من!!
بر این حالت که از پای لغزیده ام و با سر و روی به خاک افتاده ام ترحم فرمای و جهل مرا به حلم و گذشت و بخشایش خویش نادیده انگار و از برکت احسان و نیکوکاری خود از کارهای ناشایست من درگذر...
من ...
آن بنده ی گناهکار توام که به گناهانم اعتراف دارم و به خطایای خود اقرار آورم.
هم اکنون دستهای بد کرده و پیشانی لکه خورده ی من به درگاهت با مسکنت پیش آمدند تا هرچه خواهی بر من روا داری و مرا از اسارت امیال و آرزوهایم به در آوری.


پروردگارا !!!مویم سپید و رویم سیاه است.روزگار جوانیم سپری شده و عمرم به سر آمده و اجلم فرا رسیده است.

بر من رحم کن ای پروردگار من!!در آن روزگار که در دل سرد و سیاه خاک دستخوش فرسایش و ذبول می گردم.مفصل های من از من باز شوند و عضلات به هم بافته ام از تار و پود پریشان شوند و خاک گور همچون توتیا استخوانم را لبریز کند...

بر من رحم کن در آن رستاخیز عظیم که قبرم گشوده شود و سر خاک آلودم را از بالین لحد بر دارم و پای به صحرای محشر گذارم.

بر من رحم کن و مرا بادر آن روز با اولیا و دوستانت محشور فرمای.

بر من رحم کن!! و مرا در صف بندگان پارسا و پرهیزگار خویش بنشان.با آن که تو را به راستی و صمیمیت عبادت کرده اند به پیشگاه خویشم به خوان و در جوار خویش جایم ده.


یا رب العالمین (:

با اندکی تغییر... (:
امیرالمومنین (ع):

جاهِدوا فی ‌سَبیلِ‌‌‌اللهِ بأَیدیكُم فَإنْ لَمْ تَقدِروُا فَجاهِدُوا بِألْسِنَتِكُم فَاِنْ لَم تَقِدروُا فَجاهدوُا بِقُلوبِكُم.

در راه خدا با دستها (و جوارحتان) جهاد و مقابله کنید
و اگر نتوانستید با زبانتان و اگر نتوانستید(لااقل) با دلهایتان مجاهده نمائید✌☘

°•مستدرک، ج ١۱، ص ١٦•°
____

اون کسی ک باید ببینه میبنه ، دلسرد نشو رفیق✌
گر خدا داری ز غم آزاد شو 53
از خیال بیش و کم آزاد شو 53

اقبال لاهوری
اللّٰهُمَّ عَظُمَ بَلَائِى، وَأَفْرَطَ بِى سُوءُ حالِى، وَقَصُرَتْ بِى أَعْمالِى، وَقَعَدَتْ بِى أَغْلالِى، وَحَبَسَنِى عَنْ نَفْعِى بُعْدُ أَمَلِى، وَخَدَعَتْنِى الدُّنْيا بِغُرُورِها، وَنَفْسِى بِجِنايَتِها وَمِطالِى ، يَا سَيِّدِى فَأَسْأَلُكَ بِعِزَّتِكَ أَنْ لَايَحْجُبَ عَنْكَ دُعائِى سُوءُ عَمَلِى وَفِعالِى، وَلَا تَفْضَحْنِى بِخَفِيِّ مَا اطَّلَعْتَ عَلَيْهِ مِنْ سِرِّى، وَلَا تُعاجِلْنِى بِالْعُقُوبَةِ عَلىٰ مَا عَمِلْتُهُ فِى خَلَواتِى مِنْ سُوءِ فِعْلِى وَ إِساءَتِى، وَدَوامِ تَفْرِيطِى وَجَهالَتِى، وَكَثْرَةِ شَهَواتِى وَغَفْلَتِى؛

خدایا! بلایم بزرگ شده و زشتی حالم از حدّ گذشته و کردارم بی‌لیاقت و بی‌خبرم ساخته و زنجیرهای گناه مرا زمین‌گیر کرده و دوری آرزوهایم مرا زندانی ساخته و دنیا با غرورش و نفسم با جنایتش و امروز و فردا کردنم مرا نسبت به تو فریفته، ای سرورم از تو درخواست می‌کنم به توانمندی‌ات که مانع نشود از اجابت دعایم به درگاهت، بدی عمل و زشتی کردارم و مرا با آنچه از اسرار نهانم می‌دانی رسوا مسازی و در کیفر آنچه در خلوت‌هایم انجام دادم، از زشتی کردار و بدی رفتار و تداوم کوتاهی‌ام در وظایف و نادانی و بسیاری شهواتم و بی‌خبری‌ام، شتاب نکنی؛


فرازی از دعای کمیل(:
خیلی ساده ای اگه فکر میکنی خدا یه سختیی که بهت میده توانشو بهت نمیده 53258zu2qvp1d9v..


{♡یوقتایی خودتو مرور کن!!
نکنه زوم کنی رو غمای دلتو،
بارون ِ عشق ِ خدا رو به فراموشی بسپری.؟!
مرور کن خودتو...⚘}♡ 53 


یاد همان جمله افتادم که خوانده بودم:

چه دلیلی بالاتر از لبخند مهدی فاطمه(عج) برای ترک گناهی که دلش را میلرزاند 53258zu2qvp1d9v
 

نوع دیگر بین جهان دیگر شود...این زمین و آسمان دیگر شود 49-2

خدای یک تریلیون ستاره اسمم رو میدونه و تقدیری فقط برای من داره که روزی ازش سر در میارم(:
همه چیز در آن شب آغاز شد
روشنایی که تاریکی و تنهایی شب را شکافت و چشمها را روشن کرد
دعای کمیل را خواند و گریه کرد 
دیگر قدمی تا دیوانه شدن نمانده بود مگر می شود ؟ 
در لحظه ای عاشق شده بود 
مگر می شود ؟
تو بد کنی و ببخشد 
تو بد کنی و بپوشد 
تو بد کنی و او ...
اصلا 
مگر می شود عاشق نشد ؟ ...
خدایا 
بازم مثل همیشه ؟ 
من گناه کنم ؟ تو ببخشی ؟ من گریه کنم تو نوازشم کنی ؟ 
آخه مگه میشه عاشقت نشد ؟ 
آخه مگه میشه دیوونت نشد ؟ 
...
 چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
Khansariha (2)
  
‹من‌آنِ‌توام‌مرابه‌من‌بازمده♥️✨›
امیرالمومنین (ع):

جاهِدوا فی ‌سَبیلِ‌‌‌اللهِ بأَیدیكُم فَإنْ لَمْ تَقدِروُا فَجاهِدُوا بِألْسِنَتِكُم فَاِنْ لَم تَقِدروُا فَجاهدوُا بِقُلوبِكُم.

در راه خدا با دستها (و جوارحتان) جهاد و مقابله کنید
و اگر نتوانستید با زبانتان و اگر نتوانستید(لااقل) با دلهایتان مجاهده نمائید✌☘

°•مستدرک، ج ١۱، ص ١٦•°
____

اون کسی ک باید ببینه میبنه ، دلسرد نشو رفیق✌
نقل قول: [تصویر:  camscanner_۰۹-۰۲-۲۰۲۲_۱۶.۱۷_(1)_0dwd.jpg]

خدا وقتی نخواهد عمر دنیا سر نخواهد شد

گلوی خشک صحرایی به باران تر نخواهد شد

و تا وقتی نخواهد برگی از کاجی نمی افتد

و باغی از هجوم داس ها پر پر نخواهد شد

خدا وقتی نخواهد دانه ای کوچکتر از باران

گلی بالا رونده مثل نیلوفر نخواهد شد

و کرم کوچکی پروانه ای زیبا و کوهی سخت

عقیق و شیشه و آیینه و مرمر نخواهد شد

خدا وقتی بخواهد می‌شود وقتی نخواهد نه

گلی بازیچه ی طوفان غارتگر نخواهد شد

خدا وقتی بخواهد غیر ممکن می‌شود ممکن

ولی وقتی نخواهد واقعا دیگر نخواهد شد

مریم سقلاطونی


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان