ای توبهام شکسته از تو کجا گریزم
ای در دلم نشسته از تو کجا گریزم
ای نور هر دو دیده بیتو چگونه بینم
وی گردنم ببسته از تو کجا گریزم
منم مثل خیلیا شکستم
ولی باید با شادی و شوق بیشتر ادامه بدیم
بعضیا بهم می گن تو هم الکی امیدواری!!!!!!
ولی به نظر شما کدوم بهتره
غصه ی روزهای گذشته و گناهان خودمون را بخوریم
یا شادمانه و با شوق، برای رسیدن به خوبی تلاش کنیم
مثل طفلی که بعد از سالها پدر خودشو می بینه
به نظرتون باید غصه ی سالهای از دست رفته را بخوره و
یا شوق وصل و رسیدن به پدرشو
پس اگر گریه هم باید بکنیم اون گریه ی شوقه نه هیچ چیز دیگه ای
پس بیاید خودمون را دوست داشته باشیم و با شور و اشتیاق به سمت آرزویی که داریم پیش بریم
یه آرزو و هدفی که وقتی بهش فکر می کنید تو چشاتون شوقش پیداست
و برای اون برنامه ریزی کنید برای کاری که عاشقشید ، و هر روز زمانتون را صرف رسیدن بهش بکنید
و در باتلاق نومیدی گرفتار نشیم که زماینکه در این باتلاق گرفتار شدیم خود شیطان میشیم بدون هدف بدون آرزو و بدون اشتیاق زندگی!!!
برخیز هلا نه وقت خواب است **** مه منتظر تو آفتاب است
بیاید همت کنیم
اگه به باورات اعتقاد داری
بلند شو و ادامه بده
یه زیبایی بیافرین
و یه شاهکار خلق کن
یه موسیقی زیبا بزارید و از خودتون لذت ببرید
با تمام کمبوداتون و نقصاتون
همینکه می خواید به سمت بهتر شدن و پاکی برید
و به سمت خوبی برید باید به خودتون افتخار کنید
تا کی به حبس این جهان من خویش زندانی کنم ***وقت است جان پاک را تا میر میدانی کنم
نقل قول: نقل قول: و به قول جبران خلیل جبران:
داوری کردن از روی لغزش ها
به مانند ملامت کردن فصل ها به خاطر گذران بودنشان است
شما مانند فصل ها هستید
هر چند در زمستان ، بهارتان را انکار می کنید
اما بهار خفته تان خواب آلود لبخند می زند و نمی رنجد
و در آخر بدون لطف خدا قطعا به جایی نخواهیم رسید
خدایا شکر که ما را سالم و دارای قدرت قرار دادی تا بتونیم به زیبایی برسیم
ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید *** هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند
امیدوارم هر چه زودتر با تلاشمون بعد از این زمستان زندگی به بهارش برسیم
موفق باشید
امید 24/ 20 اسفند / 2 روز