امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سلام خداجونم
خیلی وقته باهات حرف نزدم
ازت کمک خواستم اما هنوز باورت نکردم
خدایا میدونی که خیلی دوست دارم
حودت میدونی درد دلم چیه
خدایا چه قدر سخته که وقتی ادم حتی اشک ریختنم براش ممنوع باشه
امشب با هر سختی که بود اشک ریختم مهم نیست چی بشه دیگه دلم خیلی گرفته
تنهام کنارم هستن خیلی ها اما چرا نمی بیننم خدایا دوست دارم فریاد بزنم بگم منو ببر پیشه خودت خدایا کمکم کن خدایا میگن اگر بنده ای بیاد پیشت و زاری کنه میبخشیش مگه نه
خدایا کمکم کن
آرزویی بکن ........

گوش های خدا پر است از آرزو ... و دستانش پر از معجزه....

ارزویی بکن............

شاید بزرگترین خواسته ات کوچکترین معجزه اش باشد!!

آرزویی بکن .......................................
[تصویر:  u2kig0x2xk6igwj759y.png]

خدایا کم ما رو به زیاد خودت ببخش
خدایا کمکمون کن بنده خوب خودت باشیم
خدایا شفاعتت رو نصیبمون کن
خدایا شب اول قبر به دادمون برس
خدایا حساب و کتاب آخرت خیلی سخته نجاتمون ده
[تصویر:  05_blue.png][تصویر:  ec51f6eb240f.png]
سلام خدا جونم
منم
آرزو
اومدم
بگم
دوست دارم
اومدم بگم
عاشقتم
منو ببخش
کمکم کن
کاری کن
دلم پاک شه
من همه ی تلاشمو میکنم

چون بهت ایمان دارم
منو به خاطر گذشتم ببخش
و کمکم کن آینده ی قشنگی بسازم
آرزویی بکن ........

گوش های خدا پر است از آرزو ... و دستانش پر از معجزه....

ارزویی بکن............

شاید بزرگترین خواسته ات کوچکترین معجزه اش باشد!!

آرزویی بکن .......................................
[تصویر:  u2kig0x2xk6igwj759y.png]


سلام .يك حكايت براتون ميذارم .فقط بگم از خودم نيست مال يك نفر ديگست.وقتي خوندمش قلبم درد گرفت وزدم زير گريه .


زانوهامو بغل کرده بودمو نشته بودم کنار ديوار
ديدم يه سايه افتاد روم
سرم رو آوردم بالا
نگاه کرد تو چشمام، از خجالت آب شدم
تمام صورتم عرق شرمندگي پر کرد
گفتي:تنهايي
گفتم:آره
گفتي:دوستات کوشن؟
گفتم: همشون گذاشتن رفتن
گفتي: تو که مي گفتي بهترين هستن!
گفتم:اشتباه کردم
گفتي: منو واسه اونا تنها گذاشتي
گفتم:نه
گفتي:اگه نه،پس چرا ياد من نبودي؟
گفتم:بودم
گفتي:اگه بودي،پس چرا اسمم رو نبردي ؟
گفتم:بردم، همين الان بردم
گفتي:آره،الان که تنهايي،وقت سختي
گفتم:…..(گر گرفتم از شرم-حرفي واسه جواب نداشتم)
-سرمو اينداختم پايين-گفتم:آره
گفتم:تو رفاقتت کم آوردم،منو بخش
گفتي:ببخشم؟
گفتم:اينقدر ناراحتي که نمي بخشي منو؟ حق داري
گفتي:نه! ازت ناراحت نبودم! چيو بايد مي بخشيدم؟
تو عزيز تريني واسم،تو تنهام گذاشتي اما تنهات نذاشته بودمو نمي ذارم
گفتم:فقط شرمندتم
گفتي:حالا چرا تنها نشستي؟
گفتم:آخه تنهام
گفتي:پس من چي رفيق؟
من که گفتم فقط کافيه صدا بزني منو تا بيام پيشت
من که گفتم داري منو به خاطر کسايي تنها مي ذاري که تنهات مي ذارن
اما هر موقع تنها شدي غصه نخور،فقط کافيه صدا بزني منو
من هميشه دوست دارم،حتي اگه منو تنها بزاري،
هميشه مواظبت بودم،تو با اونا خوش بودي،منو فراموش کردي تو اين خوشي
اما من مواظبت بودم،آخه رفيقتم،دوست دارم
ديگه طاقت نياوردم،بغض کردمو خودمو اينداختم بغلت،زار زدم،گفتم غلط کردم
گفتم شرمنده ام،گفتم دوست دارم،گفتم دستمو رها نکن که تو خودم گم بشم
گفتم دوست دارم…
گفتم: داد مي زنم تو بهترين رفيقيييييييييييييييي
بغلت کردم گفتم:تو بن بست رفيقي
يک کلام،خدا تو بهترينی
)کپی از انسان(

ولی در کل وقتی خوندم کلی ناراحت شدم.
فقط آنان که هم آیین یاسند
حسین و کربلا را می شناسند . . .
خدایا امشب یک ساعت خوابیدم و خواب عجیبی دیدم
خودت که بهتر میدونی خوابمو
وقتی بیدار شدم کلی ترسیده بودم
از کارای خودم،از گناهایی که انجام میدم و عین خیالم نیست،از وقت هایی که بیهوده هدر میدم
منو ببخش که تا اموز به حرفای شیطون گوش میکردم
کمکم کن و تواناییشو بهم بده که بینی شیطانو به خاک بمالم
چطور دلم اومد به این شیطان چندش گوش بدم و از فرمان تو که خالق همه زیبایی ها هستی سرپیچی کنم
خدایا فقط میتونم بگم شرمندتم
منو ببخش


بنده گناهکار نادم1276746pa51mbeg8j
خدایا کمکم کن. خودت گفتی هرموقع به انسان نعمتی داده میشه رو برمیگردونه و وقتی سختی و ضرری بهش میرسه در حالت خوابیده و نشسته و ایستاده خداخدا میکنه.

کمکم کن که همیشه به یادت باشم نه فقط الان که گرفتارم.
با خدا، تا خدا

ترک من
الهی و ربی من لی غیرک
[تصویر:  05_blue.png][تصویر:  ec51f6eb240f.png]
سلام خدا جونم
چقدر ديگران باهات حرف دارن ..
يعني من بلد نيستم باهات حرف بزنم ..
خداييييا من دوست دارم خودت بفهمي دردامو
من ازت خجالت ميكشم ..
از اين كه هر دفه ميام پيشت و فقط اشكام نصيبه تو ميشه
الهي بگردمت خدا جونم كه انقدر خوبي ..
من معذرت ميخوام كه همش اذيتت ميكنم
بخدا من خيلي دوست دارم ..

[تصویر:  98886820611051912952.jpg]
 
4fvfcja
وقتي ميام كانون .. اول يك نگا به امضام ميكنم تا يك وقت كسي اون شخصيه چاخاله وسط امضامو نخورده باشه 22
خلاصه ديگه 22
چاخال و پاك باشيد 22
خدایا !
من که راه افتادم،
نمی دانستم که تمام دنیا
با وسعتش می شود زندان من ،
که آزادی را از تمام نعمت ها بالاتر بدانم
که هرچند بهترین غذا و مکان را
به زندانی بدهند
آزادی برای او ارزنده تر است.
خدایا !
پیش تر که رفتم ،
دیوار ها را احساس کردم ،
و زندان را فهمیدم
و پوچی و عبس در این بن بست
که بزرگنر از این زندگی و عظیم تر از این هستی هستم ،
خدایا !
من تحمل خودم هم ندارم ،
..و همین راه دور است که مرا به عجز و عبث کشیده است ،



خدایا این عجز از محدودیت من و احاطه ی توست
و همین شناخت از نا محدودی تو من را به تو کشیده ،
که بن بست ها را تجربه کردم ،


خدایا !
این عجز من از نامحدودی تو ست
که به سوی تو روی آورده ام
و این گونه طلب میکنم و میسوزم ،
خدایا آنچه که از تو تصور میکنم ،
مخلوق ذهن من است
و به من باز میگردد،
آن خدایی که در اندیشه ایم احاطه شود
تو نیستی
و نمی تواند جهت حرکت من باشد ،
خدایا !
میبینم راه هایی که به تنگی نشسته ،
و رهروانی که پایشان تاول بسته ،
و مانده اند ،
این ها را میبینم و پاکی تو را هم میبینم
که تو پاک و منزهی ،
تو نازی ،

خدایا راه ها چقدر تنگ هستند ،

بر آنه که تو راهبرشان نبودی ،


ولی به زانو افتادند
و درماندند
و در کناری به اسارت افتادند ،

وآن ها را هم میبینم ،
دسته ای که چه آرام رسیده اند ،

و چه اشکار و روشن ..
در نزد آنهایی که تو به راهشان کشیده ای ،
خدایا! ،
من همراه این تصویر ها چه چیزی خواهم داشت
جز سوز طلب از تو
و این فریاد

تو ما را به راه بینداز و راه ببر ،

راههای که به تو میرسند
نه به غرور ها و قدرت ها و تسخیر ها،



ای آنکه به روی آاورده ها ، تو روی آورده ای
و با پیوند بر آنها باز گردانده ای
و بخشیده ای .
ای انکه با غافل های از یادت
مهربانی و دوستدار
و برای جذبشان به سوی درگاه خویش
آماده ای و خواستار،
از تو می خواهم
که مرا که اگر روی نیاورده ام ،
غافلم نه کافر،
از آنهایی قرار بدهی
که بیشترین بهره از تو
و بالاترین جایگاه در نزد تو
و بزرگترین سهم از محبت تو
و بهترین نصیب از معرفت تو بدست آورده اند ،
که تمام همت من از تمامی هستی بریده است
و به سوی تو روی آورده
و تمامی خواسته ی من
، به سوی تو بازگشته است .
تو نه دیگری ،
مراد منی
و برای توست
نه جز تو
این بیداری من و این بی قراری من .
خدایا گشت و گذار من در آثار تو
باعث دوری دیدار توست .

مگر اثار تو از تو رشن ترند
که روشن کننده ی تو باشند ،
از تو به سوی تو می روم
تویی که به هستی ظهور بخشیده ای
و روشنی داده ای
تویی که می توانی راه بلند را برای من کوتاه کنی ،
هر چه جز تو و هر وسیله ای جز تو
آخر مانع من میشود .،
می خواهم تو را تکیه گاه خودم قرار دهم
نه آن ها را
و با پایی جز تو
به تو راهی نیست .
مقصد تویی
.وسیله تویی .
تمام وسیله ها در گل مانده اند
و تمام قدرت ها به عجز رسیده اند ،
و خود مانع راه تو شده اند .
.خدای من میگویم
و از تو می خواهم
..الهی !
هب لی
خدای من
به من هبه کن ،
به من ببخش ،
که من سزاوار نیستم .
من خریدار نیستم
که چیزی ندارم ،
تو به من ببخش ..

ببخش کمال قطع و دوری
از چیز های دیگر
به سمت خودت .

آزادی کامل را
که به سوی تو بال بگشایم ،
چون من در برابر قطع و بلاء تو
گاهی سرکشم و
انقطاع ندارم و
این قطع را نپذیرفته ام ،

تو چشم هایی که در دل ما پلک باز کرده اند ،.
با نور نگاه به خودت ،
همراهی کن ..
ر
تا چشم های دل ما ،
.
پرده ها و حجاب های نور را در هم بدرد ...
و به جایگاه عظمت تو برسد ..
و روح های ما به عزت پاک تو ،
وابسته گردد و
جز تو چیزی نخواهد .
.
خدایا پس پرواز را از تو می خواهم ،
.
پرواز کسانی که به عجز راه یافته اند .
.
خدایا از عجزم
.
از تو کمک خواستم و دعا کردم ،
.
و به تو توکل می کنم
.
که از واسطه ها بهره بگیرم
.
ولی همیشه به تو تکیه کنم نه آنها ،
.
خدایا خود راه ،
.
مرا در خود نگیرد
.
و بت من نشود
.

خود تو راه را به ما نشان بده

.
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
سلام خدایا
امشب داشتم به شهیدا فکر میکردم
خدایا چی بودن اینا
به خدا هر چی بگم کم گفتم
هیچی لایق وصفشون نیست

خدایا ما رو با شهیدا مهشور کن.
فقط آنان که هم آیین یاسند
حسین و کربلا را می شناسند . . .
خدایا Tears
خیلی تنها شدم توی این دنیا
از خدا n کیلومتر فاصله دارم
داداشام الان با من 1500 کیلومتر فاصله دارن
پدر و مادرم 400 کیلومتر
و
دوستانی که دوستشون ندارم 1 متر
خدایا...........................................
هر چی می خوام بگم می بینم کفر می شه
می ترسم محکم تر بزنی

پس بی خیالKhansariha (8)

[تصویر:  nasimhayat.png]
خوب ديگه خدا جون
خودت امروز شاهد بودي اونم پر كشيد
حالا تو موندي برام ، فقط تو رو دارم
شگفتا هر چه ترا به يادم بياورد، زيباست .

بوی نمور کوچه و کلمات ..
نگاه مورب کسی که از انتهای بن‌بست باز آمده است ..
و دستها، دامنه‌ها، روزنامه‌های عصر، پتوی کهنه‌ای بر هره‌ی ديوار ...
هرچه ترا به يادم بياورد، زيباست.


[تصویر:  0607.jpg]
سلام
خدا جونم
ازت ممنونم
خوشحالم
غمگینم
ولی از زندگیم راضیم
اونم به خاطر وجودت تو زندگیمه
Khansariha (8)
آرزویی بکن ........

گوش های خدا پر است از آرزو ... و دستانش پر از معجزه....

ارزویی بکن............

شاید بزرگترین خواسته ات کوچکترین معجزه اش باشد!!

آرزویی بکن .......................................
[تصویر:  u2kig0x2xk6igwj759y.png]

سلام خدا
میدونم که خودت ناراحت نمیشی از این حرفم مگر اینکه کسایی که خودشونو نماینده ی تام الختیار شما رو زمین میدونن ناراحت بشن
امروز که داشتم پستای بچه ها رو اینجا میخوندم گفتم اگه من جای تو بودم ... اگه جای تو بودم...خوب نمیدونم جای تو بودم چیکار میکردم ولی اینو میدونم که به داشتن همچین بنده هایی افتخار میکردم خوشبحالت چه شوری به پا کردی معلوم نیس عشقی؟ عاشقی؟ معشوقی ؟ هیچ کدوم نیستی و همه هستی


هذا من فضل ربی
[تصویر:  shaeeban.png]



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان