1400 مرداد 5، 13:36
سپاس شده توسط
1400 مرداد 5، 14:30
نقل قول: من کوری رو نخوندم اما کتاب های پائولو کوییلو همیشه یکم فکرین. و البته تعریف سه دختر حوا از الیف شفق رو شنیدم. یکبار از وسطش یجا رو آوردم خوندم خوشم اومد اما دیگه ادامه ندادمکوری محشره، خیلی عالیه
اگ نخوندیش نصف عمرت بر فناست
بعد کوری نوشته پائولو کوئیلیو نیس، البته اون کوری معروف ک من خوندم... فک کنم از ژوزرف چخوف بود، البته اگ اسمشو درست گفته باشم!
بعد کتابای آقای کوئیلیو کاملا رد شدن... ایشون فردی معتاد بودن و با خوندن زندگی نامشون متوجه میشی که اصلا در حدی نیستن ک نویسنده محسوب بشن، بعد ایشون ی آیین جدا زدن مثل آقای اشو ک اصلا کتاباشون مناسب نیست
بعد سه دختر حوا نوشته الیف شفق نیس الیف شافاک ...
من از این نویسنده فقط ملت عشق رو خونوم ک بسیار زیبا بود ... انش الله وقت داشتم سه دختر حوا رو هم میخرم و میخونم.
الیف شافاک مدل کتاباش جوریه ک همهکس خوشش نمیاد!
.
.
.
.
.
سپاس شده توسط
1400 مرداد 5، 14:32
نقل قول: گفتم میخوام باهاتون مشورت کنم.. بچه ها یه کتاب بهم معرفی کنید ولی نمیدونم چه جور کتابی میخوام مغزم یه داستان مفهومی مثل کوری میخواد ولی ذهنم کشش رو نداره حالا نمیدونم چ کنم به نظرم یکی از کتاب های مهرداد صدقی خوب باشه شما ها چه پیشنهادی دارید؟؟
اگه از کوری خوشتون اومد، پس کتاب جز از کل کتاب مناسبیه براتون! این کتابو اگه صد بار هم بخونی بازم مطلب و درک جدیدی میتونین ازش برداشت کنین :) محشره در یک کلام...
کل کتابای دنیا یک طرف کوری و جز از کل هم ی طرف...!
.
.
.
.
.
سپاس شده توسط
عارفه ، karma ، Roza_r ، عاشق فاطمه زهرا ، آرمین ، *مهدی* ، Silent Voice ، عطر رهایی ، یا باب الحوائج
1400 مرداد 5، 14:38
نقل قول: کتاب تولستوی و مبل بنفش رو هم شروع کردم باز فکر کنم 100 صفحه ای ازش خوندمتولستوی و مبل بنفش واقعا کتاب قشنگیه... خیلی دوست داشتنیه... من صوتیشو گوش میدادم ک حواسم نبود پاک شد باید دوباره دانلودش کنم
ولی واقعا کتاب قشنگیه.
نقل قول: اندکی از مثنوی معنوی خوندم ، سنگین بود برام
منم سعی کردم بخونم ولی کمرم شکست دیگه ادامه ندادم ادم اگ ی مترجم کنارش باشه، خوندن مثنوی معنوی فکر خوبی میشه
.
.
.
.
.
سپاس شده توسط
1400 مرداد 5، 14:42
نقل قول: بنویس تا اتفاق بیوفتدکتاب بسیار کاربردی و قشنگیه، از اون کتاباعیه ک کلا جهت زندگی ادمو تغییر میده...
برای من که واقعا تاثیرگذار بود و نوشتن قشنگ توی برنامه های روزانم قرار گرفت...
اگه وقت ازاد داشتین حتما بخونیدش... ولی خب این کتاب هم مثل بقیه کتاب های روانشناسی خارجی؛ بعد چند فصل مطالبش تکراری میشه و ی کوچولو خسته کننده میشه، من تا نصفه خوندم ولی ازش استفاده کردم و برام ب معنای واقعی کلمه مفید واقع شد!
.
.
.
.
.
سپاس شده توسط
1400 مرداد 5، 14:59
البته باز بگم که این رو هیچ اطلاع دقیقی ندارم ازش و چیز هایی که گفتم فاقد هرگونه ارزش مادی و معنوی میباشد
اما گفتی نکته یاد میگیری و در راستی بهبود زندگی ازشون استفاده میکنی خیلی خوشم اومد از کارت و از این که به فکر خودت و نوع زندگیت هستی من ادبیات رو خیلی دوست دارم و شعر زیاد میخونم مخصوصاًحافظ رو که بالا هم گفتم ولی همیشه بهشون فقط به چشم شعر نگاه کردم نه کتابی برای آموزش آخه اونی که اون کتاب رو نوشته چند صد سال قبل من زندگی میکرده با فرهنگ و ارزش های متفاوت اون چجوری میخواد به من سبک زندگی آموزش بده؟؟ البته یه چیز هایی هستن که در طول زمان حفظ شده ارزششون و اتفاقاوقتی خود اون نکته با هنر کسی مثل سعدی مخلوط میشه دیگه حرفی برا گفتن نمیمونه مثل حکایت دوم و سومی که گذاشتی
ااین حرف ها رو هزار جای دیگه میشه پیدا کرد ولی کی میتونه مثل سعدی اون ها رو به دل بنشونه
ولی همیشه اینطوری نیست و اون اختلاف فرهنگی که گفتم پیدا میشه و میدونی این اختلاف بیشتر خواننده رو گیج میکنه به جای راهنمایی کردن مخصوصاً چون تاثیر گذاریشون به خاطر هنر و ذوق سعدی بیشتر شده پس خطرشون هم بیشتره
مثل حکایت اول..
سپاس شده توسط
1400 مرداد 5، 15:17
ویرایش شده
نقل قول: اینو حتما بگید من بهش احتیاج دارم
به جایی رسیدم که آچار فرانسه شدم اما متخصص هیچی به حساب نمیام
من بار اولی که با مفهوم چند پتانسیلی آشنا شدم موقعی بود که داشتم اینجارو میخوندم به نظرم حتما ببینید توضیح مختصر و کاربردی داده و توی همون جا با کتاب "همه چیز بودن" آشنا شدم یه راهنما برای ساخت زندگی حرفه ای یه چند پتانسیلی... میدونید جامعه الآن جوری شده که افراد تخصص گرا مورد توجه هستن و همه کتاب هایی که در زمینه های موفقیت شعلی و این ها نوشته میشن اون ها رو مبنا قرار دادن برا همین شما الآن حس خوبی ندارید نسبت بهش چون الآن فقط تخصص گرا ها دارن ستایش میشن در حالی که اکثر بزرگانی که میشناسیم از بین چند پتانسیلی ها بودن
مثلا ابن سینا توی طب و فلسفه و ریاضی و شیمی و نجوم و... همه این ها دست داشته یا مثلا داوینچی نقاش و مخترع و معمار و مجسمه ساز و...
در حالی که چند پتانسیلی ها و تخصص گرا ها هر دو برای جامعه لازمن و مکمل همدیگن
خوشبختانه یا متأسفانه زندگی شما قرار نیست مثل اون ها خطی باشه و قراره پر از پرش و تنوع باشه و خب طبیعتا ریسک بیشتری هم داره
تا اینجا که خوندم کتاب گفته که ماها برای این که راضی باشیم از شغلمون باید این 3 تا عنصر تامین بشن
1. پول
2. تنوع
3. معنا
و حالا در حال آموزش دادن اینه که شخص من برای خوشحال بودن از هرکدوم چه قدر میخوام
تا متناسب با اون بتونم کار هام رو تنظیم کنم
اگه اون مقاله ای که بالا گذاشتم رو بخونید باز بیشتر توضیح داده من تا همین جاش خوندم
سپاس شده توسط
عارفه ، silent scream ، تاج ، Roza_r ، عاشق فاطمه زهرا ، آرمین ، *مهدی* ، Silent Voice ، عطر رهایی ، یا باب الحوائج
1400 مرداد 5، 15:34
نقل قول: درمورد لهجش باید بگم این از همون موار اختلاف سلیقه بین آدماست. من تقریبا عاشق تموم لهجه هام فک کنم نصف حال کردنم با کتاب به خاطر لهجش بود
امروز باز خوندمش فکر کنم رسیدم به صد صفحه غیر از لهجه کتاب خودمونی رو هم دوست ندارم که لهجه باز یکی از مصداق های همون خودمونیه... حتی ناطور دشت رو هم به خاطر همون خودمونی بودن نخوندم
نقل قول: مغازه خودکشی هم کتاب سبک و تقریبا طنزه.
خوندم این رو
نقل قول: یکی از تفریحاتم خوندن مطلب درمورد کتاباست.
منم
نقل قول: درمورد سعدی و حافظ بلهههههه به نظر من خییییلی میشه مطالب کاربردی و اخلاقی برای زندگی ازشون یاد گرفت
نه اونقدر خیلی که شما نوشتید.. گفتم بالا تر فرهنگ ها عوض شدن
نقل قول: من کوری رو نخوندم اما کتاب های پائولو کوییلو همیشه یکم فکرین. و البته تعریف سه دختر حوا از الیف شفق رو شنیدم. یکبار از وسطش یجا رو آوردم خوندم خوشم اومد اما دیگه ادامه ندادم
کوری رو حتما بخونید و حتما هم مقدمه ای که دکتر عباس پژمان براش نوشتن رو هم بخونید تاببینید کوری چه شاهکاریه پائولو کوئیلو کیمیاگر رو دارم و سه گانش رو دو تاش رو طاقچه داشت دارم ورونیکا تصمیم میگیرد که بمیرد و شیطان و دوشیزه پریم کیمیا گر رو یه خورده خوندم ولی فعلا گذاشتمش کنار تا سر فرصت برم سراغش
3 دختر حوا برم طاقچه رو چک کنم بیام
نقل قول: ژوزرف چخوف بود، البته اگ اسمشو درست گفته باشم!
ژوزه ساراماگو
نقل قول: پس کتاب جز از کل کتاب مناسبیه براتون! این کتابو اگه صد بار هم بخونی بازم مطلب و درک جدیدی میتونین ازش برداشت کنین :) محشره در یک کلام...
الآن کناب سنگین نمیخوام
جزء از کل فقط کنم خیلی هم طولانیه؟ باید سر فرصت بخونمش
نقل قول: کل کتابای دنیا یک طرف کوری و جز از کل هم ی طرف...!
شما مقدمه دکتر پژمان برای کوری رو خوندید؟
و کتاب بینایی رو چطور ادامه کوریه و کاربر ها گفتن که خود کوری هم قشنگ تره
نقل قول: تولستوی و مبل بنفش واقعا کتاب قشنگیه... خیلی دوست داشتنیه.
میخوام برم بخرمش حیفه الکترونیکی خونده بشه
سپاس شده توسط
1400 مرداد 5، 16:02
ویرایش شده
(1400 مرداد 5، 14:59)karma نوشته است: محسنین والا من در مورد عرفان و این هاشون چیز زیادی نمیدونم فقط میدونم حتی زندگی نامه ای هم که ازشون مونده یه زندگی نامه کلیه و اصلا اینجوری نیست که در مورد منش و اخلاق و طرز فکرشون حرف زیادی گفته شده باشه.. و چیز هایی که در این زمینه هست از تفکر توی شعر ها و تفسیر اون ها به دست اومده.. و شعر چیزیه که هرکاریش بکنی باز هم سوررئاله یعنی هیچوقت مطمئن نیستی برداشت و تفسیری که ازش داری چیزیه که مد نظر شاعر بوده یا نه و خب طبیعتا اون چیزی که توی کتاب ها نوشته برداشت های مفسر اون شعر از شعره و شاید شاید با منظور خود شاعر فرق داشته
البته باز بگم که این رو هیچ اطلاع دقیقی ندارم ازش و چیز هایی که گفتم فاقد هرگونه ارزش مادی و معنوی میباشد
اما گفتی نکته یاد میگیری و در راستی بهبود زندگی ازشون استفاده میکنی خیلی خوشم اومد از کارت و از این که به فکر خودت و نوع زندگیت هستی من ادبیات رو خیلی دوست دارم و شعر زیاد میخونم مخصوصاًحافظ رو که بالا هم گفتم ولی همیشه بهشون فقط به چشم شعر نگاه کردم نه کتابی برای آموزش آخه اونی که اون کتاب رو نوشته چند صد سال قبل من زندگی میکرده با فرهنگ و ارزش های متفاوت اون چجوری میخواد به من سبک زندگی آموزش بده؟؟ البته یه چیز هایی هستن که در طول زمان حفظ شده ارزششون و اتفاقاوقتی خود اون نکته با هنر کسی مثل سعدی مخلوط میشه دیگه حرفی برا گفتن نمیمونه مثل حکایت دوم و سومی که گذاشتی
ااین حرف ها رو هزار جای دیگه میشه پیدا کرد ولی کی میتونه مثل سعدی اون ها رو به دل بنشونه
ولی همیشه اینطوری نیست و اون اختلاف فرهنگی که گفتم پیدا میشه و میدونی این اختلاف بیشتر خواننده رو گیج میکنه به جای راهنمایی کردن مخصوصاً چون تاثیر گذاریشون به خاطر هنر و ذوق سعدی بیشتر شده پس خطرشون هم بیشتره
مثل حکایت اول..
بله خب ، تا حدودی قبول دارم
ولی من یه انتقادی دارم به تغییر فرهنگ .
بله فرهنگ از زمین تا آسمونه ، ولی با این حال ، ارزش های انسانی هست که تغییر نمیکنه .
من هم دقیقاً با همه گفته هاشون موافق نیستم .
همون طور که گفتم ، متن و مفهوم قضیه رو با شرایط زمانه ، عُرف و منطق خودم تطبیق میدم
خب الان مثال فرمودی حکایت اولی الان میتونه خطرناک باشه .
بله موافقم اما باز هم تا حدودی .
یعنی ما باید دار و ندارمون رو با میل و رغبت تقدیم دزد و دشمن کنیم؟
آیا منظور سعدی از این حکایت این بوده؟؟؟
خب قطعاً همون زمان هم مثل الان بوده . یعنی همه که توی فرهنگشون چنین کاری که اون پارسا انجام داد تعجب برانگیز بوده !
اما همون حکایت اول ، دو بیتش رو بازگو میکنم :
نقل قول: شنیدم که مردان راه خدای
دل دشمنان را نکردند تنگ
ترا کی میسر شود این مقام
که با دوستانت خلافست و جنگ
مردان راه خدا ، همون انسان های واقعی هستن
حتی از رنجش دشمنشون هم بیزارن
ما چی؟؟ با دوستان و عزیزانمون در جنگ و ستیز و جدایی هستیم
، آیا تا الان تغییری کرده این فرهنگ و ارزش؟
آیا تا ابد تغییر خواهد کرد ؟
بنظر من کلیت قضیه ، یه چیز ابدیه
یا همون ادامش که می فرماید :
نقل قول: هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد / بیگمان عیب تو پیش دگران خواهد برد
- اصلاً دلیلی که بعد از 600 ، 700 ، 800 سال هنوز به شاعر محبوبه و طرفدار داره ، یعنی اینکه کلامش در طول تاریخ معانی و تعابیر مختلفی داشته ولی هنوز هم نو و تازه هست و بیشتر اون اشعار کاربرد دارن و قابل درک هستن
ولی اینو هم بگم ، نباید از یه حدودی بیشتر بشه علاقه و پیروی از شعرا
منطق و استدلال هر شخص میتونه با تلفیق شدن با اشعار شاعران خوب انسان رو به شکوفایی برسونه .
یا علی مدد
سپاس شده توسط
1400 مرداد 5، 17:41
اونایی که دوست داشتم هیچ ربطی به هم ندارن
و کلا هم بعد تجربیاتم به این نتیجه رسیدم احتمالا اهل رمان نیستم چندان
از رمان هایی که میگن خوبه ولی خوشم نیومد: رهش، مردی به نام اوه، پیرمرد و دریا، جاناتان مرغ دریایی، دنیای سوفی اگه رمان حساب بشه
حالا اونایی که دوست داشتم: عشق زیر روسری، بهم میاد، هفت جن، ملت عشق، فعلا خوبم(تا وسطاش!)، مسجد پروانه، سه دختر حوا (وقتی از وسط شروع کردم به خوندن)
آقای کارما یادم اومد! یکبار یه سخنرانی تد دیدم درباره این موضوع، اینایی که از این شاخه به اون شاخه می پرن و اینا. الان یادم اومد که چیز خوبی بود، می گفت بیشتر کارآفرین اینا میشن یک همچین چیزی بود، درسته؟
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾
ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
1400 مرداد 5، 18:38
نقل قول: مغازه خودکشی هم کتاب سبک و تقریبا طنزه
مناسب زمانیه ک حالت گرفته و بد باشه ... خیلی حال ادمو خوب میکنه :)
.
.
.
.
.
1400 مرداد 5، 18:43
نقل قول: ارزش های انسانی هست که تغییر نمیکنه .
نقل قول: ، آیا تا الان تغییری کرده این فرهنگ و ارزش؟
آیا تا ابد تغییر خواهد کرد ؟
بنظر من کلیت قضیه ، یه چیز ابدیه
اختلاف من و شما دقیقا همینجاست
به نظر من هیچ چیزی با اسم ارزش های ثابت انسانی وجود نداره و ببخشید که بیشتر توضیح نمیدم چون دنبال کردن بحثش رو ذهنم تاثیر خوبی نداشت و نمیخوام ذهن شما هم درگیر بشه فقط در حد یه مثال که منظورم کامل بشه : صداقت برای همه ما ارزشه درسته؟ اما تحت شرایط همین ارزش به ضد ارزش تبدیل میشه چیزی که ما به عنوان دروغ مصلحتی میشناسیمش... و دروغ به یه کار درست تبدیل میشه (میدونم مثال ناقص بود ولی فکر میکنم منظور رو رسوند)
متأسفانه در گیر مثال شدیم ولی خب اشکال نداره
بالا تر گفتم که هنر سعدی کار رو خطرناک تر میکنه...
منظور حکایت چیه؟ مردان راه خدا حتی به فکر دشمنانشون هم هستن.
وقتی اون حکایت خونده میشه و بعد هم شعری با اون ظرافت... کیه که بتونه جلوی پذیرش این حرف مقاومت کنه؟ ولی یه کم فکر کن واقعا درسته که آدم بخواد به دشمنش نفع برسونه؟؟ یعنی تو اگه علیه دشمنت کار کنی کاری رو انجام دادی که از طریق بزرگان و ابدال دور شدی!! در حالی که یه کاری صد درصد منطبق بر منطق انجام دادی... فکر نکنم درست باشه .. جالب تر این که حتی خود سعدی هم این حرف خودش رو قبول نداره این شعری که برات میارم از باب اول بوستان سعدیه
نقل قول:میان دو بد خواه کوتاه دستنه فرزانگی باشد ایمن نشستکه گر هر دو باهم سگالند راز
شود دست کوتاه ایشان درازیکی را به نیرنگ مشغول دار
دگر را برآور ز هستی دماراگر دشمنی پیش گیرد ستیز
به شمشیر تدبیر خونش بریزبرو دوستی گیر با دشمنش
که زندان شود پیرهن بر تنشچو در لشکر دشمن افتد خلاف
تو بگذار شمشیر خود در غلافچو گرگان پسندند بر هم گزند
بر آساید اندر میان گوسفندچو دشمن به دشمن بود مشتغل
تو با دوست بنشین به آرام دل
میبینی تضاد رو از اون طرف ستایش کسی که انقدر خوبه که حتی به دشمنش هم کمک میکنه
و از این طرف توصیه به نیرنگ و حیله علیه دشمن..
میبینی چیزی که میگفتی ارزش ابدیه تو زمان زندگی خود سعدی تغییر کرده حالا این فقط یه مثاله کلی از این ها میشه پیدا کرد.
برا همینه که میگم من شعر ها رو فقط به عنوان شعر میخونم و شعرا رو فقط به عنوان شاعر میبینم
1400 مرداد 5، 18:43
تاج/128 روز دوستی با کتاب
از رمان متنفرم
سپاس شده توسط
یا باب الحوائج ، Silent Voice ، محسنین ، karma ، عارفه ، Roza_r ، عاشق فاطمه زهرا ، آرمین ، *مهدی* ، عطر رهایی
1400 مرداد 5، 18:49
اهان... نزدم گوگل ک تقلب حساب نشه!
نقل قول: نوشته است:پس کتاب جز از کل کتاب مناسبیه براتون! این کتابو اگه صد بار هم بخونی بازم مطلب و درک جدیدی میتونین ازش برداشت کنین :) محشره در یک کلام...
الآن کناب سنگین نمیخوام
جزء از کل فقط کنم خیلی هم طولانیه؟ باید سر فرصت بخونمش
اره خیلی طولانیه، من بیشتر رمان طولانی میخونم
نقل قول: نوشته است:کل کتابای دنیا یک طرف کوری و جز از کل هم ی طرف...!
شما مقدمه دکتر پژمان برای کوری رو خوندید؟
و کتاب بینایی رو چطور ادامه کوریه و کاربر ها گفتن که خود کوری هم قشنگ تره
مقدمه رو نخوندم ولی در اولین فرصت میخونم؛ بینایی صدای گوینده خش داشت نتونستم تحمل کنم.. ولی میخونمش :)
نقل قول: نوشته است:تولستوی و مبل بنفش واقعا کتاب قشنگیه... خیلی دوست داشتنیه.
میخوام برم بخرمش حیفه الکترونیکی خونده بشه
من صوتیشو تو تلگرام دان کردم؛ زیاد فرصت نمیکنم برای خوندن کتاب وقت بزارم برا همین صوتی گوش میدم
.
.
.
.
.
سپاس شده توسط
1400 مرداد 5، 18:50
کتاب های معجزه سحرخیزی
گفتگو با خدا
بنویس تا اتفاق بیوفتد
سپاس شده توسط