میز گرد کانون

[مهدوی]

سلام

بمونم با شماها بحث کنم؟
شما که از خداتونه امثال ما منتقدا نباشیم.

اگر بحث انتقاد صِرف هست که بله، منم حاضر نیستم وقتمو هدر بدم.
اگر هم منتقد حرفی برای گفتن داره و ایده ای برای بیان، چرا که نه؟
کی از بهتر شد فضای کانون خوشش نمیاد؟

ما نمیگیم بنده خدا بمونه به زحمت بیافته ما میگیم ما رو منتظر نذاره. وقتی میره ما چشم به در میمونیم تا برگرده شاید با برگشتنش یه حرکتی بزنه . شااااید....که دیدیم برگشت و هیچ کاری نکرد. و از آرمینم دیگه ناامید شدیم.
میخواد بره بره ولی حداقل خودشو بازنشسته کنه و اختیار تام برای تغییر بده به جانشینش...هرکی که هست آقای صادقین هست یا هرکی دیگه جانشینش مدیر کل بشه با تم سبز. و اختیار تام برای تغییر همه چیز.

در نبود مدیر کل تصمیمات نهایی با مدیران ارشد هست.
اینو همه میدونن.
مشکل ما انتظار هست.
انتظار داریم آرمین بیاد معجزه کنه و ما پاک بشیم!
کلیت انتظار ما واقعاً همینه.
و این خودِ اشتباهه.

من همچین حرفی زدم؟ برای خودتون میبافین و میرید. حرف های ادمو هرجور دوست دارین تفسیر میکنید با شما نمیشه بحث کرد.

بازم برای خودت میبافی و میدوزی ...من گفتم جو رقابتی دوست دارم پس همه جا رقابتی بشه؟
من اولین پستی که زدم گفتم خیلی ها مثل الان بنده دیگه حوصله کانون رو ندارن فقط دلشون یه لیست ساده میخواد اسمشونو بنویسن و دیگه حتی جواب سلام کسی رو هم ندن.
مگر اینکه جذابیتی ایجاد بشه.

فکر کنم یه نقطه گمشده ای وسط حرفم بود.
یا ماه بنی هاشم من دیشب رفتم پیشنهادات قبلیتو مطالعه کردم و اونا رو هم توی بحثم مد نظر قرار دادم.
این لیستی که شما میگی احیاناً شبیه لیست برنامه کمپ نیست؟
چون شنیدم اونجا هم همچین لیستی وجود داره که اسامی همه اعضا رو بر اساس تعداد روز پاکی میچینه.
بله درسته ما همچین لیستی نداریم.
در عوض لیست گروه های ترک هست که هر کاربر رو با خودش می‌سنجه.

مسابقه ماه رمضان در خلوت ترین روزهای کانون برگزار شد و یکی از شلوغ ترین مسابقه ها بود و بیشترین اعلام وضعیت خجالت نمیکشی واقعا مهدوی جان؟ تازه سرپرستش لپتابش خراب بود وگرنه خیلی پر شور ترم میشد.

یا ماه بنی هاشم مشارکت توی برنامه ماه رمضان با زحمتی که براش کشیده شد هیچ جوره نمی‌خورد.
شما میگی لپ تاپت خراب شد؛ منم میگم یعنی اگه لپ تاپت خراب شد یا به هر دلیلی نتونستی حضور پیدا کنی، اعضا نباید مشارکت میکردن و اعلام وضعیت کنن یا هوای همو داشته باشن؟
اگه اینطوره که شرمنده، هیچ برنامه ای توان برگزاری نخواهد داشت چون به زحمتی که من دیدم براش کشیدی نمیخوره و ما همیشه سرپرستی که اینقدر وقت بذاره نداریم  
در واقع خود اعضا باید هوای همو داشته باشن.
کما اینکه کانون قشنگی که به یاد داریم هم قشنگیشو از همین حمایت و همدلی اعضا با هم میومد که همه هوای همو داشتن.
و اینکه
من خجالت نمیکشم؟
من حرفاتو که کامل متوجه نشدم، رفتم و سایر پست هایی که قبلاً ارسال کردی رو خوندم تا شاید دستگیرم بشه چه طرحی مد نظرت هست.
این در حالیه که شما بی دلیل و با استناد به ادعاهایی که وجود خارجی ندارن فقط داری به مدیریت حمله میکنی:

این کانون مال ما نیست . این کانون دست ما نیست. و دیگه آیندش برای ما مهم نیست.

چرا جوری صحبت می‌کنی انگار وسط کانون، بین آقایون و خانم ها دیوار کشیدیم و هیشکی نمیتونه با هیشکی صحبت کنه؟

مدیریت بیحال ما که مثل مورچه کارها رو پیش میبرند

مدیر کل که میره غیبت عین خیالش نیست

اصلا ادم جرات نمیکنه پیشنهاد بده

بقیه اعضا اعلام وضعیت نکنن حذف میشن از گروه

و حالا منم که خجالت نمیکشم؟  
یا ماه بنی هاشم جان خواهشم اینه که حرمت ها نگه داشته بشه و بی دلیل به کسی چیزی نسبت داده نشه که در شأنش نیست.
چون میدونم شکستن حرمت دیگران از من یکی برنمیاد ترجیح میدم این موضوع حاشیه ای رو همین‌جا مختوم کنم و صرفاً به روند کار کانون بپردازم.

من یه چیز دیگه میگم شما برای خودت تفسیر میکنی. من میگم به جای انتظار 10 و 30 انتظارمون رو از افراد ضعیف بیاریم روی 3 و 5 . پاکی ها بسته های 3 تایی باشن نه 10 تایی و 30 تایی.
مثلا مسابقه محرم هرکی 6 تا 5 روز پاکی داشت مدال میگرفت. 5 روزپیوسته و 6 تا ناپیوسته.

این پیشنهاد برای مسابقه محرم همون موقع رد شد.
چون واقعاً عجیبه.
در واقع اگر کاربر از روز اول شروع مسابقه هر 5 روز یک بار لغزش میکرد هم مدال می‌گرفت.
این سبک نه تنها خلاف هدف کانون که رسیدن به پاکی همیشگی هست که تازه عاملی برای تشویق دیگران به لغزش کردن هست؛ چون در هر حال مدال مسابقه رو خواهند گرفت.

شما میگی اونی که نمیتونه به 10 روز برسه این سیستم براش کارساز نیست.
یعنی اگه برای هر 10 روز کلی اعتبار و مدال می‌داشتیم فرقی میکرد؟
توی تاپیک کنترل نگاه و ذهن مشارکت داشت؟ توی اورژانس پست میزد و کمک میخواست و کمک میکرد؟ توی شبانه روزی پست میزد؟ مشاعره میکرد؟ فیلم معرفی میکرد؟ درسشو میخوند؟
چه حرفیه آخه؟

واقعا من اینا رو گفتم؟؟؟؟؟؟؟؟

وقتی همه رکود فعالیت های کانون رو به عدم انتخاب سبک دلخواهت برای مسابقه ربط میدی، من این سؤالات رو هزاران بار هم ازت میپرسم.
چون میدونم پست زدن مثلاً توی اورژانس هیچ ربطی به مسابقه و فضای رقابتی یا غیر رقابتی نداره.
بلکه برمیگرده به احساس همدلی اعضا با همدیگه.

من یه چیز دیگه میگم شما یه چیز دیگه تفسیر میکنید. من میگم سیستم خط امتیاز فعلی ممکنه برای همه مناسب نباشه و شرایط فعلی باعث شده خیلی از بچه ها عضو گروه ها نشند و فقط شبانه روزی پیداشون بشه...باید سیستم جدید جوری باشه برای همه جاییی داشته باشه...کسی که استرسیه هم بتونه فعالیت داشته باشه. کسی که حال و حوصله پست گذاشتن نداره فقط دنبال اعلام وضعیته بتونه استفاده کنه.

یا ماه بنی هاشم مشکل اعضا با سیستم خط امتیاز نیست.
خواسته اعضا یک فضای گرم و صمیمی هست که بتونن در اون فعالیت کنن.

تا رای گیری نگذارید برای اجرا شدن ایده ها و عوض شدن یا نشدن مدیران ما دیگه ایده نمیدیم.

هر طور راحتی

سلام مهدوی جان
امیدوارم که خوب باشی داداش
داداش من پیشنهادم اینه خانم یاقوت رو باهاشون صحبت کنید تا برگردن و مدیر انجمن شاد باشن مجدد. قطعا برگشت ایشون خیلی چیزا رو تغییر میده. نمیدونم قبول میکنن یا خیر اما به هر حال بگید بهشون. 
و البته به مدیر های دیگه هم میشه پیشنهاد برگشتن رو داد.
چیز دیگه ای به ذهنم نمیرسه

 
سلام سپهر جان
ممنون که نظرت رو بیان کردی  
منم دوست دارم خیلی از مدیران برگردن اما واقعیتش شاید نشه این کار رو کرد.
اول اینکه این مدیران توی دوره خودشون همه تلاششون رو کردن و واقعاً زحمت کشیدن و از یک مقطعی به بعد تصمیم گرفتن که برن.
مرحله ای که همه ما یه روزی بهش می‌رسیم.
بهتره به این تصمیمشون احترام بذاریم و اجازه بدیم مراحل پسا کانون زندگیشون رو طی کنن.
که اگر خودشون تصمیم گرفتن برگردن، قدمشون روی چشم
از طرفی اعضای قدیمی توی دوره خودشون همه تلاششون رو کردن تا کانون پابرجا و فعال بمونه؛ الآن که دوره خودمون هست ما باید چیکار کنیم؟
مسلماً انتظار تغییر شرایط فعلی از جمعیت حاضر فعلی میره

---

حالا نظر خودمو میگم.
همه ما اوج شکوه فعالیت کانون رو، حدود دو سال پیش میدونیم.
در واقع سال 99 و 1400.
اون موقع بیشترین پست های روزانه ارسال میشد، بالاترین میزان پذیرش برای سرپرستی و مدیریت بوده؛ همه یادشون میاد که صبح از خواب بیدار میشدیم تو کانون بودیم تا شب که می‌خواستیم به خواب بریم!
اما دلیلش واقعاً چی بوده؟
یکی از دلایلش اینه که اون موقع، همزمان بود با همه گیری بیماری کرونا که باعث تعطیل شدن خیلی از مراکز شده بود.
از اونجایی که بیشترین تعداد کاربران رو دانش آموزان و دانشجویان تشکیل میدادن، طبعاً اکثریت اعضا خانه نشین بودن و این خانه نشینی عامل مهمی برای حضور گسترده اونها در کانون بود.
انصافاً هم کانون جای فوق‌العاده ای برای اعضا بود چون هم هدفش عالیه و هم به خاطر حضور جمعی، فضای منحصربه‌فردی رو نسبت به اون دوره زمانی داشت.
با باز شدن مدارس و دانشگاه ها و سایر مراکز و عادی شدن شرایط جامعه، کم کم جمعیت کانون هم کمتر شد.
این یکی از عوامل مهم تفاوت کانون فعلی با کانون دو سال قبله.

اما واقعاً کانون اون موقع چه ویژگی داشت که اونو خاص میکرد؟
من میگم همدلی اعضا با همدیگه.
اون موقع هم سبک و سیاق کانون همونی بود که الآن هست اما همدلی اعضا خیلی فراتر از الآن بوده.
اون موقع نهایتش دیگه یک پست اعلام وضعیت داشتیم، اما 10 پست دیگه برای همراهی و کمک به همدیگه ارسال میکردیم.
اما الآن...
مسلماً با مشغله ها و کمبود وقتی که هست نمیتونیم انتظار داشته باشیم اعضا هر کدوم روزانه 10 تا پست بفرستن اما انتظار 1 پست روزانه رو میشه داشت.

اینو هم اول به خودم متذکر میشم که اگه انرژی برای ارسال فقط یک پست داشته باشم، این کار رو انجام بدم و منتظر نمونم تا وقت و فرصت اینو داشته باشم که کلی پست ارسال کنم  
با بالاتر رفتن حس صمیمیت میشه برنامه های جذابی مثل مسابقات متفرقه هم برگزار کرد تا فضا شادتر بشه.
به مرور این وضعیت روی پاکی اعضا هم اثر خواهد داشت.
این نظر و ایده من بود.

[يا ماه بني هاشم]

مهدوی عزیز خواهشا ادامه نده.

من اومدم برای پویا شدن کانون و سر زنده شدنش شروع کردم به پست گذاشتن و تلنگری بزنم به مدیریت که اینجا تغییرات لازمه ولی شما تمام مطالبی که بیان کردم رو اشتباه تفسیر کردیدو حس جنگ بهت دست داده حس اینکه یکی به مدیریت اهانت کرده و باید بهش حمله کرد.

من وقتی میگم مدیریت رو سریع تغییر بدید با کسی مشکلی ندارم نه آرمین نه صادقین نه خودت . من حس میکنم آرمین و صادقین به دلیل مشغله هایی که دارند و سن ازدواج و این داستانا نمیرسن اونقدر برای کانون انرژی بذارند وقتی میگیم مدیریت جوان بیارین چون این جوون های 17 18 23 ساله حالا حالا ازدواج نمیکنن و انرژی بیشتری دارند.

من با کسی مشکلی ندارم که اینقدر کینه ای  تفسیر میکنی و جواب میدی.
تقریبا هیچ کدوم از صحبت هامو متوجه نشدید و عیبی نداره.
من اصلا رفتم تو دست و پای مدیریت نباشم ...ببخشید به بزرگی خودتون.


فقط یه چیز
اگه دوست داشتین رای گیری کنید در مورد همه چیز. اگه دوست نداشتین هم هر کاری دلتون میخواد بکنید.
یا علی

[مهدوی]

من اومدم برای پویا شدن کانون و سر زنده شدنش شروع کردم به پست گذاشتن و تلنگری بزنم به مدیریت که اینجا تغییرات لازمه ولی شما تمام مطالبی که بیان کردم رو اشتباه تفسیر کردیدو حس جنگ بهت دست داده حس اینکه یکی به مدیریت اهانت کرده و باید بهش حمله کرد.

یا ماه بنی هاشم جان شما از یه در وارد میشی میگی این کانون مال من نیست، دست من نیست، پس آینده اش هم برام مهم نیست.
و شروع میکنی به مقصر جلوه دادن مدیریت.
از اونجایی که این کار انگار روتین شده، جداً اهمیت ندادم و سعی کردم اونچه قبلاً و حالا پیشنهاد دادی رو مد نظر قرار بدم و بدونم پیشنهادت چیه.
و وقتی میام دونه دونه جواب میدم(هرچند قبلاً پاسخ داده شده بودن) برمیگردی بهم میگی خجالت نمیکشی  

من وقتی میگم مدیریت رو سریع تغییر بدید با کسی مشکلی ندارم نه آرمین نه صادقین نه خودت . من حس میکنم آرمین و صادقین به دلیل مشغله هایی که دارند و سن ازدواج و این داستانا نمیرسن اونقدر برای کانون انرژی بذارند وقتی میگیم مدیریت جوان بیارین چون این جوون های 17 18 23 ساله حالا حالا ازدواج نمیکنن و انرژی بیشتری دارند.

منم نمیگم با کسی خصومت شخصی داری.
فقط تذکر دادم که جوری صحبت نشه که تلاش های چندین ساله یک مدیر زیر سؤال بره یا تصمیمش برای غیبت، به ناحق از سر بی مسئولیتیش جلوه داده بشه.

فکر میکنم قبلاً درباره تغییر سریع مدیران صحبت شده باشه و این مطلب پاسخ داده شده.
اما در مورد انتخاب مدیر جدید، این یک موضوع مدیریتیه و به تشخیص خود مدیریت برمیگرده؛ بنابراین ممنون میشم دخالتی در این مورد صورت نگیره

من با کسی مشکلی ندارم که اینقدر کینه ای  تفسیر میکنی و جواب میدی.
تقریبا هیچ کدوم از صحبت هامو متوجه نشدید و عیبی نداره.
من اصلا رفتم تو دست و پای مدیریت نباشم ...ببخشید به بزرگی خودتون.

من همه سعیم این بوده که از دل انتقادت، حرف و نظر و پیشنهاد و ایده ات رو بگیرم و ببینم چیه.
که رسیدم به پیشنهادهای سابقت که همون موقع هم باهاشون مخالفت شده بوده  
من سؤال میکنم، شما جواب نمیدی و به متهم کردن مدیریت ادامه میدی.
این اتهام رو جواب میدم و با دلیل توضیح میدم که اینطور نیست، میگی برای خودت میبافی و یه طور دیگه تفسیر میکنی و منظورم یه چی دیگه ست.
میگم پیشنهادت اینا بوده و به این دلایل پذیرفته نشده، میگی من اینا رو گفتم؟؟؟؟ و بهم صفت کینه ای بودن رو اطلاق میکنی

و حالا که همه این حرفا رو خودت زدی، برای حسن ختام این جمله "من اصلا رفتم تو دست و پای مدیریت نباشم" رو حق به جانب میگی، جوری که انگار هيچکس توجه نکرده و حتی به خودش زحمت نداده پاسخ بده

فقط یه چیز
اگه دوست داشتین رای گیری کنید در مورد همه چیز. اگه دوست نداشتین هم هر کاری دلتون میخواد بکنید.
یا علی

رأی گیری در مورد برخی مواردی که در حوزه عمومی باشه اشکالی نداره.
اما رأی‌گیری در مورد همه چیز، عجیب ترین چیزیه که دارم میشنوم که البته امکان‌پذیر نیست

[رامین.]

سلام
منم بگم؟ 
اقای ماه بنی هاشم پست های اولشون تقریبا درست بود ولی یکم لحن تندی داشتن . 
اگر نخواییم پشت لحن تند ایشون قایم بشیم و بحث رو به بیراهه بکشونیم ؛ میشه گفت در دفاع حرفی برای گفتن نیست 

مدیریت همیشه زحمت کشیده ولی خب کم کاری هم داشته (میدونم میخوایید بگید نشین بیرون گود و بگو لنگش کن) ولی خب اگه به نیروهای جدید اعتماد بشه واقعا میشه لنگش کرد

نمیگم مدیریت رو عوض کنین ولی خب میشه حداقل سرپرست ها رو جابجا کرد 
انجمن شاد شاد سه ساله مدیر نداره . مدیر به کنار یه سرپرست ساده هم نداره . یکی رو انتخاب نکردین یه مسابقه برگزار کنه یا صندلی داغ رو پیش ببره 
اخرین پست انجمن شاد شاد مربوط به 25 روز گذشته بوده بعد انتظار یه کانون شاد رو دارید
خیلی وقته یه دورهمی تو شبانه روزی گرفته نشده ؛ هر سری که دورهمی گرفته میشه یه تنفس جدید به کانون داده میشه . همه منتظرن یاقوت بیاد و دورهمی بگیره . یعنی واقعا نمیشه یه سرپرست انتخاب کرد که هفته ای یکبار این کار رو به عهده بگیره و به کانون یه انرژی جدید تزریق کنه؟
درسته یاقوت نیست ؛ رامین. نیست ؛ ولی اینهمه اعضای دیگه
اینهمه اعضای زیر 20 سال داریم که پر از انرژی هستن و میتونن ساعت ها فعالیت کنن . 
اعتماد کنین بهشون
نمیگم همین ابتدای کار بهشون مدیریت بدید . ولی یه مسئولیتی بدید بذارید فعالیت کنن و کار رو پیش ببرن
روی شادی کانون تمرکز کنین . کانون اگه شاد نباشه اعضاش روز به روز کمتر میشه . 
اگه میخوایین یه کانون پویا و فعال داشته باشید باید یه کانون شاد داشته باشید . 
اینکه اعضا بیان روزی یه بار اعلام وضعیت کنن و برن به مرور خسته کننده میشه و کم کم از کانون فاصله میگیرن . باید در کنار اون اعلام وضعیت تفریح و احساس خوب رو هم از کانون دریافت کنن تا انگیزه ی موندن و فعالیت کردن رو داشته باشن

واقعا خیلی کارها نیاز به وقت گذاشتن بیش از حد نیست
یکم میشه به تصمیم ها سرعت بیشتری داد
سه ساله هنوز تکلیف شاد شاد مشخص نشده . 
اینهمه مسابقات جدید میشه برگزار کرد مگه باید حتما یاقوت یا رامین باشن که مسابقه برگزار کنن؟
مسابقات قدیمی مثل امضا و اواتار هم دیگه برگزار نکنین دنبال مسابقات و ایده های جدید باشین
صندلی داغ خیلی برای کانون خوب بود نمیدونم چرا دیگه تعطیل شد
کلا به دور از مسابقات چند وقت یبار یه چالشی برگزار کنین بچه ها بیان شرکت کنن
مثلا چالش عکاسی از یه موضوع خاص رو بذارین بچه ها به دور از حالت مسابقه عکس بگیرن و بذارن و نظر بدن
یا چالش بذارین بچه ها بیان بدترین سوتی که دادن رو تعریف کنن
کلی کار میشه کرد ولی یک نفر فعال میخواد که تاپیک رو پیش ببره
نیاز به کلی وقت گذاشتن هم نیست . خودتون تاپیک بزنین و یه نفر رو مسئول کنین که مدیریتش کنه

داخل گروه ها هم مسابقه و سرگرمی بذارین
مثلا نقاشی بذارین هر کسی یکی از اعضای گروه رو اون طوری که در نظرش هست نقاشی بکشه
یا کلی کار دیگه که میشه انجام داد
خانوم یاقوت احتمالا بتونن برگردن و مدیر بشن ولی اگر هم نشدن یه فکری برای شاد شاد کنین . کانون خیلی خسته س . نیاز به انرژی مثبت داره
کانون اگه بی روح باشه و فقط به صرف اینکه روزانه یبار بچه ها بخوان بیان اعلام وضعیت کنن کسل کننده میشه و اعضای خودش رو از دست میده . بخصوص تازه واردهایی که با دو روز فعالیت از کانون دور میشن

مدیریت خیلی زحمت میکشه ولی خب این واقعیت هم هست که یکم داره کند عمل میکنه . همه دلسوز کانون هستن و دوست دارن کانون سرپا باشه ولی در حال حاضر روند فعلی اشتباهه و باید تغییرش داد 

با تشکر از همه مدیران عزیز به خصوص برادر گلم آرمین جان 

[karma]

آرمین جان امیدوارم خیلی زود و با سلامت کامل دوباره برگردی پیشمون 
خیلی مواظب خودت باش 


_____

مهدوی جان مبارزه با کرونا در چه حاله؟ حالت بهتره ایشالا؟

حالا نظر خودمو میگم.
همه ما اوج شکوه فعالیت کانون رو، حدود دو سال پیش میدونیم.
در واقع سال 99 و 1400.
اون موقع بیشترین پست های روزانه ارسال میشد، بالاترین میزان پذیرش برای سرپرستی و مدیریت بوده؛ همه یادشون میاد که صبح از خواب بیدار میشدیم تو کانون بودیم تا شب که می‌خواستیم به خواب بریم!
.
.
.

درسته که اون سال ها پست های ارسالی و مشارکت زیاد بود ولی من اون موقع رو اوج کانون نمیدونم ... حجم زیاد پست های ارسالی فقط کار پنج شیش نفر بود که شلوغ میکردن تاپیک ها رو و البته اون موقع هنوز اوایل داستان گروه های ترک بود و برای پا گرفتنش سرپرست ها مجبور بودن فعالیت زیادی داشته باشن نمونش آقا آرمین من یادمه که توی یه روز  که مثلا گردهمایی بود ۷۰_۸۰ تا پست میذاشت یا حتی خودت یا بقیه سرپرست ها ... دوران اوج کانون قبل تر اون تاریخ یعنی سال ۹۸ و اینا بود که تعداد اعضای فعال بیشتر بود .تعداد افراد دلسوز و مفید برای بقیه بیشتر بود. تعامل و همدلی و صمیمیت بچه ها بیشتر بود 
و خب نظر شخصیم اینه که از اون موقعی که سازو کار کانون عوض شد و مسابقات ترک بسته شده و گروه ها احداث شدن و ... کانون رو به افول رفت ... خیلی از اعضای قدیمی تر دیگه نتونستن ارتباط بگیرن و فعالیت ها کم تر شد و به مرور هم بعضا به صفر رسید 
و این در کنار ماهیت گروه ها که ذاتا جذابیتش از مسابقات کم تر بود باعث شد اعضای جدید هم سریع تر  شوقشون رو از دست بدن .... و با وجود همه توضیحاتی که مدیریت داد و همه توجیه ها من هیچوقت  دلیل اون کارو متوجه نشدم
برا من یکی کانون از بعد اون اتفاق کانون سابق نشد و خب طبق چیز هایی که دیدم برا خیلی های دیگم همینطور بوده 

ولی خب اتفاقیه که افتاده و حتی اگه بخوایم برش گردونیم هم باز همین شرایط برای بچه هایی که با این سازوکار خو گرفتن پیش میاد و باز کلی انرژی و وقت هدر میره


پیشنهادی که من دارم تبلیغاته ... کانون به عضو های بیشتر نیاز داره تا دوباره موتورش راه بیفته ... در مورد مدیریت واقعا نمیدونم چیکار باید کرد از طرفی واقعا بهتون حق میدم که تو انتخاب مدیر سخت گیر باشید ..و باید هم باشید 
از طرفی هم اگه قرار باشه عضو گیری داشته باشیم به مدیر های بیشتر و فعال تری نیاز داریم مدیر های الآن اکثرا سنشون بالاس و کلی دغدغه دارن تو زندگی شخصی و خب کاملا طبیعیه که نتونن وقت و انرژی خیلی زیادی رو صرف کانون کنن ولی از طرفی هم به تجربه و دلسوزیشون نیازه  
تنها کاری که میشه کرد نگه داشتن قدیمی ها و  جذب چند تا مدیر جدیده که خب در جریان چالش هاش هستم ولی نیازه

[سپهرر]

درسته یاقوت نیست ؛ رامین. نیست ؛ ولی اینهمه اعضای دیگه

سلام رامین جان 
داداش گل منم این حرف شما رو قبول دارم
من خودم به شخصه مسابقه منم بازی برگزار کردم مدتی پیش اما مسابقه برگزار کردن من کجا و خانم یاقوت و شما کجا

کسایی که شرکت کردن فقط 3 نفر بودن که ازین 3 نفر فقط دونفر تا اخر مسابقه موندن

نمیگم از کیفیت کار کم گذاشتم اما چیزی وجود داره بنام محبوبیت که خانم یاقوت خیلی بیشتر از من دارن اینو

وقتی میان و یه پست میزنن کلی اعضا و ادمای مختلف بعدش شروع میکنن به پست زدن و حول همون موضوع حرف زدن. 

شما خودت نگاه کن همین بحثی که الان هست با پست چه کسی شروع شد و ادامه داره. خانم یاقوت اولین پستو زدن.

وقتی ایشون محبوبیت بیشتری نسبت به من توی کانون دارن خب کاری که میکنن هم بیشتر دیده میشه و انرژی که میزارن هدر نمیره.
من بعد اون مسابقه دیگه مسابقه نزاشتم چون وقت هدر کردن بود.

شما بخاطر اینکه سال های زیادی توی کانون بودید و همینطور خانم یاقوت بیشتر شما رو میشناسن و بخاطر شما اعضا فعالیت بیشتر میکنن. 
باز هم یه مثال دیگه میزنم. اقای کارما تو کل کانون من به شخصه ندیدم که فعالیت کنه اما با اومدن خانم یاقوت کلی پیام تو همین شبانه روزی ارسال شد و این مثال ها زیاده. 

دلیل اینکه من پیشنهاد برگشتن ایشون رو دادم دقیقا همین محبوبیتیه که دارن

[آرمین]

سلام

خیلی ممنون از مشارکت‌ همه دوستان و همراهان کانونی.

خدا رو شکر که هنوز هم اشخاصی رو داریم که نسبت به کانون دغدغه دارن و حتی عدم حضورشون در کانون و ساکت بودن‌شون، به معنای فراموش کردن کانون نیست.
هنوز هم براشون مهمه و هنوز هم حاضرن راجع به بهتر شدنش وقت بذارن، صحبت کنن و بعد هم ان‌شاءالله عمل کنن.

خدا خیر بده به خانم یاقوت که زمینه صحبت رو فراهم کردن.

ممنون میشم لطفاً تا پس‌فردا که روز تعطیل هست و من امکان صحبت دارم، صبر کنید که سر فرصت یه سری مطالب رو بنویسم.

پی‌نوشت: خواهشی که دارم و اول از همه هم خطاب به خودم هست، در حین صحبت‌ها از دایره اخلاق نشیم و حد و حدودش رو رعایت کنیم.
دیگه بالاتر از خدمت به پدر و مادر پیر و از کار افتاده داریم؟
خدمت به پدر و مادر تا اون جایی مجاز هست که هنوز از دایره اخلاق خارج نشدیم.
اگه حین خدمت به اون‌ها، گفتارمون به لفظ‌های غیرمحترمانه کشیده بشه یا رفتارهایی مثل چشم غره رفتن در جهت تحقیرشون داشته باشم، همون‌‌جا باید خدمت رو قطع کنیم و به فکر گرفتن یه پرستار برای اون‌ها باشیم.

خدمت به پدر و مادر این طوره؛ خدمت به کانون و اصلاح کانون و هم‌فکری برای بهتر کانون دیگه جای خود.
کانون تغییر نکنه، خیلی بهتر از اینه که تغییر کنه و اخلاق رو همراه باهاش زیر پا گذاشته باشیم.

اون میز گرد دو سال پیش که برگزار شد و چیزهایی که دیدیم و شنیدیم، چنان افسردگی در من ایجاد کرد که یک ماه طول کشید تا بتونم بهش غلبه کنم.

امیدوارم کانونی زیبا با هم‌فکری‌های زیبا ساخت بشه.

[karma]

موسیقی، نقاشی، خوشنویسی، تماشای فیلم هاي سینمایی، خاطره گویی، مشاعره و...

مهدوی جان این تاپیک ها میگی غیر مشاعره در بهترین دوران کانون هم هفته ای بیشتر دوتا پست توشون ارسال نمیشد 

دوتا از فعال ترین تاپیک های سرگرمی کانون فکر میکنم الآن بیشتر یکساله که بستن و حتی از دسترس اعضا هم خارج شدن 
عکس بچه های کانونی و جواب قبلی رو بده 
جواب قبلی رو یده تا جایی که یادمه جزو سه چهار تای اول فعالیت تو کل کانون بود  
ولی الآن مدت هاست کسی بهشون دسترسی نداره 
به عنوان پیشنهاد این دوتا رو هم بازگشایی کنید

[*آسمان*]

دوتا از فعال ترین تاپیک های سرگرمی کانون فکر میکنم الآن بیشتر یکساله که بستن و حتی از دسترس اعضا هم خارج شدن 

عکس بچه های کانونی و جواب قبلی رو بده 

جواب قبلی رو یده تا جایی که یادمه جزو سه چهار تای اول فعالیت تو کل کانون بود  

ولی الآن مدت هاست کسی بهشون دسترسی نداره 

اقای کارما به نکته خیلی خوبی اشاره کردید 
البته که دغدغه مدیریت از بابت اصطکاک احتمالی بین اعضا بعد از بازشدن تاپیک ها هم قابل درک هست 
پیشنهادم اینه بعد از بازگشایی برای اون دو تاپیک قوانین جدید وضع کنن و یه سرپرست که بتونه روزانه پست هارو بخونه و حواسش باشه کسی از خط قرمز ها عبور نکنه ...
من خودم داوطلب سرپرستی این تاپیک ها به مدت یک ماه هستم .

موضوعی که میخوام خدمتتون عرض کنم اینه که نوع تاپیک ها به نحوی هست که اعضا رو به فعالیت گروهی و فعالیت با همدیگه سوق نمیده ...
وقتی اعضا با همدیگه ارتباط نداشته باشن همدیگه رو هم نخواهند شناخت فعالیت های فردی هم به مرور کم و کمتر میشه ...
به نظرم یکی از دلایلی که اعضا اصرار دارند قدیمی ها بیان 
همون حس اشنایی با اون ها هست 
که خب اشنایی خودش به ادم حس دلگرمی و تنها نبودن میده 
یا به قول اقای سپهر خانم یاقوت و اقای رامین از محبوبیت بیشتری برخوردارن ...
حالا اعضا اگر با اقای سپهر هم تعامل بیشتری داشته باشن همین اتفاق خواهد افتاد ...
این دوتاپیکی که اقای کارما فرمودند هم از جمله تاپیک هایی هست که ارتباط بین اعضا به چشم میخوره و نقطه قوت و پرطرفداربودنشون هم همین ارتباط بین اعضا هست .
اجازه بدید منظورم رو از این که تاپیک ها حالت فردی دارند با مثال های بیشتری عرض کنم .

• تاپیک درد دل ها 
  اعضا میان حرفشون رو میزنن و میرن و کسی هم نباید واکنش نشون بده . خب این عضو اگر میخواست درددلش بدون واکنش از سمت اعضا باشه میرفت توی دفترش حرفشو مینوشت ...نمیومد تو تاپیک بگه ...منظورم از واکنش چیه ؟ 
  

یه سپاس زدن _ جویا شدن مشکل تو پروفتیل فرد _ اعلان زدن برای دعا کردن _ یا نقل قول زدن پست و دلگرمی دادن 

تاپیک سوتی های خنده دار 

همین سوتی اقا رامین چه اشکالی داشت اگه اعضا تو همون تاپیک واکنششون رو نشون میدادن ؟ مثلا تو همون تا.یک سوتی ها میگفتن اقا رامین یادمون باشه اومدیم خونتون اش نخوریم ...

هم این شوخی ها تو تاپژک میموند و هم ارتباط بین اعضا شکل گرفته بود .

• تاپیک گروه های ترک 
  چندوقت پیش یه سئوال درباره ازدواج تو گروه باران پرسیدم اعضای کم حرف هم اومدن و نظرشون رو گفتن چقدر خوبه هفتگی موضوع داشته باشیم مثلا یه هفته همه نظراتشون رو راجع به ازدواج بگن ...دورهمی تو یه ساعت مشخص دیگه فایده نداره همینجوری اعضای فعال گروه ۵ _ ۶ نفر هستن حالا ۲ نفر که یادشون میره دورهمی رو ۳ نفر هم به تایمشون نمیخوره 
  

ای کاش بتونیم کتاب خوانی گروهی هم راه بندازیم 
چندتا کتاب معرفی کنیم از بین اون ها رای گیری صورت بگیره کتابی که بیشتربن رای رو اورده 
اعضای کتابخوانی (اعضایی که ثبت نام کردن)شروع کنن به خوندن کتاب تو مدت مشخص بعد هم نقدش کنن 
هم ارتباط بین اعضا شکل گرفته هم کتاب خوانی جذاب تر شده 
این ایده درباره فیلم هم صدق میکنه ...

[تاج]

سلام

نمیدونم چرا میل به ایجاد تغییر توی مدیریت دارید؟! با کم و زیاد شدن مدیر که چیزی درست نمیشه
بالفرض مثال خانم یاقوت یا آقا رامین. مدیر انجمن شادشاد بشن ، چند نفر حاضرن باهاشون همکاری کنن  تاپیک ها فعال باشن تا تمام بار روی دوش اون مدیر نباشه؟؟
برای پست فراخوان سرپرست کسی حاضر نبود و فکر میکنید فراخوان های دیگه برای شاد شاد یا تاپیک های دیگه کسی حاضر میشه؟



تعامل اعضا از همه چیز مهمتره،  وقتی استوا یا سرو پستی نداره سرپرست یا مدیر از کی حمایت کنه یا برای کی پست بزنه؟
یکی از راه حل های من این هست که کانون  تعدادی عضو فعال داره،
این اعضا باید تعامل داشته باشن تا مابقی اعضا ترغیب به مشارکت بشن.
مثلا من توی گروه پست ارسال میکنم شما هم ارسال می کنید، اول پست های همدیگه حمایت کنیم بعد یک مدت عضو جدید هم حمایت کنیم

بازدید سایت با تعامل بالاتر میره، بازدید این چند روز 500 ـ600 نفر بوده اما هفته های گذشته 300-400 نفر با تعامل ورودی سایت بیشتر میشه. بهترین تبلیغ کانون تعامل خود کانونی هاست.

امیدوارم که اعضا پای حرفشون بمونن.

[سپهرر]

بالفرض مثال خانم یاقوت یا آقا رامین. مدیر انجمن شادشاد بشن ، چند نفر حاضرن باهاشون همکاری کنن  تاپیک ها فعال باشن تا تمام بار روی دوش اون مدیر نباشه؟؟

سلام داداش
تا جایی که یادم میاد برای نشریه ای که خانم یاقوت هر ماه میفرستادن کلی نفرات با ایشون همکاری میکردن. 
از اقای مهدوی تا اقای کارما و و اقای بابالحوائج و سربازگمنام وخیلی های دیگه

آیا نشریه همکاری اعضا نبود و صرفا همه زحمات به دوش خانم یاقوت بود؟ 

داداش هر آدمی رو برای یه کاری ساختن، خانم یاقوت دقیقا برای همین کار. واقعا این همه ادم همکاری میکردن چطور میگی کسی نبوده و نخواهد بود؟
من خودم اصلا بخاطر خانم یاقوت بود که دوست داشتم مسابقه برگزار کنم!

چون ازشون فقط انرژی مثبت میگرفتم و همین عاملش بود.

[یاقوت]

سلاام 

وقتتون ب خیر ، میگم میشه از اینجاها عبور مرور کرد ؟ آیا زد و خوردی نصیبمون نمیشه ؟  یا ب اونجا ها نکشیده صحبت ؟   
همینطور تند و تیز بنویسید زودتر ب نتیجه میرسه قطعا ، ی دعوایی پیش میاد بعد بی احترامی ها زیاد میشه ، جنگ ها ب پروفایل کشیده میشه بعد اعتبارها داده میشه ، گزارش ها ، بررسی مدیریت ، قهر و غیبت ها   بی نتیجه موندن یک صحبتی ک انتظار بالایی ازش داشتیم و دلشکستگی هایی ک دیگه از بین نمیرند 
من ی دور کلی پست ها  رو خوندم و در چنددقیقه ب این نتیجه رسیدم ک چقدر این پست ها شبیه میزگرد ابان ماه شده   میتونم بپرسم چ خبره ؟  دعوا نداریم ک . لطفا دوستانه حرف بزنیم و روح جنجگویی ک داریم بیدار نشه   

میشه یکم آروم تر بنویسید ؟ من هم میخوام پست هارو بخونم  و یکمی تنبل هستم و نمیرسم همه ی پست هارو بخونم 



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

یک تنفسی اعلام کنیم لطفا  

ـــــــــــــــــــــــــــ

کاش میشد از هوا شکایت کرد ، کاش خدا قسمت کنه من برم ی مدت طولانی بندرعباس اینا زندگی کنم فقط گرمای هوا رو ببینم  انقدر سرده ک منجمد شدم . پاییزم داره میاد و منی ک با پاییز دشمنم  خلاصه از الان دلم گرفته یعنی یکم بیشتر حرف بزنم اشکم درمیاد . پس یکم مراعات کنید و تنفس باشه ب سرعت پست ها برسیم   

پ ن : یعنی تعداد بازدید و پست های کانون خیلی جالب شده !!!!!

[مهدوی]

سلام  
ممنون بابت مشارکت دوستان  

سلام
منم بگم؟ 

سلام رامین
جداً منتظر پستت بودم چون همیشه دوست داشتم نظرت رو بدونم؛ چون هم تجربه زیادی داری هم برای هممون عزیزی

البته منو ببخش که فعلاً فقط میتونم به بخش اول پستت پاسخ میدم.
سعی میکنم دوباره که برگشتم، به باقی صحبت هات هم بپردازم تا ان شاءالله به نتیجه برسیم

اقای ماه بنی هاشم پست های اولشون تقریبا درست بود ولی یکم لحن تندی داشتن . 

اگر نخواییم پشت لحن تند ایشون قایم بشیم و بحث رو به بیراهه بکشونیم ؛ میشه گفت در دفاع حرفی برای گفتن نیست

رامین جان اگه به پست های من دقت کرده باشی میبینی که هم سعی داشتم دغدغه‌شون رو درک کنم و هم پاسخ برخی شبهات رو بدم.
من پشت لحن تند یا ماه بنی هاشم پنهان نشدم و اونچه که در مورد ایده هایی که مطرح کرده بود گفتم به عنوان یه همفکریه.
اما اگر منظورت واکنشم نسبت به برخی صحبتاش بود که خب باید این کار رو میکردم.
رامین جان وقتی دو نفر میشینن همفکری میکنن که چه کاری باید انجام بدن، اگر یکی از طرفین بدون دلیل منطقی شروع کنه به مقصر جلوه دادن دیگری، واقعاً این بحث راه به جایی نخواهد برد.
برخی انتقادها به جاست و من قبولشون کردم اما بعضی صحبت ها برام قابل قبول نبود.
اینکه کسی ادعا کنه مدیریت از خداشه منتقدانش نباشن، اعضا به صرف اعلام وضعیت پاکی نکردن از گروه حذف میشن، هیچ مجالی برای پیشنهاد دادن وجود نداره و کسی جرأت نمیکنه پیشنهادی بده، صرف نظر از نادرست بودن این ادعاها، غیر از اینه که باعث بی اعتماد سازی و به هم ریختن آرامش اعضا و ایجاد این تفکر میشه که مدیریت در حال سرکوب اعضای کانونه؟  
خدایی اولویتم باید رد کردن این شبهات باشه یا نه؟
و به نظرت با این طرز بیان، امکان همفکری باقی میمونه؟

ممنون میشم لطفاً تا پس‌فردا که روز تعطیل هست و من امکان صحبت دارم، صبر کنید که سر فرصت یه سری مطالب رو بنویسم.

یک تنفسی اعلام کنیم لطفا 

کاش میشد از هوا شکایت کرد ، کاش خدا قسمت کنه من برم ی مدت طولانی بندرعباس اینا زندگی کنم فقط گرمای هوا رو ببینم

هوای جنوب الآن خیلی گرمه.
دیروز ظهر رفتم تو حیاط نشستم، چنان گرم بود حس کردم دارم ذوب میشم  
البته این روزا نشستن زیر آفتاب و تحمل گرما حالمو بهتر میکنه و دکتر هم توصیه کرده روزانه یه چند دقیقه زیر آفتاب بشینم و از باد کولر دوری کنم

پ ن : یعنی تعداد بازدید و پست های کانون خیلی جالب شده !!!!!

 
هر بار همینطوره  
شیطون میگه روزی یه دونه از ظرفای توی کابینت اختصاصیتون رو بشکنم، بازدیدها بره بالا
خب ظروف قدیمی هستن، ممکنه دیگه کاربرد نداشته باشن

[رامین.]

سلام رامین
جداً منتظر پستت بودم چون همیشه دوست داشتم نظرت رو بدونم؛ چون هم تجربه زیادی داری هم برای هممون عزیزی

سلام 
چقدر کار خوبی کردی از این آیکن خنده استفاده کردی .اولین سال ورودم به کانون رنگم بنفش بود اون دوران همیشه تو اول پست هام از این خنده استفاده میکردم الان که این خنده رو با ادغام رنگ بنفش دیدم روحم شاد شد . یه لحظه فکر کردم خودم پست زدم 

رامین جان اگه به پست های من دقت کرده باشی میبینی که هم سعی داشتم دغدغه‌شون رو درک کنم و هم پاسخ برخی شبهات رو بدم.
من پشت لحن تند یا ماه بنی هاشم پنهان نشدم و اونچه که در مورد ایده هایی که مطرح کرده بود گفتم به عنوان یه همفکریه.
اما اگر منظورت واکنشم نسبت به برخی صحبتاش بود که خب باید این کار رو میکردم.

خب ببین منم گفتم پست های اولیه ماه بنی هاشم تقریبا درست بود 
پست های اولیه رو تقریبا 80 درصدش رو قبول داشتم ولی کم کم مبحث به بیراهه رفت
ببینید اونجایی که میگم پشت لحن تند بنی هاشم پنهان شدیم کلا یه تحلیل زیادی داره که در این محفل نمیگنجه 
ولی اگه بخوام خلاصه شده و ساده شدش رو بگم اینطور باید بگم که آقای ماه بنی هاشم کلا استراتژی اشتباهی رو استفاده کرد ؛ استدلال و شکواییه های درستی داشت که اگه با لحن قشنگ تری بیان میشد میتونست دست بالاتر رو داشته باشه 

تو این شرایط بهترین تاکتیک 3-3-4 لوزی هست ؛ 4 دفاع خطی و 1 مهاجم نوک
ماه بنی هاشم تاکتیک اشتباهی اتخاذ کرد ؛ یه ترکیب سراسر هجومی و چشم پوشی از دفاع ؛ که در نهایت ضد حمله خورد و لحن تندش بیشتر از شکواییه های به حقش به چشم اومد  

اگه از تکنیک مناسب و با لحن مناسب استفاده میکرد اون موقع تیم مدیریت مجبور بود یه دفاع کیروشی چند لایه بچینه و اعضا هم از ماه بنی هاشم حمایت میکردن . در این شرایط بجای قهر کردن و رفتن ؛ میموند و زورو زمانه ی خودش میشد 

[سپهرر]

تو این شرایط بهترین تاکتیک 3-3-4 لوزی هست ؛ 4 دفاع خطی و 1 مهاجم نوک
ماه بنی هاشم تاکتیک اشتباهی اتخاذ کرد ؛ یه ترکیب سراسر هجومی و چشم پوشی از دفاع ؛ که در نهایت ضد حمله خورد و لحن تندش بیشتر از شکواییه های به حقش به چشم اومد   

اگه از تکنیک مناسب و با لحن مناسب استفاده میکرد اون موقع مدیریت مجبور بود یه دفاع کیروشی چند لایه بچینه و اعضا هم از ماه بنی هاشم حمایت میکردن . در این شرایط بجای قهر کردن و رفتن ؛ میموند و زورو زمانه ی خودش میشد  

سلام
خیلی پیچیده شد
ولی به طرز عجیبی شیر فهم شدم
بقیه چطور؟