امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امتیازات: 4.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

میز گرد کانون

سلام ،
دارک نس جان پست من رو با دقت بیشتری بخون ،


مرتاض ها با ریاضت به هیچ جایی نمی رسن بلکه توی شرافت و انسانیت و نور پسرفت هم میکنن .

همین طور اهل تصوف

جز بنده خالص یا حتی اهل کتابی که خدا اون رو انتخاب میکنه ، و یا با نور باطنی ولایت حضرت علی هدایتشون میکنه ، حالا چه اسما بدونن و چه اسما ندونن .

هر قدر از نظر باطنی طبق ولایت حضرت علی باشن جلو میرن ، هر چقدر هر خلاف باشن عقب میرن ، چه بدونن و چه ندونن ، و اینکه رسیدن این بوده که توی این مسیر گام های خوبی برداشتن . از ریاضت نبوده از اخلاص بوده ، شاید با ریاضت بر نفس غلبه کردن ولی خالصانه این رو برای نزدیکی به همون نور میخواستن . نور ولایت حضرت علی .
.اله ولی الذین آمنو یخرجهم من الظلمات الی النور ، یعنی این نور رو دنبال کردن هی زیاد شد تا بش رسیدن ، این نور همون نور خداست ،

چون به امام میگن ، روی ضریح امام رضا هم نوشته شده : اسلام علیک یا نور الله


میگن ابن فارض اهل سنت بود و به شرع بسیار پایبند ، و شاگرد ابن عربی ،

اشعاری داره که میگه : از یه مرتبه سلوک به بعد کاملا فهمیدم از همون اول دست نور ولایت اهل بیت بود که رسیدم اینجا ، و توی این مرحله دیگه برام روشن شد ، یعنی از باطن به ظاهر ، ظهور کرد . و اونوقت فهمید که خودش هم از اهل حرم اهل بیت شده

شعرش رو اگه کلمه ابن فارض هندی رو سرچ کنی میاد ،
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53

http://meshkat-velayat.blogfa.com/post-83.aspx
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
(1391 شهريور 3، 13:04)مجتبی نوشته است: سلام ،
دارک نس جان پست من رو با دقت بیشتری بخون ،


مرتاض ها با ریاضت به هیچ جایی نمی رسن بلکه توی شرافت و انسانیت و نور پسرفت هم میکنن .

همین طور اهل تصوف
سلام
دوست عزیز منظور بنده از بجایی رسیدن، سیر سلوک نبوده،یعنی گفتم با ریاضت به جایی میرسن که شاید بتونن کارهایی انجام بدن که ازهمه مردم برنمیاد

اصل سیرو سلوک باید از طریق ائمه(ع) باشه و بدون ائمه(ع) بدلی است.واین که باید از راه ولایت امیرالمومنین(ع) رفت رو که من مشکلی ندارم کلا اصل حرفم همینه.ولی اگه کس بخواد عرفان نظری یاد بگیره میتونه از کتابای اونا استفاده کنه


ابن فارض هم من شنیدم شیعه شده ولی اینکه سندش شیعه شدن چی هست و...رو نمیدونم ولی باز خودم فک میکنم اونم تصوف بوده

واین که از یه مرتبه ای به بعد بفهمه باید از راه اهلبیت(ع) بره به نظر بنده اشتباست چون کسی که از اول ولایت رو قبول نداشته و راه رو کلا اشتباه رفته چجوری بفهمه باید از راه اهل بیت(ع) بره؟؟اگر اینجوری بود که تصوف عقایدشونو عوض میکردنو ولایت رو قبول میکردن.
اِسترس زیر شوک
مُخت چِت میشه صُب ،
میشه صُب
دوتا عوضی تا خِرخِره پُر
مخا خسته از زِر زِر دور
...

[تصویر:  87613664035946831737.jpg]
4fvfcja سندش توی کتاب روح مجرد میتونی پیدا کنی ، متنش هم توی اینترنت هست ،


اما به اعتقاد اکثر عرفای شیعه ، مخصوصا کسایی که به مقامات فنا و بقا رسیدن ، از قبیل آیت الله قاضی ، سید هاشم حداد ، محمد جواد انصاری همدانی ، این ها انسان کامل شدن و به وصال رسیدن ، یعنی کمالات انسانی ممکن رو توی این دنیا تونستن بش دست پیدا کنند ، همه کمال و رسیدن ابن عربی و این فارض رو تایید میکنند ، و از نشانه های ابیات و آثار و کتاب هاشون سلامت کمالشون رو تایید میکنند

سلوک یه رفت داره یه برگشت ، کسی که سلوکش ناقص باشه حتی ممکنه برسه و لی نمیتونه برگرده ، سلامت سلوک کسی هست که به مقام بقا بعد از فنا میرسه ، مثل آیت الله قاضی یا محمد جواد انصاری همدانی ، و سید هاشم حداد

که به علم توحید رسیدن ، و خیلیه که یه موحد کامل سلوک ابن عربی رو از مشاهدات و آثاری که دارن در مقایسه با حال خودشون تایید کنند که کامل و سالم بوده .

یعنی ابن فارض و این عربی حقیقتا به تمام کمالات ممکن دست یافتند و عالم توحید و موحد و در زمره مخلصین شدند . مثل خرقانی یا ابوسعید ابولخیر .

ولی من گفتم ولایت ظهور و اسم توحید هست ، تجلی توحید هست ، ولایت و توحید یکی هست ، غیر ممکنه یک قدم توحید تو برداری که خارج از دایره ولایت باشه

دقت کن حرف از اسم نیست ، حرف از حقیقت و باطنه . شاید هنوز حرف های من رو نگرفتی .. که دقیقا چی میگم .

هر عمل صالحی یه حسن فعلی داره یه حسن فاعلی

حسن فعلی یعنی نیت درست هست ، این که نیت و قصد طرف جزء ولایت امیرلمومنین و خالص برای خدا باشه

و یه حسن فاعی داره ، یعنی خود عمل عمل صالحی باشه جدای از نیتش ،

مثلن اگه یه یهودی یا اهل سنت ، کار خیری انجام میده ، یا صفتی داره که تو ی ولایت امیر المومنین هست ، یعنی صفتی از صفات امام زمان یا اهل بیت رو داره ، مثل کریم بودن حسن اخلاق ، این در واقع حسن فاعلی عملش درسته ،

ولی حسن فعلیش ، ممکنه فقط در ظاهر غلط باشه ، توی این موارد میگن تشخیص و آینده این عمل با خداست ، ما نه قطعا میتونیم بگیم این عمل انجام شده بخاطر نیتی که جزء نیت اسمی و ظاهری شیعه نبوده غلط هست و نه میتونیم بگیم درست هست ،

بلکه این با خداست ، بنا براین این ها به واسطه اعمال و صفات صالحی که داشتند ، و نیت های خالصی که دارند هر چقدر رفتار و زندگی و صفاتشون شبیه به امام زمان باشه و سعی کنن نزدیک بشن ، ولو ندونن ، مثلن عاشق دوستی و مهربانی و شرافت و اخلاق و انسانیت باشند ، انشاء الله خدا اگه به طور باطنی نییت هاشون رو درست ببینه ، حسن فعلی اعمالشون رو هم تایید میکنه ،




.


http://meshkat-velayat.blogfa.com/post-83.aspx
و مطلب بعدی فرج قلبی امام زمان هست ،

یعنی مومن از یه جایی به بعد فرج اامام زمان در قلبش تجلی میکنه ، و به معرفت امام زمان نایل میشه . این فرج یه معراج و جهش خیلی بلنده که از این جا به بعد یه تغییر محسوس و فوق العاده در صفات و انسانیت و معنویتش رخ میده و با سرعت بیشتری به سمت امامش میل میکنه . و از صفت مومن صفت عبد صالح رو پیدا میکنه .

هر کسی اگه توی سلوک و توحید از یه مرحله ای به بعد قطعا فرج قلبی رو درک میکنه ،

حال میخواد طرف در اولین قدم یهودی یا اهل کتاب باشه ، یا بخواد حافظ یا مولوی یا ابن عربی باشه ، ضمن این که توی آثار حافظ و این فارض و مولوی که نقش امام زمان خیلی مشخصه ،

مولوی میگه : من به صاحب دل کنم در تو نظر .....نه به نقش سجده و ایثار زر


برای همین چیزی که از اشعار مولوی و حافظ میشه فهمید این که این ها به مقامات معنوی و توحیدی بسیار بلندی رسیده بودند همینطور ابن عربی و ابن فارض ، و ممکن نبوده فرج قلبی امام زمان توی این مراحل براشون رخ نداده باشه .

ولی علت اینکه نگفتن خیلی از مصلحت ها و تقیه هاشون بوده ،



.
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
چقدر خوبه که وقتی سرپرست یه جایی یه درخواستی ازمون می کنه، به حرفش گوش کنیم ...
افسوس ...46





پایداری، تا رستگاری ...




[تصویر:  05_blue.png]
سلام

بحثی که در حال حاضر،جاری است در میزگرد،بدون اطلاع من شروع شده و بدون توجه به درخواست من مبنی بر توقف کوتاه ش،ادامه پیدا کرد.

من حرفی نمی زنم تا تموم شه این بحث.

بعد اتمام،لطف کنین خبر بدین تا فراخوان میزگرد جدید رو به اطلاع بچه ها برسونیم.

ممنون.

یا علی

53

[تصویر:  nasimhayat.png]
سلام بچه ها
امیدوارم حالتون خوب باشه
همون طور که مریم خانوم گفتن سعی‌ کنین در قاب قوانین این تاپیک بحث کنید
این یعنی‌ نظم تاپیک رو با بحث‌های جانبی به هم نزنید
و یک چیز دیگه رو به چیز هایی که مریم خانوم گفتن اضافه می‌کنم:
لطفا، لطفا لطفا سعی‌ کنید کوتاه تر بنویسین !!!!!:smiley-yell::smiley-yell:
میدونم که خیلی‌ حرف برای گفتن دارین، ولی‌ اوستای واقعی کسیه که با اینکه حرف زیاد داره، بتونه حرفش رو فشرده بزنه
با تشکر


یا علی

اگر تنهاترين تنها شوم باز خدا هست او جانشين همه نداشتنهاست (دکتر علی شریعتی)
(1391 شهريور 5، 1:37)مریم .. نوشته است: سلام

بحثی که در حال حاضر،جاری است در میزگرد،بدون اطلاع من شروع شده و بدون توجه به درخواست من مبنی بر توقف کوتاه ش،ادامه پیدا کرد.

من حرفی نمی زنم تا تموم شه این بحث.

بعد اتمام،لطف کنین خبر بدین تا فراخوان میزگرد جدید رو به اطلاع بچه ها برسونیم.

ممنون.

یا علی

53

303 من از سرپرست تاپیک عذرخواهی میکنم ،

و دیگه این بحث رو ادامه نمی دم تا هرچی سرپرست بگن 53
53  تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که  که هیچ روشی توی ترک گناهان  مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار  نمیده !53
سلام

خواهش میکنم.نیازی به عذرخواهی نیست.

بحث رو تا اتمام ش ادامه بدید.

یا علی

[تصویر:  nasimhayat.png]
سلام
به نظر بنده این بحث دیگه تموم شده و ادامش فایده ای نداره
فقط چند تا حرف به اقا مجتبی دارم:
ابن عربی قطعا تصوف بوده و ولایتم قبول نداشته شکی نیست وحتی از حد کفر هم رد شده اینکه بعضی ها گفتن شیعه هست من نمیدونم اینو از کجاشون در اوردن اینا
مقدس اردبیلی درکتاب حدیقة الشیعه میگه:
بعضی از متاخران قائلان به اتحاد خالق و مخلوق مثل ابن عربی و عزیز نسَفی و عبدالرزاق کاشی در کفر و الحاد از حد تجاوز کرده و قائل به وحدت وجود و این که هر موجودی خداست، شده اند . تعالی الله عما یقول الملحدون علوا کبیرا.......

و اینکه شما نظرت درباره ی ابن عربی چی باشه بستگی به تحقیقات خودت داره
ولی به نظر بنده گرفتن خدا شناسی و عرفان از کسی که در توحید مشکل داشته و ولایتو قبول نداشته کار درستی نیست
اِسترس زیر شوک
مُخت چِت میشه صُب ،
میشه صُب
دوتا عوضی تا خِرخِره پُر
مخا خسته از زِر زِر دور
...

[تصویر:  87613664035946831737.jpg]
سلام به همه ی دوستان خوب کانونی303

انشالله که همگی خوب و سلامت و پاک باشید53258zu2qvp1d9v

می خوایم دور جدید میزگرد رو شروع کنیم.......یک هفته فراخوان می ذاریم برای تعیین موضوع42


.....

موضوع جدید میزگرد،نقد روش های ترک در کانون هست.

از پست آقای ritheous شروع میشه.53258zu2qvp1d9v

[تصویر:  nasimhayat.png]
امیرحسین باعث شدی این مطلبی که خیلی وقت بود دلم میخواست بگم رو بگم. مرسی.53
ببخشید طولانیه
برای چی میخوایم دیگه گناه نکنیم بچه ها؟؟؟

چرا الکی حرف از چیزی میزنیم که نمیشه!؟
ما میخوایم توی سن و سالی که اوج وسوسه و نفسانیاته...
ادای عارف های چهل ساله رو در بیاریم!
خب نمیشه!
سوء برداشت نشه از حرفم!
ببینید: گناه نباید بکنیم! این درست!
سن و سال و شرایط و جامعه و ... هم هیچ کدوم توجیه کننده نیست و از اشتباه ما کم نمیکنه.
ولی باید سعی کنیم وافغ بین باشیم!!!
اصلا دستورالعملی که بگه من دیگه گناه نمیکنم! من از امروز پاکم و دیگه قول میدم تموم بشه اشتباهه.
کدوم آدم عاقلی رو دیدین که بگه من دیگه گناه نمیکنم، از امروز عهد بستم دیگه گناه نکنم و موفق بشه؟
هستن ولی خیلی کمه!
من به نظرم راهش توبه است.
کجا نوشته که گناه خودارضایی از غیبت کردن بیشتره؟ یا گناه خودارضایی از مسخره کردن بیشتره؟
من تا جایی که گشتم و میدونم! نهایتا 2 تا حدیث داریم که مستقیما به خودارضایی اشاره داره...
ولی خدا میدونه چندتا حدیث در مذمت غیبت داریم!!!
پس چرا ما غیبت میکنیم اصلا نمیفهمیم که غیبت کردیم! چه برسه عذاب وجدان بگیریم! ولی بعد خودارضایی بیچاره میکنیم خودمون رو؟
این رو هم میدونم که گناه گناهه کوچیک و بزرگ نداره!!!
ولی من میخوام بگم ما تمام مشکلمون با قسمت گناه بودن خود ارضایی نیست، خیلی از چیزهاش به خاطر اشتباه فکر کردن در مورد خدا، خودمون و گناه هاست!!!
ما تا عذاب وجدان میگیریم و ناراحت میشیم از این گناه به خاطر اینه که خدا ما رو نمیبخشه؟ یا به خاطر اینه که چرا من! شکست خوردم؟ چرا من پاک نیستم؟ چرا من بدم؟
چرا من که آدم خوبی!!! هستم این گناه رو کردم!؟
اینا توش نیست؟ هست دیگه!
خدا که میبخشه پس غصه چی رو میخوری؟
بچه ها راه ترک گناه توبه کردن. نه اینکه بشماری ببینی چند روز پاک بودی؟
فکر کن این بچه ها که میرن مدرسه رو بهشون بگی از روز اول تعداد صفحه هایی رو که میخونی از کتابت بشمار تا بشه 10 صفحه، بعد بیست صفحه، بعد بشمار تا زمانی که بشه 30 صفحه...
خب من قول میدم به تون که دیگه مدرسه نمیره!!! کجا گفته شده روزهای پاک بودن و گناه نکردن تون رو بشمارین؟ این کار از اساس اشکال داره، هیچ جا و هیچ جا توصیه نشده.
اصلا نیاز به شمارش روز نیست، مگه میشه یکی بگه من 100 روز فلان گناه رو نکردم؟؟ بله میشه! ولی میتونه بگه من 2 سال نکردم؟ میتونه بگه تا آخر عمر نمیکنم؟
اگه بعد از 6 سال شکست چی؟ خدا میگه این مدت رو صفر میکنم برات و همش رو میزیرم دور دوباره شروع کن!
اصلا دوباره شروع کردن معنی نداره!!!
ما همیشه در حال شروع هستیم. نباید قصد گناه کردن داشته باشیم. ولی وقتی هم گناه میکنیم قرار نیست بعدش بگیم باید دوباره شروع کنم! خود گناه هم شروعه اصلا هر روز شروعه یعنی
گناه کردن هم جزء بندگی ماست! بندگی ناقص ما. کاری که میتونیم بکنیم اینه که با یه توبه این موقعیت رو و این گناه پیش اومده رو به نفع خودمون ازش استفاده کنیم و معادله رو عوض کنیم!
توی قرآن بخونین خواهشا این آیات رو... سوره آل عمران آیه 129 به بعد... آیه با یا ایها الذین امنو شروع میشه... بعد ببینید خدا چی میگه!؟ اوجش توی آیه های 135 و 136 معلوم میشه! الله اکبر.
لینک آیات
خب؟ ببینید. راهش توبه است! هرگناه یه توبه هم کنارش... توبه ای که راضی ات کنه... مثلا حداقل اشک آدم جاری بشه یا اگه نمیشه 10 رکعت نماز یا...
سلام
خب.. من شما رو دعوت میکنم تو کلام ائمه و تو قران ی تعریف از توبه رو مطالعه کنیم..53258zu2qvp1d9v

و اینم بگم..
راه مبارزه با گناه انجام ندادنش هست!
امیرالمومنین میگن انجام ندادن گناه خیلی راحت تر از توبه اس!!

راه مشخصه کاملا.. حرام رو انجام نده!! پس نباید انجام بدیم..
پس شمارش روز معنی پیدا میکنه.. لذت داره.. انگیزه میده..

اگر دقت کنین.. کسایی ک ترک کامل داشتن و تمام شده این مطلب براشون ب ی جای میرسن ک دیگه ب این شمارش احتیاج ندارن.. اونجا حرف شما مصداق پیدا میکنه ک نباید بشمارم.. دیگه لازم نیست!

و این ک ما همیشه تو مسیریم کاملا درسته..
خوده من بعد از س سال هنوز خودمو تو میدون جنگ حساب میکنم.. هنوز گاهی شمارش میکنم.. هنوز میگم باید مراقبه و محاسبه و مشارطه داشته باشم!
این مسیر تا همیشه ی بودن من هست!! چون شیطان هست! چون من میخوام ب سمت خدا برم!

و
ترک شدنیه.. کاملا شدنی!
فقط باید بخواین.. تلاش کنین.. و .......


در پناه خدا..
یاعلی.53
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

سلام به همه303

شمردن روزا و تبریک شنیدن از دوستان خیلی کمک بزرگیه ... مخصوصا به بچه هایی که تازه شروع کردن ... روحیه عجیبی داره ... هممون تجربه کردیمSmiley-face-thumb

به قول سها خانم روزا رو شمردن تا یه جاییه ... بعدش هفتگی میشمری ... بعدش ماهانه ... بعدش سالانه! ...

خلاصه شمردنه هست ... مگه میشه نشمری؟؟ یعنی نمیخوای بدونی چقدر بهره وری داشته تلاشات؟!

اما

هر چقدر بزرگتر که بشیم همون اندازه ظرفیتمون بیشتر میشه و واژه هایی مثل روز فراموش میشه و میریم سراغ واژه های بزرگتر مثل ماه و سال!

شاید خیلیامون این قضیه رو حس کرده باشیم که 10 روز اول خیلی سخت تر از 10 روز دوم و 10 روز دوم سختر از 10 روز سوم و ... میگذره!

به نظرم شمارش روز ها خوبه اما توجه و مقایسه تعداد روز های پاکی با مثلا 1 سال قطعا منطقی نیست ... آره بعضیا این کار رو میکنن و گاهی بد جور ناامید میشن مخصوصا اگر بشکنن!

اما چیزی که من طی تجربیاتم فهمیدم اینه که مهم نیست چقدر کم بوده تعداد روزهای پاکیت، مهم اینه برای پاک بودنت تلاش کردی یا نه... Smiley-face-thumb

بدی کار اینه که ما خیلیامون عادت کردیم خودمون رو با شرایط بهتر خودمون مقایسه میکنیم ...

اگر یک لحظه برگردیم و به گذشتمون نگاه کنیم متوجه میشیم پیشرفت داشتیم ... از 3 بار در هفته رسوندیم به 2 بار در هفته! اینم پیشرفته دیگه! 53258zu2qvp1d9v

باید تلاش کرد تا یه جایی که به قول مکانیکیا آب بندی شیم ... بعدش موتورمون خیلی نرم و راحت تر کار میکنه Smiley-face-thumb

ما باید به خودمون سختی بدیم ... هیچ موفقیتی بدون تلاش به دست نیومده ... مثلا نگا میکنیم میبینیم یکی 2 ساله پاکه ولی نگا نمیکنیم چقدر زحمت کشیده واسشKhansariha (56)

پس به شمارش روزها به دیده ی عدد نگاه نکنیم به دیده ی تلاش توجه کنیم! مثلا بگیم من به اندازه یک روز تلاش کردم تا اول خدا و بعد خودم را از خودم راضی نگه دارم ...

و برای امیرحسین هم چند کلمه کوتاه

داداشم حرفای تکراری رو هم میشه تکرار کرد و نتیجه گرفت ... اگر دیدت عوض شه ... تلاشت دوبرابر شه ... از خودت بیشتر مایه بذاری ... یه سطح خودتو بالاتر بکشی و و و ...

ببخشید خیلی حرف زدم ... بیشتر هم میتونستم ولی دیگه همینشم خارج از حوصله ست...42

یا علی53
هیچی ...
سلام

فرموده شد چرا میخوایم گناه نکنیم و از چیزی حرف بزنیم که نمیشه بعد فرمودید که گناه بده نباید انجام داد خود به خود به ذهنیت اینجانب میاد که یکی به نعل زده شده یکی به میخ

عارفان و بزرگان چطوری به این مقامها میرسن
با پا گذاشتن روی نفس ترک گناه و یا انجام ندادن آن یک سری امتیازاتی هم تو این دنیا بهمون میده خداوند علاوه بر ثوابی که در آخرت دارد

نمونه ها مثل آقای ابن سیرین با پاگذاشتن رو نفس علم تعبیر خواب دریافت کردن آقای رجبعلی خیاط و...

که استمنا یکی از مشتقات گناهان مربوط به نفسه و گناه کبیره ای هم هست و احادیث شدیدی درباره این گناه هست

این سخن خداست :" هرکس با غیر از همسر و کنیزش شهوتش را دفع کند از تجاوزکاران است " سوره مومنون ایه ۷و۶

اگه احادیث زیادی هست که در رابطه با کنترل نفس می باشد و گناه خودارضایی که کبیره هم میباشد از مشتقات گناهان مربوط به نفس هست

و چقدر توصیه شده غلبه بر نفس یا همان جهاد اکبر

نباید دوتا موضوع رو به هم ربط داد غیبت گناه بزرگی هست بله جداگانه بزرگ هست

خودارضایی هم گناه بزرگی هست جداگانه

و هر دوی این گناه ها باید ترک بشن انجام گناه مساوی هست با نافرمانی خدا

اما خدا فرموده اگه دچار گناه و غلفت شدید توبه کنید و به سمت من باز گردید

واینکه گفتن اون کلامات نظیر چرا من این کارو رو انجام دادم و... تاثیر داره روی اینکه قباحت گناه پایین نیاد

بهتره بعد از انجام هر گناه خودمون رو سرزنش کنیم چه غیبت باشه چه خودارضایی چه دروغ و...

در مورد شمارش روز ها دوستان توضیحات کامل رو دادن

بعد از انجام هر گناه مهلت توبه داده شده میشه شروع کرد برای توبه

گناه جزء بندگی بعید میدونم باشه گناه جزئی از غفلته توبه جزء بندگی هست و بخشش جزء صفات خداوند متعال




آقای امیرحسین عزیز مطمئن باشید یک جای کار گیری داره به اون باور برسید که برامون مفید نیست که خدا حرامش کرده

از علمی که دارید استفاده کنید گاهی حرفهای دوستان مانند تلنگر میشه یا یک جرقه این شما هستید که باید هوشیار باشید

خودارضایی دوای تنهایی نیست خودارضایی آرامش بخش نیست راه فرار از مشکلات نیست

باور بفرمایید ترکامکان پذیر است توبه امکان پذیر است مراقبت بعد از توبه به اندازه خود توبه بلکه بیشتر مهم می باشد
* در روی امواج تیره خورشید را به چنگ بیاورید ، ننالید . زندگی دریای پر توفانی است که در هر جایی ممکن است با امواج ان روبه رو شوید . امواج را بشکافید و عبور کنید. جذر و مد را پشت سر گذارید . در ساحل دیگر آفتاب زیبایی خواهید دید. از سعادتها بحث کنید ، دنیا به قدری پر اندوه است که هیچ احتیاجی به نگهداری غم خود ندارید. هیچ راهی به کلی سخت و صعب العبور نیست . به جنبه های درست و روشن نگاه کنید . روحتان بر اثر ناخوشنودی و اندوه خسته است . برای استراحت از دوستیها و روشنیها بحث کنید. * بر گرفته شده از کتاب دنیای نوجوان نوشته دکتر محمد رضا شرفی


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان